آیا پیشبینی سفر اوباما به تهران به واقعیت خواهد پیوست؟
از کاخ سفید تا سعدآباد
دقیقاً مشخص نیست پروژه خبر سفر اوباما به تهران را کدام رسانه کلید زد، اما اغلب روزنامهها منبع خود را روزنامه کویتی الجریده اعلام کردند.
الجریده چه نوشت؟
حدس کوتاه و گمشده در لابهلای صفحات اکونومیست چندان به چشمها نیامده بود که روزنامه کویتی الجریده خبر داد که اوباما مایل است به تهران سفر کند و منتظر دعوت رسمی از سوی روحانی است. این نشریه در شماره روز جمعه 29 نوامبر با چاپ این خبر از قول یک دیپلمات آمریکایی اعلام کرد باراک اوباما مایل است در میانه سال آینده به تهران سفر کند و البته این تمایل دوطرفه است و تهران و واشنگتن منتظر فراهم شدن ترتیبات آن توسط حسن روحانی و دعوت رسمی او از رئیسجمهور آمریکا هستند. این دیپلمات آمریکایی که روزنامه الجریده نامی از او نبرده گفته است که مهمترین نکته در ارتباط با این دیدار، نظر رهبر جمهوری اسلامی است که ممکن است اجازه این دیدار را صادر نکند. به گفته منبع روزنامه الجریده اوباما منتظر این دعوت است تا نشان دهد سیاست او در منطقه برپایه دخالت غیرنظامی و توازن است. او میخواهد اولین رئیسجمهور آمریکا باشد که بعد از انقلاب اسلامی به ایران میرود تا نشان دهد مدافع صلح و گفتوگوست؛ حتی با کسانی که شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند.
این خبر به زودی سر از دیگر رسانهها درآورد. ابتدا کسی آن را حتی جدی نگرفت اما بعد کمکم پاسخگوییها شروع شد. کاخ سفید موضعگیری رسمی در برابر این موضوع نداشت و نشریه «ویکلیاستاندارد» نوشت ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت امورخارجه ایالات متحده حاضر به تایید یا رد این خبر نشده است. اما یکی از مقامات ارشد سابق سازمان امنیت ملی آمریکا در پاسخ به این رسانه اعلام کرده هرگز چنین خبری را باور نمیکند. در نهایت هم این کاتلین هایدن سخنگوی سازمان امنیت ملی آمریکا بود که سعی کرد آب پاکی را روی دست همه بریزد و بگوید این گزارش واقعیت ندارد.
موضعگیری مقامات آمریکایی از این فراتر نرفت تا همچنان ابهامها باقی بماند. اما این پرسش در داخل کشور هم مطرح شد، آن هم در نشست مطبوعاتی سخنگوی وزیر امورخارجه و پاسخ مرضیه افخم هم به این سوال مشابه و کوتاه بود: اینها خبرسازیهای رسانهای بوده و صحت ندارد.
آخرین سفر
از آخرین سفر رسمی یک رئیسجمهور ایالات متحده به ایران بیش از سهدهه میگذرد و شاید هنوز باید سالها بگذرد تا شرایط میزبانی در کاخ سعدآباد از رئیسجمهوری ایالات متحده فراهم شود. جیمی کارتر که آخرین سفر از این دست را به نام خودش ثبت کرده زمانی به ایران آمد که هنوز حکومت شاهنشاهی محمدرضا پهلوی در ایران برقرار بود. دیماه 1356 یک سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی کارتر در تهران به محمدرضا پهلوی گفت که به دلیل رهبری بزرگ شاه، ایران جزیره ثبات در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان شده است و این به دلیل تکریم بسیار نسبت به شما، مدیریت شما و احترام و ستایش و عشقی است که ملت ایران به شما دارد. هیچ کشور دیگری در جهان برای برنامهریزی مشترک از ایران به آمریکا نزدیکتر نیست. هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقهای که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست ارتباط نزدیکتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطهای دوستانهتر ندارد. سخنان آخرین رئیسجمهور آمریکا که به تهران سفر کرده است برای محمدرضا پهلوی جز هندوانه زیر بغل گذاشتن نبود. بعید است که کارتر در آن
دوران متوجه وضع آشفته ایران نشده باشد که ایران را باثباتترین کشور در آشوبزدهترین منطقه بخواند اما نیتش از این جملات را شاید تنها خودش بداند و بس.
سفری که محتمل نیست اما ممکن است
گرچه رسانه معتبری چون اکونومیست چنین پیشبینی عجیبی را در صفحات خود منتشر میکند اما شاید خود آنها هم چندان بدان باور نداشته باشند که سال 2014 آنقدر روابط دو دشمن دیرینه عادی شود که رئیسجمهور ایران همتای آمریکاییاش را به طور رسمی دعوت کند؛ شاید اگر واقعاً دعوتی در کار باشد اوباما به خاطر وجهه صلحطلبش و زدن این اولین سفر به نام خود دعوت دولت ایران را اجابت کند اما مساله این است که نفس چنین دعوتی آنقدر دور از ذهن مینماید که به این زودیها عملی نشود. دولت روحانی سنگهای زیادی برای برداشتن دارد و سال 2014 را به فرض گشودن گرههای بزرگ در روابط خارجیاش باید صرف پیدا کردن سرنخ در کلاف سردرگم و درهمپیچیده اقتصاد داخلیاش کند. در این میان بعید است که بخواهد با چنین ریسک بزرگی حواشیاش را بزرگ کند و از ماموریتهای مهمترش باز بماند. علاوه بر اینکه اصلاً فضای عمومی برای چنین حضوری آماده نیست. کسانی که به خاطر یک تماس تلفنی با رئیسجمهور از لنگه کفش پذیرایی میکنند مطمئناً ورود رئیس دولتی را که دشمن درجه اول خود میدانند، برنمیتابند. به فرض تداوم
پیشروی دیپلماسی خارجی دولت یازدهم و فرض تداوم دولت در دوره آینده شاید فضا آنقدر باز شود که تهران پذیرای یک مقام آمریکایی شود و حسن روحانی بتواند میزبان رئیسجمهور آمریکا شود اما احتمالاً این شانس در دو سالی که از ریاستجمهوری باراک اوباما باقیمانده عملی نشود. از کجا معلوم؟ شاید این شیطنت اکونومیست برای این بوده که به قولی مزه دهان دولتمردان ایرانی و آمریکایی را بفهمند و واکنشها را بسنجند.
دیدگاه تان را بنویسید