تاریخ انتشار:
روحانی چگونه از دام رقبا میگریزد؟
درس مصدق برای روحانی
هشتم اردیبهشتماه ۱۳۳۰، ملت و دولتمردان آزادیخواه ایران هنوز خمار جشن پیروزی روز قبل بودند. روزی که با امضای قانون ملی شدن نفت از سوی پهلوی دوم و رسمیت یافتن آن، حسین علاء که پس از مرحوم حاجعلی رزمآرا نخستوزیر شده بود، از سمت خود کنارهگیری کرد و در حالی که همه انتظار صدارت سیدضیاءالدین طباطبایی نامزد شاه را داشتند، در رخدادی غیرقابل پیشبینی، جمال امامی نماینده حامی دربار در حین مذاکرات به محمد مصدق پیشنهاد نخستوزیری داد و او برخلاف دفعات پیشین این پیشنهاد را پذیرفت.
هشتم اردیبهشتماه 1330، ملت و دولتمردان آزادیخواه ایران هنوز خمار جشن پیروزی روز قبل بودند. روزی که با امضای قانون ملی شدن نفت از سوی پهلوی دوم و رسمیت یافتن آن، حسین علاء که پس از مرحوم حاجعلی رزمآرا نخستوزیر شده بود، از سمت خود کنارهگیری کرد و در حالی که همه انتظار صدارت سیدضیاءالدین طباطبایی نامزد شاه را داشتند، در رخدادی غیرقابل پیشبینی، جمال امامی نماینده حامی دربار در حین مذاکرات به محمد مصدق پیشنهاد نخستوزیری داد و او برخلاف دفعات پیشین این پیشنهاد را پذیرفت. آن روز برای بسیاری از علاقهمندان به محمد مصدق و مشی او روز بزرگی بود. قابل پیشبینی بود که رسانههای منتقد دربار از این تحول استقبال کنند، اما بعید به نظر میرسید که روزنامههای حامی شاه روی خوشی به این تحول نشان دهند. با این همه روزنامه اطلاعات مهمترین روزنامه حامی دربار در سرمقاله هشتم اردیبهشتماه خود، دایره و تنبک به دست گرفت و به استقبال نخستوزیر جدید آمد. این روزنامه در ادامه ضمن تبریک سمت جدید محمد مصدق، فهرستی طویل از مشکلات و معضلات ایران از مسائل بهداشتی تا راههای روستایی را ارائه و ابراز امیدواری کرد به مدد برنامههای
نخستوزیر کشور ایران از وضعیت موجود رهایی یافته و به وضعیت مطلوب و متناسب با نام و تاریخ این کشور دست یابد. احتمالاً حامیان مصدق با مطالعه این یادداشت لبخند رضایتی نیز بر لب داشتند که ببینید، حتی مخالفان نیز به وضعیت فشل موجود اعتراف کرده و مصدق را تنها چهرهای معرفی میکنند که توان رهبری کشور به آرمانهای مطلوب را دارد. در مقابل این خوشبینیها اما پیرمرد سردوگرمچشیده سیاست ایران به سرعت گام به میدان نهاد و با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که با همه مشکلات موجود، دولت او سه وعده کلی به شهروندان میدهد، پیگیری ملی شدن صنعت نفت، اصلاح قانون انتخابات و آزادی مطبوعات. این اطلاعیه کوتاه آب سردی بود بر سر روزنامه اطلاعات که زیرکانه میخواست با افزایش توقعات جامعه از دولت محمد مصدق، او را در آینده با جامعهای ناامید و سرخورده به چالش بکشد. در این زمینه به طور کلی میتوان گفت اگر رئیس هر دولتی از هژمونی رسانهای برخوردار نباشد ولو اینکه مستظهر به آراء مردم هم باشد، با این چالش به صورتی دست به گریبان میشود.
این قاعده بازی سیاست است که رقیب هنگامی که در شرایط اپوزیسیون قرار میگیرد، برای بازگشت به قدرت از هر روش دموکراتیک، قانونی و نه لزوماً اخلاقی بهره بگیرد. یکی از این روشها نیز تلاش برای افزایش انتظارات از رقیب هنگام تکیه بر کرسی قدرت است. تلاشی که از یکسو سبب میشود اقدامات و عملکرد هر دولتمردی هر چقدر هم که بزرگ باشد، در مقابل کوه انتظارات بیمنطق افکار عمومی کوچک و کمارزش ارزیابی شود و از سوی دیگر مردم نیز پس از چندی به راحتی این پرسش را مطرح کنند که مگر دولتمردان کنونی چه کاری انجام دادهاند؟ این امر در زمانیکه حافظه بلندمدت افکار عمومی نتواند یاریدهنده باشد، میتواند موجب تحولات غیرقابل پیشبینی و چرخشهای سیاسی و اجتماعی سرنوشتسازی شود. کافی است با فشار به سلولهای خاکستری مغرمان سالهای اول دهه 80 را به یاد آوریم، سالهایی که به سبب مدیریت نسبتاً قابل قبول دولت سیدمحمد خاتمی، کشور از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به ثبات رسیده بود و آرامآرام بر بادبان کشتی توسعه ایران باد موافق در حال وزش بود، اما طبقه متوسط و قشر جوان تحت تاثیر رسانههای رادیکال و منتقد، خاتمی را به بیعملی متهم کردند
و هر اقدام او را ناچیز و غیرقابل دفاع ارزیابی کردند. در این فضا اقلیتی پنجمیلیونی منسجم حامی محمود احمدینژاد از ناامیدی و انتظارات ملت کمال بهره را برد و نگاتیو خاتمی را به پاستور فرستاد. اتفاقی که پیامدهای آن را بیش از همه طبقه متوسط و قشر جوان ایران در هشت سال پس از آن تحمل کرد و سرانجام برای نجات خود و کشور در سال 1392 با حمایت محمد خاتمی و اکبر هاشمی به چهرهای اقبال نشان دادند، که مطمئناً سقف خواستههای آنان نبود. همان روز که حسن روحانی به مدد ملت ردای ریاستجمهوری را به تن کرد، بسیاری از دلسوزان نگران از تکرار سیکل معیوب تاریخ ایران خواهان جلوگیری از دامن زدن به توقعات شهروندان شدند. با این حال و با گذشت 17 ماه از ریاستجمهوری جناب روحانی به نظر میرسد که آرامآرام و با بروز نخستین نشانههای سختی و مصائب، باز افکار عمومی و دولت در دام قدیمی و کارآمد گذشته در حال گرفتار شدن هستند. به طور نمونه این روزها برخی رسانهها که تا دیروز اصولاً سخن گفتن در باب مباحث محیط زیستی را لوکس و زائد میدانستند، به یکباره دلسوز هوای پایتخت شده و برای آن اشک میریزند. با نگاهی به آرشیو این روزنامهها میتوان دو نتیجه
کلی گرفت، یا تا قبل از سال 1392 این جراید در دامنه کوههای آلپ در سوئیس منتشر میشدند ولاجرم از آلودگی هوا نشانی ندیده بودند، یا اینکه جناب روحانی و کابینه به همراه خود کارخانههای تولید آلودگی هوا را به تهران آورده و در این دو سال سرهم کردهاند. رسانههای منتقد در این دو سال با به فراموشی سپردن عمدی گذشته چنان عمل میکنند که گویی تازه به کشف بزرگ مبنی بر آلوده بودن هوای کلانشهرهای کشور نائل آمدهاند و با بلند کردن بیرق اعتراض به این مشکل بزرگ دولت یازدهم را به کمکاری و بیعملی در این باره محکوم میکنند. دولتی که کارنامه آن دست کم در این زمینه کاملاً درخشان بوده و با حذف بنزین پتروشیمی گام بلندی در سالمسازی هوای کلانشهرها برداشته است. تازه مهمتر از آن اینکه اصولاً در این بخش بسیاری از نهادها و ارگانهای دیگر از جمله شورای شهر، شهرداری، صنایع بخش خصوصی و... نیز دخیل هستند و در بسیاری از موارد نقشی پررنگتر و موثرتر از دولت دارند.
در بخش اشتغال هم وضع به همین صورت است، در حالی که در دوره رویایی قیمت نفت در ایام زمامداری محمود احمدینژاد به صورت متوسط در هر سال کمتر از 20 هزار شغل ایجاد شده بود و اتفاقاً کک بسیاری از رسانههای دلواپس امروز نمیگزید، امروز بحث اشتغال به ترجیعبند رسانههای منتقد بدل شده است.
این فضا در سایر زمینهها از دیپلماسی گرفته تا فرهنگ، اجتماع و... به انحای مختلف در رسانههای منتقد به ویژه رسانههایی که از بیتالمال ارتزاق میکنند مشاهده میشود. همین امر هم سبب شده است که اعضای دولت به ویژه شخص رئیسجمهور نیز نسبت به این فضا حساس شود.
به طور مثال در هفته گذشته علی شمخانی، دبیر شورای عالی امینت ملی به این امر پرداخته و با اشاره به سختیهای دولت تصریح کرد: «تدابیر و تصمیمات ویژه دولت که با هدف مدیریت اقتصاد و تضعیف اثرات تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه اتخاذ میشود باید مورد حمایت ملی و پشتیبانی مجموعه قوا و نهادهای کشور قرار بگیرد. در حالی که دولت محترم با اتخاذ تمهیدات اقتصادی هوشمندانه ضمن ایجاد ثبات و آرامش در فضای کسب و کار و فراهم کردن زمینههای رونق اقتصادی، پشتوانههای محکمی را برای مقابله با تحریمهای ظالمانه به وجود آورده است نباید با طرح موضوعات کمارزش و بعضاً غیرواقعی اقتدار و ابتکار دولت تضعیف شود.» او با انتقاد از برخی برخوردهای جناحی تنگنظرانه که به بهانه نقد اقدامات اقتصادی مطرح میشود اینگونه رفتارها را بازی ناآگاهانه در زمین دشمن عنوان کرد. او از اقدامات نادرست رسانههایی که از بودجه عمومی کشور تغذیه میکنند و با شایعهپراکنی و گزیدهگویی هدفدار برای زمین زدن دولت اقدام میکنند انتقاد کرد.
حسن روحانی رئیسجمهوری کشورمان نیز در هفته گذشته به صورتی دیگر از انتقادات هدفمند به ویژه در جهت افزایش توقعات عمومی و ناچیز جلوه دادن اقدامات دولت گلایه کرد. او در بیستونهمین دوره تجلیل از تولیدکنندگان برتر بخش کشاورزی اعلام کرد: «رسانهها در زمینه انعکاس خدمات دولت به ما کمک نمیکنند و صدا و سیما در انتقاد، صد درصد از این فرصت علیه دولت استفاده میکند. البته ما انتقاد را خوب میدانیم، اما در بیان خدمات دولت گاهی مشکل پیش میآید و شاید این مشکل در دوربینها و فرستندههای صدا و سیما وجود دارد.» به گزارش ایسنا، روحانی خطاب به حاضران تصریح کرد: «اما بدانید دولت در ۱۶ماه کار خود در زمینه آب اقداماتی را انجام داده است که قطعاً در تاریخ ایران بینظیر است.» گلایه رئیسجمهوری از رویکرد صدا و سیما در قبال دولت تحتمدیریتش به اینجا ختم نمیشود. روحانی پیش از این با تاکید بر اینکه «کارهای بسیار بزرگی با وجود تحریمها در کشور انجام شده است»، گفته بود «رسانه ملی حاضر نیست خدمات دولت را برای مردم تبیین کند و دولت از لحاظ تبلیغاتی دستتنهاست.» رئیسجمهوری در جلسه شورای اداری استان اردبیل عنوان کرده بود: «متاسفانه خدمات
دولت برای مردم بیان نمیشود و این برخلاف تاکید امام راحل است. امام (ره) همواره تاکید میکردند که دولت باید خدماتش را به مردم بگوید و خدمات دولت باید در صدا و سیما بهخوبی منعکس شود و رسانهها باید خدمات دولت را برای مردم تشریح کنند.» رئیسجمهور پیش از این نیز گفته بود درباره اینکه چرا نمیگذارند همه خدمات دولت برای مردم تبیین شود، بهموقع سخن خواهد گفت.
