تاریخ انتشار:
اختلاف سیاهپوستان و سفیدپوستان ایالات متحده
عدالت آمریکایی
با تبرئه جرج زیمرمن از اتهام قتل درجه دومی که به دلیل شلیک به پسربچه ۱۷ساله سیاهپوست به آن متهم شده بود، بحثها درباره تبعیض نژادی در ایالات متحده، خصوصاً در سیستم قضایی این کشور، بالا گرفت.
با تبرئه جرج زیمرمن از اتهام قتل درجه دومی که به دلیل شلیک به پسربچه 17ساله سیاهپوست به آن متهم شده بود، بحثها درباره تبعیض نژادی در ایالات متحده، خصوصاً در سیستم قضایی این کشور، بالا گرفت. تریون مارتین دانشآموز دبیرستانی 17ساله آفریقایی آمریکایی بود که شب 26 فوریه 2012 در استنفورد کالیفرنیا به ضرب گلوله زیمرمن به قتل رسید. اگرچه پلیس بیشتر تحت فشار افکار عمومی و به دلیل پوشش گسترده خبر توسط رسانهها، اتهام زیمرمن را از «دفاع از خود، بدون ادله کافی» به قتل درجه دوم تغییر داد، اما هیات منصفه دادگاهی که 10 ژوئن تا 13 جولای 2013 به طول انجامید، زیمرمن 28ساله را از این اتهام تبرئه کرد. این حکم مناقشات فراوانی را چه در ایالات متحده و چه در سطح جهان درباره تبعیض نژادی آغاز کرد؛ بحثهایی که هنوز هم ادامه دارد. کتاب دو استاد دانشگاه پیتزبورگ و دانشگاه کنتاکی، هورویتز و پفلی، در سال 2010 با عنوان «عدالت در آمریکا: حقایقی متفاوت درباره سیاهان و سفیدها» یکی از محورهای بحث در این روزهاست. آنها طی مصاحبههایی که به طور مجزا بین سیاهپوستان و سفیدپوستان ایالات متحده انجام دادهاند، به نتایج جالبی دست پیدا کردهاند. در
حالی که قابل انکار نیست ایالات متحده به پیشرفتهای مهمی در مورد رفع تبعیض نژادی دست یافته است، اما همچنان بخش عمدهای از سیاهپوستان این کشور عقیده دارند نظام قضایی این کشور نسبت به سیاهان ناعادلانه است. در حالی که سفیدپوستان اعتقاد دارند نظام قضایی، هیچ تاثیری از رنگ پوست افراد نمیپذیرد. در مقابل این سوال که آیا شما قبول دارید که «پلیس به طور متوسط سیاهپوستان را بیشتر از سفیدپوستان در اماکن عمومی متوقف و هویت آنها را بررسی میکند؟» یا «عملکرد پلیس وقتی قربانی جنایت سفیدپوست باشد، جدیتر از وقتی است که سیاهپوستی قربانی جنایت شود» تنها 17 درصد سفیدپوستان پاسخ مثبت دادهاند در حالی که بیش از 70 درصد سیاهپوستان نهتنها به این سوال پاسخ مثبت دادهاند، بلکه ادعا کردهاند در موقعیتهای مشابهی قرار گرفتهاند.
همچنین 25 درصد سفیدپوستان و 60 درصد سیاهپوستان با این عبارت که «نظام قضایی ایالات متحده عادلانه است»، مخالفند. در واقع، گویا سیاهپوستان و سفیدپوستان، در دو کشور با دو نظام قضایی متفاوت زندگی میکنند. مشکل اما به همین جا ختم نمیشود، حدود 60 درصد سفیدپوستان ایالات متحده، اعتقاد دارند سیاهان مستحق زندانی شدن هستند چون جرم و جنایت بیشتری مرتکب میشوند (و دقت کنید، این افراد بدون هیچ آمار مستدلی، در حال صحبت درباره احساس خود هستند). این مشکل زمینهساز بسیاری از مسائل دیگر شده است، مثلاً سفیدپوستان خوشبین به دولت و نظام قضایی، از مجازاتها حمایت میکنند و حاضرند از هزینههای عمومی بیشتر برای اجرای قانون و حتی ساخت زندان حمایت کنند. در حالی که همسایگان سیاهپوست آنها موضعگیریهای کاملاً متفاوتی دارند. یا وقتی که پلیس (به صورت نمایشی) دو سفیدپوست را به اتهام خرید و فروش مواد دستگیر کرد، سفیدپوستان به راحتی قبول کردند که حتماً این متهمان خرید مواد را انجام دادهاند، اما وقتی دو سیاهپوست به همین اتهام دستگیر شدند، اکثریت سیاهان مورد پرسش قرارگرفته، عقیده داشتند اتهام واهی است. پرواضح است که اداره کشوری که بخش عمدهای از جمعیت آن خود را در وضعیت نابرابر تلقی میکند و احتمالاً عدهای از آنها سعی میکنند عدالت را به شیوه خود اجرا کنند، تا چه اندازه میتواند سخت باشد. تنها راه ممکن، نزدیک کردن نگاهها به یکدیگر است. تا زمانی که سیاهپوستان و سفیدپوستان، به طور میانگین، عقیده مشابهی در مورد نظام قضایی و عدالت نژادی در این کشور نداشته باشند، بروز مشکلاتی نظیر زیمرمن و مارتین، غیرقابل اجتناب خواهد بود.
همچنین 25 درصد سفیدپوستان و 60 درصد سیاهپوستان با این عبارت که «نظام قضایی ایالات متحده عادلانه است»، مخالفند. در واقع، گویا سیاهپوستان و سفیدپوستان، در دو کشور با دو نظام قضایی متفاوت زندگی میکنند. مشکل اما به همین جا ختم نمیشود، حدود 60 درصد سفیدپوستان ایالات متحده، اعتقاد دارند سیاهان مستحق زندانی شدن هستند چون جرم و جنایت بیشتری مرتکب میشوند (و دقت کنید، این افراد بدون هیچ آمار مستدلی، در حال صحبت درباره احساس خود هستند). این مشکل زمینهساز بسیاری از مسائل دیگر شده است، مثلاً سفیدپوستان خوشبین به دولت و نظام قضایی، از مجازاتها حمایت میکنند و حاضرند از هزینههای عمومی بیشتر برای اجرای قانون و حتی ساخت زندان حمایت کنند. در حالی که همسایگان سیاهپوست آنها موضعگیریهای کاملاً متفاوتی دارند. یا وقتی که پلیس (به صورت نمایشی) دو سفیدپوست را به اتهام خرید و فروش مواد دستگیر کرد، سفیدپوستان به راحتی قبول کردند که حتماً این متهمان خرید مواد را انجام دادهاند، اما وقتی دو سیاهپوست به همین اتهام دستگیر شدند، اکثریت سیاهان مورد پرسش قرارگرفته، عقیده داشتند اتهام واهی است. پرواضح است که اداره کشوری که بخش عمدهای از جمعیت آن خود را در وضعیت نابرابر تلقی میکند و احتمالاً عدهای از آنها سعی میکنند عدالت را به شیوه خود اجرا کنند، تا چه اندازه میتواند سخت باشد. تنها راه ممکن، نزدیک کردن نگاهها به یکدیگر است. تا زمانی که سیاهپوستان و سفیدپوستان، به طور میانگین، عقیده مشابهی در مورد نظام قضایی و عدالت نژادی در این کشور نداشته باشند، بروز مشکلاتی نظیر زیمرمن و مارتین، غیرقابل اجتناب خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید