تاریخ انتشار:
مقام معظم رهبری در مراسم بیست و پنجمین سالگرد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند
در نظام اسلامی قهر و غلبه معنا ندارد
آیتالله سیدعلی خامنهای مقام معظم رهبری طبق رسم هرساله در مراسم سالگرد رحلت رهبر کبیر جمهوری اسلامی سخنرانی کردند. ایشان در این سخنرانی به بعضی از مهمترین مسائل کشور پرداخته و آنها را مورد تحلیل قرار دادند. ایشان در این نطق تاکید کردند: «…پدیده مردمسالاری دینی، نظریه ولایتفقیه، اینها مسائلی است که برای محیطهای فکری دنیای اسلام، حائز اهمیت و دارای جاذبه است
آیتالله سیدعلی خامنهای مقام معظم رهبری طبق رسم هرساله در مراسم سالگرد رحلت رهبر کبیر جمهوری اسلامی سخنرانی کردند. ایشان در این سخنرانی به بعضی از مهمترین مسائل کشور پرداخته و آنها را مورد تحلیل قرار دادند. ایشان در این نطق تاکید کردند: «...پدیده مردمسالاری دینی، نظریه ولایتفقیه، اینها مسائلی است که برای محیطهای فکری دنیای اسلام، حائز اهمیت و دارای جاذبه است. دشمنان ما تلاش گستردهای را از روزهای اول آغاز کردند و هرچه جلو رفتیم این تلاش بیشتر شده است. از صدها و بلکه هزاران ایستگاه تلویزیونی و رادیویی و اینترنتی استفاده کردند برای دشنام دادن به جمهوری اسلامی و به بانی بزرگ آن و به طرفداران آن. خود این مطلب به ما کمک کرده است، یعنی حس کنجکاوی را در مستمعان و مخاطبان در سراسر دنیا برانگیخته است. میخواهند بدانند که علت این همه دشمنی کردن و سنگپرانی و لجنپراکنی کردن آنان به انقلاب چیست؟ و آن حقیقتی که آماج این دشمنیهاست چه حقیقتی دارد؟ بنابراین دشمنان ما به قصد دشمنی نام ما را بردند و درباره امام ما و نظام ما سخن گفتند، اما آنها با این نیت این حرکت وسیع را آغاز کردند اما در نهایت برای ما یک فرصتی به
وجود آمد، چون حس کنجکاوی مستمعان دستگاهها در سراسر جهان تحریک شد.» آیتالله خامنهای در ادامه تصریح کردند: «... گمان نکنند افرادی که امام بزرگوار ما انتخابات را از فرهنگ غربی گرفت و آن را قاطی کرد با تفکر و شریعت اسلامی؛ اینطور نیست. اگر انتخابات و مردمسالاری و تکیه به آرای مردم جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامی استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدی نداشت. آن شخصیت صریح و قاطع مطلب را بیان میکرد. این جزو دین است. لذا شریعت اسلامی چارچوب است در همه قانونگذاریها و اجراها و عزل و نصبها و رفتارهای عمومی که تابع این نظم سیاسی و مدنی است، باید شریعت اسلامی رعایت شود و گردش کار در این نظام به وسیله مردمسالاری است. یعنی آحاد مردم نماینده مجلس و رئیسجمهور و وزرا را با واسطه انتخاب میکنند، خبرگان را انتخاب و رهبری را با واسطه انتخاب میکنند. کار دست مردم است. این پایه اصلی حرکت امام بزرگوار است...التزام به شریعت اسلامی، روح و حقیقت نظام اسلامی است. این را توجه داشته باشند، شریعت اسلامی اگر اجرا شود در جامعه به طور کامل، هم آزادیهای عمومی و مدنی را تامین میکند، آزادی افراد و فردی را، و هم آزادی ملت را که اسمش
استقلال است تضمین میکند. استقلال یعنی آزادی در ابعاد یک ملت که وابسته به جایی نباشد. ملت آزاد یعنی ملتی که تحت نفوذ و سیطره مخالفان و دشمنان قرار ندارد. اسلام عدالت را در جامعه تضمین میکند. معنویت را هم همینطور. آزادی، استقلال، عدالت و معنویت را اسلام تضمین میکند. اگر شریعت اسلامی بر جامعه حاکم شد این پدیدههای اساسی در نظم جامعه اسلامی خود را نشان میدهند. بنابراین امام بزرگوار ما شریعت اسلامی را که روح جمهوری اسلامی است مورد تکیه قرار داده و مردمسالاری دینی هم یک وسیله و ابزار متخذ از شریعت است...هیچ قدرت و غلبهای در مکتب امام که از تغلب و از اعمال زور حاصل شده باشد مورد قبول نیست. در نظام اسلامی قهر و غلبه معنا ندارد. قدرت معنا دارد، اقتدار معنا دارد، اما اقتدار برخاسته از اختیار و انتخاب مردم. آن اقتداری که ناشی از زور و غلبه و سلاح باشد در اسلام و در شریعت اسلامی و مکتب امام معنا ندارد. اما در مقابل قدرت مشروع نباید کسی سینه سپر کرده و قهر و غلبه کند. اگر چنین کاری کرد اسم او فتنه است.» ایشان در بخش دیگری از سخنرانی خود به چالشهای آتی نظام پرداخته و تاکید کردند: «...این یک توصیف کوتاهی است از
