تاریخ انتشار:
ماجرای عبور وانت پلیس از روی یک شهروند در حوادث۸۸
واکنشها به اظهارات جنجالی منتسب به هاشمی علیه اسد
کیهان در صفحه نخست خود با فونتی درشت نوشته بود: «خلبانان شهادتطلب سوری در انتظار ناوهای آمریکایی» اجلاس شهریورماه خبرگان نیز بدون شک از حوادثمنطقه تاثیر پذیرفته بود.
این هفته فضای رسانهای کشور تحت تاثیر شدید احتمال حمله ایالات متحده و همپیمانانش به سوریه بود. شاید در این میان تیتر ابتدای هفته روزنامه کیهان از همه قابل تاملتر بود. کیهان در صفحه نخست خود با فونتی درشت نوشته بود: «خلبانان شهادتطلب سوری در انتظار ناوهای آمریکایی» اجلاس شهریورماه خبرگان نیز بدون شک از حوادث منطقه تاثیر پذیرفته بود. شاید به همین علت نیز باشد که سردار قاسم سلیمانی- فرمانده نیروی قدس- یکی از سخنرانان جلسات غیرعلنی این نهاد تاثیرگذار کشور بود. این اجلاس اما از نگاهی دیگر نیز قابل تامل بود. مجلس خبرگان در شهریورماه امسال برای نخستین بار در دوران حسن روحانی تشکیل جلسه داده بود. به همین مناسبت نیز محمدرضا مهدویکنی بخش عمدهای از سخنرانی افتتاحیه این مجلس را به این امر اختصاص داد. او در سخنان خود تصریح کرد:
«... انتخابات خوبی بود و مردم باشکوه و جدیت در آن شرکت کردند و سرانجام حجتالاسلام و المسلمین روحانی رئیسجمهور شد و من نیز مانند همیشه به ایشان تبریک میگویم... تبریک سه معنا دارد. معنای اول برای شادباش و تحیت است که امری تشریفاتی است و معنای دوم نیز دعاست. معنای سوم جنبه تقاضا و مطالبه را دارد و از نظر معناشناسی به معنای خیر کثیر است.»
هاشمی و بحران سوریه
ماجرا از انتشار خبری توسط نعیمه اشراقی - نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی- آغاز شد. با توجه به کثرت اظهار نظرهای اشراقی در فیسبوک و سایر رسانه اصولاً اظهارات او زیاد مورد توجه تحلیلگران سیاسی کشور قرار نمیگیرد. اما نقل قول از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آن هم درباره مساله مهمی چون سوریه همه نگاهها را معطوف نعیمه اشراقی کرد. او در روز هفتم شهریورماه در صفحه فیسبوک خود نوشت: آقای هاشمیرفسنجانی در ملاقات با جمعی از مردم استان اصفهان در حسینیه جماران که ساعاتی پیش انجام شد در ارتباط با بمباران اخیر سوریه سخنانی بدین مضمون ایراد کرد: «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند، عواقب سخت آن را خواهد دید. همانگونه که صدام در بمباران حلبچه ننگ ابدی را بر خود خرید و دچار چنین سرنوشت هولناکی شد.» موضعگیری کاملاً متفاوت با دستگاه دیپلماسی کشور توسط اکبر هاشمی درباره بحران سوریه برای بسیاری از تحلیلگران امور ایران عجیب بود. هنوز تحلیلها درباره این فاصلهگذاری آغاز نشده بود که روابط عمومی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام این خبر را تکذیب کرد. به گزارش فارس رضا سلیمانی مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره تاکید کرد: «خانم اشراقی گفته است که من خودم آنجا نبودم و از سوی دیگر موضع آقای هاشمی درباره سوریه، فلسطین و لبنان شفاف است و با یک شایعه مخدوش نمیشود...آیتالله هاشمی در این جلسه با تاکید بر اهمیت راهبردی سوریه در منطقه، آن را به عنوان دژ مستحکم مقابله با رژیم اسرائیل عنوان کرد...» آقای هاشمی آنجا گفت که بنده به حلبچه رفتم و دیدم که مردم مثل برگ خزان کشته شده بودند؛ سلاح شیمیایی سلاح مخوفی است و یکی از دلایل ختم جنگ احساس خطر از احتمال استفاده صدام از این سلاح علیه کشورمان بود. آقای هاشمی در آن دیدار گفت که در سوریه هم این سلاح شیمیایی به کار برده شده اما اصلاً بحث دولت اسد را در این زمینه مطرح نکرد و گفت آمریکا میخواهد با این بهانه به سوریه حمله کند بنابراین سخنان هاشمی تحریف شده و خانم اشراقی تفسیر خود را مبنا قرار داده است.
