تاریخ انتشار:
درباره وضعیت اردوگاه اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری
پیامدهای حضور رئیسی
کاندیداهای ریاست جمهوری با توجه به جایگاه رفیع و پرمسوولیت ریاست جمهوری، باید اولویتهایی را مدنظر قرار دهند و آن را جدی بگیرند و در زمان مناظرهها و در صورت پیروزی، باید راهکاری برای تحقق بسیاری از اولویتها پیشنهاد کنند.
انتخابات ریاست جمهوری یک ماه دیگر برگزار خواهد شد و به این ترتیب رئیسجمهور دوازدهم به پاستور راه خواهد یافت. در این مقطع زمانی گمانهزنیهای بسیاری در مورد کاندیداهای احتمالی صورت گرفته و بسیاری اعلام حضور کردند. در میان کاندیداهای ریاست جمهوری حضور حسن روحانی قطعیت دارد و همزمان ابراهیم رئیسی هم اعلام حضور کرده و قرار است تا در انتخابات به صورت مستقل حضور یابد و این موضوع را با صدور بیانیهای اعلام کرد. کاندیداهای ریاست جمهوری با توجه به جایگاه رفیع و پرمسوولیت ریاست جمهوری، باید اولویتهایی را مدنظر قرار دهند و آن را جدی بگیرند و در زمان مناظرهها و در صورت پیروزی، باید راهکاری برای تحقق بسیاری از اولویتها پیشنهاد کنند.
با توجه به حضور قطعی رئیسجمهور مستقر یعنی رئیس دولت یازدهم و اینکه عملکرد دولت در دسترس همه است، انتظار از رقبای انتخاباتی از جمله آقای رئیسی به عنوان نامزد مستقل این است که به دور از حب و بغض، ارزیابی همهجانبه نسبت به عملکرد دولت مستقر داشته باشند. از سوی دیگر رئیسجمهور مستقر نیز باید به دور از حب و بغض در مورد پیشینه رقبا برخورد کند. در این وضعیت نباید وعدههایی که امکان اجرا و عملیاتی شدن ندارد، داده شود. به عبارتی، نامزدها در گفتار و کردار باید مراعات یکدیگر را بکنند. به نظر من رئیسی واجد این خصوصیت بوده و تلاش ندارد تا جامعه را دوقطبی کند. به همین دلیل نگرانی مقام معظم رهبری در مورد حضور محمود احمدینژاد و احتمال دوقطبی شدن جامعه، در مورد ابراهیم رئیسی صدق نمیکند. شما اطمینان داشته باشید که آقای رئیسی در رقابت با آقای روحانی نسبت به اقدامات صورتگرفته فروتنانه برخورد کرده و برنامه عملی برای تکمیل پروژههای دولت دارد. ایشان به دور از هرگونه تخاصم و نگاه غیرمنصفانه، میتواند برنامههایی را ارائه کند. در ضمن بهتر است تا کارهایی را که به سود ملت نبوده اما در دولت انجام شده است اصلاح کند. بسیاری از این
برنامهها را دولت از سر اجبار اجرا کرد و خود تمایلی به انجام این کار نداشت، کمااینکه بسیاری از آنها نقش مسکن بسیار ناپایدار را داشتند که البته از دولت دهم به دولت یازدهم به ارث رسیده بود. اقدام نابجای دادن یارانه، در دولت دهم پایه گذاشته شد و دولت یازدهم هم مجبور به اجرای آن شد. بهتر است که رئیسجمهور دوازدهم در این مورد چارهاندیشی کند. کارهای مثبت را ادامه دهد و جلوی اقدامات مضر را بگیرد. خوشبختانه آقای رئیسی دچار خوشبینی یا بدبینی افراطی نمیشود و بعید است که وی رویکرد نامتعارفی را در پیش بگیرد و آسیبی را متوجه کشور کند.
یکی دیگر از شاخصههای رئیسی اهتمام به توسعه فرهنگی است. به هر حال این اولویت باید در دستور کار دولت دوازدهم هم قرار بگیرد. متاسفانه رویکرد سیاسی و اقتصادی موجب اجحاف به مسائل فرهنگی در کشور شده است. تردیدی وجود ندارد که خود آقای روحانی در پیروزی خود باید این نکات را مدنظر قرار دهد. در حال حاضر دروغ و فریب نهادینه شده و افراد برای دستیابی به قدرت حاضر هستند همه کاری را انجام بدهند و این کار در واقع فاصله گرفتن از احکام الهی است. برخی از کارشناسان سیاسی بر این باور هستند که حضور آقای رئیسی حتماً منجر به ایجاد دوقطبی خواهد شد. من لازم است تا در پاسخ به این دوستان بگویم که در ادبیات سیاسی تعریف دقیقی از دوقطبی وجود دارد. به این معنا که دو رقیب برای ارائه برنامههای خودشان تلاش کرده و حامیانشان از آنها طرفداری کنند، این دوقطبی از نظر ما مذموم نیست. موضوع نگرانکننده این است که دوقطبی با تهمت زدن و بداخلاقی توام شود. در چنین شرایطی، دو رقیب سیاسی با اقداماتی حیثیت یکدیگر را نشانه میروند. این دوقطبی از نظر ما مذموم است چون مردم را در جامعه با یکدیگر درگیر میکند. منظور من از دوقطبی ایجادنشده میان رئیسی و
روحانی از جنس ایجاد نشدن دوقطبی در انتخابات 88 است. حتماً به خاطر دارید که فتنه معلول اقدامی بود که در مناظرهها رخ داد که احمدینژاد اولین ترکش را پرتاب کرد و این مشکلات را به وجود آورد. به نظر من رئیسی به عنوان رقیب اصلی این کار را نکرده و رویکرد اخلاقی را در پیش خواهد گرفت. رئیسی به هیچ عنوان حاضر نیست حیثیت رقیب خود را زیر سوال ببرد در حالی که ادبیات احمدینژاد احساسات طرفداران نامزد مقابلش را جریحهدار کرد و آن اتفاق ناگوار را به وجود آورد.
با توجه به اعلام حضور آقای رئیسی برای بسیاری این سوال مطرح شده که آیا میان اصولگرایان وحدت حاصل خواهد شد یا خیر؟ با توجه به این رخداد، بسیاری این نظریه را مطرح کردند که تصمیم جای دیگری گرفته شده و نشست جمنا در واقع یک نشست تزئینی بوده است. در پاسخ به این سوالات باید گفت از همان ابتدا که نشست «جمنا» برگزار شد این دوستان به خطا رفته بودند و این سازوکار اشتباه بود. من از معدود افرادی بودم که به لحاظ عضویت در «جبهه ایستادگی» نسبت به ساختار موجود در جمنا و نحوه مهندسی انتخابات، ایراد فنی وارد کردم. باور من این بود که خروجی فعالیت تعدادی از فعالان اجتماعی برای مهندسی انتخابات، خروجی مناسبی نیست و این ساختار منجر به وحدت نمیشود. اعتقاد من این بود که مهندسی انتخابات باید به وسیله فعالان سیاسی و احزاب انجام شود. به همین دلیل این ساختار دستاوردی نداشت. حتی تعدادی از دوستان در جبهه ایستادگی به این هشدارها توجه نکردند و در نتیجه در نشست جمنا شرکت کردند. جبهه ایستادگی برخلاف منشور خود تصمیم گرفت تا به جمنا بپیوندد. همین رویکرد موجب شد تا من انصراف داده و از جبهه ایستادگی بیرون بیایم. این پیشبینی من خیلی زود به وقوع
پیوست. باور من این بود که پایداریها و رهروان و یکتا در حال برنامهریزی و آشپزی برای جمنا هستند و این ساختار را مهندسی میکنند. من از همان ابتدا تاکید داشتم که چه افرادی خروجی این جمع خواهند شد. شما ملاحظه کردید که در لیست منتشرشده از سوی جمنا (به جز رئیسی که محبوبیت دارد) بقیه چند پله بالاتر از ایستادگی قرار دارند. این در حالی است که جایگاه جبهه ایستادگی به لحاظ فعالیت سیاسی به مراتب بالاتر از این افراد است که نفر اول زاکانی و نفر دوم بذرپاش شود. در نهایت نفر چهارم قالیباف و نفر دهم رضایی شده است. از همان ابتدا مشخص بود که آنها این لیست را چگونه مهندسی خواهند کرد. این اتفاق در واقع شبیه همان رویدادی است که در انتخابات 94 یعنی انتخابات مجلس دهم رخ داد. همان زمان هم ما بارها اعلام کردیم که این لیست در تهران جواب نمیدهد. من به صورت شخصی این نکته را با آیتالله موحدیکرمانی در میان گذاشتم اما به این هشدارها توجه نشد و شما مشاهده کردید که از لیست 30نفره تهران حتی یک نفر هم رای نیاورد. از همان ابتدا مشخص بود که آن ساختار اشتباه است و تصمیمگیرندگان قادر نیستند تا تصمیمی بگیرند که منجر به وحدت واقعی و نه وحدت
صوری بشود. با توجه به اتفاقات صورتگرفته (اگر کاندیدای جریان احمدینژاد تایید صلاحیت شود) به نظر من افراد زیادی کاندیدا نخواهند شد. حتی اگر افراد زیادی ثبتنام کنند شما اطمینان داشته باشید که در جریان رقابت انتخاباتی کنار خواهند کشید. پیشبینی من این است که نسبت به سال 92 افراد کمتری ثبتنام کنند. اگر فرد منتسب به احمدینژاد وارد جریان انتخابات شود این پیشبینی قوت میگیرد که یک دوقطبی در جامعه شکل بگیرد که البته امید ما این است که این اتفاق رخ ندهد. با توجه به این موارد میتوان گفت وحدت نسبی در جامعه رخ خواهد داد. با این حال اجماع مطلق رخ نخواهد داد و بعید است که همه اصولگرایان روی یک فرد اتفاق نظر پیدا کنند. البته این وحدت مطلق در هیچ دورهای رخ نداده است. در این دوره پدید نیامده و در دورههای بعدی هم پدید نخواهد آمد. به این دلیل در جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت که تعداد زیادی حزب اصولگرا از جمله حزب ایران زمین، در آن عضویت دارند، وضعیت سیاسی در حال رصد شدن است و امکان دارد که تصمیمات دیگری گرفته شود. به هر حال خروجی جمنا بعد از 10 تا 11 ماه بررسی، صدای همه از جمله موتلفه را درآورد. این برونداد، نتیجهای
نیست که منجر به وحدت شود، کمااینکه این وحدت برای فعالان سیاسی دلچسب نیست. وحدتی دلچسب است که موجب همدلی شود که باور من این است که این وحدت حاصل نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید