ساخت بیمارستان «هسته‌ای» در تهران

احضار محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه به مجلس در دو سال اخیر به یکی از خبرهای متداول رسانه‌ها بدل شده است. با این حال خبر احضار این دولتمرد برای مساله‌ای محیط‌زیستی به مجلس در هفته پیش مورد توجه ویژه بخش‌های غیرسیاسی رسانه‌ها قرار گرفت. «شرق» در این‌باره نوشت: «ظریف، وزیر امور خارجه، در جلسه علنی مجلس حاضر شد تا به سوال حسینعلی شهریاری، نماینده مردم زاهدان، در خصوص خودداری دولت افغانستان از پرداخت حقابه دریاچه هامون پاسخ دهد. بر همین‌ اساس ظریف در نطق خود در پاسخ به این سوال در مجلس با بیان اینکه اصرار داریم فعلاً دولت افغانستان تعهدات خود را بر اساس معاهده ۱۳۵۱ اجرا کند، تاکید کرد: یکی از موضوعات مهم دولت جمهوری اسلامی ایران در تمام مذاکرات با دولت افغانستان موضوع آب است. آب‌های فعلی حاصل از سیلاب‌هاست و نه تعهدات افغانستان، وزارت خارجه نیز پیگیر این موضوع است. سوال طرح‌شده به‌هیچ‌ عنوان موضوعی سیاسی نیست.
این موضوعی مشترک در بین استان‌های خراسان شمالی، رضوی، جنوبی و همچنین استان سیستان ‌و بلوچستان است که درباره رودخانه هیرمند و هریرود نیازمند پیگیری‌های ما بوده که البته در حال اجراست. موضوع حقابه هامون، هریرود و هیرمند و همچنین بحث توسعه شرق کشور از اولویت‌های وزارت خارجه است. پیگیری این موضوعات را در رایزنی با کشورهای دیگر نیز دنبال می‌کنیم چرا که یکی از موضوعات مهم مذاکرات ما «آب» است.»

این روزها در کنار آلودگی هوا، خطر زلزله، بحران آب و... شهروندان پایتخت باید نگران مشکلی جدید برای شهرشان باشند.

محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست در این‌باره خبر داد: «...بر اساس مطالعات دفتر مخاطرات سازمان زمین‌شناسی، میزان فرونشست در جنوب تهران معادل ۳۶ سانتیمتر است که این میزان ۹۰ برابر شرایط بحرانی که چهار میلیمتر در سال عنوان شده، است...از حدود ۱۰سال پیش بر اساس گزارش‌های موسسه تحقیقات سازمان جنگل‌ها و مراتع در غرب تهران از فاصله دریاچه استادیوم آزادی تا وردآورد بین هفت تا ۱۷ متر سطح آب زیرزمینی افت کرده است. بر همین اساس، دو حلقه از چاه‌های باغ گیاه‌شناسی ملی ایران خشک شده است. در حال حاضر میزان ساخت‌وسازها و بارگذاری در تهران آنقدر زیاد است که سطح آب زیرزمینی به‌شدت افت کرده و اگرچه هنوز شبکه فاضلاب در این شهر راه نیفتاده، اما افت شدید سطح آب زیرزمینی در تهران مشهود است. البته راه‌اندازی شبکه فاضلاب در تشدید افت سطح آب زیرزمینی در تهران نقش خواهد داشت و نگرانی‌هایی از این بابت وجود دارد.»

در هفته پیش خبری خوب در حوزه سلامت کشور روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. طبق اخبار منتشر‌شده تفاهمنامه همکاری سه‌جانبه بین شهرداری تهران، سازمان انرژی اتمی و وزارت بهداشت برای ساخت بزرگ‌ترین مرکز آموزشی، درمانی و پژوهشی فوق‌تخصصی در بخشی از پارک ولایت منعقد شد. این خبر اگرچه باعث خرسندی برخی از شهروندان شد، اما مکان احداث این بیمارستان -پارک ولایت- مورد انتقاد تعدادی از اعضای شورای شهر پایتخت قرار گرفت. آنان تاکید داشتند که بدون تصویب شورا ساخت‌وساز در پارک ولایت ممنوع است.

