تاریخ انتشار:
دانشآموزان افغان کتک خوردند
دولتیها و پیوستن به چالش دمای ۱۸ درجه
دختری که در اکثر عکسها و فیلمهای منتشرشده با مکانی است، خود را نامزد او معرفی کرد و در اینستاگرامش حملات تندی را به مردمی که عکسها را دست به دست کردند، انجام داد. او نوشت: «به شرافت خانوادگیام قسم اگر کوچکترین مشکلی برای سوشا مکانی، نامزدم(همسر آیندهام) در هر زمینهای، چه شغلی و چه روحی پیش بیاید، از گناه هیچ کدامتان نمیگذرم.
هفته پیش برای مردم پایتخت هفتهای دلچسب بود. پس از حدود 20 روز بحران آلودگی هوا -در این مدت آلودهترین روز یک قرن گذشته تهران در 9 دی امسال ثبت شد- پایتختنشینها به مدد باد و باران آبیآسمان را مشاهده کرده و هوای پاک را در ریهها با تمام وجود احساس کردند.
از دیگر خبرهای خوب هفته میتوان به خبر عبدالصمد خرمآبادی، معاون قضایی دادستان کل کشور در امور فضای مجازی اشاره کرد. طبق اعلام خرمآبادی، جلسه فیلترینگ تلگرام با حضور اعضای کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه برگزار شد، اما اکثریت اعضا به فیلترینگ تلگرام رای ندادند. با این حال این مقام قضایی تاکید کرد: «تصمیم کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مانع از این نمیشود که دستگاه قضایی که ذاتاً وظیفه برخورد با جرائم و جلوگیری از استمرار جرم و ممانعت از ادامه انتشار محتوای مجرمانه در فضای مجازی را برعهده دارد اقدام به فیلتر شبکه اجتماعی تلگرام نکند. دستگاه قضایی راساً میتواند تلگرام یا هر شبکه اجتماعی دیگری که قوانین و مقررات جمهوری اسلامی را زیر پا میگذارند، فیلتر کند.»
دولتیها و پیوستن به چالش دمای ۱۸ درجه
در روزهای آغازین دیماه معصومه ابتکار با کلید زدن یک کارزار در شبکههای اجتماعی با عنوان «چالش دمای ۱۸ درجه» از دولتمردان و مردم خواست برای مقابله با آلودگی هوا و کمپین جهانی برای کاهش گازهای گلخانهای، به این چالش ملی بپیوندند. بلافاصله پس از این ماجرا، شهیندخت مولاوردی، معاون زنان و خانواده ریاستجمهوری و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه اولی در فیسبوک و اینستاگرام و دومی در توئیتر حمایت خود از این کارزار را اعلام کردند. به گزارش «شرق» هفته پیش هم بیژن زنگنه، وزیر نفت، با صدور نامهای خطاب به حمیدرضا عراقی، معاون خود در امور گاز، دستور داده است، او «با توجه به آلودگی موجود در کلانشهرها و تاثیری که کاهش مصارف گرمایشی گاز میتواند در کاهش این آلودگی داشته باشد، بر بازرسی مرتب از دستگاهها برای پرهیز از استفاده بیشازحد از سوخت گرمایشی» تاکید کند. نامه بیژن زنگنه به این شرح است: «با توجه به آلودگی موجود در کلانشهرها و تاثیری که کاهش مصارف گرمایشی گاز میتواند در کاهش این آلودگیها داشته باشد، لذا در اجرای بخشنامه شماره ۱۲۳۷۳۵ مورخ ۲۲ /۹ /۹۴ معاوناول رئیسجمهوری، لازم است اکیداً دستور فرمایید که با تعیین و
اعزام گروههای ویژه بازرسی، کنترل شود که دمای ادارات دولتی و ساختمانهای عمومی در هیچ شرایطی در فضاهای بسته در ساعات کاری از ۲۱ و در راهروها و فضاهای سرپوشیده از ۱۸ درجه سانتیگراد بیشتر نباشد و مراقبت شود که شبها و روزهای تعطیل نیز دستگاههای گرمایشی خاموش باشند. در موارد مراعات نشدن بخشنامه یادشده، برای اصلاح امر به واحد ذیربط اخطار داده شود و در صورت اصلاح نشدن وضع، ظرف مدت دو روز پس از اخطار، آن شرکت باید به قطع موقت گاز ساختمان متخلف اقدام کند و همزمان نیز موضوع را به دفتر وزیر محترم ذیربط و دفتر اینجانب منعکس کند. لازم است در بازرسیهای یادشده، ادارات تابعه وزارت نفت را در اولویت قرار دهید.»
آنچه ابتکار در شبکههای اجتماعی کلید زد، بخش عمومی و مردمی این کارزار است. رئیس سازمان محیط زیست در مطلبی که در این رابطه در صفحه تلگرام، اینستاگرام و فیسبوک خود منتشر کرد، مردم را به چالش «دمای ۱۸ درجه» دعوت کرد و تصاویر نامهنگاریهای انجامشده دراینباره را نیز انتشار داد. اگرچه همیشه اعلام شده است بخش زیادی از آلودگیهای موجود در هوای تهران ناشی از منابع متحرک مانند خودروهاست، اما بخش دیگری از این آلایندهها ناشی از منابع ثابت شامل موتورخانهها و سیستمهای گرمایشی منازل و ادارات و شرکتها و همچنین آلودگی ناشی از صنایع است.
«تابناک» هم در گزارشی با عنوان «ایده آزتکها، راه نجات تهران» به بحث آلودگی هوای پایتخت پرداخت و نوشت: «...پایتخت مکزیک در آمریکای شمالی که اوضاع اقتصادیشان هیچ شباهتی به همسایگان شمالیشان ندارد، اما توانستهاند کاری مثالزدنی کرده و شاخصترین الگوی مقابله با آلودگی هوا لقب گیرند.... موفقیت وارثان آزتکها اینقدر چشمگیر بوده که حتی آمریکاییها را مجاب به اندیشیدن تدابیری مشابه برای فرار از بحران آلودگی هوا کرده است؛ اتفاقی که در دیگر کشورها هم بارها رخ داده و حتی میتوان گفت، «باورپذیری مقابله با آلودگی هوا» مرهون آن است، وگرنه چهبسا پاک شدن هوای شهرهایی مثل تهران را افسانه تلقی میکردیم.... آنگونه که آمار و ارقام ثبتشده در مکزیکوسیتی نشان میدهد، شهروندان این شهر خیلی وقت است، تجربه نفس کشیدن در هوای سالم (محدوده 50 تا 100) به مدت هشت روز در سال 1999 میلادی را به آرشیو خاطرات خود سپردهاند، چون مدتهاست به سادگی میتوانند از هر گوشه شهر به کوههای آتشفشانی پیرامونشان بنگرند و از تنفس هوای پاک لذت ببرند؛ آن هم با ثبت آمار خیرهکننده 237 روز هوای پاک در سال 2012...اما آنها چه کردند که توانستند آن
روند خطرناک را تغییر داده و به اوضاع مطلوب امروزشان برسند؟ جواب ساده است؛ پیاده کردن این راهکارها به صورت منسجم و البته در طول مدتی کوتاه: کاهش استفاده از خودروهای شخصی، بهبود کیفیت خودروها، گسترش سیستم نقلیه عمومی و اصلاح کیفیت بنزین.»
طبیعتگرد و مجری معروف درگذشت
هفته پیش محمدعلی اینانلو، طبیعتگرد و مجری برنامههای صدا و سیما بر اثر عارضه مغزی درگذشت. محمدعلی اینانلو با سابقه ۴۰ سال طبیعتگردی در ایران، آموختههای خود را به صورت نوشته و فیلم درآورده بود. اینانلو، اولین مجری برنامه ورزشی ورزش از نگاه دو و از قهرمانان سالهای دور والیبال و البته تیراندازی ایران است که در اوایل دهه ۵۰ برنامهای ورزشی را روی آنتن تلویزیون ایران داشت. او نیمههای شهریور امسال به دلیل گرفتگی رگهای مغز در بیمارستان آتیه به مدت سه روز بستری شده بود. اینانلو گوینده و طبیعتگرد 68ساله شنبه هفته پیش در بیمارستان آتیه تهران در گذشت. او در سال پیش به سبب حضور در پرونده قضایی یک شکار غیرقانونی دچار دردسرهایی شد. مرگ این چهره رسانهای در بسیاری از مطبوعات کشور مورد توجه قرار گرفت و حتی در شورای شهر پایتخت نیز درباره آن صحبت شد.
طبق گزارش «ایلنا» احمد مسجدجامعی، عضو کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر پیشنهاد نامگذاری معبری به نام «اینانلو» در تهران را مطرح کرد. او با اشاره به فوت مرحوم اینانلو، تاکید کرد: «مرحوم اینانلو عمر خود را به معرفی ایران اختصاص داد. من مدتی است که تهرانگردی میکنم تا ظرفیتهای نقاط مختلف تهران نمایان شود اما اینانلو سعی داشت ظرفیتهای کشور شناخته شود. به همین دلیل پیشنهاد نامگذاری معبری به نام مرحوم اینانلو را مطرح میکنم.»
طبق گزارش «ایلنا» احمد مسجدجامعی، عضو کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر پیشنهاد نامگذاری معبری به نام «اینانلو» در تهران را مطرح کرد. او با اشاره به فوت مرحوم اینانلو، تاکید کرد: «مرحوم اینانلو عمر خود را به معرفی ایران اختصاص داد. من مدتی است که تهرانگردی میکنم تا ظرفیتهای نقاط مختلف تهران نمایان شود اما اینانلو سعی داشت ظرفیتهای کشور شناخته شود. به همین دلیل پیشنهاد نامگذاری معبری به نام مرحوم اینانلو را مطرح میکنم.»
دانشآموزان افغان کتک خوردند
درست حوالی ساعت یک بعدازظهر حمید، روحالله، سعید، ابوالفضل، مهدی و یحیی به همراه بقیه بچههای کلاس هفتم ب مدرسهای در دماوند، وقتی صدای زنگ تعطیلی مدرسه در حیاط و کلاسها پیچید، فریاد و همهمه کردند. مثل تمام روزهای سرخوشانه مدرسه، قرارشان فوتبال دمظهر بعد از مدرسه بود. آنها با هم دوستهای صمیمیتری بودند. همه آنها بچههای افغانستانی مدرسه دماوند بودند. بچههایی با خندههای سرخوشانه و نگاه بیخیال روزهای نوجوانی. کلاس بچههای هفتم ب طبقه دوم بود. این پنج نفر با هشت نفر دیگر از همکلاسیهایشان تصمیم میگیرند کیفهایشان را از پنجره کلاس به پایین پرت کنند تا دو طبقه تمام سنگینی کیفها را روی دوششان حس نکنند. بچهها کیفشان را از پنجره به پایین پرت میکنند و یکی از کیفها به ناظم مدرسه میخورد. آقای ناظم از این اتفاق عصبانی میشود، خیلی هم عصبانی میشود. اما این عصبانیت را روی همان پنج پسربچه خالی میکند؛ حمید، روحالله، سعید، ابوالفضل، مهدی و یحیی. بچهها را از هم جدا میکند و این پنج نفر را به دفتر میبرد. توی دفتر ردیفشان میکند و میگوید: شما افغانیها اینجا زیادی هستید. شما افغانیهای اضافی باید از
اینجا بروید.
بعد شلنگ را برمیدارد، شلنگ در پهلوی حمید و یحیی فرود میآید و روحالله صورتش را ناغافل برمیگرداند و شلنگ به صورتش میخورد و صورتش کبود میشود.... این گزارشی بود که رقیه نجفی، مدیرعامل انجمن یاری کودکان در معرض خطر، در اختیار روزنامه «شرق» قرار داد و درخواست کرد این مساله پیگیری شود. این گزارش به نقل از پدر یکی از بچهها در بخش دیگری تاکید میکند: «...حالا من میترسم شما اگر این گزارش را بنویسید، فکر کنند ما آدمهای نمکنشناسی هستیم. من دوست ندارم فکر کنند من و بچههایم معذرتخواهی نمیشناسیم. اما یحیی به خدا هنوز تشنجهایش قطع نشده است. چشم روحالله هم هنوز درد میکند. شما که اسم مدرسه را نمیآورید؟ اخراجشان نکنند یکوقت؟» در پایان گزارش «شرق» آمده است: «...آنها هنوز هم پنج نفرند، پنج تا بچههای افغانستانی کلاس هفتم ب مدرسهای در دماوند که در روستای مشاء زندگی میکنند و احتمالاً دیگر هیچوقت کیفهایشان را از طبقه دوم پایین نمیاندازند، در راهرو نمیدوند و به فوتبال دم ظهر فکر نمیکنند. خاطرههای این پنج نفر با آن بعد از ظهر سرد زمستانی در دفتر مدرسه و ناظم عصبانی و شلنگ قرمزی که روی سر و صورتشان فرود میآمد، گره خواهد خورد. حمید، روحالله، سعید، ابوالفضل، مهدی و یحیی... .»
