تاریخ انتشار:
اعمال سلیقه حذف یک جریان سیاسی از انتخابات را رقم میزند
آیا مصباح میتواند محور وحدت باشد؟
هفته گذشته و به دنبال اظهارات سخنگوی شورای نگهبان درباره ملاک بودن «سلوک سیاسی» داوطلبان شرکت در انتخابات در احراز صلاحیت آنها تنی چند از فعالان سیاسی در این خصوص به اظهار نظر پرداختند.
هفته گذشته و به دنبال اظهارات سخنگوی شورای نگهبان درباره ملاک بودن «سلوک سیاسی» داوطلبان شرکت در انتخابات در احراز صلاحیت آنها تنی چند از فعالان سیاسی در این خصوص به اظهار نظر پرداختند. نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی به شورای نگهبان محول شده و اعضای این شورا که عهدهدار تفسیر قانون اساسی هستند این نظارت را از نوع «استصوابی» تعریف کردهاند که به آنها اجازه میدهد در مراحل مختلف انتخابات اعمال نظر کنند. با این حال طبق قانون از جمله مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام، ضوابطی برای تعیین صلاحیت کاندیداها ارائه شده که استعلام از مراجع چهارگانه شامل ثبت احوال، وزارت اطلاعات، مرجع قضایی و نیروی انتظامی از جمله آنهاست. بدین ترتیب شورای نگهبان موظف است در بررسی صلاحیتها ضوابطی را لحاظ کند حال آنکه نجاتالله ابراهیمیان سخنگوی شورای نگهبان از «سلوک سیاسی» به عنوان معیاری برای اظهار نظر این شورا نام برده که نشانی از آن در قوانین و ضوابط نیست. در واکنش به این سخنان، حسن رسولی فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه رفتار شورای نگهبان و سایر زیرمجموعههایش میتواند بیطرفی این شورا را در انتخابات تایید یا مورد تردید قرار
دهد، به ایسنا گفت: «اگر شورای نگهبان دقت نظر کافی را در بررسی صلاحیت نامزدها نداشته باشد، انگیزه انتخابشوندگان و انتخابکنندگان برای حضور در انتخابات کاهش پیدا خواهد کرد.» عضو بنیاد باران در عین حال «اعمال سلیقه فردی در تایید یا رد صلاحیت نامزدها را بسیار تاثیرگذار [دانسته زیرا] مواردی همچون تایید التزام عملی افراد به اسلام و نظام یا وفاداری به قانون اساسی و ولایتفقیه، راه را برای اعمال سلیقه» باز میکند. آقای رسولی امیدوار است که ترکیب هیاتهای نظارت ترکیبی متعادل متشکل از جریانهای مختلف سیاسی کشور و مرکب از انسانهایی خداترس و منصف باشد و شورای نگهبان نیز نسبت به گذشته دقیقتر عمل کند و به نفع یک کاندیدا یا جناح سیاسی موضع نگیرد. همچنین توران ولیمراد دبیر ائتلاف اسلامی زنان نیز گفته است «زمانی که میگویند در کنار قانون، سلوک سیاسی و منش اجتماعی از ملاکهای احراز صلاحیت نمایندگان است، باید مشخص کنند که معیار سنجش این مفاهیم کلی چیست؟» به گفته این فعال سیاسی تاکنون کسی پاسخگوی علل رد صلاحیتها نبوده و در حال حاضر نیز به نظر میرسد منظور از این سخنان نوعی خطکشی میان سلایق مختلف و تاکید ضمنی بر پیروی از
خطمشی گذشته است. ناصر قوامی رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در دوره ششم قانونگذاری نیز معتقد است «این رویکرد به اعمال سلیقه در بررسی صلاحیتها منجر میشود و درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی منجر به حذف یک جریان سیاسی خواهد شد.» این روحانی اصلاحطلب همچنین با بیان اینکه عناوین مبهم باعث اعمال سلیقه در بررسیها میشود به ایسنا گفته «در قانون انتخابات آمده است که ابراز وفاداری به قانون اساسی و ولایتفقیه برای نامزدهای انتخابات لازم است اما شورای نگهبان به این ابراز وفاداری بسنده نکرده و به سمت نیتخوانی رفته است.»
به خیر تو امید نیست
پس از انتشار خبر محکومیت معاون اول احمدینژاد در دادگاه بدوی به اتهامات اقتصادی، برخی از اطرافیان رئیس دولت سابق فعالیت رسانهای خود را به منظور تسهیل بازگشت احمدینژاد به قدرت شدت بخشیدهاند. چند روز پیش عبدالرضا داوری به اصولگرایان توصیه کرده بود برای کاندیداتوری احمدینژاد دست به دعا بردارند تا راه قدرتگیری آنها نیز هموار شود. به گمان برخی صاحبنظران این سخنان به منظور فرار به جلو و مانعتراشی برای رسیدگی به پروندههای فساد مالی دولت قبل صورت میپذیرد هرچند برخی دیگر بر این نظرند که احمدینژاد هنوز امید به بازگشت دارد و این اظهارات واگویهای جز دلتنگی او برای میز ریاست نیست. اما هرچه باشد ظاهراً اصولگرایان دیگر میل و رغبتی به شخصیتی از جنس احمدینژاد ندارند. این را از برآیند اظهارات فعالان اصولگرا در این خصوص میتوان برداشت کرد. محمدرضا باهنر نایبرئیس مجلس که در مصاحبه با اعتماد صراحتاً اظهار داشته میان اصلاحطلبان معتدل و اصولگرایان تندرو، او دومی را برای ائتلاف برمیگزیند، معتقد است «دوران شخص احمدینژاد گذشته» و او دیگر به قدرت بازنمیگردد. احمد کریمیاصفهانی دبیرکل جامعه اسلامی اصناف و بازار نیز
با اشاره به اینکه دوران مدیریت احمدینژاد مصیبتی بر نظام و مردم بود میگوید شبانهروز دعا میکند تا او دیگر به قدرت بازنگردد. حسین کنعانیمقدم دبیرکل حزب سبز و دیگر فعال اصولگرا نیز معتقد است که اداره مملکت جای آزمون و خطا نیست فلذا «آزمودن دوباره آزمودهشده» خطاست فلذا احمدینژاد را به عدم کاندیداتوری فرامیخواند. ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب
ایرانزمین و از فعالان سیاسی اصولگرا نیز در ادامه اظهارنظرات پیشین به فرارو میگوید «من دعا میکنم که ایشان اصلاً به فکر کاندیدا شدن هم نیفتد چه برسد به اینکه بخواهد بار دیگر به عرصه سیاست بازگردد و نامزد انتخابات ریاستجمهوری شود.» با این حال برخی دیگر از اصولگرایان نظیر حمیدرضا ترقی و جعفر شجونی معتقدند او میتواند یکی از کاندیداهای بالقوه باشد هر چند صراحتاً موفقیت او را آرزو نمیکنند. این در حالی است که با توجه به مطالبه فراگیر مردم برای رسیدگی به فسادهای مالی دولت قبل بسیار بعید به نظر میرسد که احیای سیاسی احمدینژاد و اطرافیانش از آرزو به عمل مبدل شود.
همایش وحدت؛ گرهی گشوده میشود؟
سرانجام بعد از ماهها رایزنی و تلاش برای برگزاری همایش سراسری اصولگرایان با موضوع وحدت، اعلام شد که این نشست امروز شنبه با سخنرانی محمدتقی مصباحیزدی آغاز به کار خواهد کرد تا مقدمات تقریب و تحبیب اصولگرایان را فراهم آورد. سیدرضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و عضو جامعه روحانیت مبارز به عنوان نماینده بزرگان اصولگرا مساعی زیادی در این راه مبذول داشته تا بلکه بتواند وحدت مورد نظر جامعتین را محقق کند. سخنرانی مصباحیزدی در این اجلاس به معنی پذیرش دوفاکتوی ضلع سومی در کنار جامعتین برای ایجاد همگرایی است هرچند به اعتقاد رضا تقوی جامعتین بر فراز تشکلهای اصولگرا قرار دارند و نهتنها رقیب آنها نیستند بلکه «همیشه اصولگرایان را از نگاه وسیعتر و جامعتری میبیند و برای همگرایی و تفاهم عمومی تلاش میکند». این سخنان شاید بدان معناست که از نظر جامعتین مصباحیزدی و هوادارانش نه جزیی از راهحل بلکه بخشی از مساله هستند که باید زیر بال و پر جامعتین قرار بگیرند حال آنکه بعید است رئیس موسسه پژوهشی امام خمینی و شاگردان و پیروانش چنین نظری داشته باشند چرا که خود را اگر نگوییم مدعی اصولگرایی لااقل با کمی تواضع یکی از
