تاریخ انتشار:
نامه ۵۰ فعال اجتماعی، فرهنگی و روشنفکر به روحانی
ریزگردها اینبار در شرق
آرامآرام به ایام عید نزدیک میشویم. از پیامکهای تبلیغاتی گرفته تا برخی آگهیهای روزنامهها پر شده است از فهرست قیمت تورهای مسافرتی به کشورهای همسایه. نکته جالب در بسیاری از این آگهیها قیمت مناسب آنها نسبت به تورهای داخلی است، به گونهای که بسیاری از گردشگران ترجیح میدهند به جای سفر به نقاط دیدنی ایران، با همان میزان هزینه به دیدن کشورهای همسایه به ویژه همسایه شمال غربی بروند
آرامآرام به ایام عید نزدیک میشویم. از پیامکهای تبلیغاتی گرفته تا برخی آگهیهای روزنامهها پر شده است از فهرست قیمت تورهای مسافرتی به کشورهای همسایه. نکته جالب در بسیاری از این آگهیها قیمت مناسب آنها نسبت به تورهای داخلی است، به گونهای که بسیاری از گردشگران ترجیح میدهند به جای سفر به نقاط دیدنی ایران، با همان میزان هزینه به دیدن کشورهای همسایه به ویژه همسایه شمال غربی بروند. در این باره در هفته گذشته مطبوعات کشور گزارشهای متعددی را به زیور طبع آراستهاند.
در هفته پیش یک خبر خوب نیز برای دوستداران محیط زیست در نشریات منتشر شد. بنا بر گزارش رسیده، دیوان عالی کشور حکم قصاص محیطبان غلامحسین خالدی را که سه بار توسط شعبه اول دادگاه کیفری استان کهگیلویه و بویراحمد تایید شده بود نقض و رسیدگی به پرونده را به شعبه دادگاه دیگری ارجاع کرد. سیدمحمد مجابی معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام این خبر گفت: «بدیهی است که پس از ابلاغ حکم به استان پرونده مراحل بعدی رسیدگی خود را طی خواهد کرد. در این مدت همچون گذشته در پی اخذ رضایت از اولیای دم خواهیم بود.»
در هفته پیش در حوزه هنر هم اتفاقی متفاوت رخ داد و پس از بیش از سه دهه یک موزیسین آمریکایی در ایران برنامه اجرا کرد. به همین مناسبت روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی به اجرای برنامه «باب بلدن» 58ساله موزیسین جاز اهل نیویورک و از برندگان جایزه گرمی در جشنواره موسیقی فجر در تالار وحدت تهران پرداخت. به گزارش عصر ایران نیویورکتایمز مینویسد این نخستین بار پس از انقلاب اسلامی در ایران است که یک موزیسین آمریکایی در ایران به اجرای برنامه میپردازد. بر اساس این گزارش بلدن در تالار وحدت تهران به اجرای برنامه پرداخت و با تشویق ممتد حاضران در سالن مواجه شد. یکی از حاضران از بالکن با صدای بلند فریاد زد: «باب دوستت داریم.»
نامه ۵۰ فعال اجتماعی-فرهنگی و روشنفکر به روحانی
بیش از ۵۰ نفر از مدیران ارشد بخش خصوصی کشور، اقتصاددانان، حقوقدانان، استادان دانشکده حقوق و دانشکدههای علوم انسانی به همراه محققان، نویسندگان، هنرمندان و شاعران کشور و همچنین پژوهشگران حقوق کودک و فعالان اجتماعی در حوزه کودکان و مدیران و مسوولان جراید کشور در نامهای از حسن روحانی رئیسجمهوری، خواستهاند تا با تامین مالی طرح مصوب در صحن علنی مجلس شورای اسلامی به تاریخ ۲۹/۱/۹۱، نسبت به رفع ایراد شورای نگهبان در اینباره برآیند تا این طرح صورت کامل قانونی به خود بگیرد و قابلیت اجرا بیابد. مطابق این طرح فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی علاوه بر حق اقامت دائم در ایران همانند شهروند ایرانی، از حق تحصیل و بهداشت و رفاه رایگان، تامین اجتماعی و یارانه برخوردار خواهند بود و همچنین تا ۱۹سالگی از پرداخت تعرفه اقامت نیز معاف خواهند شد. در میان امضاکنندگان این نامه، چهرههایی چون محمد طبیبیان، موسی غنینژاد، محمدمهدی بهکیش، محسن رنانی، عزتالله فولادوند، هوشنگ مرادیکرمانی، بهاءالدین خرمشاهی، فاطمه صادقی، بابک احمدی، حمیدرضا جلاییپور، سارا شریعتی، داریوش مهرجویی، اصغر فرهادی، فاطمه معتمدآریا، لیلا
حاتمی، کیومرث پوراحمد، علی مصفا، کیانوش عیاری، رسول صدرعاملی، ساعد باقری، سهیل محمودی، افشین علا، مصطفی رحماندوست، بیوک ملکی و مراد ثقفی به چشم میخورند. نفس نقش بستن امضای چهرههایی با مشربهای فکری متفاوت پای این نامه نشان از آن دارد که با وجود تمام سوءتفاهمات موجود، در مباحث حقوقبشری و انساندوستانه میتوان به نوعی همدلی و همکاری در میان اندیشمندان ایرانی دست یافت.
ریزگردها اینبار در شرق
توفان شن و فعال شدن کانونهای گرد و غبار داخلی، استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد را با گرد و غبار شدید مواجه کرده و در وضع بحران قرار داده است. «شهروند» در گزارش خود که در نیمه هفته پیش آن را منتشر کرد نوشت: «برق بسیاری از روستاهای این استانها قطع شده و بسیاری از جادههای اصلی و فرعی این استانها مسدود شدهاند. سازمان هواشناسی، غلظت آلایندهها در زاهدان را ۲۵ برابر حد مجاز اعلام کرده است. در روزهای گذشته تصاویری از استانها و شهرهای شرق و جنوب شرقی ایران رسید که این شهرها را درست مثل تصویر چند روز پیش اهواز فرو رفته در گرد و غبار و آسمان آنها را تیره و خاکگرفته نشان میداد. دلیل این وضع که موجب شده نیروهای هلالاحمر و سایر نهادهای امدادی به حالت آمادهباش در بیایند، سرعت توفان شن که در ساعات اولیه در حدود ۷۰ تا ۸۰ کیلومتر اعلام شد، بعدازظهر به ۹۵ کیلومتر در ساعت رسید. شدت گرد و غبار ناشی از توفان شن در هوای استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان بهحدی بود که رفت و آمد در جادهها از جمله جاده ترانزیت ریگان- چابهار را مختل کرد. براساس گزارشها، بسیاری از جادههای فرعی و روستایی دچار شنگرفتگی
شدهاند. در کرمان شدت توفان شن در شهرهایی مثل فهرج و ریگان موجب تعطیلی مدارس شد و بسیاری از معابر و جادههای این شهرها را فرا گرفت. توفان شن نهتنها کانالها و قناتهای کشاورزی را مسدود کرده و خسارتهای زیادی به کشاورزان زد که علاوه بر آن موجب قطع برق در ۱۲۰ روستا در ریگان شد. توفان شن همچنین با تخریب پمپ آب آشامیدنی شهر فهرج، موجب قطعی آب در نیمی از این شهر شد... » محمود صفرزاده، مدیرکل محیطزیست استان کرمان در گفتوگو با «شهروند»، گرد و غبار اخیر در آسمان این استان را ناشی از شرایط داخلی میداند و میگوید: «۱۷سال است که ما در استان کرمان با خشکسالی مستمر مواجه هستیم. همین موضوع موجب کاهش میزان رطوبت خاک شده و فرسایش آن را افزایش میدهد. به طور کلی گرد و غبار استان کرمان منشاء داخلی دارد و ما در این استان نقاطی داریم که منشاء تولید ریزگرد است و بعضاً تحتتاثیر بادهای سیستان هم قرار میگیرد. خشکسالی موجب فعال شدن کانونهای بیابانی و شکلگیری گرد و غبار میشود و این مساله در شرق کرمان شدیدتر است.» متاسفانه برخلاف مناطق غربی کشور، این رویداد بازتاب مناسبی در رسانهها نیافت و احتمالاً بسیاری از شهروندان این
مناطق در ذهن خود تصور خواهند کرد که رسانهها آنان را به فراموشی سپردهاند.
تعداد پرستاران کشور کافی نیست
هفته گذشته و در روزهای منتهی به روز پرستار برخی از این قشر زحمتکش برای نشان دادن نارضایتی از شرایط خود چند تجمع اعتراضی راه انداختند. تجمعاتی که سبب شد حسن قاضیزادههاشمی وزیر بهداشت خود وارد میدان شود و قول دهد مطالبات این بخش مهم از سیستم درمان کشور مورد توجه ویژه قرار گیرد. در همین زمینه آرمان در گزارشی نوشت: «در شرایطی که براساس استانداردها، تعداد پرستار باید به ازای هر تخت بیمارستان، حداقل به دو نفر برسد، اما حالا به ازای هر تخت در یک شبانهروز در مناطق محروم ایران ۴/۰ و در مناطق برخوردار ۱/۱ پرستار فعالیت میکنند. این آماری است که معاون پرستاری وزارت بهداشت در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران به مناسبت روز پرستار اعلام کرد. محمد میرزابیگی، در ادامه به ماجرای کمبود پرستار در مراکز درمانی کشور هم اشاره کرد. ماجرایی که سالهاست مساله جامعه پرستاری است و همچنان هم برقرار است. معاون پرستاری وزارت بهداشت عمق فاجعه کمبود پرستار را زمانی درک کرد که در یکی از بازدیدها از یکی از بیمارستانهای خرمشهر، پرستاری را دید که از ۳۰ بیمار مراقبت میکرد. او این را در خطبههای نماز جمعه عنوان کرد و گفت: «درحال
حاضر ۱۴۰هزار پرستار در ۸۵۰ بیمارستان فعالیت دارند که با توجه به جمعیت، تعداد پزشکان و تختهای بستری کافی نبوده و حداقل باید به دو برابر ظرفیت فعلی افزایش یابد.»
غیبتفروشی بدتر است یا تراکمفروشی؟!
سرانجام پس از همه حرف و حدیثها، مجلس پیشنهاد دولت درباره خرید خدمت مشمولان غایب را منتشر کرد. نمایندگان در حین بررسی بندهای درآمدی بودجه سال 94 با تایید این پیشنهاد در مصوبهای میزان جریمه مشمولان غایب بیش از هشت سال را برای صدور کارت معافیت نظام وظیفه مشخص کرد. نمایندگان پایه ریالی مشمولین غایب با مدرک تحصیلی زیر دیپلم را 10 میلیون تومان و دارندگان مدرک دیپلم را 15 میلیون تومان تعیین کردند. همچنین دارندگان مدرک فوق دیپلم برای دریافت کارت معافیت باید 20 میلیون تومان جریمه پرداخت کنند. دارندگان مدرک تحصیلی لیسانس 25 میلیون تومان و دارندگان مدرک تحصیلی فوق لیسانس با پرداخت 30 میلیون تومان کارت معافیت نظام وظیفه دریافت خواهند کرد. همچنین دارندگان مدرک دکترای غیرپزشکی 35 میلیون تومان، دکترای پزشکی 40 میلیون تومان و پزشکان متخصص و بالاتر 50 میلیون تومان باید پرداخت کنند. به ازای هر سال غیبت مازاد بر 8 سال 10 درصد به مبالغ جریمه پایه اضافه و مدت غیبت بیش از شش ماه، یک سال محسوب میشود. علاوه بر این برای مشمولان متاهل پنج درصد و برای مشمولان دارای فرزند نیز به ازای هر فرزند پنج درصد از مجموع مبلغ جریمه کسر
میشود.
در حالی که اکثر قریب به اتفاق رسانهها با دیدی مثبت به این امر پرداختند «همشهری» روزنامه ارگان شهرداری تهران از موافقت مجلس شورای اسلامی با اعطای معافیت به مشمولان غایب در قبال اخذ وجه یا جریمه در تیتر اول خود با عنوان مُهر تاییدی بر «غیبتفروشی» یاد کرد. در این زمینه «عصر ایران» در یادداشتی در این باره نوشت: «...اگر توجیه «تراکمفروشی» تامین بودجه یک نهاد خدماتی شهری است، توجیه «غیبتفروشی» نیز تامین بخشی از بودجه دولت میتواند باشد. حال بماند که نرفتن فرد غایبی به سربازی در قبال پول، آن هم در شرایط صلح، لطمهای به کشور نمیزند ولی متراکمسازی شهر، هزاران پیامد منفی دارد که جای باز کردنش اینجا نیست. راستی مگر خود شهرداری در قبال پارهای تخلفات شهری جریمه نقدی دریافت نمیکند؟ آیا این هم «تخلففروشی» است؟... اگر غیبتفروشی بد است تراکم فروشی چیست؟...»
سیلی معلم کرجی باعث شکستگی بینی دانشآموز شد
این روزها اخبار عجیب و دردآور زیادی از مراکز آموزشی میشنویم. شهروند در گزارشی به یکی دیگر از این موارد میپردازد و مینویسد: «دریکی از مدارس منطقه2 آموزش و پرورش کرج معلم برای جلوگیری از صحبت کردن نیمای 12ساله با همکلاسیاش، جوری با دست به سر نیما میکوبد که صورتش به میز برخورد کرده و بینی او میشکند. وقتی مسوولان مدرسه از این اتفاق با خبر میشوند، از این دانشآموز میخواهند که حقیقت را از والدین خود پنهان کرده و به آنها بگوید که در حین بازی به زمین خورده است! بعد از پایان ساعت مدرسه، زمانی که مادر نیما برای بردن فرزندش به مدرسه مراجعه میکند، متوجه واقعیت پیشآمده میشود. این اتفاق وقتی جالبتر میشود که مسوولان مدرسه برای سرهم آوردن ماجرا، مادر نیما را دلداری داده و به او میگویند برای اینکه پدر دانشآموز از این حادثه عمدی بویی نبرد جای ورمکرده را با یخ ماساژ داده و بعد ازآن مقداری مواد سفیدکننده آرایشی بهصورت نیما بمالد. وقتی پدر نیما به خانه میآید و پسر کوچکش را در تختخواب و در حالتی که صورتش پوشیده است، میبیند، به غیرعادی بودن فضا پی برده و از همسرش دلیل سکوت سنگین حاکم بر خانه را پرسوجو میکند
ولی قبل از اینکه همسرش بخواهد حرفی بزند پسر کوچکترش که او هم درمدرسه نیما تحصیل میکند، شروع به صحبت میکند و ماجرا را برای پدر توضیح میدهد. عبداللهخواه، پدر نیما گفت: بعد از وقوع این حادثه به توصیه ساکنان محل پسرم را به بیمارستان شریعتی بردم و پس ازعکسبرداری مشخص شد، قسمتی از تیغه بینی او شکسته است. وقتی با برگه پزشک به مدرسه نیما مراجعه کردم، کادر مدرسه نهتنها رفتاری مبنی بر ندامت و پشیمانی از خود بروز ندادند بلکه ناظم مدرسه با رفتار نامناسب مرا از دفتر مدرسه بیرون انداخت. برخورد نامناسب ناظم باعث شد، عزم خود را بر شکایت علیه معلم جزم کنم.»
دیدگاه تان را بنویسید