بعد شلنگ را برمیدارد، شلنگ در پهلوی حمید و یحیی فرود میآید و روحالله صورتش را ناغافل برمیگرداند و شلنگ به صورتش میخورد و صورتش کبود میشود.... این گزارشی بود که رقیه نجفی، مدیرعامل انجمن یاری کودکان در معرض خطر، در اختیار روزنامه «شرق» قرار داد و درخواست کرد این مساله پیگیری شود. این گزارش به نقل از پدر یکی از بچهها در بخش دیگری تاکید میکند: «...حالا من میترسم شما اگر این گزارش را بنویسید، فکر کنند ما آدمهای نمکنشناسی هستیم. من دوست ندارم فکر کنند من و بچههایم معذرتخواهی نمیشناسیم. اما یحیی به خدا هنوز تشنجهایش قطع نشده است. چشم روحالله هم هنوز درد میکند. شما که اسم مدرسه را نمیآورید؟ اخراجشان نکنند یکوقت؟» در پایان گزارش «شرق» آمده است: «...آنها هنوز هم پنج نفرند، پنج تا بچههای افغانستانی کلاس هفتم ب مدرسهای در دماوند که در روستای مشاء زندگی میکنند و احتمالاً دیگر هیچوقت کیفهایشان را از طبقه دوم پایین نمیاندازند، در راهرو نمیدوند و به فوتبال دم ظهر فکر نمیکنند. خاطرههای این پنج نفر با آن بعد از ظهر سرد زمستانی در دفتر مدرسه و ناظم عصبانی و شلنگ قرمزی که روی سر و صورتشان فرود میآمد، گره خواهد خورد. حمید، روحالله، سعید، ابوالفضل، مهدی و یحیی... .»
«سوشا» معلول است علت ما هستیم
در این روزها که موضوع به زندان رفتن سوشا مکانی بازیکن سابق پرسپولیس نقل محافل شده، عدهای بیتوجه به حقیقت ماجرا، مدام اظهارنظر و قضاوت میکنند. «شهروند» در گزارشی به این ماجرا پرداخت و نوشت: یکی از ستارههای حاضر در تالار افتخارات فوتبال آسیا، الگو نداشتن را عامل ناهنجاریهای نسل فعلی میداند. حسین کلانی به «شهروند» میگوید: «به هر حال دوره و زمانه عوض شده و نباید انتظار داشته باشیم، بازیکنان مانند اسلافشان زندگی کنند. در دوران ما بزرگانی مانند مرحوم دکتر اکرامی، مرحوم دکتر برومند، مرحوم دهداری، مرحوم رایکوف، راجرز و... الگو بودند اما جامعه فعلی، الگوی خوبی برای نسل حاضر نساخته است.» این تفاوت ریشه در چه مسائلی دارد؟ کلانی روی نقطه حساسی دست گذاشت: «تفاوت در تربیت فرهنگی، تفاوت رفتاری در نسلها را رقم میزند. این نسل، تحت تاثیر اتفاقات مانند جنگ و تحریمها، فشار زیادی را تحمل کرد و ناچار شد اولویتهای اساسی را جایگزین فرهنگسازی برای اطرافیانش کند. در چنین شرایطی، تلاش برای رفع مشکلات، مجالی برای آموزش فرهنگی به وجود نمیآورد. در نتیجه جوانان نسل فعلی از راه خود خارج شدند. وقتی پای مشکلات مالی وسط کشیده
شود، فرهنگ رنگ میبازد. در گذشته، فوتبال را ورزشی وارداتی میدانستیم و سعی میکردیم با تزریق فرهنگ خودمان به بدنه این مهمان از اصل خودمان و فرهنگ جوانمردی دور نشویم.»
این روزنامه در ادامه نوشت: حواشی مربوط به دستگیری سوشا مکانی همچنان ادامه دارد. پس از انتقال دروازهبان تیم پرسپولیس به زندان اوین، اطرافیان او حملات تندی را به مردم انجام دادند. بهنام علیمحمدی، وکیل مکانی اینطور واکنش نشان داد: «متاسفانه عکسهای منتشرشده به دلیل هک شدن تلگرام موکلم است اما موضوعی که مبنی بر داشتن شاکی خصوصی مطرح شده، به هیچ عنوان صحت ندارد. ضمن اینکه این عکسها خانوادگی بوده و موکلم را در کنار نامزدش نشان میدهد. سایر عکسهایی که وجود دارد، ساختگی است و هیچ ارتباطی به سوشا ندارد.» بعد از این صحبتها دختری که در اکثر عکسها و فیلمهای منتشرشده با مکانی است، خود را نامزد او معرفی کرد و در اینستاگرامش حملات تندی را به مردمی که عکسها را دست به دست کردند، انجام داد. او نوشت: «به شرافت خانوادگیام قسم اگر کوچکترین مشکلی برای سوشا مکانی، نامزدم (همسر آیندهام) در هر زمینهای، چه شغلی و چه روحی پیش بیاید، از گناه هیچ کدامتان نمیگذرم. تکتک شما را به خدا واگذار میکنم تا بدترین بلاهایی که لیاقتاش را دارید، سرتان بیاید.»
دیدگاه تان را بنویسید