شناسه خبر : 5426 لینک کوتاه

همان طور که نیکسون به چین رفت، اوباما نیز باید به ایران برود

اوباما باید به تهران سفر کند

مذاکره‌های ایران و کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل(آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه) به همراه آلمان که درباره مساله هسته‌ای ایران بود پس از چند روز مذاکره و چند بار تمدید زمان مذاکرات در ژنو پایان یافت.

آبری بلومفیلد/ علی درویشان

مذاکره‌های ایران و کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه) به همراه آلمان که درباره مساله هسته‌ای ایران بود پس از چند روز مذاکره و چند بار تمدید زمان مذاکرات در ژنو پایان یافت. هدف از این مذاکرات از طرف کشورهای گروه 1+5 رفع عدم اطمینان خاطر کشورهای جهان از صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران بود که در نهایت نیز با یک بیانیه مشترک که به تایید هر دو طرف رسید پایان یافت. در این مذاکرات وزرای امور خارجه ایران، روسیه، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و چین به همراه مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حضور داشتند و وزرای امور خارجه ایران و آمریکا بر سر یک میز درباره موضوعات با یکدیگر مذاکره کردند. البته این نخستین بار نبود که در دولت جدید ایران وزرای امور خارجه دو کشور با هم بر سر یک میز حضور داشتند و پیش از این در نیویورک نیز این اتفاق افتاده بود.
باید در نظر داشته باشیم که اتفاقاتی که به تازگی در مذاکرات ژنو به وقوع پیوسته‌اند، نشانه‌ای مثبت از روندی هستند که می‌تواند منجر به رفع نگرانی‌های جهانی شود، هر چند شاید بتوان گفت پیشرفت‌های حقیقی که بر اثر این مذاکرات اتفاق خواهد افتاد هنوز بسیار کم و محدود هستند. احتمالاً الان موقعیتی است که پرزیدنت اوباما باید به کاری دست زند که در سال 1972 پرزیدنت ریچارد نیکسون انجام داد و در آن سال ریچارد نیکسون به چین سفر کرد و به احتمال زیاد الان موقعیتی است که اوباما باید سفر به ایران را در دستور کار خود قرار دهد یا اینکه رئیس‌جمهور ایران را به آمریکا دعوت کند. این قدم می‌تواند قدمی بزرگ برای اعتماد‌سازی میان کشورها و قدمی بزرگ برای حل معضلاتی باشد که ایران و جامعه جهانی با آنها درگیر هستند.
آمریکا باید به طور جدی این موضوع را بررسی کند چرا که این حرکت، حرکتی است که نشان می‌دهد آمریکا به طور عملی خواهان حل این مشکل است و از سوی آمریکا هیچ کارشکنی‌ای انجام نخواهد شد. این کار باعث می‌شود اوباما به جهان نشان دهد که واقعاً به دنبال یک راه‌حل دیپلماتیک است و بر‌خلاف برخوردی که برخی کشورها همچون اسرائیل با برنامه‌های هسته‌ای ایران دارند، آمریکا علاقه‌ای به فراتر رفتن از گزینه‌های دیپلماتیک ندارد. شاید بتوان گفت روندی که تا پیش از این وجود داشت همان روند چماق و هویج است که معلوم شده هیچ نتیجه خوبی را برای دو طرف به وجود نخواهد آورد. سفر ریچارد نیکسون به چین به عنوان یکی از موفق‌ترین سفرهای دیپلماتیک تاریخ شناخته می‌شود و قدمی بسیار مهم به سمت عادی‌سازی روابط میان آمریکا و چین بود. این سفر پس از این اتفاق افتاد که سال‌ها رهبری چین هرگونه صدای مخالف را قلع و قمع می‌کرد و ارتباط آمریکا با سرزمین اصلی چین از سال 1949 قطع بود. مذاکرات نیکسون در آن زمان درباره بهبود وضعیت ارتباطی دو کشور، بهبود تجارت، بهبود راه‌های سفر میان دو کشور و مراودات فرهنگی میان دو کشور بود. چیزی که به شدت در این سفر به چشم می‌آمد این بود که نیکسون یک جمهوریخواه بود و این سفر، سفر یک جمهوریخواه به یک کشور کمونیست در زمان جنگ سرد بود. این سفر نمادی از تاثیر بسیار مثبت پراگماتیسم (عمل‌گرایی) در حوزه سیاست خارجی است که نشان داد چگونه مذاکرات مستقیم می‌تواند باعث شود که ترس و عدم اطمینانی که در میان دو کشور وجود دارد از میان برود و کشمکش میان کشورها به خوبی فروکش کند. استراتژی فعلی آمریکا برای مواجهه با ایران که در واقع همان تحمیل تحریم‌های سنگین بر این کشور است دیگر جواب نمی‌دهد. حتی بسیاری از سران آمریکا نیز این موضوع را تایید کرده‌اند اما هنوز هم به همان استراتژی قدیمی و بی‌ارزش چسبیده‌اند. پروفسور جوان کول استاد تاریخ دانشگاه میشیگان گفته نه‌تنها هیچ نشانه‌ای برای اقدام ایران به دستیابی به سلاح اتمی وجود ندارد، بلکه نشانه‌های زیادی برای رد این موضوع در دست است. این استاد معتقد است که فشارهای زیادی که به ایران وارد شده‌اند ممکن است حتی باعث شود که ایران روزی دست به کاری غیر قابل پیش‌بینی زند.
شبیه‌سازی یا حتی در نظر داشتن کاری که نیکسون کرد بدون شک می‌تواند باعث شود که اوباما به شدت تحت فشار قرار گیرد. مشکلی که مشخصاً می‌توان آن را نام برد، اعتقاد راست‌گراهای افراطی در آمریکاست که معتقدند به هیچ وجه نباید با دشمن مذاکره کرد. علاوه بر این، این عمل می‌تواند باعث شود که دولت اسرائیل با تئوری خط قرمز خود به شدت به خشم آید. رسانه‌ها نیز تاثیر زیادی در به وجود آمدن خصومت میان دو کشور داشته‌اند و در صورتی که این موضوع واقعاً مطرح شود، جهت‌گیری‌های سخت و مشکل‌آفرینی خواهند داشت. برخی نیز البته بحث می‌کنند که عمل اوباما برای سفر به ایران می‌تواند ساده‌تر از کاری باشد که نیکسون در قبال چین انجام داد، چرا که دموکرات‌ها همیشه به نرمش بیشتر در سیاست خارجی خود معروف بوده‌اند.
در زمان فعالیت انتخاباتی اوباما در سال 2007 او بارها تاکید کرد که مایل است با ایران بدون هیچ‌گونه پیش‌شرطی صحبت کند و الان زمانی است که می‌تواند این حرف را عملی کند و رابطه میان دو طرف را از این وضعیت خصومت‌آمیز و بی‌نتیجه خارج کند. هر چند که دو موقعیت یکسان نیست، اما می‌تواند شباهت‌های زیادی میان موقعیتی که نیکسون به چین رفت با حال حاضر اوباما با ایران پیدا کرد. هر دو رئیس‌جمهور با یک کشور خارجی روبه‌رو هستند که آن کشور با یکی از متحدان منطقه‌ای آمریکا (تایوان و اسرائیل) خصومت جدی دارد و شرایط ارتباطی آمریکا با آن کشور خارجی به گونه‌ای است که اگر شرایط اصلاح نشود ممکن است آمریکا شاهد مشکلاتی بسیار جدی‌تر در قبال آن کشور باشد. اگر اوباما گفته است «همه گزینه‌ها روی میز هستند» پس می‌توان نتیجه گرفت که اوباما می‌تواند یک قدم بلند به سمت حل مسائل فی‌مابین آمریکا و ایران بردارد و همان کاری را کند که نیکسون روزی انجام داد. حتی باید در نظر داشته باشیم که اگر پیشنهاد صحبت و مذاکره مستقیم از سوی ایران نیز پذیرفته نشود، نشان از اراده جدی آمریکا برای رسیدن به یک راه‌حل دیپلماتیک و صلح‌آمیز خواهد بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها