تاریخ انتشار:
شش نامزد ریاست قدیمیترین دانشگاه ایران معرفی شدند
تکثیر نسل به طور جدی دنبال شود
اظهارات احمد جنتی خطیب جمعه پایتخت درباره اقدامات وزارت ارشاد که اتفاقاً زیر نظر پسر ارشد او اداره میشود، برای همفکران جناب جنتی اسباب نوعی کدورت شد. او ضمن هشدار به وزارت فرهنگ و ارشاد مبنی بر اینکه «مبادا با مجوز وزارت ارشاد اسلامی یک کتابی که رنگ اسلامی ندارد و ضد اسلامی است چاپ شود.
برگزاری بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، بسیاری از اخبار فرهنگی و اجتماعی هفته گذشته را تحت تاثیر خود قرار داده بود. رویدادی که عملاً به ویترین سیاستهای فرهنگی دولت جدید بدل شده است. همین امر هم سبب شده است که این روزها این نمایشگاه و متولی آن وزارت فرهنگ و ارشاد در خط مقدم حملات جریانهای منتقد دولت قرار بگیرد. با همه این احوال اظهارات احمد جنتی خطیب جمعه پایتخت درباره اقدامات وزارت ارشاد که اتفاقاً زیر نظر پسر ارشد او اداره میشود، برای همفکران جناب جنتی اسباب نوعی کدورت شد. او ضمن هشدار به وزارت فرهنگ و ارشاد مبنی بر اینکه «مبادا با مجوز وزارت ارشاد اسلامی یک کتابی که رنگ اسلامی ندارد و ضد اسلامی است چاپ شود. حتی اگر نویسنده یک کتاب بیپروا و لاابالی است آثار این نویسنده نیز نباید منتشر شود چون طرز تفکر انسان در آثارش دیده میشود»، تصریح کرده بود: «در وزارت ارشاد کارهای خوبی صورت گرفته که اثرات آن در آینده معلوم میشود.» این اظهارات کافی بود که
دوستان خطیب وقت تهران لب به گلایه بگشایند. از سویی محمدعلی موحدیکرمانی دیگر خطیب جمعه موقت تهران با نام بردن از احمد جنتی اعلام کرد که اگر هفته گذشته خطیب نماز جمعه بود، حتماً وزیر ارشاد را مورد سوال قرار میدادم. از سوی دیگر «رسالت» در یادداشتی با برشمردن ویژگیهای مثبت و متعدد جنتی، با اشاره به سخنان اخیر وی در نماز جمعه تهران نوشت: «دفاع ضمنی ایشان از عملکرد وزارت ارشاد موجب تعجب شد. شاید خوانندگان محترم خرده بگیرند که دیگر دارید مو را از ماست میکشید که باید گفت درست است! ما برای عزیزانی چون حضرت آیتالله جنتی چون سطح توقعاتمان بسیار بالاست اینقدر حساس هستیم و این از سر ارادت به ایشان است، چون نمیخواهیم خدای ناکرده به ساحت ارزشمند مواضع و تفکرات انقلابی ایشان ذرهای خدشه وارد شود.»
از دیگر حواشی این نمایشگاه حضور پررنگ گشتهای ارشاد بود؛ با توجه به سخنرانی رئیسجمهور در افتتاحیه این مراسم و تاکید او بر اینکه اهالی فرهنگ احتیاج به گشت ارشاد ندارند، این حضور میتواند واجد پیامهای ویژهای باشد.
وزیر فرهنگ کابینه در هفته گذشته در موارد دیگری نیز خبرساز شد. از استقبال گسترده مخاطبان از کتاب خاطرات جناب وزیر در نمایشگاه گرفته تا وعده او برای برگزاری حراج کریستی در کیش. بسیاری از کارشناسان بعید میدانند که علی جنتی بتواند تا آخرین منزل، کاروان دولت یازدهم را همراهی کند. یکی دیگر از اخبار مهم هفته گذشته درگذشت محمدرضا لطفی آهنگساز و نوازنده شهیر ایرانی در سن 68سالگی بود. پیکر او با حضور اهالی فرهنگ و هنر در تهران تشییع و در گرگان به خاک سپرده شد.
برنامه حیاتی تکثیر نسل به طور جدی دنبال شود
مقام معظم رهبری در هفته گذشته بیانات مهمی درباره سیاستهای جمعیتی کشور داشتند. آیتالله خامنهای در دیدار تعدادی از مسوولان جمعیت مامایی ایران همزمان با روز جهانی ماما، نقش این قشر در تامین سلامت جامعه و همچنین در بقای نسل بشر را بسیار مهم و ارزشمند دانستند و با تاکید بر اهمیت فرهنگسازی در اقبال عمومی به استفاده از خدمات مامایی به منظور اجرایی شدن سیاست اساسی افزایش جمعیت کشور، تاکید کردند: مساله تکثیر نسل و جلوگیری از کاهش جمعیت جوان کشور، یک مساله حیاتی است و باید بهطور جدی دنبال شود. ایشان با قدردانی از خدمات و زحمات دلسوزانه جمعیت مامایی کشور که با صبر، دانش و تجربه، وظیفهشناسی و احساس مسوولیت حرفهای، مهمترین نقش را در حفظ سلامت مادر و کودک ایفا میکنند، افزودند: بر همین اساس، تمام مردان و زنان مرهون منت ماماها هستند و این قشر نیز همواره از احترام و تکریم ویژهای در میان مردم برخوردار بوده است. ایشان، فرهنگسازی را مساله مهم و اصلی در ترغیب جامعه زنان به استفاده از خدمات مامایی و زایمان طبیعی برشمردند و گفتند: متخصصان باید زیانهای ناشی از وضعحملهای غیرطبیعی و همچنین فواید و آثار مثبت زایمان
طبیعی در حفظ سلامت مادر و کودک را مکرراً در مجامع عمومی و رسانهها تبیین کنند. کثرت جمعیت جوان یکی از امتیازات کشور است و در صورت استمرار سیاستها و اقدامات نادرستی که منجر به تحدید نسل و کاهش شدید جمعیت جوان کشور در طول سالهای آینده خواهد شد، دچار ضربه بسیار بزرگی به نام «سالمندی عمومی» خواهیم شد.
آفت در لباسهای پادشاه سابق ایران
یکی از بخشهایی که در یک دهه اخیر کاملاً مورد بیتوجهی و کملطفی دولتمردان قرار گرفته است، بخش میراث فرهنگی بوده است. هفتهای نمیگذرد که رسانهها از تخریب یا انهدام بخشی از میراث فرهنگی این کهندیار خبری منتشر نکنند. در هفته گذشته روزنامه شهروند در گزارشی به یکی از این ماجراها پرداخته است. طبق این گزارش دو سال پیش و در همان روزهایی که کاخ موزه سعدآباد هم مثل بسیاری دیگر از موزهها بین مدیران دولت احمدینژاد و نزدیکان مشایی دست به دست میشد، کاخ شمس پهلوی را به موزه لباسهای سلطنتی تبدیل کردند و لباسهای رضاشاه و محمدرضا شاه و دیگر اعضای خانواده آنها را در این کاخ به نمایش گذاشتند. «حمیدرضا بقایی»، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی هم از این موزه دیدن کرد، روبان افتتاحش را هم برید. او آن روز در سعدآباد موزهای را افتتاح کرد که پرده، دوربین مداربسته و تجهیزات موزهای نداشت. لباسها را تن مانکنها کردند و دور تا دور اتاقها چیدند. همان زمان آنها که از موزهداری و نگهداری اشیای تاریخی سر در میآوردند، هشدار دادند که نمایش لباسهای سلطنتی در موزهای که پنجرههایش پرده ندارد جز اینکه موجب آسیب دیدن این لباسها شود
حاصلی ندارد. حالا دو سال از آن روزها گذشته و آنها که باعث و بانی افتتاح موزهای بودند که ابتداییترین استانداردها برای نگهداری اشیای تاریخی را ندارد همه رفتهاند اما از لباسهای سلطنتی که در این موزه به نمایش درآمده هم جز تار و پودی آسیبدیده بر تن مانکنها چیزی نمانده است. علاوه بر لباسهایی که در موزه «فرهنگ و مردم» در کاخ شمس در شرایط نامناسب نگهداری، آسیب دیدهاند، بخش دیگری از لباسهای سلطنتی که در مخزنها نگهداری میشوند هم شرایط بهتری ندارند. پیگیریها نشان میدهد در نخستین هفتههایی که سلطانیفر، کارش را در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آغاز کرده بود، جمعی از کارکنان سعدآباد در نامهای چندصفحهای وضع نگرانکننده نگهداری لباسهای سلطنتی و همچنین مشکلات دیگری را که در این سالها در کاخ سعدآباد به وجود آمده به او اعلام کردند. حالا «منصورزاده» هم درباره اینکه چرا لباسهای سلطنتی در شرایطی نمایش داده شده و در مخازنی نگهداری میشوند که آسیب دیدهاند، میگوید: «به هر حال اینها نتایجی است که از مدیریت هشتساله گذشته به ما به ارث رسیده است، من دو ماه است آمدهام و به همه این مسائل رسیدگی
میکنم. شرایط نگهداری لباسها در مخزن کاخ خوب نبوده و به همین دلیل لباسها آفت گرفتهاند. هر دو موضوع در حال پیگیری است؛ هم وضع لباسها در موزه هنر و مردم و هم لباسهایی که در مخازن هستند و کارشناسان ما در حال آفتزدایی از این لباسها هستند.»
شش نامزد ریاست قدیمیترین دانشگاه ایران معرفی شدند
پس از آنکه با اتمام دوران ریاست فرهاد رهبر، حکم وی توسط وزیر علوم تمدید نشده و معاون سابقش به عنوان سرپرست دانشگاه تهران منصوب شد، تلاش طیفهای مختلف سیاسی برای به دست آوردن این کرسی مهم کلید خورد. اما با تصمیم وزارت علوم، این دانشگاه در آستانه راهی جدید قرار گرفت. بر اساس این تصمیم، انتخاب رئیس این دانشگاه تا حدودی دموکراتیک و متاثر از انتخاب اعضای هیات علمی و در نهایت انتخاب وزیر اعلام شد؛ به این صورت که قرار شد جمعی از استادان منتخب از میان اعضای هیات علمی، گزینههای ریاست این دانشگاه را برگزیده و به وزیر معرفی کنند تا وزیر یکی از آنها را به عنوان رئیس دانشگاه تهران برگزیند. به گزارش تابناک بدین ترتیب هرچند شیوه اتخاذشده در مراحلی دچار نوساناتی شد و انتقاداتی را به دنبال آورد، اما در نهایت شورای اساتید منتخب با رای اعضای هیات علمی انتخاب شده و تشکیل جلسه دادند تا شش گزینه به عنوان کاندیداهای تکیه زدن بر کرسی ریاست این دانشگاه معرفی شوند. نامهای محمدحسین امید، محمود نیلیاحمدآبادی، محمد رحیمیان، محمود کمرهای، سیدحسین حسینی، سیدمحمدعلی موسوی در این فهرست قرار دارند. حال باید منتظر بود و دید جناب
وزیر علوم کدام یک از گزینهها را برای تصدی این دانشگاه انتخاب میکند.
دختران شینآبادی، یک ماه از هفت ماه درس خواندهاند
شرق در هفته گذشته در گزارشی پیگیر وضعیت دختران شینآبادی که در سال گذشته در یکی از کلاسهای این روستا طعمه حریق شدند شده است. در بخشی از این گزارش آمده است: هفت ماه از آغاز سال تحصیلی گذشته و کمتر از یک ماه به پایان آن باقی مانده است. اما دانشآموزان آسیبدیده شینآبادی فقط یک ماه توانستهاند در کلاسهای درس حاضر شوند. این مساله حالا به یکی از جدیدترین نگرانیهای خانوادههای دانشآموزان شینآبادی تبدیل شده است. خانوادههای دانشآموزان به «شرق» میگویند، فرزندان آنها از مهرماه سال 1392 تا به امروز کمتر از یک ماه سر کلاس درس خود حاضر شدهاند. دانشآموزان دختر شینآبادی امسال کلاس پنجم پایه ابتدایی هستند. یکی از اولیا در اینباره میگوید: «از مهرماه 1392 تاکنون بیش از هفت بار برای درمان کودکان به تهران آمدهایم و در هر سفر بیش از 15 روز در تهران بودیم. پس از آنکه به شهر خود میرفتیم نیز دوباره 15 روز بعد برای ویزیت پزشک به تهران میآمدیم و این رفتوآمدها باعث شد بچهها عملاً زمانی برای درس خواندن نداشته باشند.» این مساله در شرایطی است که آموزش و پرورش پس از آغاز به کار دولت جدید، اعلام کرده بود، برای
دانشآموزان در زمانی که در تهران تحت درمان هستند، معلمی اعزام میشود که این دانشآموزان دچار افت تحصیلی نشوند. با این حال طبق گفته اولیای دانشآموزان «معلمی که آموزش و پرورش در تهران برای دختران ما در نظر گرفته بود، تنها یک هفته سراغ بچهها آمد و دیگر خبری از او نشد». حالا مشخص نیست در کمتر از یک ماه به آغاز امتحانات مدارس، دختران شینآبادی چگونه قرار است سر کلاسهای درس حاضر شوند.
با توجه به وضعیت ویژه این دانشآموزان باید امیدوار بود که مسوولان وزارت آموزش و پرورش، به وعدهها و مسوولیتهای خود در قبال این دانشآموزان عمل کنند، تا گوشهای از آلام این کودکان و پدران و مادران آنها التیام داده شود.
دیدگاه تان را بنویسید