ماجرای اختلالات در شبکه اجتماعی موبایل‌محور «تلگرام» نیز در هفته پیش مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها و شهروندان ایرانی قرار داشت. در حالی که به گفته سیدمحمود واعظی، وزیر ارتباطات، تلگرام در ایران 14 میلیون مخاطب دارد، اما خبر می‌رسد که به سبب برخی تمهیدات، احتمالاً این اپلیکیشن در ایران به سرنوشت شبکه‌هایی چون وایبر و... دچار خواهد شد.

تکثیر یک کار خوب

قرار هر روزشان میدان شوش است، ضلع شمالی میدان، درست کنار سرویس بهداشتی. جایی که از ۱۲ روز پیش، یک یخچال ویترینی هم به آن اضافه شده. کارتن‌خواب‌های منطقه ۱۲ هر شب، همان‌جا با هم قرار دارند. آنها دیگر می‌دانند، هر شب برایشان یک وعده غذا در یخچال کنار گذاشته شده است. این بخش‌هایی از گزارش «شهروند» درباره روشی جدید برای کمک به شهروندان بی‌خانمان در برخی شهرهاست. این روزنامه می‌افزاید: ...حالا دیگر مثل روزهای اول نیست که غذا را قبل از رسیدن به یخچال، روی هوا بزنند، خیال‌شان راحت شده است: «غذا برای همه است.» این جمله را از مسوولان گروه پایان کارتن‌خوابی، زیاد شنیده‌اند، گروهی که از پنج ماه پیش، چهارشنبه هر هفته در پارک‌های منطقه ۱۲، آنها را به ضیافت شام دعوت می‌کنند. سفره می‌اندازند، غذا و میوه و شیرینی می‌دهند، پزشک و آرایشگر دارند. از ۱۲ روز پیش ولی یک یخچال هم به برنامه‌شان اضافه شده، یک یخچال با ظرفیت ۲۰۰، ۳۰۰ پرس غذا. کنارش هم کمد لباسی است. لباس گرم برای روزهای سرد زمستان. همه‌شان مرتب و سایزبندی شده، کنار هم ردیف شده‌اند.
یخچال و کمد قفل ندارند، هر کس، هرچقدر که دلش می‌خواهد، هر تعداد که لازم دارد، می‌تواند از داخل کمد و یخچال لباس و غذا بردارد. اما کارتن‌خواب‌های منطقه ۱۲، به سهم خودشان قانع‌اند. علی حیدری، از۱۲ روز پیش که این یخچال را پس از شش ماه چانه‌زنی با یک وانت به میدان شوش آورد، فکر این را هم نمی‌کرد این یخچال، نزدیک دو هفته، صحیح و سالم، سرجای خودش بماند: «خیلی‌ها به ما گفتند، چند ساعت پس از نصب این یخچال، پیچ و مهره‌هایش را باز می‌کنند و خود یخچال را می‌برند. اما حالا نزدیک به دو هفته می‌شود که این یخچال دست‌نخورده، سرجایش مانده و کارتن‌خواب‌ها و هر کس که گرسنه است، در آن را باز می‌کند، غذا را برمی‌دارد و در را می‌بندد. حتی خود کارتن‌خواب‌ها از این یخچال نگهداری می‌کنند.» او اینها را به «شهروند» می‌گوید. حالا قرار است یک قفسه کتاب و یک قفسه اسباب‌بازی هم به وسایل کارتن‌خواب‌ها در میدان شوش اضافه شود... قرار است در شش منطقه دیگر تهران هم یخچال نصب شود. شهرداری منطقه ۳ رشت هم در اقدامی مشابه، یخچالی نصب کرده که افراد نیازمند می‌توانند غذای مورد نیازشان را از آن بردارند. در یکی از خیابان‌های ایلام، میخ‌هایی به دیوار زده شده و روی آنها کاپشن و لباس‌های گرم برای افراد نیازمند، آویزان شده است.

فاجعه در باراجین قزوین

10 نفر که سه نفرشان هم مسلح بوده‌اند بار دیگر جنایت خمینی‌شهر اصفهان را در قزوین و در مورد دختران جوان در یک جنگل تکرار کردند. «فرهیختگان» در روزهای میانی هفته پیش در گزارشی اعلام کرد: ...متهمان این پرونده به گروه‌هایی که برای تفریح به مناطق باراجین و جاده زرشک در شمال قزوین رفته بودند، حمله و به دخترهای این گروه تجاوز کرده بودند. اگرچه تا امروز خبر این جنایت به هیچ عنوان رسانه‌ای نشده و از سوی مسوولان قزوین مسکوت مانده بود، گفته می‌شود به احتمال زیاد برای متهمان این پرونده که یک ماه پیش دستگیر شده‌اند، کیفرخواست اعدام صادر شده است... حالا مسوولان انتظامی و قضایی قزوین بر سر اینکه چه کسی این خبر را تایید کند، بحث می‌کنند.
این اتفاق بیش از سه بار در این جاده در نزدیکی جاده فرعی زرشک افتاده و دختران جوان در حالی مورد تعرض قرار گرفته‌اند که عده‌ای پسر جوان نیز در اکیپ‌شان حضور داشته‌اند. گفته می‌شود تعرض‌کنندگان هر بار پسرهای جوان را با تهدید سلاح گرم به درخت بسته و در مورد دختران اقدام به تعرض می‌کردند. در حالی بیش از یک ماه از دستگیری 10‌نفری که به دختران جوان در باراجین قزوین تجاوز کرده‌اند می‌گذرد که هیچ‌یک از رسانه‌ها حتی رسانه‌های محلی قزوین در این باره خبری منتشر نکرده‌اند. علی‌حسین حسینی‌نژاد، رئیس پلیس آگاهی استان قزوین درباره این خبر ابتدا اظهار بی‌اطلاعی کرد و سپس گفت: «هیچ خبری از این موضوع ندارم و جزییاتی هم نمی‌دانم.» او همچنین با طرح این پرسش که چه کسی این خبر را به شما داده است، افزود: «از هرکسی که این خبر را گرفتید جزییات خبر را هم بگیرید.» او در پاسخ به اینکه چطور ممکن است رئیس پلیس آگاهی استان از چنین پرونده‌ای آن هم یک ماه پس از دستگیری متهمان بی‌خبر باشد، توضیح داد: «شاید هم بی‌خبر نباشم، اما برای دریافت خبر باید به مقر انتظامی استان بیایید.» این گزارش به سرعت مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت و مسوولان محلی را وادار به واکنش کرد.

