تاریخ انتشار:
ورژن جوان هاشمی در میدان
«دولت تدبیر و امید» نام پیشنهادی برای کابینه مردی است که ۱۶سال بر کرسی دبیری شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی تکیه زده است.
هر چند تعدد نامزدها سبب شده است صدای اکثر قریب به اتفاق آنان در میان صداهای دیگر شنیده نشود و عملاً پیام آنها در جامعه پژواک مناسبی نیابد، اما با این وجود خبر کاندیداتوری حسن روحانی، آن قدر اهمیت داشت که همه رسانههای سیاسی کشور به آن پرداخته و درباره حضور چهره معتمد آیتالله اکبر هاشمی در رقابت 24 خرداد به بحث بنشینند .
اعلام کاندیداتوری روحانی از آن جهت واجد اهمیت است که در جلسه اعلام آمادگی وی برای انتخابات ریاستجمهوری؛ فاطمه و یاسر هاشمی حضور پیدا کردند. فارغ از حضور فرزندان هاشمی، حضور وزیران دولت هاشمی در ستاد او بسیار پررنگ است. همچنان که ریاست ستاد انتخاباتی حسن روحانی را محمدرضا نعمتزاده وزیر صنایع و معادن دولتهای اول و دوم هاشمی بر عهده دارد و اکبر ترکان وزیر راه و ترابری دولت سازندگی نیز به عنوان قائممقام و معاون ستاد؛ تبلیغات انتخاباتی وی را مدیریت میکند.
روحانی از جمله چهرههایی است که در سه دهه گذشته همواره تلاش کرده است در اردوگاه اکبر هاشمی حضور داشته باشد و برخلاف بسیاری از سیاسیون مایل نبوده است با اظهارات و یا ژستهای سیاسی چهرهای مستقل و متفاوت از هاشمی به مخاطبان ارائه دهد. همین امر هم سبب اعتماد ویژه اکبر هاشمی به وی شده تا سمت معاونت فرماندهی کل قوا در دوران جنگ را به وی بسپارد.
شیخ دیپلمات
مسوولیتهای حسن روحانی در جنگ به معاونت فرماندهی کل قوا خلاصه نمیشود. او در سال ۵۸ زمانی که تنها 31 سال داشت به ساماندهی پادگانها پرداخت و یک سال بعد نماینده مجلس شد و همزمان حضور در شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما را تجربه کرد که تا سال ۶۲ ادامه یافت. حضور وی در مجلس، پنج دوره به طول انجامید. در مجالس چهارم و پنجم با رای اکثریت جناح راست نایب رئیسی مجلس را تجربه کرد. در مجلس اول و دوم رئیس کمیسیون دفاع بود و در مجلس چهارم و پنجم ریاست کمیسیون سیاست خارجی را برعهده داشت. وی همچنین دبیری شورای عالی امنیت ملی در دولتهای سازندگی و اصلاحات را بر عهده گرفت. سرانجام با حکم سید محمد خاتمی در۱۴مهرماه۸۲ مسوولیت پرونده هستهای ایران به وی سپرده شد. از این تاریخ به بعد پرونده هستهای ایران به طور کامل به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی محول میشود. وی در راس هیات ایرانی مذاکرات را شروع میکند و اولین مرحله مذاکرات در سعدآباد کلید میخورد و در نهایت در بروکسل، ژنو و پاریس ادامه مییابد؛ مذاکرات نفسگیری که در بسیاری از موارد راهگشا بود.
حسن روحانی در سال۱۳۲۷ در شهر سرخه در استان سمنان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در سرخه و تحصیلات دروس دینی را از سال ۱۳۳۹، ابتدا در حوزه علمیه صادقیه (سمنان) آغاز کرد و سپس در سال۱۳۴۰ وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر استادانی چون آیات سیدمحمد محقق داماد، شیخمرتضی حائری، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سلطانی، محمدفاضل لنکرانی و شیخمحمد شاهآبادی بهره برد. او همزمان در سال ۱۳۴۸به دانشگاه تهران راه یافت و در سال۱۳۵۱ دانشنامه لیسانس خود را در مقطع کارشناسی در رشته حقوق قضایی اخذ کرد. پس از پایان تحصیلات در ایران، مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته حقوق عمومی و دانشنامه دکترای خویش را در رشته حقوق اساسی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو دریافت کرد. روحانی نزدیک به 700 روز هدایت سکان پرونده هستهای ایران را بر عهده داشت تا اینکه دولت خاتمی پاستور را تحویل دولت جدید داد. به محض تغییر دولت، احمدینژاد که پیش از این انتقادات تند و تیزی را به دولت اصلاحات وارد کرده بود دولت خاتمی را به وادادگی در برابر غرب متهم کرد و در نهایت روحانی مجبور به اثاثکشی از شورای عالی امنیت ملی بعد از ۱۶ سال شد.
همان زمان احمدینژاد علی لاریجانی را به دبیری شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد. علی لاریجانی در تخریب دولت خاتمی و تیم مذاکرهکننده هستهای عبارت معروف «دادن در غلتان در برابر آب نبات» را به کار برد و بارها در لابه لای سخنان خود تصریح کرد که دولت اصلاحات منفعلانه رفتار کرده است.
روحانی در پاسخ به تمام کسانی که دولت اصلاحات را به وادادگی متهم کردند به بازگویی هوشمندی ایران در دوران اصلاحات برای حذف آمریکا از جریان مذاکرات هستهای اشاره کرد و گفت: «خود به خود آمریکا از گزینههای ما کنار گذاشته شد. من همان ایام نیز در مصاحبهای گفتم ما بین دوچرخه و پیکان و بنز باید یکی را انتخاب میکردیم. خوب تصمیم بر این بود که ما بنز سوار نشویم. پس ما ماندیم و پیکان و دوچرخه. بنز آمریکا بود. پیکان اروپا بود و دوچرخه نیز کشورهای غیرمتعهد بودند. پس ما پیکان سوار شدیم. اتفاقاً طرفهای اروپایی ما نیز گله کردند و از این حرف خوششان نیامد و گفتند که به ما توهین شده است.»
برخورداری از همین سابقه موجب شد که حسن روحانی، دولت نهم و دهم را به خاطر اتخاذ مواضع ناشیانه در سیاست خارجی مورد انتقاد قرار دهد و آن را «تازهکار» خوانده و تصریح کند: «طرح برخی از مسائل در سالهای اخیر برخی دشمنان و برخی دیگر از کشورها را تحریک کرده است، اما سود و دستاوردی را برای ما نداشته است. باید سیاست مشخصی در مقابل دشمنانمان داشته باشیم. باید طوری رفتار کنیم که تهدیدهای دشمنان را کم کنیم و توطئههای آنها را کاهش دهیم. باید طوری رفتار کنیم که اگر در آینده مصالح ملی ما اقتضا کرد این دشمن را در نهایت به دوست تبدیل کنیم. اما برخی فکر میکنند که دشمنان ما باید دشمنان دائمی در تاریخ باشند. ممکن است با کشوری حتی اختلاف مهمی بر روی مسائل مربوط به منافع ملی و یا امنیت ملی داشته باشیم، اما این مسائل را باید روزی حل کنیم و به یک رابطه منطقی برسیم.»
روحانی دوران مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات را همواره طلایی مینامید به همین دلیل زمانی که صدا و سیما مستند «صراط» را تولید کرده و بر روی آنتن میبرد تا دستاوردهای دولت اصلاحات را زیر سوال ببرد به معاونت سیاسی صدا و سیما نامهای انتقادی نوشته و این اقدام صدا و سیما را در راستای اهداف غرب ارزیابی میکند. روحانی همان زمان این سوال را مطرح میکند که اگر اقدامات دولت اصلاحات مورد تایید رهبری نبوده چگونه وی سالها نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بوده است؟
سخن آخر
با این حال اظهارات روحانی تنها به عرصه بینالملل خلاصه نمیشود. وی از صدور ۶۰ دستور ارزی طی پنج ماه انتقاد میکند و اولویت کاری خود را تشکیل دولت راستگویان و درستکاران ذکر میکند. هنوز معلوم نیست که آوردگاه ۲۴ خردادماه چه دستاوردی برای حسن روحانی خواهد داشت زیرا وی مدعی است که جمعی از تکنوکراتهای متعهد را دور هم جمع کرده است. به هرحال دو ماه فرصت اندکی است که بتوان تحلیل واقعبینانهای ارائه داد زیرا در صورت حضور آقای خاتمی قطعاً روحانی انصراف خواهد داد.
با این همه نباید از این نکته گذر کرد که حضور حسن روحانی در انتخابات یعنی ورود ورژن جوان اکبر هاشمی در رقابتها. میتوان تصور کرد که کامیابی روحانی در این رقابت در عمل پیروزی هاشمی و منش وی بر رقبا خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید