تاریخ انتشار:
حمیدرضا ترقی درباره پاسخگویی دولت سخن میگوید
دولت فرصتسوزی میکند
۸۶ درصد مردم به صدا و سیما درگرفتن اخبار اعتماد دارند. اگر افرادی از ماهواره استفاده میکنند دلیل موجهی نیست که به صدا و سیما اعتماد ندارند. مرجع مردم در اطلاعرسانی صدا و سیما بوده و برد آن بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد است.
برخی از منتقدان، مرتب دولت را در عرصه اقتصادی به کمکاری متهم میکنند در حالی که بسیاری از مولفههای پیشبینینشده در ایجاد وضعیت اخیر نقش دارند که تحت کنترل دولت نیست. شما این انتقادات را واقعبینانه میدانید؟
از عمر دولت بیش از ۱۶ ماه میگذرد و مسوولیتهای دولت قبلی به طور طبیعی به دولت جدید منتقل میشود. اختیارات دولت در رابطه با حل مشکلات اقتصادی، اختیارات بالایی است. دولت در ابتدای شروع به کار میتوانست از این اختیارات بهره گیرد و برای حل مشکل لایحه بدهد. جالب است بدانید در طول این مدت، دولت دو تا لایحه بیشتر در حوزه اقتصادی ارائه نکرده است. اول لایحه بودجه است و دیگری لایحه مربوط به وضعیت کسب و کار. این اقدام در حالی صورت گرفت که مقام معظم رهبری ضمن تاکید بر اقتصاد مقاومتی خواستار توجه به ظرفیتهای داخل برای حل مشکلات اقتصادی شدند. مقام رهبری امید بستن به توافق هستهای برای حل مشکل اقتصادی را امیدی واهی دانسته و از دولت خواستند برای برونرفت از وضعیت موجود، راهکار دیگری تدوین کند. متاسفانه دولت از یکسوم عمر خود نتوانسته به خوبی استفاده کند. برخی از طرفداران دولت میگویند برخی از مشکلات مربوط به گذشته بوده و مربوط به این دولت نیست؛ این نکته امری بدیهی است اما دولتی که مسوولیت قبول کرده واقعیتهای موجود را در نظر گرفته است. احمدینژاد دولت را با ۱۹ هزار میلیارد بدهی به فرهنگیان از آقای خاتمی تحویل گرفت.
همچنین دولت خاتمی مجبور شد ۴۰ میلیارد دلار بدهی دولت هاشمی به خارج از کشور را بپردازد. دولت هاشمی ۵۶ هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهی داشت که به دولت بعد موکول شد. دولت خاتمی مجبور شد این بدهی را بپردازد. نمیتوان این سخن را مطرح کرد که چون این بدهی مربوط به دولت قبل است، دولت تعهدی برای پرداخت ندارد. وقتی مردم بار مسوولیت کشور را بر عهده دولتی قرار میدهند انتظار دارند با همان شرایطی که مسوولیت را پذیرفته مشکلات را حل کند. دولت اعلام کرده که من میتوانم مشکل را حل کنم و به همین دلیل مردم به او رای دادهاند.
اما دولت خاتمی که حساب ذخیره ارزی را با موجودی قابل توجهی در اختیار دولت احمدینژاد قرار داد.
این اطلاعات درست نیست. بدهی دولت به فرهنگیان مبلغ بالایی بوده که هنوز دولت نتوانسته است آن را بپردازد. احمدینژاد بخشی را از طریق سهام عدالت پرداخت کرد. دولت خاتمی به تامین اجتماعی و سیستم بانکی بدهی داشت که اسناد و مدارک دیوان محاسبات کشور آن را تایید میکند. این عیب محسوب نشده و نمیتوان اشکالی به دولت وارد کرد. هر دولتی تعهداتی را قبول میکند که بازپرداخت آن در طول چهار سال و هشت سال امکانپذیر نیست. دولت هاشمی ۵۶ هزار میلیارد تومان از سیستم بانکی قرض و پروژههایی راهاندازی کرده بود که دولتهای بعد آن را پرداخت کردند. اگر میزان وام بانکی پرداخت شده در دولت روحانی را که برای اجرای پروژههای مختلف هزینه کرده است محاسبه کنید متوجه میشوید دو درصد از رشد اقتصادی فعلی کشور قرض از سیستم بانکی است. رشدی که دولت ادعا میکند چهار درصد است اما بانک جهانی اعلام میکند دو درصد است. بازپرداخت این وامها در طول یک سال یا دو سال امکانپذیر نیست و مدتزمان طولانی را میطلبد که به دولت بعد محول میشود. بازپرداخت این وامها برعهده دولت بعدی هم میافتد. البته دولت چارهای جز پرداخت ندارد.
در طول چند ماه گذشته ما شاهد کاهش قیمت نفت بودیم. این مساله قابل پیشبینی نبود. دولت با وجود آنکه نقشی در کاهش قیمت نفت و درآمد کشور ندارد اما باید پاسخگوی وضعیت موجود باشد.
اول اینکه مساله پول نفت یا فروش آن یک بحث و ورود آن به ایران موضوع دیگری است. در دولت قبل، اگر نفت با قیمت بالا فروخته میشد امکان ورود آن به داخل کشور نبود. در حال حاضر حجم زیادی پول در بانکهای خارجی ذخیره شده است که نه دولت احمدینژاد و نه دولت روحانی نتوانستهاند از این پول استفاده کنند. دولت روحانی تلاش زیادی کرد تا توانست هفت میلیارد دلار را پس بگیرد. اگر دولت قبل هم درآمدی داشته است، به دنبال تحریمهای بعد از سال 13۸۸ نتوانسته به درآمد کشور اضافه و مشکلات خود را حل کند. دولت قبل با تشکیل ستاد مقابله ویژه با بحران تحریم هر روز تلاش میکرد تا با ایجاد روزنههایی بخش قابل توجهی از این دلارها را وارد کشور کند اما دولت روحانی که بیش از یک سال نفت 90 دلار و 100 دلار را تجربه کرده است این ستاد را تعطیل کرد و هیچ راهکار دیگری برای وارد کردن دلارهای نفتی به کشور ارائه نکرد. به نظرم دولت از فرصتها نهایت بهره را نبرد و به قولی فرصتسوزی کرد.
توافق هستهای راهکاری است که دولت به جای دور زدن تحریم و... دنبال کرده است.
توافق هستهای مگر چقدر توانسته دلار وارد کشور کند. توافق هستهای توانسته است چهار درصد این پول را وارد کشور کند. با این مقدار که مشکلی حل نمیشود. مهم این است که از این دلارهای نفتی چقدر امکان ورود به کشور را دارد؟ دولت احمدینژاد از راهکارهای غیرتوافقی این کار را انجام داده است و توانست دلارهای نفتی را وارد کشور کند.
بر همین اساس درآمد افسانهای پیدا کرد.
درآمد افسانهای وقتی درست است که این درآمد در اختیار شما باشد. زمانی که این درآمد در بانکهای خارجی بوده و اجازه ورود به ایران نداشته باشد مانند این است که شما خانهای 10میلیاردی در تهران داشته باشید که نه فردی آن را میخرد و نه میتوانید بفروشید. در شرایط گرسنگی، داشتن چنین خانهای برای انسان نان و آب نمیشود. در حال حاضر هم این درآمد؛ پولی است که در اختیار بانکهای خارجی است و اجازه ورود به کشور را ندارد. هر چقدر که شما سرمایهدار باشید نمیتوانید به این وسیله نیازتان را برطرف کنید.
شما اشاره کردید دولت تنها دو لایحه اقتصادی داده است اما ما شاهد هستیم بعد از تقدیم لایحه خروج از رکود در مردادماه این لایحه تا آخر آبانماه مورد بررسی قرار نگرفت. با وجود اینکه این لایحه تقدیم شد اما برخورد مجلسیان موجب شد تا در دستور کار قرار نگیرد با این حال شما باز دولت را متهم میکنید.
من دولت را متهم نمیکنم بلکه اعتقادم این است که دولت راههای متعددی برای حل مشکلات اقتصادی دارد که تنها روی یک راه سرمایهگذاری کرده است که آن حل مشکلات اقتصادی از طریق سیاست خارجی است. وقتی مقام معظم رهبری تاکید کردهاند که راهحل را منحصر به مذاکرات نکنید به این معناست که میتوان راههای دیگری را جستوجو کرد. میتوان توافقمان با روسیه را سرعت بخشید. نمیتوان با این تامل و مذاکرات را از این ماهبهماه دیگر منتقل کردن، به نتیجهای رسید. لایحهای به مجلس داده شده و مجلس بر این باور است که با سیاستهای اقتصاد مقاومتی مغایرت دارد. دولت باید لایحهای بدهد تا مشکل را حل کند. معطل کردن و صرف وقت روی مسائل حاشیهای نمیتواند مشکلات را حل کند.
یعنی بر این باورید که این لایحه خروج از رکود نمیبایست در اولویت کاری قرار میگرفت.
امکان دارد در اولویت کاری قرار بگیرد اما مغایر سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. در بسیاری از موارد اقدامات دولت بهگونهای تکرار اشتباهات دولت قبل است. لایحه تثبیت نرخ ارز از لوایحی بود که دولت قبل هم آن را تقدیم مجلس کرد. شما شاهدید همه کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری به این اقدام دولت احمدینژاد انتقاد وارد کردند که چرا بدهی خود را از طریق اختلاف قیمت ارز پرداخت میکند؟ چرا این کار برای دولت احمدینژاد خلاف است اما برای دولت روحانی خلاف نیست؟ اگر این کار اشتباه نبود چرا شما به دولت قبل انتقاد میکردید؟ اگر کار درست است بگویید که احمدینژاد درست عمل کرده و ما هم همان کار را انجام میدهیم. برخوردها نباید به گونهای باشد که تناقضها آشکار شود و این برداشت صورت بگیرد که برخوردها سیاسی است.
در وضعیت فرهنگی خیلی از نهادهای دیگر به جز دولت نقش دارند و بخش زیادی از بودجه فرهنگی توسط این سازمانها هزینه میشود. اما در نهایت مجلسیان وزیر کشور را متهم معرفی میکنند که مروج بیحجابی است، در این مورد چه ارزیابیای دارید؟ آیا دولت را واقعاً مقصر میدانید یا اینکه متهم کردن دولت را نوعی فرار به جلو میدانید؟
آن چیزی که مورد توجه مجلس است اجرای قانون عفاف و حجاب است. اجرای قانون را در حوزه اختیارات سازمان تبلیغات اسلامی و... ندانستهاند. هر سازمانی وظایف مشخص دارد اما مجری قانون؛ دولت است. اجرای اصل قانون بر عهده دولت گذاشته شده است. دولت هیچگاه این مساله را مطرح نکرده که من این بودجه را در اختیار این سازمان قرار دادهام اما این کار را نکرده است؟ دولت حتی قانون عفاف و حجاب را در بین کارمندانش هم اجرا نکرده است. تا زمانی که دستگاههای دولتی این کار را انجام ندادهاند شما چه انتظاری از جامعه دارید؟
قبول دارید که هیچ مقامی از این سازمانها پاسخگویی نمیخواهد اما در نهایت مجلس به وزیر کشور کارت زرد میدهد.
همه دستگاههایی که از دولت پول میگیرند به دولت پاسخگو هستند. دیوان محاسبات یقه همه این سازمانها را میگیرد. تا قران آخر از آنها حساب و کتاب میخواهد. امکان ندارد وظیفه پاسخگویی نداشته باشند. وقتی دولت مامور میشود تا بودجهای را در اختیار سازمانی قرار بدهد خود دولت موظف است تا سازمان را بازخواست کند.
۸۶ درصد مردم به صدا و سیما درگرفتن اخبار اعتماد دارند. اگر افرادی از ماهواره استفاده میکنند دلیل موجهی نیست که به صدا و سیما اعتماد ندارند. مرجع مردم در اطلاعرسانی صدا و سیما بوده و برد آن بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد است.
اما این ابزار چندان قابلیت اجرایی ندارد.
وزارت ارشاد تسهیلاتی در اختیار مساجد قرار میدهد تا کانونهای فرهنگی مساجد را راهاندازی کند. وزارت ارشاد حق دارد این مساله را دنبال کند که این بودجه در کجا صرف شده است؟ وظیفه دولت نظارت بر این موارد است و باید نظارت خود را قویتر کند. ابزار نظارتی در این میان پول است. روال تخصیص بودجه این است که پیشرفت فیزیکی را لحاظ میکند و برنامه کاری را مورد توجه قرار میدهد و بر آن اساس پول پرداخت میکند. اگر این کار را انجام ندهد نمیتواند سال آینده پولی دریافت کند. متاسفانه دولت نظارت نمیکند و به قولی در کشور ما همه چیز ول است. اینگونه نیست که سیستم بانکی این مساله را پیگیری کند. همین موجب میشود که وام خرید خودرو صرف خرید خانه شود.
اما این کار در مورد صدا و سیما امکانپذیر نیست. بخش زیادی از بودجه فرهنگی به صدا و سیما اختصاص پیدا میکند. واقعاً دولت چه کار میتواند بکند، مگر میشود بودجهای به صدا و سیما اختصاص نداد؟
من این موضوع را قبول ندارم. بودجه فرهنگی در کشور پنج درصد کل بودجه است. همه پولهایی که به بخشهای مختلف اختصاص پیدا میکند درصد ناچیزی است. این درصد نشان میداد که بخش فرهنگ بسیار مظلوم است همچنان که مقام معظم رهبری هم به این مساله اشاره کردند. این درصد نقطه مقابل آرمانهای انقلاب است. وقتی شما به صدا و سیما پول ندهید، چطور انتظار دارید در برابر ۱۶۰ شبکه ماهوارهای که علیه انقلاب فعالیت میکنند از کشور دفاع کنند؟ شما این نکته را مد نظر قرار بدهید که هزینه برنامهسازی چقدر است. اگر این هزینه تامین نشود صدا و سیما ناچار میشود مرتب آگهی پخش کند. گاهی آنقدر حجم آگهی بالا میرود که مردم نمیفهمند چه دیدهاند.
اما بودجه صدا و سیما کم نیست که بهانهای برای برنامه نساختن و آگهی پخش کردن داشته باشد.
این بودجه چیزی نیست. شما میتوانید این بودجه را با بودجه معاونت فرهنگی شهرداری مقایسه کنید، متوجه میشوید که چقدر پایین است.
با وجود صرف چنین بودجهای، صدا و سیما در تولید برنامه جذاب ناکام بوده و آمار 70درصدی بینندگان ماهواره نشان میدهد صدا و سیما جذابیتی نداشته است.
نه، من قبول ندارم. ۸۶ درصد مردم به صدا و سیما درگرفتن اخبار اعتماد دارند. اگر افرادی از ماهواره استفاده میکنند دلیل موجهی نیست که به صدا و سیما اعتماد ندارند. مرجع مردم در اطلاعرسانی صدا و سیما بوده و برد آن بیش از 80 تا 90 درصد است. دلیل استفاده مردم از ماهواره استفاده از برنامههای سرگرمی و فیلم است نه کسب خبر.
اما مدیرکل صدا و سیمای استان اصفهان در مصاحبهای گفته مردم به اخبار بیبیسی بیشتر از اخبار صدا و سیما اعتماد دارند.
ایشان باید مستندات را ارائه کند. نظرسنجی رسمی نشان میدهد اعتماد مردم به صدا و سیما از همه رسانهها بیشتر است. عدهای امکان دارد که متاثر از بیبیسی باشند و به دنبال اسیدپاشی شعار سر بدهند که حجاب نمیخواهند. به همین دلیل من تاکید میکنم که صدا و سیما برای مقابله با تهاجم فرهنگی بودجه بیشتری میخواهد. با این بودجه نمیتوان مطالبات موجود را محقق کرد. صدا و سیما برای تبلیغ پدیده شاندیز پول کلانی دریافت میکند اما در برابر گزارشهایی که از سخنرانی رئیسجمهور پخش میکند و افتتاح پروژههای دولتی هزینهای دریافت نمیکند. اگر صدا و سیما بخواهد بابت پخش این برنامههای تبلیغاتی دولتی، از قوه مجریه هزینهای همچون بخش خصوصی دریافت کند، هزینه بسیار بالایی را باید پرداخت کند.
به نظر شما صدا و سیما به عنوان یک نهاد دولتی با بودجه دولتی باید بابت پخش برنامهها از دولت پول بگیرد؟
من نمیگویم که پول بگیرند اما بهتر است محاسبه کنید تا متوجه شوید که چه پولی را صدا و سیما صرف پخش این برنامه میکند. این هزینه را از پدیده شاندیز میگیرد اما از دولت نمیگیرد. دولت در برابر پخش این همه گزارش یکدهم پدیده هم به صدا و سیما بودجه نمیدهد. اگر قرار است هزینه تامین شود باید به آن بودجهای اختصاص داده شود. دولت هزینه زیادی را به تبلیغات خود اختصاص میداد باید حداقل به اندازه یکچهارم بخش خصوصی به صدا و سیما پول بدهد.
هدفمندی یارانهها مصوبه مجلس است اما وقتی قرار است حاملهای انرژی گران شود این موضوع پای دولت نوشته میشود و دولت مورد انتقاد قرار میگیرد در حالی که دولت نقشی در گرانی ندارد اما مرتب از سوی اصولگرایان به نادیده گرفتن وضعیت اقشار محروم متهم میشود.
انتقاد ما به هدفمندی یارانهها این است که دولت باید یارانهها را هدفمند میکرد در حالی که هدفمندی یارانه عمومی شد و اصلاً هدفمند نشد. متاسفانه دولت روحانی به دلایل مختلف سیاسی مرفهان را حذف نکرد. اشکال دولت این است که با افزایش حاملهای انرژی راهکاری را برای بهبود وضعیت قشر محروم دنبال نکرد. کل افزایش برای بودجه سازمانهای حمایتی هشت درصد است. به نظر شما این افزایش بودجه در برابر افزایش تورم به جایی میرسد.
هر وقت انتقادی از دولت احمدینژاد صورت میگرفت اصولگرایان میگفتند دولت جوان است اما در برابر انتقادات تندی به دولت روحانی میکنند. این رفتار را سیاسی نمیدانید.
من نمیتوانم انکار کنم که برخورد سیاسی صورت نمیگیرد. اما در این مجموعه دکتر توکلی که حزبی نیست به صورت کارشناسی سخنان خود را مطرح میکند. متاسفانه افرادی به دنبال سیاهنمایی و تضعیف دولت هستند که ما سخنان آنها را قبول نداریم اما انتظار داریم که دولت به نظرات کارشناسی توجه کند.
دیدگاه تان را بنویسید