ارکان آن میدانند تا جایی که روحالله حسینیان نماینده اصولگرای نزدیک به مصباحیزدی و احمدینژاد به خبرگزاری مهر میگوید: «جبهه پایداری حق دارد نسبت به اصولگرا بودن یا نبودن برخی افراد شبهه وارد کند.» این عضو جبهه پایداری گرچه وحدت را ضرورت اصولگرایان خوانده اما میتوان حدس زد که منظور او از وحدت چیست. با این حال دیگر فعالان اصولگرا روی خوشی به برآمدن و قدرتگیری ضلع سوم نشان ندادهاند. حتی محمدرضا باهنر که میکوشد خود را حد وسط اصولگرایان باسابقه و اصولگرایان نوظهور تعریف کند نیز از وحدت حداکثری ناامید است. ابوالقاسم رئوفیان هم معتقد است: «تنها در صورتی بحث محوریت آیتالله مصباحیزدی به نتیجه خواهد رسید که معجزهای اتفاق افتاده باشد. به نظر من تنها اگر این اعجاز رخ بدهد وحدت اصولگرایان پیرامون آیتالله مصباحیزدی شکل میگیرد. در غیر این صورت محصول روش زاویهدار جریان تندرو، نمیتواند وحدت اصولگرایان باشد.» همچنین محسن غرویان از شاگردان و همکاران سابق مصباحیزدی نیز به ایلنا گفته است: «من با شناختی که از آیتالله مصباحیزدی دارم، معتقدم که هر کسی از اصولگرایان باید راه خود را برود و تلاش در رابطه با وحدت
پیرامون مصباحیزدی کاری بیهوده است، چرا که او اعتقادی به وحدت ندارد.» در این میان روحالله بیگی نماینده اصولگرای مجلس نیز گفته دعوت از شخصیتها نباید به مصباحیزدی منحصر میشد بلکه بهتر آن بود که شخصیتهای دیگری از هر دو جناح در این همایش حضور پیدا میکردند و اظهار امیدواری کرده که «همایش اصولگرایان در جهت دستگیری از دولت تدبیر و امید و برای خدمترسانی به نظام جمهوری اسلامی باشد نه در راستای خودنمایی، خودبرتربینی و تکبر.» حال باید دید آیا مصباحیزدی که ظاهراً در ایجاد وحدت میان هواداران خود در جبهه پایداری هم چندان موفق نبوده میتواند گره فروبسته همگرایی اصولگرایان را باز کند آن هم در شرایطی که به گفته غلامرضا مصباحیمقدم عضو جامعه روحانیت مبارز قرار بر این شده که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خود را از روند تعیین کاندیداهای اصولگرا برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی کنار بکشد.
اصلاحطلبی با طبیعت ایرانیان عجین است
ابراهیم اصغرزاده در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفته اصلاحطلبی به لحاظ فرم و شکل و محتوا با طبیعت ایرانیان عجین است و همیشه خود را در تحرکات و تحولات به ظاهر انقلابی تاریخ معاصر نیز نشان داده است. او با بیان اینکه اصلاحطلبی حرکت بر مدار قانون است ولو آنکه قانون ناعادلانه باشد، میافزاید اصلاحات مطالبهمحور نقطه تلاقی میان آرمانخواهی تخیلی و واقعگرایی منفعلانه است که خصلتی دوگانه به اصلاحات میبخشد؛ ارتباط منسجم با حوزه عمومی و مشارکت در قدرت سیاسی اما «بندناف اصلاحطلبان را با حوزه عمومی بریدهاند» یعنی اصلاحطلبی میتواند در قدرت نباشد ولی با مردم باشد اما عکس آن ممکن نیست. به همین دلیل پیشنهاد میکند تا گفتمان اصلاحطلبی به صورتی گسترده و ملموس برای همه افراد و طبقات تعبیر و تفسیر شود تا هزینه کار سیاسی نیز کاهش پیدا کند حال آنکه به گفته این فعال سیاسی «در جبهه اصلاحات در بر همان پاشنه سابق میچرخد.»
دیدگاه تان را بنویسید