تاریخ انتشار:
ضرورت توجه به علل تکدیگری
اخیراً وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از محو تکدیگری در سطح شهرها خبر داده و گفته است که کمیتهای بین وزارت کشور و شهرداریها تشکیل میشود تا بتوانند در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند و آییننامه این تصمیم نیز بهزودی ابلاغ خواهد شد.
اخیراً وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از محو تکدیگری در سطح شهرها خبر داده و گفته است که کمیتهای بین وزارت کشور و شهرداریها تشکیل میشود تا بتوانند در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند و آییننامه این تصمیم نیز بهزودی ابلاغ خواهد شد.
در این مورد میتوان به نکات مهمی اشاره کرد، از جمله اینکه جامعهشناسان متعددی به شهرداریها و مسوولان گفتهاند که اگر کسی در این جامعه تکدی میکند برایشان داستانهای متعددی درست نکنند که همه این افراد بچههای خود را به خیابان رها میکنند تا از مردم پول بگیرند که البته اگر اینچنین آدمهایی هم باشند، این افراد محتاجانی هستند که قانع میشوند بچههای آنها در خیابان روزی 50 تا 100 هزار تومان از طریق تکدیگری به دست بیاورند.
به نظرم اگر آدمها محتاج و گرفتار نباشند این کارها را انجام نمیدهند. هر استاد دانشگاهی باید هر روز در دانشگاه کار کند تا در انتهای ماه حقوق بگیرد. کسی هم که هیچگونه درآمدی ندارد باید به خیابان بیاید تا به هر شکلی که شده بتواند خرج زندگی خود را درآورد. چرا که کسی ماهانه به آنها پولی نمیدهد که آنها به خیابان نیایند.
از سوی دیگر در کشورهایی که تورم رو به فزونی است و بیکاری آنها افزایش مییابد اینچنین مسائلی مانند تکدیگری جزو مسائل اصلی آنهاست.
اکنون در کشور ما تورم نسبت به کشورهای دیگر بالا و میزان درآمدهای خانوار پایین است و وضعیت بیکاری کشور هم چندان مناسب نیست و به همین دلیل به نظر میرسد تکدیگری جزو یکی از مسائل مهم باشد. در مورد بیکاری میتوان اشاره کرد که ما فقط یک میلیون فارغالتحصیل بیکار داریم که دستگاه بخش خصوصی هم نمیتواند اینها را به کار بگیرد.
حال در این شرایط نبود اشتغال و بالا بودن تورم، برخی افراد که امکان درآمدزایی ندارند غیر از تکدیگری چه باید کنند؟ بخشی از این افراد، دچار مشکلاتی مانند به زندان افتادن یا اعتیاد سرپرستهای خانوار هستند و کسی را هم ندارند که به وضعیت خانواده آنها رسیدگی کنند و به همین دلیل مجبور به تکدیگری میشوند. در اینگونه مواقع چه کسی باید به وضعیت این خانوار رسیدگی کنند؟ یا در خانوادهای که پدر خانواده فوت کرده، معلوم است که باید بچههای خانواده فکری برای تامین هزینههای خانواده کنند.
جدا از در نظر گرفتن تمام این موارد، برخی افراد هم هستند که میزان درآمد آنها اصلاً کفاف هزینههایشان را نمیدهد و در نتیجه اعضای خانواده مجبورند هرکدام کارهای مختلفی انجام دهند، حتی در برخی مواقع امکان دارد که بچهها حالا به هر ترتیبی تکدیگری کنند.
در صورتی که برخی از این افراد به امید داشتن یک زندگی مناسب از شهرستانی به تهران آمدهاند و فکر میکردند با این کار میتوانند برخی از مشکلات خود را برطرف کنند.
در حالی که در پایتخت برای متخصصانش شغلی وجود ندارد، چه برسد به کسانی که اصلاً مهارت انجام کاری را ندارند، معلوم است در چنین وضعیتی امکان دارد پدیدهای مانند تکدیگری بروز کند.
همچنین باید توجه داشت که هیچوقت هیچ دولتی در دنیا نتوانسته با برخورد کردن جلوی آسیبهای اجتماعی اینچنینی را بگیرد.
بارها در کشور ما با گدایان و متکدیان برخورد کردند و از آنها جریمههایی هم دریافت شد و سپس رها شدند اما مشکلات آنها حل نشد. اگر بار دیگر بخواهیم تنها این افراد را بازداشت کنیم و به خانه خودشان ببریم همان وضعیتی به وجود میآید که اکنون هست و به همین دلیل باید به فکر حل مشکل خانواده آنها بود.
اگر ما واقعاً میخواهیم در جامعه این جنس مشکلات حل شود باید قوانین و مقررات را مدنظر قرار دهیم، شایستهسالاری را رعایت کرده و مسوولان را به پاسخگویی موظف کنیم. اگر مشکلات اینچنینی بر اساس علتها حل میشد و مسوولان پاسخگو بودند شاید الان وضعیت مانند اکنون نبود. اگر بتوانیم به جای آییننامه و امثال آن علتها را شناسایی و برطرف کنیم وضعیت بهتر خواهد بود.
اگر امروز دولت تصمیم بگیرد که جلوی تکدیگری را بگیرد و مجلس هم با قید دو فوریت این موضوع را مصوب کند باز هم دولت اقدام خاصی نمیتواند انجام دهد، چرا که با امکانات فعلی دولت امکان انجام چنین کاری وجود ندارد. باید توجه کرد که این تکدیگری فعلی، به علت بیکاری و موارد اینچنینی دیگر در سه دهه پیش بوده و ریشه در مشکلات خانواده و مسائل دیگر دارد.
حال اصلاً دولت بودجه این را ندارد که بتواند این مشکل را خیلی زود حل کند. با وجود این، اگر دولت بخواهد این کار را انجام دهد و از همین الان هم شروع کند و کلیه ارگانها اعم از آموزش و پرورش، وزارت اقتصاد، وزارت کشور و دیگر نهادهای دولتی هم با دولت همکاری کنند شاید 20 سال دیگر بتوانند تکدیگری را به حد نرمالی برسانند.
در این وضعیت به نظر بنده، اولویت اولیه این است که حداقل برای هر کسی شغلی وجود داشته باشد تا با درآمد آن شغل بتواند هزینههای خود را تامین کند. یعنی اگر فردی کار داشته باشد و میزان درآمدش با حداقل میزان مورد نیاز برای تامین معیشتش بخواند ما خیلی راحتتر میتوانیم تکدیگری را جمع کنیم. با این اقدام به نظرم بقیه آسیبها هم جمع میشوند. اما اکنون مشکل ما این است که اگر مثلاً میزان درآمد فردی 600 هزار تومان باشد حداقل مخارج زندگیاش بیشتر از آن است و به همین دلیل با مشکلات بسیار مالی درگیر میشود.
آن وقت در چنین شرایطی نمیتوان انتظار کاهش تکدیگری در کشور را داشت. به همین دلیل شاید بهتر باشد دولت به این مسائل مهم هم توجه کند تا این مساله به صورت ریشهای حل شود.
دیدگاه تان را بنویسید