تاریخ انتشار:
بریده روزنامه ها - ۴
تردیدی وجود ندارد که رئیسجمهور آینده باید حل مشکلات اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار دهد.
این وضعیت، قابل دوام نیست
نوشت: تردیدی وجود ندارد که رئیسجمهور آینده باید حل مشکلات اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار دهد. این، وظیفهای است که همه معتقدند بر دوش رئیسجمهور آینده سنگینی میکند و با انجام صحیح آن، راه برای حل سایر مشکلات نیز هموار خواهد شد. رئیسجمهور آینده هر کس باشد به تنهایی و با سازوکارهای موجود و تکیه بر افرادی که در سالهای اخیر مناصب اقتصادی کشور را در اختیار داشتند نمیتواند مشکلات اقتصادی را حل کند. این وضعیت، قابل دوام نیست. مشکلات را فقط با بهرهگیری از تجربیات مدیرانی میتوان حل کرد که در سختترین شرایط جنگ و تحریمهای اقتصادی توانستند کشور را مدیریت کنند و در سالهای اخیر، از صاحبان چنین تجربیات مهمی نهتنها استفاده نشد، بلکه به آنها اهانت شد.
یأس را نباید تئوریزه کرد
در یادداشتی به قلم محسن رنانی نوشت: روشنفکران نباید یأس را تئوریزه کنند؛ این اتفاقی است که در سالهای اخیر افتاده. اگر بیمار یک پزشک با ۹۵درصد احتمال مرگ روبهرو است، پزشک باید بر همان پنج درصد درمان تمرکز کند و روشنفکران باید به عنوان پزشکان اجتماعی، متوجه این مساله باشند. در همه دولتهای گذشته، سیاستگذاران بین فرصت شغلی و اشتغال، تمایزی قائل نمیشدند. فرصت شغلی یعنی وام دادن تا عدهای بروند سر کار، اما همزمان یک عدهای در جای دیگر بیکار میشوند پس اشتغال عمومی بالا نمیرود یا اینکه فکر میکنند پخش کردن پول اشتغال ایجاد میکند؛ در حالی که پول نمیتواند اشتغال ایجاد کند. اشتغال محصول نظام سیاسی است، محصول دولت یا نظام بانکی نیست. اگر چیدمان نظام سیاسی سازگار باشد اشتغال ایجاد میشود.
مسائل اقتصادی در تله تصمیمات سیاسی
قانون در یادداشتی به قلم سعید لیلاز نوشت: اکنون زمانی است که مسائل اقتصادی در ایران در تله گیر و دارهای تصمیمات سیاسی افتاده است. این اتفاق شاید بدترین ضربه برای جلوگیری از پیشرفتهای اقتصادی در کشور بوده است. این مساله موجب شده تا در بسیاری از موارد، محفوظ نگه داشتن منافع سیاسی دولت بر منافع اقتصادی که مردم از ذینفعان آن هستند نادیده گرفته شود. اما از سوی دیگر از هر کارشناسی پرسیده شود که هماکنون بهترین راهکار برای کاهش تنشهای اقتصادی در کشور چیست بیدرنگ به مساله کنترل نقدینگی در کشور اشاره خواهد کرد. هشت سال در این کشور بسیاری بینظمیهای مالی به وجود آمده است و برای بهبود این شرایط حتی در دولت جدید نیاز به جراحیهای اقتصادی دیگری هست.
باور وعدهها سخت است
در یادداشتی به قلم مینا خرم نوشت: به سختی حرف کاندیدایی را باور میکنند که وعده «پایین آمدن قیمت دلار» یا «تولید میلیونها موقعیت شغلی» یا «رفع سریع مشکل تورم» را ارائه دهد. واقعیت اقتصاد ایران، باید همه را به این باور برساند که مشکلات اقتصادی را کالبدشکافی کرده و برای درک پیچیدگیهای آن تلاش کنند، سپس در فضایی سرشار از امید برای حل این مشکلات تلاش کنند. یکی از مهمترین این مشکلات تلاطم بازار ارز است. از طرفی به نظر میرسد اقتصاد ایران به دنبال کاندیدایی میگردد که بتواند همزمان با مقابله دیپلماتیک چارهجویانه با تحریمهای غرب از سیاستهای مکمل اقتصادی نیز به گونهای استفاده کند که ثبات و پایداری به بازاری که در آن نرخ ارز به عنوان شاهنرخ اقتصادی تعیین میشود، برگردد.
