تاریخ انتشار:
ماجرای خمیر کردن پروژه ۳۲ جلد تحقیق ملی در دولت گذشته
۳۰ ویژگی جامعه زنده از نگاه سریعالقلم
به واپسین ماه خزان رسیدهایم. ماهی که فارغ از تعبیرات شاعرانه درباره آن، برای پایتختنشینها دست کم در ۱۰ سال گذشته یادآور آلودگی شدید هوا، تعطیلیهای چندروزه و بیماریهای تنفسی بوده است. با این حال امسال اگرچه آلودگی دست از سر تهران برنداشته است، اما شاهد بهبود نسبی وضعیت آن بودهایم. خبرآنلاین در هفته گذشته در اینباره نوشت: «…در چند سال گذشته، همیشه با شروع فصل سرما و از اواسط مهرماه تا اواخر اسفندماه، هوای تهران در بهترین حالت، اندکی از حد استاندارد، بهتر بود و با اغماض در محدوده سالم قرار میگرفت
به واپسین ماه خزان رسیدهایم. ماهی که فارغ از تعبیرات شاعرانه درباره آن، برای پایتختنشینها دست کم در 10 سال گذشته یادآور آلودگی شدید هوا، تعطیلیهای چندروزه و بیماریهای تنفسی بوده است. با این حال امسال اگرچه آلودگی دست از سر تهران برنداشته است، اما شاهد بهبود نسبی وضعیت آن بودهایم. خبرآنلاین در هفته گذشته در اینباره نوشت: «...در چند سال گذشته، همیشه با شروع فصل سرما و از اواسط مهرماه تا اواخر اسفندماه، هوای تهران در بهترین حالت، اندکی از حد استاندارد، بهتر بود و با اغماض در محدوده سالم قرار میگرفت. اما هوای تهران در ۸ آذر ۹۳ و در یک وضع کاملاً تجربهنشده، در شرایط پاک قرار گرفته است. اتفاقی که امسال، ۱۲ بار افتاده و این روز سیزدهم است که تهرانیها در سال جاری، هوای پاک تنفس میکنند. شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اعلام کرده است که صبح 8 آذر شاخص کیفیت هوا روی عدد ۴۵ بوده است؛ ۵ واحد مانده تا حد سالم و ۳۱ واحد از روز پیش از آن سالمتر.»
از دیگر اخبار غیرسیاسی هفته گذشته که مورد توجه رسانهها قرار گرفته است میتوان به رویدادی اشاره کرد که در دومین یادواره زنان شهیده سپاه حضرت محمد رسولالله(ص) تهران، رسانهای شد. به گزارش فارس «مهدی طائب» فرمانده قرارگاه عمار در این همایش ضمن تجلیل از بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران -الهام چرخنده- اعلام کرد: «چرخنده نام فامیلی این هنرمند کشورمان است که از امروز ما ایشان را با نام خانوادگی زهرایی میشناسیم و این هدیه رهبر معظم انقلاب به الهام چرخنده است.»
در حوزه فرهنگ خبری دیگر نیز مورد توجه ویژه جامعه قرار گرفت. خبری بر این مبنا که حسین علیزاده نوازنده مطرح ایران حاضر به دریافت نشان شوالیه از دولت فرانسه نشد. این خبر با واکنشهای زیادی همراه شد. محمدرضا شجریان از بزرگان موسیقی ایران که اتفاقاً این نشان را دریافت کرده است، از اقدام حسین علیزاده استقبال کرد و در بیانیهای تاکید کرد: «...این کار او، اعتراض به بادمجان دور قابچینهاست.»
در هفته گذشته اخبار مرتبط با اسیدپاشی اصفهان هنوز در بسیاری از رسانهها پژواک داشت. جرمی که متاسفانه هنوز عامل یا عاملان آن شناسایی و به دست قانون سپرده نشدهاند. در همین حال در نیمه هفته گذشته رسانهها از یک اسیدپاشی در تهران خبر دادند. این بار مدیر بیمارستان ضیایی پایتخت مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفته بود. طبق گزارش نهادهای رسمی عاملان این حمله که یک پزشک و یک دانشجوی رشته پزشکی بودند، فردای آن روز دستگیر شدند.
در حوزه سلامت نیز در هفته گذشته شاهد انتشار آمار تازهای بودیم. ایرنا در گزارشی به نقل از امیرکامران نیکوسخن مدیرعامل انجمن دیابت ایران خبر داد: «به دلیل بیتوجهی شهروندان و مسوولان به اصلاح شیوه زندگی و مصرف غذاهای آماده یا غذاهای چرب، روزی 104 نفر براثر دیابت در ایران میمیرند. پیشبینی میشود در صورت بیتوجهی شهروندان و مسوولان به اصلاح شیوههای زندگی شهری، تا 16 سال آینده میزان 87 درصد به مرگ و میر ناشی از دیابت در کشور افزوده شود.» در این زمینه به نظر میرسد که رسانهها مسولیت بزرگی در جهت آگاهسازی مردم بر عهده دارند.