او با اشاره به مشکلات بهجامانده از دولت گذشته هم گفته بود: «در کدام دولت بوده که در زمینه مساله اقتصادی در عرض یک سال با آن معضلاتی که دولت را تحویل گرفتیم، کارهایی به این بزرگی انجام شده باشد. اما صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و رسانههای خارجی باید بگویند که کار دولت ایران در اقتصاد در تاریخ کشورهای در حال توسعه، کمنظیر بوده، اما چرا صدا و سیما این مطلب را نمیگوید.»
در ماههای اخیر بسیاری از اعضای کابینه و حامیان دولت نیز به صور گوناگون از عدم همراهی رسانههای عمومی با رئیسجمهور ابراز نارضایتی کرده بودند. اظهاراتی که به نظر نمیرسد موجب تغییر در مسیر این رسانهها شود.
روحانی و آینده
حسن روحانی چه بخواهد و چه نخواهد باید واقعیتهای موجود را بپذیرد و بر اساس ظرفیتهای موجود به فعالیت بپردازد. با این حال به نظر میرسد که او میتواند با نگاهی به تجربیات گذشته و با اتخاذ راهکاری مناسب مانع از تکرار سیکل نامبارک افزایش انتظارات و کاهش محبوبیت خود شود. بدون شک مهمترین درسی که رئیسجمهوری میانهرو ایران میتواند از مرحوم مصدق بگیرد، اعلام بدون تعارف برنامهها و اهداف خود با افکار عمومی است. او میتواند با سنجش ظرفیتهای خود و تیمش فارغ از شعارهای پرطمطراق، جذاب و کلی چند شعار محدود، کاربردی و مورد نیاز مردم را به عنوان اهداف اصلی خود معرفی کند. اهدافی که مردم با تجربه آن بتوانند به عنوان شاهد کارآمدی دولت به ایفای نقش بپردازند. در موارد دیگر اعلام کند که با توجه به مسوولیت دولتمردان سابق، پاسخگوی آن موارد نخواهد بود. اگر در ابتدای فعالیت دولت، روحانی شعارهایی چون مهار تورم، خروج از رکود، حل مشکلات پرونده هستهای و دهها عنوان دیگر را در فهرست اهداف خود اعلام کرده بود، امروز وقت آن رسیده است که به صورتی معقول این اهداف را در چند عنوان محدود خلاصه و گزارش ماهانه درباره پیشرفتها و مشکلات به
مردم ارائه شود. از سوی دیگر وقت آن رسیده است روحانی برای انتقال دیدگاهها و برنامههای خود رسانهای فراگیر، سهلالوصول و قابل اعتماد بیابد. بعید به نظر میرسد که با گلایه و انتقاد بتوان رسانههای قدرتمند منتقد را که اتفاقاً از بودجه عمومی بهره میبرند، وادار به تغییر رویه کرد. هنگامی که شهرداری تهران امکان بهرهگیری از رادیوی تا حدود زیادی اختصاصی را دارد، وقت آن رسیده است که دولت به صورت جدی مذاکراتی را برای در اختیار گرفتن یک شبکه تلویزیونی آغاز کند. مطمئن باشید که افکار عمومی دیگر عذر نداشتن رسانه فراگیر را از رئیسجمهور نمیپذیرند. اگر امروز در این زمینه چارهای اندیشیده نشود، بعید است که تدبیر روحانی بدون رسانه موجب شکستن سیکل نامبارک مدیریت در ایران شود.
دیدگاه تان را بنویسید