جمال انصاری رئیس دادگستری قزوین شباهت بین خبر تکان‌دهنده تجاوز به گروهی از دختران در قزوین و حادثه خمینی‌شهر را تکذیب کرد. او در مورد جزییات این حادثه و شایعاتی که در برخی رسانه‌ها عنوان شده است به مهر گفت: «در مورد فردی که تجاوز به عنف داشته باشد بر اساس قانون جدید پرونده به دادسرا نمی‌رود و مستقیم در دادگاه کیفری یک استان رسیدگی می‌شود پس موضوع کیفرخواست اعدام کاملاً منتفی است. با این حال در این پرونده بخشی از اتهامات تجاوز به عنف و بخشی هم مبتنی بر ادعا بوده است. همچنین با دستور ویژه متهمان بازداشت شده‌اند و تحقیقات به سرعت ادامه دارد. اینکه گفته می‌شود این فاجعه مانند خمینی‌شهر اصفهان است دروغ است.
این حادثه برای حدود سه هفته قبل بوده که این افراد هم سرقت به عنف و هم موارد اتهامی دیگری داشته‌اند که در دادسرا مطرح است. در حال حاضر منتظر اظهارنظر کارشناسی پزشکی قانونی هم هستیم. اگر اسناد و مدارک دال بر تجاوز به عنف باشد قطعاً برخورد سنگینی با متهمان خواهیم داشت.» اسماعیل صادقی‌نیارکی دادستان قزوین نیز خبر تجاوز بوستان باراجین را رد کرد و به «برنا» گفت: «هنوز بحث تجاوز به عنف در این پرونده اثبات نشده و دستگاه قضایی استان با حساسیت ویژه نسبت به این‌گونه موارد در حال رسیدگی است. در حال حاضر نیز پرونده‌ای در مورد تجاوز به عنف در بوستان باراجین تشکیل نشده است، فقط پرونده‌ای در رابطه با سرقت مطرح شده که در این پرونده برخی مدعی تجاوز به عنف هستند که این ادعا هم‌اکنون در حال بررسی است. هنوز بحث تجاوز به عنف در این پرونده اثبات نشده و دستگاه قضایی استان با حساسیت ویژه نسبت به این‌گونه موارد در حال رسیدگی است.» این اتفاق مطمئناً افکار عمومی را جریحه‌دار کرده است. در اینجا این پرسش مطرح است که اگر در زمان ارتکاب اولین سرقت یا جنایت افکار عمومی از این ماجرا آگاه شده بودند، سبب هوشیاری شهروندان و ممانعت از تکرار این جرم نمی‌شدیم. این پرسشی است که مقامات مسوول باید به آن پاسخ دهند.

رعنا را سیاسی نکنید

رعنا هفت‌ساله شده و امسال در جمع هم‌سالانش در روستایی کوچک در کرمان درس می‌خواند. خاطره تلخ روز اسیدپاشی و بعد هم مرگ مادرش، فراموش‌نشدنی است. او در این مدت چند بار عمل‌های سخت بر تن و صورت داشته اما آنقدر خوش‌خنده و بانشاط است که همه اطرافیان خود را به وجد می‌آورد. رعنا امیدوار است و این یعنی همه اتفاق‌های خوب آینده... . «شرق» در گزارشی به این ماجرا پرداخته و نوشت: ...این دختر کرمانی هفته گذشته و در آستانه شب‌های عزاداری اباعبدالله میهمان اصفهان بود تا گروهی از جراحان آلمانی و ایرانی بخش‌هایی از گردن، لب‌ها و زیر بغل او را ترمیم کنند. پروفسور هاینریش شونایش به‌عنوان سرتیم جراحی رعنا، سه سالی است که در جریان درمان و زندگی اوست. فاطمه دانشور عضو شورای شهر شرحی از این روزهای رعنا و رعناهای دیگر داد. دانشور می‌گوید موسسه مهرآفرین در واقع حامی معنوی رعنا در این مدت بوده است و به جز حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار‌تومان که ماهانه برای ایاب و ذهاب، پوشاک و نیازهای غذایی و بهداشتی رعنا و خواهرش هزینه می‌شود، هیچ هزینه‌ای نکرده و تمام کمک‌ها از سوی تیم پزشکی و سایر مددکاران، خیرخواهانه و بدون هزینه بوده است. وی با اظهار تعجب از رفتار برخی از گروه‌های سیاسی در رابطه با فرآیند عمل‌های رعنا گفت: ...تعجب ما از اینجاست که یک گروه سیاسی با برگزاری یک نشست خبری بعد از عمل رعنا و صحبت با پزشکان خارجی که از همه جا بی‌خبر هستند، از آنها سوءاستفاده می‌کنند تا این روند را به نام خودشان تمام کنند. با وجود این من اعلام می‌کنم تا مردم بدانند، جز پولی که قبلاً اعلام کردم هیچ هزینه دیگری برای رعنا و چهار مددجوی اسیدپاشی‌شده، پرداخت نشده و همه هزینه‌ها رایگان و خیرخواهانه بوده، در این شرایط کسی نمی‌تواند این روند را به نام خودش ثبت کند.