مجموعه آن نظم سیاسی و مبنایی که امام بزرگوار ما پس از فروپاشی نظام پادشاهی به کشور آورد، و عرضه کرد و مورد قبول قاطع مردم قرار گرفت و تحقق یافت. این نسخه مثل خیلی از حرفهای سیاسی در کتابها نماند و به واقعیت آمد و تحقق یافت و تبلور پیدا کرد و مردم ایران نیز همت کردند و وفاداری نشان داده و فداکاری کردند و آن را نگه داشتند و روز به روز قویتر کردند تا امروز رسید. خب پس امام موفق شد. در آن کاری که میخواست انجام دهد به توفیق کامل دست یافت. آیا این کار بزرگ ادامه پیدا خواهد کرد و بخشهای خالی این جدول که به طور طبیعی قرار دارند، پر خواهد شد؟ این بستگی دارد به اینکه من و شما چقدر همت کنیم و چقدر آگاهی نشان دهیم و چقدر آن خط روشن را مراعات کنیم و در آن حرکت کنیم. ...اما این راه مثل همه راههای مهم که به سمت هدفهای بزرگ کشیده شده، چالشها و موانعی هم دارد. این موانع را باید بشناسیم تا بتوانیم از آنها عبور کنیم. اگر مانع را نشناختیم، عبور از مانع یا دشوار خواهد شد و یا حتی غیرممکن. دو چالش را من ذکر میکنم. اینها که عرض میکنم بنده امروز به شما عرض میکنم، حضار محترم این مجلس عظیم و باشکوه. و در واقع به ملت
ایران که این سخنان را خواهند شنید. اما باید جوانان و فرزانگان و زبدگان فکری ما روی هرکدام این سرفصلها و بخشها فکر و کار کنند و مطالعه کنند. نه فقط بحثهای ذهنی شبهروشنفکری، بلکه بحثهای راهبردی و عملیاتی. جوانان از ما خیلی بهتر و آمادهترند انشاءالله اینها را دنبال خواهند کرد.» آیتالله خامنهای در ادامه تصریح کردند: «...یک چالش بیرونی داریم یک چالش درونی. چالش بیرونی ما مزاحمتهای استکبار است. بیرودربایستی حرف بزنیم، مزاحمتهای آمریکاست. سنگاندازی میکنند. شاید در تحلیلهای بعضی متفکران سیاسی خودشان هم این هست که فایدهای ندارد و نمیشود با این حرکت عظیم ایران اسلامی مقابله کرد ولیکن سنگاندازی میکنند. باید نقشه کار آنها را دانست...» مقام معظم رهبری در توصیف چالش بعد نیز تاکید کردند: «...اما چالش درونی: چالش درونی برای ملت ما عبارت است از اینکه روحیه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و از دست بدهیم. این بزرگترین خطر است. در شناخت دشمنمان اشتباه کنیم. در شناخت دوستمان اشتباه کنیم. جبهه دشمن و دوست را مخلوط کنیم و نفهمیم دشمن و دوست کدام است. یا در شناخت دشمن اصلی و فرعی
اشتباه کنیم که این هم خطر است. توجه داشته باشند برادران و خواهران عزیز و عموم ملت ایران، گاهی یکی با شما دشمنی میکند اما اگر دقت کنید دشمنی او دشمنی اصلی نیست، تابعی است از یک عامل دیگر. باید دشمن اصلی را پیدا کرد. والا اگر با دشمن فرعی سینهبهسینه شود هم قوا تحلیل میرود و هم نتیجه کار مطلوب نخواهد شد. امروز در بخشهایی گروههای تکفیری علیه اسلام و شیعه و تشیع تلاش میکنند کارهای بد و زشتی میکنند. اما اینها دشمنان اصلی نیستند. این را همه بدانند. دشمنی و حماقت میکنند اما دشمن اصلی آن کسی است که اینها را تحریک میکند و پول در اختیارشان میگذارد و وقتی انگیزه اینها ضعیف شد به وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار کرده و تخم شکاف را بین آن گروه نادان و مردم ایران میافشاند. مکرر گفتیم این گروههای بیعقلی که به نام سلفیگری و تکفیر و به نام اسلام با نظام جمهوری اسلامی مقابله میکنند که اینها را دشمن اصلی نمیدانیم. اینها را فریبخورده میدانیم. اگر اینها خطا میکنند و اشتباه میکنند و کمر به قتل برادر مسلمان خود میبندند، ما آنها را کسی نمیدانیم که کمر به قتل آنها ببندیم؛ البته از خود دفاع میکنیم، هر کسی به
ما حمله کند با مشت محکم ما مواجه میشود. اما معتقدیم که اینها دشمنان اصلی نیستند بلکه فریبخورده هستند و دشمن اصلی آن دشمن پشت پرده و دست نهچندان پنهانی است که از آستین سرویسهای امنیتی بیرون میآید و گریبان مسلمانان را گرفته و به جان هم میاندازد. سرگرم شدن به اختلافات فرعی و سطحی در داخل کشور، و در مقابل هم قرار دادن و تعارض ایجاد کردن و غافل کردن از خطوط و مسائل اصلی، یکی از مصادیق آن چالش اصلی است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از چالشهای ماست. دچار شدن به تنبلی و بیروحیهگی، دچار شدن به کمکاری و دچار شدن به یأس و ناامیدی. تصور اینکه ما نمیتوانیم و یا تصور اینکه تا الان نتوانستیم؛ اینها چالشهای درونی ماست که باید مقابله کنیم با اینها. باید عزم داشته باشیم، عزم ملی و مدیریت جهادی میتواند این گرهها را باز کند.» مقام معظم رهبری در پایان سخنان خود اعلام کردند:
«...جوانان عزیز و نخبگان و فضلای ما باید بنشینند این مسائل را بررسی کنند. اینها سرفصلهایی است که عرض شد. یاد آن بزرگمرد و نقشه آن معمار بزرگ میتواند ما را در این فصول یاری کرده و به ما امید بخشیده و نشاط و روحیه بدهد. همچنان که تا امروز چنین بوده و تا آخر نیز چنین خواهد بود.»
دیدگاه تان را بنویسید