نوشت: تردیدی وجود ندارد که رئیسجمهور آینده باید حل مشکلات اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار دهد. این، وظیفهای است که همه معتقدند بر دوش رئیسجمهور آینده سنگینی میکند و با انجام صحیح آن، راه برای حل سایر مشکلات نیز هموار خواهد شد. رئیسجمهور آینده هر کس باشد به تنهایی و با سازوکارهای موجود و تکیه بر افرادی که در سالهای اخیر مناصب اقتصادی کشور را در اختیار داشتند نمیتواند مشکلات اقتصادی را حل کند. این وضعیت، قابل دوام نیست. مشکلات را فقط با بهرهگیری از تجربیات مدیرانی میتوان حل کرد که در سختترین شرایط جنگ و تحریمهای اقتصادی توانستند کشور را مدیریت کنند و در سالهای اخیر، از صاحبان چنین تجربیات مهمی نهتنها استفاده نشد، بلکه به آنها اهانت شد.
یأس را نباید تئوریزه کرد
در یادداشتی به قلم محسن رنانی نوشت: روشنفکران نباید یأس را تئوریزه کنند؛ این اتفاقی است که در سالهای اخیر افتاده. اگر بیمار یک پزشک با ۹۵درصد احتمال مرگ روبهرو است، پزشک باید بر همان پنج درصد درمان تمرکز کند و روشنفکران باید به عنوان پزشکان اجتماعی، متوجه این مساله باشند. در همه دولتهای گذشته، سیاستگذاران بین فرصت شغلی و اشتغال، تمایزی قائل نمیشدند. فرصت شغلی یعنی وام دادن تا عدهای بروند سر کار، اما همزمان یک عدهای در جای دیگر بیکار میشوند پس اشتغال عمومی بالا نمیرود یا اینکه فکر میکنند پخش کردن پول اشتغال ایجاد میکند؛ در حالی که پول نمیتواند اشتغال ایجاد کند. اشتغال محصول نظام سیاسی است، محصول دولت یا نظام بانکی نیست. اگر چیدمان نظام سیاسی سازگار باشد اشتغال ایجاد میشود.
مسائل اقتصادی در تله تصمیمات سیاسی
قانون در یادداشتی به قلم سعید لیلاز نوشت: اکنون زمانی است که مسائل اقتصادی در ایران در تله گیر و دارهای تصمیمات سیاسی افتاده است. این اتفاق شاید بدترین ضربه برای جلوگیری از پیشرفتهای اقتصادی در کشور بوده است. این مساله موجب شده تا در بسیاری از موارد، محفوظ نگه داشتن منافع سیاسی دولت بر منافع اقتصادی که مردم از ذینفعان آن هستند نادیده گرفته شود. اما از سوی دیگر از هر کارشناسی پرسیده شود که هماکنون بهترین راهکار برای کاهش تنشهای اقتصادی در کشور چیست بیدرنگ به مساله کنترل نقدینگی در کشور اشاره خواهد کرد. هشت سال در این کشور بسیاری بینظمیهای مالی به وجود آمده است و برای بهبود این شرایط حتی در دولت جدید نیاز به جراحیهای اقتصادی دیگری هست.
باور وعدهها سخت است
در یادداشتی به قلم مینا خرم نوشت: به سختی حرف کاندیدایی را باور میکنند که وعده «پایین آمدن قیمت دلار» یا «تولید میلیونها موقعیت شغلی» یا «رفع سریع مشکل تورم» را ارائه دهد. واقعیت اقتصاد ایران، باید همه را به این باور برساند که مشکلات اقتصادی را کالبدشکافی کرده و برای درک پیچیدگیهای آن تلاش کنند، سپس در فضایی سرشار از امید برای حل این مشکلات تلاش کنند. یکی از مهمترین این مشکلات تلاطم بازار ارز است. از طرفی به نظر میرسد اقتصاد ایران به دنبال کاندیدایی میگردد که بتواند همزمان با مقابله دیپلماتیک چارهجویانه با تحریمهای غرب از سیاستهای مکمل اقتصادی نیز به گونهای استفاده کند که ثبات و پایداری به بازاری که در آن نرخ ارز به عنوان شاهنرخ اقتصادی تعیین میشود، برگردد.
دیدگاه تان را بنویسید