شناسه خبر : 11850 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نابینایان در تهران با چه مشکلاتی مواجه‌اند؟

شهر تاریک

به لبه سکو رسیده بود و او این را نمی‌دانست. این بانوی نابینا نمی‌دانست که از خط قرمز هم عبور کرده و نباید قدم بعدی را بردارد. ساعت ۸:۳۰ دقیقه صبح بود و گویی ماموران مترو نیز در خواب بودند. کسی از میان آنان که او را نظاره‌گر بودند هم مانعش نشد. مکثاو کوتاه بود و این دقایق اندک، مجالی برای واکنش سایرین باقی نگذاشت.

به لبه سکو رسیده بود و او این را نمی‌دانست. این بانوی نابینا نمی‌دانست که از خط قرمز هم عبور کرده و نباید قدم بعدی را بردارد. ساعت 8:30 دقیقه صبح بود و گویی ماموران مترو نیز در خواب بودند. کسی از میان آنان که او را نظاره‌گر بودند هم مانعش نشد. مکث او کوتاه بود و این دقایق اندک، مجالی برای واکنش سایرین باقی نگذاشت. او قدم بعدی را برداشت و در برابر دیدگان بهت‌زده مسافران مترو، به درون چاله مسیر عبور واگن‌ها سقوط کرد. زمان گویی در همین لحظه ایستاد. اما او باید پیش از آمدن قطارها جانش را نجات می‌داد. از روی زمین برخاست و البته تعدادی از مسافران نیز به سویش شتافتند اما قطار، بی‌موقع سررسید... این حادثه صبح روز 24 مهر سال 1389 در ایستگاه خزانه مترو تهران رخ داد و این بانوی 33‌ساله و نابینا در اثر برخورد با قطار جان سپرد. این اولین حادثه نبود و هیچ تضمینی وجود ندارد که این آخرین حادثه باشد. البته مقصود از روایت آنچه منجر به مرگ این شهروند نابینا شد، بازخوانی این حادثه نیست. بلکه این پرونده در تجارت فردا به بهانه فرارسیدن 23 مهرماه روز جهانی نابینایان و عصای سفید، گردآوری شده است تا هر چند به صورت اجمالی، مصائب نابینایان و معلولان در ایران مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه این ایراد را باید پذیرفت که رسانه‌ها نیز همچون مسوولان، گرفتار تب مناسبت‌ها هستند و فارغ از این مناسبت‌ها فراموش می‌کنند که برای مثال نابینایان یا به طور کلی معلولان با چه محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی دست به گریبان هستند. مرسوم است که در آستانه این مناسبت‌های تقویمی، نظیر 23 مهرماه، مشکلات و انتظارات نابینایان در بوق و کرنا دمیده می‌شود و البته هنگامی که خورشید این روز غروب کند، نیازهای آنان نیز پشت زنگاری از وعده‌های پوچ گم می‌شود و نتیجه آنکه به فاصله چند ساعت از پایان این روز در سال 1389، یکی از نابینایان بی‌دفاع در این شهر در تصادف با قطار جان می‌بازد. اما مسوولان و متولیان حمایت از حقوق معلولان نیز در این سال‌ها بسان فولاد آبدیده به خوبی آموخته‌اند که خود را نسبت به اتهامات این نوع حوادث منزه جلوه دهند. برای مثال پس از وقوع این حادثه، مدیرکل وقت سازمان بهزیستی استان تهران مانند کسانی که به کشفی بزرگ دست یافته باشند، گفت: «عدم مناسب‌سازی در مترو منجر به مرگ زن نابینا شد.» علی هاشم‌مطوریان در مورد این حادثه گفته بود: «متاسفانه این حادثه به عدم مناسب‌سازی در مترو تهران مربوط می‌شود چرا که در کشورهای دیگر، مکان و فضای خاصی برای معلولان و نابینایان در مترو در نظر گرفته شده است.» جعفر ربیعی مدیرعامل وقت شرکت بهره‌برداری مترو تهران نیز برای مبرا ساختن نهاد متبوع خود چنین گفته بود که برخی از سازمان‌های مردم‌نهاد عنوان می‌کنند مترو تهران برای نابینایان مناسب‌سازی نشده. آنها در ابتدا بیایند و موارد قانونی این مناسب‌سازی را اعلام کنند و دوم اینکه مترو برای همکاری با این سازمان‌ها اعلام آمادگی می‌کند. از سخنان این مقام مسوول می‌توان این گونه استنباط کرد که او و احتمالاً سایر مسوولان و مدیران شهر از مناسب‌سازی معابر شهری و آنچه به عنوان دسترس‌پذیری امکانات برای معلولان نامیده می‌شود، تصوری در ذهن ندارند. آنان یا از امکاناتی که در سایر کلانشهرها در اقصی نقاط جهان در اختیار معلولان قرار گرفته است آگاهی ندارند یا خود را ناآگاه جلوه می‌دهند. به هر ترتیب آیا زمان آن فرا نرسیده است که مسوولان و متولیان این حوزه به انفعال خود پایان دهند؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها