تاریخ انتشار:
نرخ چاقی در ایران معادل کشورهای صنعتی است
۳۰ درصد ایرانیها چاقاند
چاقی یک بحران بسیار جدی جهانی است که برای برطرف کردن آن نیاز به همکاریهای جهانی است. طبق گزارش موسسه مککینزی هماکنون ۱/۲ میلیارد نفر در دنیا با مشکل چاقی مواجه هستند و این تعداد معادل ۳۰ درصد کل جمعیت دنیاست اما پنج درصد از مرگومیرها در سراسر دنیا به دلیل همین مشکل چاقی ایجاد میشود
چاقی یک بحران بسیار جدی جهانی است که برای برطرف کردن آن نیاز به همکاریهای جهانی است. طبق گزارش موسسه مککینزی هماکنون 1/2 میلیارد نفر در دنیا با مشکل چاقی مواجه هستند و این تعداد معادل 30 درصد کل جمعیت دنیاست اما پنج درصد از مرگومیرها در سراسر دنیا به دلیل همین مشکل چاقی ایجاد میشود. تعدادی که به بیماری چاقی در دنیا مبتلا هستند 5/2 برابر تعداد افراد مبتلا به سوءتغذیه در دنیاست و این در حالی است که چاقی یک مشکل قابل کنترل است و با استفاده از ابزارهای مختلف میتوان با شیوع و گسترش آن مقابله کرد.
مطالعات نشان میدهد اگر با این مشکل در دنیا مقابله نشود تا سال 2030 میلادی نیمی از بزرگسالان در دنیا با مشکل چاقی مواجه خواهند بود. آمارها نشان میدهد در سال 2030 میلادی 50 درصد بزرگسالان دنیا و 41 درصد از کل جمعیت ساکن در دنیا با مشکل چاقی روبهرو خواهند بود که این مساله میتواند باعث پنج درصد از مرگومیرهای سالانه در دنیا شود. سازمان بهداشت جهانی برآورد کرده است که 8/2 میلیون مرگ در هر سال به دلیل چاقی اتفاق افتاده است و این سازمان افرادی را در جرگه افراد چاق قرار میدهد که شاخص توده بدنی BMI آنها بالاتر از 30 باشد. این سازمان تعداد مرگها در هر سال را برابر با 59 میلیون نفر اعلام کرده است که اختصاص سهم پنجدرصدی به مرگهای ناشی از چاقی نشاندهنده عمق فاجعه است.
در سالهای اخیر دو تا هفت درصد از کل هزینههای بهداشت و درمان در کشورهای توسعهیافته و صنعتی دنیا به چاقی مربوط بود. البته این هزینه شامل هزینههای درمان بیماریهای مرتبط با چاقی نمیشود و اگر هزینه درمان بیماریهای ناشی از اضافه وزن را در این محاسبه وارد کنیم شاهد این هستیم که 20 درصد از کل هزینههای بهداشت و درمان در کشورهای صنعتی و توسعهیافته به چاقی و بیماریهای مرتبط با آن اختصاص خواهد داشت. مطالعات نشان میدهد راندمان نیروی کار در نتیجه چاقی کاهش مییابد و این مساله میتواند قدرت رقابت شرکتهای صنعتی و تولیدی را در فضای اقتصادی دنیا کاهش دهد. به تعبیر بهتر برطرف کردن مشکل چاقی در هر کشوری میتواند به افزایش راندمان فعالیت اقتصادی در جامعه و افزایش قدرت رقابتپذیری اقتصاد هم کمک کند.
هزینه اقتصادی چاقی معادل جنگ
به گزارش موسسه مککینزی در سال 2012 میلادی هزینههای اقتصادی سیگار کشیدن یا هزینههای مبارزه با تروریسم و جنگ در دنیا تقریباً برابر با هزینههای چاقی بوده است. در سال 2012 میلادی هزینه مبارزه با سیگار کشیدن برابر با 1/2 هزار میلیارد دلار آمریکا بود و هزینههای جنگ و خشونت و مبارزه با تروریسم هم برابر با 1/2 هزار میلیارد دلار بوده است. این دو بخش که بیشترین فشار را به اقتصاد دنیا تحمیل کردهاند و به عنوان فشارهای بزرگی که اجتماع امروز دنیا به اقتصاد تحمیل کرده است یاد میشوند، در مجموع 7/5 درصد تولید ناخالص داخلی دنیا را به خود اختصاص داده بودند. سومین عاملی که به اقتصاد دنیا فشار زیادی را تحمیل کرده چاقی است که در سال 2012 میلادی هزینهای معادل دو هزار میلیارد دلار به اقتصاد دنیا تحمیل کرد و ارزش آن معادل 8/2 درصد تولید ناخالص داخلی جهان بود. مهمترین مساله قابل مشاهده در این گزارش اینجاست که روند تاثیر منفی این سه عامل مخرب برای اقتصاد و اجتماع دنیا در سالهای گذشته افزایش یافته است و این نشان میدهد در سالهای آتی هم میتواند به اقتصاد دنیا آسیب بیشتری وارد کند و هم میتواند روی سلامت اجتماع اثر منفی
داشته باشد.
از دیگر فشارهای اجتماعی که اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهد میتوان به الکلیسم (مصرف بیرویه مشروبات الکلی) اشاره کرد که در سال 2012 میلادی هزینهای معادل 4/1 هزار میلیارد دلار به اقتصاد دنیا تحمیل کرد و این هزینه معادل دو درصد تولید ناخالص داخلی دنیا بود. پنجمین عامل مخرب اقتصادی- اجتماعی در سال 2012 میلادی بیسوادی بود که هزینه آن برابر با 3/1 هزار میلیارد دلار بود و ارزشی برابر با 7/1 درصد تولید ناخالص داخلی دنیا داشت.
از دیگر عوامل مخرب اقتصادی میتوان به تغییرات جوی، آلودگی هوا، استفاده از مواد مخدر، تصادفات جادهای، خطرات محیط کار، آلودگیهای هوا خانگی، سوءتغذیه مادر و کودک، رابطه جنسی غیرایمن و در نهایت کیفیت پایین آب مصرفی و عدم دسترسی به آب تصفیهشده اشاره کرد. در نتیجه تلاشهای جامعه جهانی در سالهای اخیر تاثیر مخرب سه عامل بیسوادی، سوءتغذیه مادر و نوزاد و عدم دسترسی به آب سالم روند کاهشی داشته است، در حالی که تاثیر اقتصادی الکلیسم، آلودگی هوا و رابطه جنسی غیرایمن طی سالها تغییری نکرده است. بقیه عوامل در این سالها به رغم تلاشهای جامعه جهانی با افزایش اثرگذاری منفی روی اقتصاد همراه بوده است.
عوامل اثرگذار روی چاقی
مطالعات نشان میدهد دلیل چاقی ترکیبی از عوامل مختلف است که مهمترین آنها را میتوان تولید غذا، تاثیر اجتماع، مصرف غذا، بیولوژی، محیط زیست، فعالیتهای فردی و وضعیت روحی و روانی فرد دانست. البته برای مطالعه کامل این مبحث باید بیش از 100 فاکتور در نظر گرفته شود که در این مطالعه اغلب آنها لحاظ شده است ولی این فاکتورها همگی زیرمجموعه این هفت عامل ذکر شده هستند.
زندگی شهری امروز مهمترین عامل در چاقی و اضافه وزن است. با افزایش استفاده از تکنولوژی نیاز به فعالیت بدنی در دنیا کمتر و کمتر میشود و این روش زندگی حتی برای کودکان هم میتواند آسیبرسان باشد. به عنوان مثال در سال 1969 میلادی بالغ بر 40 درصد از کودکان در آمریکا یا پیاده به مدرسه میرفتند یا اینکه از دوچرخه استفاده میکردند ولی در سال 2001 میلادی تنها 13 درصد از بچهها از این روشها برای رسیدن به مدرسه بهره میبردند و انتظار میرود در سال 2020 میلادی این سهم به کمتر از چهار درصد تقلیل پیدا کند.
از طرف دیگر افزایش شهرنشینی هم عامل دیگری در افزایش سهم چاقی در دنیاست. مطالعات نشان میدهد شهرنشینی باعث شده است مصرف روزانه انرژی توسط افراد 300 تا 400 کالری در روز تنزل یابد و سفر به محل کار با استفاده از خودروهای شخصی یا اتوبوس هم میتواند زمینه را برای مصرف 200 کالری انرژی کمتر از سالهای دهه 1990 میلادی فراهم کند.
رابطه وضعیت روانی افراد در دنیای امروز با غذا و مواد غذایی تغییر کرده است و دیگر خوردن غذا به معنای استفاده از ابزاری برای تامین نیاز غذایی بدن نیست بلکه ابزاری است برای کاهش استرس یا پاداشی است در برابر موفقیتهایی که به دست میآورند. همچنین رابطه مثبت و معناداری بین شرایط خاص روانی افراد و چاقی وجود دارد که از جمله آنها میتوان تاثیر افسردگی و بیماریهای روانی روی چاقی را نام برد.
رابطه افراد با دوستان و میزان مصرف غذا در خارج از خانه هم عامل دیگری است که میتواند روی چاقی اثر داشته باشد. یک مطالعه نشان میدهد افرادی که وعدههای غذایی خود را با دوستانشان صرف میکنند 35 درصد بیشتر غذا میخورند و افرادی که سهم اعظم وعدههای غذایی را خارج از منزل صرف میکنند 30 درصد بیشتر از دیگر افراد به بیماری چاقی مبتلا میشوند. نکته مهمتر اینکه افرادی که دوستان چاق دارند و وعدههای غذایی خود را با آنها صرف میکنند 57 درصد بیشتر احتمال ابتلا به بیماری چاقی را دارند. نکته دیگر اینکه در سالهای اخیر تامین هزینههای مواد غذایی برای مردم سادهتر شده است. در سال 1900 میلادی هزینههای غذایی 42 درصد از کل درآمد خانوارهای آمریکایی را به خود اختصاص میداد ولی در سال 1950 میلادی این سهم به 30 درصد و در سال 2003 میلادی به 5/13 درصد تقلیل پیدا کرد. این روند نزولی سبب شده است مردم بیشتر برای خرید مواد غذایی توانایی مالی داشته باشند و دلیل اقتصادی برای کم مصرف کردن نداشته باشند.
ارتباط چاقی با شرایط اقتصادی
مطالعات نشان میدهد سطح کلی چاقی رابطه مثبت و معناداری با ثروت یک کشور دارد. در میان کشورهای گروه بیست که سرانه تولید ناخالص داخلی آنها بالغ بر هشت هزار دلار آمریکاست تنها دو کشور ژاپن و کره جنوبی کمتر مشکل چاقی دارند. در این دو کشور نرخ چاقی کمتر از 16 درصد است و برطرف کردن این مشکل در این کشورها امکانپذیر است ولی در بقیه کشورهای عضو گروه بیست بالغ بر 20 درصد از جمعیت کشورشان با مشکل چاقی مواجه هستند و مهمتر اینکه سهم اعظم افراد چاق کودکان و جوانان هستند.
هماکنون نرخ چاقی در کشورهای چین، اندونزی و هند کمتر از اقتصادهای صنعتی است. اگرچه با توسعه سریع شهرنشینی و صنعتی شدن، سطح درآمد خانوارها در این کشورها هم بیشتر میشود شیوع چاقی در این کشورها هم بیشتر و بیشتر میشود. مطالعات نشان میدهد نرخ چاقی در شهرها سه تا چهار برابر روستاهاست. مطالعات نشان میدهد شیوع اضافه وزن و چاقی در میان مردم سالانه 2/1 درصد در کشور چین افزایش یافته است و افزایش نرخ چاقی در میان زنان کشور چین طی 10 سال گذشته بالغ بر یک درصد در هر سال بوده است. نرخ چاقی در ایران برابر با 30 درصد اعلام شده است و نرخ چاقی در این کشور تقریباً برابر با نرخ چاقی در کشورهای ایتالیا و هلند و یونان است. این در حالی است که ایران در میان کشورهای با سطح درآمد بالا قرار ندارد. ایران در میان کشورهای دارای درآمد سرانه متوسط بالاترین نرخ چاقی را دارد و این نشان میدهد مبارزه با این بیماری آسیبرسان در کشور ایران از مهمترین مسائل است. هماکنون نرخ چاقی در ایران تقریباً برابر نرخ چاقی در کشورهای صنعتی است و اگر شرایط اقتصادی ایران رشد کند و از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی در میان کشورهای صنعتی و توسعهیافته قرار
گیرد در حالی که روند افزایش چاقی در ایران ادامه دارد میتوان انتظار داشت چاقی در کشور به بحرانی جدی تبدیل شود.
راههای مبارزه با چاقی
حال با توجه به اینکه چاقی نهتنها مشکل اجتماعی بلکه یک مشکل بسیار بزرگ اقتصادی است، چه راهی برای کاهش این مشکل در جامعه و مقابله با آن وجود دارد. موسسه مککینزی در گزارش اخیر خود اعلام کرده است این مشکل اقتصادی و سلامتی مشکلی است که به راحتی میتوان با آن مبارزه کرد و از شیوع آن جلوگیری کرد. آزارهای مختلفی برای مقابله با گسترش این بیماری در دنیا وجود دارد که برخی از آنها را میتوان کنترل میزان مصرف غذا، تغییر ترکیبات مواد غذایی و استفاده از غذاهای کمکالری، اجرای برنامههای مدیریت وزن، آموزش والدین برای اجرای بهترین برنامه غذایی برای کودکان، عرضه غذاهای کمکالری و ویتامین به عنوان میانوعدهها و وعدههای اصلی غذایی در مدارس و مهدکودکها، وعدههای غذایی سالم در خانه و در نهایت ترغیب مردم به استفاده از روشهای حملونقلی فعال مانند استفاده از دوچرخه یا پیادهروی برای رسیدن به مقصد نام برد. این ابزارها در کشور انگلستان مورد مطالعه قرار گرفته است. انگلستان کشوری است که نرخ چاقی در آن بالاست و استفاده از ابزارهای مختلف در این کشور برای مطالعه بهترین روش کنترل چاقی بسیار موثر است.
دیدگاه تان را بنویسید