چهار عضو کابینه مامور بررسی پارازیتها
در سالهای اخیر بحث میزان خطر پارازیتهای ماهوارهای بر سلامت شهروندان یکی از دغدغههای بسیاری از دلسوزان کشور بوده است. هفته گذشته در این زمینه خبری منتشر شد که در صورت وقوع میتواند تا حدود زیادی این دغدغهها را رفع کند. «ایران» در این باره نوشت: «نشست وزیر ارتباطات دولت روحانی با نمایندگان بخش خصوصی حاوی یک خبر درباره مناقشهبر انگیز ترین موضوع سالهای اخیر بود. مناقشه بر سر پارازیت. محمود واعظی در این نشست از ماموریت ویژه چهار مدیر ارشد دولت برای پایان دادن به این ماجرا خبر داد. او درباره بحث پارازیتها گفت: اگر منظور از پارازیت، آن بخشی است که مربوط به تلفن همراه و تجهیزات مخابراتی میشود، ما این مسائل را از سوی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات تحت کنترل داریم و نهایت تلاش خود را برای کاهش آسیبهای این بخش انجام میدهیم اما اگر پارازیتهای غیرمخابراتی مدنظر باشد، کمیته مشترکی از وزیران بهداشت، ارتباطات و فناوری اطلاعات، دفاع و سازمان انرژی اتمی شکل گرفته است که به بررسی این موضوع میپردازند. به نمایندگی از رئیسجمهوری در کنار دوستانی از وزارتخانهها و بخشهای مختلف، مسوول رسیدگی به این موضوع شدهام و در
حال حاضر گزارشی در این بخش تهیه و برای ریاستجمهوری ارسال شده که پس از این بررسی، نتایج آن اعلام خواهد شد... پارازیتها اگر از حد مشخصی بیشتر شوند، میتوانند مضراتی به دنبال داشته باشند که البته برخی از بخشهای این پارازیتها، تحت نظارت ما نیست و برای آنکه بتوان آنها را کنترل کرد لازم است که این بخشها هم تحت نظارت ما دربیایند. بحث پارازیت از زمانی مناقشهبرانگیز شد که مسوولان محیطزیست هشدار دادند موج پارازیتهای ارسالی روی آنتنهای ماهوارهای برای سلامتی افراد به شدت مضر بوده و حتی در مواردی به سرطان منجر میشود.»
30 ویژگی جامعه زنده از نگاه سریعالقلم
محمود سریعالقلم، در یادداشتی که برای عصر ایران به رشته تحریر درآورده است، 30 ویژگی یک جامعه زنده را بیان کرده است. به نوشته سریعالقلم، جامعهای زنده است که این 30 شرط را دارا باشد: «در عرصههای اقتصاد، هنر، علم، سیاست، میان شهروندان رقابت قاعدهمند وجود داشته باشد. آموزش اخلاق و مسوولیت اجتماعی در دوره دبستان تمامشده باشد. تعداد رسانههای غیردولتی حداقل دو برابر دولتی باشد. در جادههای آن در هر صدکیلومتر برای شهروندان، استراحتگاه ساخته شده باشد. شهروندان آن به وفور به هم اعتماد کنند. حداکثر هزینههای غذا و مسکن، 35 درصد درآمد شهروندان باشد. در فرودگاههای آن، حداقل از 70 ملیت و 70 شرکت هواپیمایی خارجی تردد کنند. شهروندان آن وقتی به چهارراهها میرسند، اتومبیل خود را کاملاً متوقف کنند. نرخ تورم در آن یک رقمی باشد. اساتید دانشگاه آن به کار دانشگاهی صرفاً به عنوان شغل نگاه نکنند بلکه برای خود، مسوولیت و رسالت اجتماعی قائل باشند. شهروندان آن به انجام کارهای صحیح و منظم توام با سلامتی مالی عادت کرده باشند. تکمیل پیچیدهترین طرحهای «عمرانی» در آن، حداکثر سه سال به طول انجامد. دانمارک از شهروندان آن برای سفر،
درخواست ویزا نکند. مجموعه جامعه و سیستم از مرحله امنیت و بقا عبور کرده باشد. شهروندان آن پس از تصادف رانندگی که پیش میآید، حتی یک واژه ناپسند نسبت به طرف مقابل استفاده نکنند. مدیریت آن جامعه مبتنی بر سعی و خطا نباشد. شهروندان نظافت محیط عمومی، خیابانها، جادهها و سواحل را با نظافت محل سکونت و اتومبیل خود مساوی بدانند. حداقل سه و نیم درصد نرخ رشد اقتصادی داشته باشد. شهروندان آن نگران آینده خود نباشند. دستگاههای اجرایی آن با fact تحلیل کنند و نه با تخیل. در آن فرهنگ مکتوب بر فرهنگ شفاهی غالب باشد. شهروندان آن از اخلاقی بودن و رعایت حریمهای اجتماعی، لذت ببرند. شأن و احترام و منزلت تولیدکننده از صاحب سمت بالاتر باشد. واژههای «ببخشید»، «عذر میخواهم» و «اشتباه کردم» به وفور در میان شهروندان رواج داشته باشد. شهروندان آن، دندانهای سالم داشته باشند. انتقاد از اندیشهها و سیاستگذاریها در آن، پیامدی نداشته باشد. سیاستمداران آن با همقطاران خود در محیط بینالمللی مرتب در تعامل باشند. وقتی پلیس راهنمایی، اتومبیلی را به خاطر تخلف رانندگی متوقف میکند، پلیس سراغ راننده برود نه بالعکس. حفظ تعالی، شکوفایی وطن و
کشور بر هر امر دیگری اولویت داشته باشد. در آن شهروندان علاقهای به داشتن سمت دولتی نداشته باشند بلکه با فکر، همت و تواناییهای خود زندگی کنند.»
ماجرای خمیر کردن پروژه 32 جلدی در دولت گذشته
در هفته گذشته خبری در رسانهها منتشر شد که بسیاری از کارشناسان و جامعهشناسان کشور را در حیرت برد. اعتماد در گزارشی به این ماجرا پرداخت و نوشت: شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور زنان، در خصوص اقداماتی که در خصوص خشونت علیه زنان انجام شده، از تحقیقاتی سخن به میان آورد که در دولت هشتم صورت گرفته بود و پس از روی کار آمدن دولت نهم، مفقود شد. معاون وزیر کشور در امور اجتماعی در دولت هشتم، از کسانی است که این پروژه را با همراهی مرکز مشارکت زنان در دولت پیش برده بود، اشرف بروجردی از نتیجه تحقیقات مشترک این دو مرکز در دولت هشتم به «اعتماد» میگوید: «قرارداد مشترکی بود میان ما بهعنوان وزارت کشور و مرکز مشارکت زنان که در آن هنگام خانم شجاعی ریاستش را به عهده داشت، آن زمان ۲۸ استان داشتیم و نتیجه تحقیقات برای هر استان یک کتاب شده بود، چهار جلد هم تحلیل داده بودیم که در مجموع به ۳۲ جلد کتاب رسیده بود. بعد از اینکه دولت نهم سرکار آمد، وزارت کشور همه این کتابها را خمیر کرد، تا جایی که دیگر نسخهای نه در وزارت کشور و نه در مرکز زنان وجود نداشت.»
این خبر سوژه ستون طنز روزنامه ایران نیز شد. این روزنامه با این فرض که اگر خبر خمیر شدن تحقیق درباره خشونت علیه زنان در دولت احمدینژاد، در شبکههای اجتماعی منعکس شود این کامنتها زیرش قرار خواهد گرفت، نوشت:
لولو: اول از همه بگم من همچنان تو کار قاچاق اعضای انسانم. نیایید دوباره بگید لولو برد و اینا. به من ربطی نداره. احمدآقا کتابخوار (مسوول پیشین): به لطف خداوند و با همت مسوولان توانستیم تمامی این کتابها را به خمیر تبدیل کنیم. بهروز: آخه چرا زحمات یک عده رو اینطور به باد دادین؟ احمدآقا کتابخوار: زیرا زنان با خمیر میتوانند نان درست کنند تا وقتی به شوهر خود میگویند نان نداریم مورد ضرب و شتم قرار نگیرند. همچنین زنان میتوانند کودکان را با خمیربازی سرگرم کنند تا سروصدای کودکان موجب خشونت علیه زنان نشود و این گام بسیار بلندی در راستای حفظ حقوق زنان است. متاسفانه در این دولت خمیرها تمام شده و دوباره خشونت علیه زنان افزایش یافته است و کسی هم پاسخگو نیست. ما دلواپسیم. نوشین: کتاب که چیزی نیست، اون موقع شتر با بارش گم میشد و هیچکی هم عین خیالش نبود.
سرگردانی بیش از ۵۶ هزار داوطلب اهدای سلولهای بنیادی
این روزها جو مبارزه با سرطان همهگیر شده است، اما به نظر میرسد امکان بهرهبرداری از آن وجود نداشته باشد. اعتماد در گزارشی در این باره نوشت: ۵۶ هزار نفر در صف اهدای سلولهای بنیادی بیمارستان شریعتی منتظرند تا یک کیت hla (شناسه ژنتیکی فردی) پیدا شود و بتوانند به بیماران نیازمند پیوند سلولهای بنیادی در ایران و جهان کمک کند، اما به دلیل افزایش سه برابری قیمت کیتها طی سه سال گذشته، تا امروز و با تجمیع کمکهای خیرین و موجودی بیمارستان، فقط چهار هزار کیت و امکان استخراج hla کمی بیش از چهار هزار داوطلب فراهم شده است. علت اصلی مشکل ایجادشده و کمبود کیت استخراج شناسه ژنتیکی داوطلبان اهدای سلولهای بنیادی مربوط به نوسانات نرخ ارز طی سه سال گذشته است که سه سال قبل قیمت هر کیت ۱۰۰ هزار تومان بود اما امروز به ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. گرانی قیمت کیتها و طولانی شدن صف انتظار داوطلبان اهدای سلولهای بنیادی تبدیل به یک نگرانی جدی برای مسوولان سلامت کشور شده است.
دیدگاه تان را بنویسید