ما ایرانیها «طبیعتدوست» هستیم؟
ما را سر باغ و بوستان نیست
نیمقرن پیش مسافران و ماجراجویانی در قالب سفرهای کمخسارت طبیعی به مناطقی از جهان رفتند که میتوان گفت پایههای طبیعتگردی را بنیان گذاشت.
نیمقرن پیش مسافران و ماجراجویانی در قالب سفرهای کمخسارت طبیعی به مناطقی از جهان رفتند که میتوان گفت پایههای طبیعتگردی را بنیان گذاشت. «سرنگیتی آفریقا» که از بکرترین مناطق جهان بود و همینطور رشتهکوههای هیمالیا در شرق جهان نخستین اکوتوریستها را به خود دیدند تا امروزه پایهگذار صنعت طبیعتگردی در جهان باشند.
«طبیعت ایران زخمخورده است.» این جمله کلیشه است، اما حقیقت دارد، چون «من و شما روزانه 50 میلیون کیلوگرم زباله تولید میکنیم» و بخش مهمی از این زباله در طبیعت رها میشود. سرسبزی شمال کشور زیر انبوه زباله، رنگ باخته. زرجوب و گهررود در مسیر رشت، پیر بازار را شکل میدهد. رودخانه شرمگینی که به شیرابههای زباله ما گردشگران، انبوهی از آلودگی را با خود به تالاب انزلی میبرد تا به قولی از آلودهترین رودخانههای جهان باشد.
محیطهای طبیعی در ایران اغلب مورد استفاده شهروندان هستند. خصلت طبیعتگردی ما هم البته مزید بر علت شده تا جنگل، ساحل، کوه، کویر و... را بیهیچ نظارت و محدودیتی درنوردیم و با هجوم به طبیعت به بهانه گشت و گذار مسیر تخریب را فراهم کنیم. بیتردید طبیعت ایران لحظه به لحظه دارد خسران میبیند. خسارتی که توسعه ناپایدار به آن تحمیل میکند قابل توجه است اما در فصلهای مختلف بهخصوص ماههای گرم سال انبوه گردشگران با حضور در طبیعت، ساخت منظم اکوسیستمی را لگدمال میکنند.
ورود به طبیعت در ایران پیشینه تاریخی دارد. اگرچه باورهای کهن دینی و فرهنگی در ایران بر اهمیت حفاظت از میراث طبیعی تاکید دارد اما رفتارهای وندالیستی ما گردشگران غیرحرفهای غیرقابل گذشت است. باید پذیرفت محیط زیست دیگر منظری در دوردست نیست. خانه، خیابان، کوه، دریا، جنگل، آسمان و همه آنچه در افق دیدن است و قابلیت زیست ما را تسریع میکند، محیط زیست ماست. برای حضور در محیط زیست البته اجازه کسی لازم نیست مگر آنکه بخواهیم قدم به مناطق حفاظتشده و با حساسیت بالای اکولوژیکی بگذاریم. حضور در طبیعت به بهانه طبیعتگردی، در سالهای اخیر هزینههای تخریبی زیادی بر پهنه زیستمحیطی وارد کرده است. این کنش و واکنش در طبیعت، نیازمند نوعی آسیبشناسی است. آیا اساساً طبیعتگردی امری پذیرفته است و طبیعت خسارات وارده بر خود را جبران میکند؟ آیا نیاز است ساختارهای نظاممند کنترل امور طبیعی برای ورود مردم تحت عنوان گردشگران را کنترل کند؟ سهم هر کدام از طرفین در این زمینه چیست؟ طبیعت دارد با تمام توانش به ما امکان زیست میدهد، ما چقدر در تعامل میتوانیم طبیعت کشور را حفاظت کنیم؟ بسیاری بر این باورند که پاکسازی و ترمیم طبیعت کفاف
آسیبهای وارده بر طبیعت را نمیدهد و نوعی عرضه و تقاضای نابرابر در بازار گردشگری طبیعی در ایران حاکم است. برای بررسی این وضعیت نیاز است تعریفهای تازهای از اکوتوریسم در ایران ارائه شود. چراکه بخش مهمی از طبیعتگردان ایرانی اساساً طبیعتگرد نیستند، بلکه به طور اتفاقی به صحرا میزنند، این در حالی است که تعریف اکوتوریسم بر مبنای طبیعت زنده استوار است و به سفری گفته میشود که مسوولانه و در جهت حفاظت از محیط زیست طراحی شده باشد و بتواند بنا بر تعاریف جهانی به بهبود کیفیت زندگی مردم محلی منجر شود. Ceballos-Lascurain واژه اکوتوریسم را برای اولین بار به ادبیات واژگانی جهان آورد. برابر تعریف او، «بوم گردشگری مسافرتی است که به منظور مطالعه، تحسین، ستایش و کسب لذت از سیمای طبیعی و مشاهده گیاهان و جانوران و آشنایی با ویژگیهای فرهنگی جوامع محلی در گذشته و حال صورت میگیرد».
پینوشت:
1- سعدی
دیدگاه تان را بنویسید