تاریخ انتشار:
تحلیل بر مبنای زمان و ریسک
تعریفی از اقتصاد مالی
اقتصاد مالی(Financial Economics) به طور کلی درباره تحلیل سرمایهگذاری است.
اقتصاد مالی (Financial Economics) به طور کلی درباره تحلیل سرمایهگذاری است. اما برای داشتن تصویری از آن، شاید بهترین راه تمرکز بر حوزههایی است که یک اقتصاددان مالی روی آنها کار میکند. این حوزهها مرزهای اقتصاد مالی را از اقتصاد سنتی آشکار میسازد. یکی از جنبههای پایهای فعالیت اقتصادی، مبادله است؛ یک طرف کالایش را میفروشد و کالای دیگری را که میخواهد به دست میآورد. مبادله میتواند بین دو فرد انجام شود یا بین فرد با جهان خارج؛ آنچنان که ماهیگیر به دریا میرود و از طبیعت (جهان خارج) ماهی میگیرد. مبادله دوم میتواند تولید خوانده شود. اما با تعریف پول، مبادله به صورتی است که یک طرف پول است و تعریف دیگر کالا. با این وجود پول میتواند تعیینکننده قیمتهای نسبی در اقتصاد باشد. به این معنی که اگر در دنیای بدون پول، هر پرتقال با دو سیب مبادله میشد، با وجود پول هم قیمت پرتقال دو برابر سیب است. از این روی پول تنها هزینه مبادله را کاهش میدهد: فرض کنید کشوری 100 کالا دارد، مبادله کالا با کالا میتواند 4950 نوع متفاوت باشد یعنی 2/(100-100×100) در حالی که با وجود پول تنها 100 مبادله صورت میگیرد. اقتصاد
سنتی بر مبادلاتی متمرکز است که تنها یک طرف آن پول است در حالی که اقتصاد مالی روی مبادلاتی کار میکند که دو طرف پول باشد. اما چگونه؟ بسیاری از سرمایهگذاریها، مبادله پول کنونی است با پول آتی. این مبادله دو طرف پولی میتواند بین دو فرد انجام شود، یا بین فرد و جهان خارج. بنابراین اقتصاد مالی با زمان کار میکند. در عین حال زمان در خود نااطمینانی را به همراه میآورد و اقتصاددانان مالی با هر دو این پدیدهها در مدلهای خود کار دارند. در نتیجه اقتصاد مالی شاخهای از علم اقتصاد میشود که روی تخصیص و بهرهبرداری از منابع اقتصادی در دو فضای زمان و نااطمینانی کار میکند. شاخهای که استفاده و توزیع منابع در بازارهایی را که در آن تصمیمات تحت ریسک انجام میپذیرد، تحلیل میکند. اقتصاد مالی از تئوریهای اقتصادی استفاده میکند تا با در نظر گرفتن زمان، ریسک، هزینههای فرصت و اطلاعات بتواند داراییهای مالی را ارزشگذاری کند و به سرمایهگذار در اتخاذ تصمیمات مالی کمک کند. کمکی که میتواند حاوی این نکته باشد که آیا فلان تصمیم سودآور است یا خیر، یا این که به مقایسه چند گزینه سرمایهگذاری بپردازد. بدین شکل، قالب سوالاتی که در
اقتصاد مالی مطرح میشود بر مبنای «زمان، نااطمینانی، آپشنها و اطلاعات» است. اما چرا از اینها استفاده میشود:
زمان: پول کنونی با پول آتی مبادله میشود.
نااطمینانی (ریسک): مقدار پولی که در آینده به دست میآید، معلوم نیست.
آپشنها: یک طرف معامله میتواند بعداً در مورد چگونگی نقل و انتقالات پول تصمیم بگیرد.
با این تعاریف و بر مبنای محورهای مورد اشاره، اقتصاد مالی به مطالعه متغیرهای مالی و رابطه میان آنها میپردازد؛ متغیرهایی چون قیمتها، نرخهای بهره و سهام. این در حالی است که اغلب شاخههای دیگر علم اقتصاد به مطالعه اقتصاد واقعی از نرخ بیکاری تا رشد اقتصادی و ... میپردازد. با وجود این، اقتصاد مالی رابطه میان متغیرهای واقعی را نیز بر متغیرهای مالی مورد مطالعه قرار میدهد. اگر بخواهیم موضوعاتی را که در اقتصاد مالی مطالعه میشوند گروهبندی کنیم، خواهیم داشت:
1- ارزشیابی: به معنی تعیین ارزش متناسب یک دارایی. در این بخش پرسشهای ذیل مطرح میشود:
دارایی چقدر ریسکی است؟
چه جریانهای مالی را ایجاد میکند؟
قیمت یک دارایی با داراییهای دیگر چه تفاوتی دارد؟
آیا جریانهای مالی وابسته به قیمت سایر داراییهاست؟
2- بازارهای مالی و ابزار مالی: شامل کالاها، سهام، اوراق قرضه، ابزار بازار پول و مشتقات مالی میشود.
3- نهاد و مقررات مالی.
مدلهای اقتصاد مالی
اقتصاد مالی بیش از همه در پی آن است تا مدلهایی را از فروض قابل قبول بسازد که قابل آزمون بوده و دارای توصیههای سیاستی باشد. برخی از مدلهای پایهای اقتصاد مالی، تئوری پورتفوی و مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای است. مطالعات تئوری پورتفوی بیان میکند که سرمایهگذاران هنگام سرمایهگذاری چگونه باید بین ریسک و بازدهی انواع داراییها و اوراق قرضه تعادل ایجاد کنند. مدل قیمتگذاری دارایی سرمایه تشریح میکند که چگونه بازارها باید بسته به میزان ریسکی بودن داراییهای مختلف، قیمت تعیین کنند. فرض عمومی این مدلها آن است که تصمیمگیرندگان مالی عقلایی عمل میکنند. البته اخیراً این فرض توسط اقتصاد و مالیه تجربی زیر سوال رفته است و محققان این گرایشها به صورت عملی نشان دادهاند که این فرض آنچنان واقعی نیست و آن را به چالش کشیدهاند. این فرض، از منظر تئوریک نیز با مالیه رفتاری به چالش کشیده شده است و این شاخه از اقتصاد مالی با فرض محدود بودن عقلانیت بنگاههای اقتصادی به مدلسازی میپردازد و معتقد است رفتارهای غیرعقلایی بنگاهها هم باید در اقتصاد مالی به صورت یک عامل ایجادکننده ریسک در نظر گرفته شود. با توجه به این
موارد است که مدلهای اقتصاد مالی اغلب پیچیده شده و در پی آن است که اثر فلان متغیر را بر تصمیمی خاص تبیین کند.
منابع:
1- http://www.stanford.edu/ ~wfsharpe/ mia/int/mia_int2.htm
2- http://en.wikipedia.org /wiki / Financial_economics
3- http://www.investopedia.com/ terms/ f/ financial-economics.asp
دیدگاه تان را بنویسید