تاریخ انتشار:
هزینه هزار میلیارددلاری برای تحدید جمعیت
عذرخواهی ناجا از ورود به دانشگاه
اگرچه ایران در روزهای نخستین تیرماه با حذف در مرحله گروهی، از ادامه حضور در جام جهانی برزیل بازماند، اما در هفته گذشته هنوز بسیاری از نگاههای ایرانیان مانند بسیاری دیگر از مردم دنیا به برزیل و مسابقات جذاب جام جهانی معطوف بود.
اگرچه ایران در روزهای نخستین تیرماه با حذف در مرحله گروهی، از ادامه حضور در جام جهانی برزیل بازماند، اما در هفته گذشته هنوز بسیاری از نگاههای ایرانیان مانند بسیاری دیگر از مردم دنیا به برزیل و مسابقات جذاب جام جهانی معطوف بود. در این فضای کاملاً فوتبالی، اما تماشاگران ایرانی در هفته گذشته رقابتهای ورزشی دیگر را نیز پیگیری میکردند. جایی که جوانان ایرانی توانستند با جمعآوری امتیازهای مناسب، قاطعانه برای نخستینبار به مرحله اصلی لیگ جهانی والیبال در فلورانس راه یابند.
در هفته گذشته در بخش محیط زیست نیز خبر خوب و امیدوارکنندهای در رسانهها منتشر شد. اعتماد در اینباره نوشت: ...احیا و نجات دریاچه ارومیه که از نخستین وعدههای رئیسجمهور بود، بعد از گذشت نزدیک به یک سال از نخستین جلسه هیات دولت و وعدهای که توسط شخص رئیسجمهور داده شده بود، رنگ عمل به خود میگیرد. حسن روحانی، در جلسه کارگروه نجات دریاچه ارومیه، ضمن تشکر از گزارش مطالعات کارشناسی ارائهشده، اعلام کرد دریاچه ارومیه نباید در وضعیت کنونی رها شود و دولت آماده است تا هر مقدار که ضرورت داشته باشد، هزینههای احیای این دریاچه را تامین کند. رئیسجمهور ضمن ابلاغ دستور آغاز عملیات اجرایی احیای دریاچه ارومیه، اعضای کارگروه نجات دریاچه ارومیه را موظف کرد تا همزمان مطالعات تکمیلی و جانبی را برای تسریع در اجرا و کاهش هرگونه پیامدهای منفی احتمالی، در صدر برنامههای خود قرار دهند.
حمله فیسبوکی به علیرضا حقیقی
با شکست سه بر یک ایران در مقابل بوسنی فوتبالیستهای ایرانی با اندوختن تنها یک امتیاز از بازی با نیجریه، مجبور به ترک این رقابتها شدند. این شکست موجب شد بعضی از کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی بنا بر یک عادت زشت که بهتازگی رایج شده، صفحههای منتسب به علیرضا حقیقی، دروازهبان تیم ملی را مورد حمله قرار دهند و به دروازهبان تیم ملی فحاشی کنند. این حرکت زشت در حالی اتفاق میافتد که پس از نمایش خوب حقیقی در دو بازی نخست، صفحات متعددی در فیسبوک به نام حقیقی ایجاد شده و مورد توجه کاربران ایرانی هم قرار گرفته بود. به گزارش «تابناک» پس از این رخداد یکی از صفحاتی که به نام حقیقی در فیسبوک ایجاد شده بود با گذاشتن پست زیر نسبت به فحاشیها واکنش نشان داد. در پاسخ این پیج آمده بود: «سلام دوستان یهکمی باهاتون حرف دارم! اول: ما همه تلاشمون رو کردیم، ولی نشد! دوم: مرسی از اونایی که مارو حمایت کردن، واقعاً دمشون گرم. سوم: الان اینجا چهار صبح، از بَس که کامنتهای فحش خوندم هنوز خوابم نبرده! واسه همین موضوع دیگه تصمیم گرفتم فیسبوک نیام ...مرسی از فحشهایی که به پدر و مادر بیگناهم دادین...» این قبیل اقدامات جمعی کاربران
ایرانی در فضای مجازی میتواند موضوع خوبی برای یک پژوهش درباره خلقیات ما ایرانیان باشد. پژوهشی که به این پرسش پاسخ دهد که چرا با کوچکترین اتفاقی به زمین و زمان فحش میدهیم و احتمالاً پس از نثار فحشهای فراوان به هر کسی که به ذهنمان میرسد، احساس خوبی پیدا میکنیم.
ادعای روزنامه وطن امروز
در هفته گذشته واکنشها به طرح مجلس درباره تعیین مجازات حبس برای استفاده از وازکتومی و توبکتومی ادامه داشت. روزنامه اصولگرای وطن امروز در سرمقاله خود به دفاع از این طرح پرداخت و نوشت: «...میان مفهوم عقیمسازی و تنظیم خانواده فاصله زیادی وجود دارد. همان اندازه که سیاست فرزندآوری زوجین امری است که قانوناً، شرعاً و عرفاً در ید اختیار آنهاست در مقابل ایجاد نقص عمدی با امکان برگشتپذیری حداقلی نیز امری نامطلوب و فاقد وجاهت قانونی محسوب میشود. خصوصاً اینکه اصل به راه افتادن جریان «عقیمسازی» در کشورهای اسلامی نیز زیر سوال است و دست برخی سازمانهای بینالمللی با نیات آشکار از این پرونده بیرون مانده است. هماکنون ضد این ماده، فضاسازی شدیدی از سوی برخی عناصر مشکوک با سابقه قابل بررسی، در برخی رسانهها به راه افتاده است. به نحوی که عقلا از استدلالات مطرحشده ذیل عنوان شعار عجیب «عقیمسازی عمومی حق مسلم ماست!» انگشت تحیر گزیده، به تماشا نشستهاند! ...آشکار شدن هزینهکرد یک هزار میلیارددلاری سازمانهای بینالمللی در برنامه تحدید نسل ایرانیان با پایلوت قرار دادن کشورمان در برنامه کاهش عمدی نرخ رشد جمعیت در کشورهای
مسلمان، خود دلیلی واضح از علت مقاومت شدید و فضاسازی لابی رسانههای زنجیرهای ضد این قانون مهم است. با ممنوع شدن اعمال جراحی عقیمسازی در ایران، علاوه بر قدم برداشتن مسوولان در جهت افزایش نرخ باروری در کشور، عقبه تئوریک اجرای این طرح در سایر کشورهای اسلامی نیز سقوط خواهد کرد چرا که جز ایران هیچ کشور اسلامی در جهان تا این اندازه در اجرای این برنامه به صورت «دولتی» فعال نبوده است!» فارغ از تحلیل جذاب تئوریسین این روزنامه، نباید از عدد هزار میلیارد دلار در این نوشته به سادگی گذر کرد. طبق آمار رسمی میزان خرابیهای جنگ هشتساله ایران و عراق به هزار میلیارد دلار نرسید. این رقم از فروش افسانهای نفت ایران در دوره احمدینژاد نیز بسیار بیشتر است. ما در هشت سال دوره صدارت احمدینژاد حدود 700 میلیارد دلار فروش نفتی داشتهایم. چگونه امکان دارد که چند نهاد بینالمللی برای تحدید نسل ایرانیان این وجه هنگفت را هزینه کنند. به نظر میرسد نویسنده محترم وطن امروز هنوز درک درستی از ارزش هزار میلیارد دلار نداشته است.
در زمینه این طرح هفته گذشته وزیر بهداشت نیز وارد میدان شده و تاکید کرده بود: «...برخورد سلبی برای افزایش جمعیت هرگز به نتیجه نمیرسد باید مردم را اقناع کنیم. در غیر این صورت به ۲۰ سال قبل برمیگردیم که سقطهای مکرر زیرزمینی افزایش یافته بود اما با تخلفاتی مانند بستن لوله خانمها بدون اجازه آنها بهشدت برخورد میکنیم.»
عذرخواهی ناجا از ورود به دانشگاه
در هفته گذشته برخی تنشها در دانشگاه هنر به تیتر نخست بعضی از روزنامههای کشور بدل شد. فرهیختگان در این باره نوشت: «یکی از دانشجویان دانشگاه هنر اینگونه تعریف میکند: صبح روز حادثه نیروی انتظامی جلوی در دانشگاه هنر حضور داشت و به یکی از دانشجویان که قصد ورود به دانشگاه را داشته، تذکر داد و گفت حجابت مناسب نیست... سپس یکی از ماموران نیروی انتظامی به دنبال دانشجو وارد دانشگاه میشود و از حراست دانشگاه میخواهد آن دانشجو را در اختیار نیروی انتظامی قرار دهد که حراست ممانعت میکند. مامور ناجا به حراست میگوید تنها برای صحبت کردن با وی، او را داخل ماشین خواهد برد.» این دانشجو با اشاره به اینکه آن دانشجوی دختر امتحان داشته است، میافزاید: «حراست موافقت میکند و نیروی انتظامی آن دانشجو را داخل ماشین و مستقیم به ساختمان خیابان وزرا میبرد و تا دانشجوی مورد نظر مراحل تعهد دادن را بگذراند از امتحان خود جا میماند.» او با تاکید بر اینکه این پایان ماجرا نبود، میگوید: «عصر همان روز مجدداً نیروی انتظامی جلوی در دانشگاه میآید و به یکی دیگر از دانشجویان دختر تذکر میدهد و دوباره برای بردن دانشجو به داخل ماشین وارد
دانشگاه میشود.» او ادامه میدهد: «حراست این بار هیچ همکاریای با نیروی انتظامی نمیکند و میگوید مسوولیت دانشجو در داخل دانشگاه با حراست است و اگر موردی باشد باید منتظر بمانید تا دانشجو از دانشگاه خارج شود.» این دانشجو تاکید میکند: «مامور نیروی انتظامی کوتاه نمیآید و میخواهد به زور وارد دانشگاه شود که با دو مامور حراست دانشگاه درگیر میشود و اسپری فلفل به صورت مامور حراست میزند... پس از این اتفاق مامور نیروی انتظامی محل را ترک میکند و دانشجویان برای رسیدگی به حال مامور حراست با اورژانس تماس میگیرند... پس از این رخداد رئیس پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ از بررسی حادثه دانشگاه هنر به همراه حراست دانشگاه مربوطه خبر داد. سرهنگ تقی افرند اعلام کرد یقیناً پلیس پس از انجام تحقیقات مشترک و با توجه به نتیجه آن، با خاطیان این حادثه برابر ضوابط و قوانین قانونی برخورد شدید خواهد کرد. غلامرضا اکرمی رئیس دانشگاه هنر نیز در مورد این اتفاق اعلام کرد: «نیروی انتظامی حق ورود به فضای دانشگاه را ندارد. طی صحبتهایی که با نیروی انتظامی شده، از برخورد به وجود آمده عذرخواهی کردهاند.»
راز ریزگردهای تهران
این روزها مردم پایتخت با پدیده جدیدی مواجه شدهاند که تا چند ماه پیش تنها در فیلمهای سینمایی یا اخبار شهرستانها به ویژه اهواز آن را مشاهده کرده بودند. شرق هفته گذشته در گزارشی به این مساله پرداخته و نوشته بود: «... دوشنبهشب گذشته با غروب آفتاب، آسمان تهران را علاوه بر سیاهی شب، حجم وسیعی از گرد و خاک هم دربر گرفت. این گرد و خاک چون مهی غلیظ عمق دید را در شهر به میزان بسیاری کاهش داده بود. از ابتدای امسال این هشتمین باری بود که هوای تهران اینگونه گرد و خاکی میشد. پیش از این در روزهای میانی خرداد به دلیل وزش بادهای شدید و وقوع توفان در تهران، اهالی این شهر چندین شب و روز آلوده به گرد و خاک را تجربه کردند، پس از آن یکبار دیگر هم در شب اول تیرماه ساکنان بخشهایی از شهر آسمان تهران را دوباره اینگونه دیدند. حالا با اتفاقی که دوشنبهشب گذشته رخ داد به نظر میرسد ریزگردهای تهران قرار است به پدیدهای همیشگی برای این منطقه بدل شود. در همین رابطه از داوود پرهیزکار رئیس سازمان هواشناسی کشور درباره دلایل و علتهای بروز پدیده گرد و خاک و چگونگی پیشبینی آن پرسیدیم. او در این رابطه به «شرق» گفت: «بروز پدیده گرد و
غبار مشابه آنچه در دوشنبهشب تهران به وقوع پیوست، به دلیل مقیاس کوچک و طول عمر کوتاهی که دارند از روزهای قبل قابل پیشبینی نیست، اما در زمان وقوع این پدیده، پایش و اطلاعرسانی شد، این پدیده ناشی از وزش باد همراه با گرد و غبار بود. با این حال علت وقوع این گرد و غبار بادی بود که سرعت چندانی هم نداشت و طبق محاسبات ما، سرعتی در حدود 13 متر بر ثانیه که برابر با 45 کیلومتر بر ساعت بود داشت، اما منجر به تولید گرد و غبار شد.» به گفته رئیس سازمان هواشناسی کشور، منشاء تولید این گرد و غبارها بیابانهای اطراف کرج، حومه تهران و حوالی شهریار بود...» با توجه به اینکه بیابانهای حومه تهران جدیداً احداث نشدهاند و از ادوار ماضیه موجود بوده است و از همه مهمتر باد هم بهتازگی به مزیتهای این کهندیار اضافه نشده است و طبق اسناد قطعی در ادوار گذشته نیز به اندازه کفایت وجود داشته است، این پرسش مطرح میشود که چطور در 50 سال گذشته شاهد این پدیده نبودهایم و از خرداد امسال چشممان به جمال این میهمان ناخوانده روشن شده است. مطمئناً علت وقوع این پدیده پاسخی روشن دارد و مردم باید از آن آگاه شوند.
دیدگاه تان را بنویسید