هنوز حرف و حدیثها در این باره پایان نیافته بود که انتشار خبری دیگر رسانههای منتقد دولت به ویژه جهاننیوز را به خشم آورد. این سایت خبری وابسته به علیرضا زاکانی از نمایندگان تندرو مجلس اعلام کرد: هاشمی در سخنرانی خود در مراسم سالگرد ارتحال آیتالله صالحیمازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه شمالی تاکید کرد:... مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و هشت میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد. بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند. شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند. چندی بعد فیلم این اظهارات نیز در فضای مجازی منتشر شد. جهاننیوز پس از انتشار این اخبار در تحلیلهای متفاوت رئیس مجمع تشخیص مصلحت را همنوا با آمریکا و غرب خواند و نوشت: «با توجه به این واقعه تلخ، تدبیر و هوشمندی شورای نگهبان در رد صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری بیش از پیش روشن و مشخص شد که افکار هاشمی در سالهای اخیر دچار تغییرات ماهوی شده است.» علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس هم در روزهای پایانی هفته درباره فیلم منتسب به هاشمی به فارس گفت: «...من فیلم آن سخنرانی را دیدم و قاعدتاً فیلمش نمیتواند ساختگی باشد البته هاشمی آن حرفها را زده و نظر او نیز همین است... شاید هاشمی به دنبال باز کردن راههای جدیدی است... شاید آقای هاشمی مصلحت کشور را در این میبیند اما در مجموع باید از او توضیح بخواهد تا نظرش را به صورت صریح اعلام کند... برخی گفتهاند که سخنان آقای هاشمی نوعی همکاری با آمریکاست در حالی که اصلاً اینگونه نیست زیرا آقای هاشمی آمریکا را محکوم میکند؛ شاید نظر آقای هاشمی این بوده که اگر دولت سوریه بمباران شیمیایی کرده باشد، ما این اقدامات را محکوم میکنیم اما دست از حمایت از سوریه برنخواهیم داشت... ممکن است هاشمی اخبار و اسنادی در دست داشته باشد که به این نتیجه رسیده باشد که دولت سوریه حمله شیمیایی انجام داده است... جمهوری اسلامی ایران از سوریه حمایت میکند اما اگر فرضاً حمله شیمیایی صورت گرفته باشد آن را محکوم خواهیم کرد و قاعدتاً موضع آقای هاشمی همین مسائل است...» بعید به نظر میرسد که اظهارات نزدیک به هم هاشمی در دو خبر متفاوت سهو کلام باشد. با این حال باید منتظر ماند و دید هاشمی در واکنش به انتقادات صورتگرفته به اظهاراتش چه اقدامی انجام خواهد داد.
ماجرای عبور وانت پلیس از روی یک شهروند در حوادث 88
اسماعیل احمدیمقدم فرمانده ناجا در هفته گذشته با هفتهنامه اصولگرای مثلث مصاحبهای انجام داد. او در این مصاحبه ناگفتههایی از حوادث پس از انتخابات سال 1388 را فاش کرد. در بخشی از این گفتوگو آمده است: روز 18 تیر سهشنبه بود. غروب پنج روز بعد 23 تیر، ما در میدان، ورزش میکردیم، بچهها زنگ زده بودند و مرا پیدا نکرده بودند. به تلفن آقای رادان زنگ زدند و او به من گفت که بچهها میگویند از کهریزک یکسری را آوردند، یکی در راه و دیگری هم نزدیک زندان اوین به کما رفته. او را به بیمارستان شهدای تجریش بردند. مگر چه کسی آنجا بوده؟ بنابراین ایشان اصلاً خبر نداشت، تازه آنجا فهمید که عدهای در کهریزک بازداشت بودند. این خودش نشانهای از بیگناهی او بود... اتفاقاً یک مورد که من نگفتم ماجرای دو نفر از ماموران نیروی انتظامی است که محکوم به قصاص شدند. حکم قتل عمد بر اساس سه بند صادر میشود؛ اینکه کسی نیتش قتل و سلاح و آلت قتل هم کشنده باشد، دومی آلت قتل است ولی نیت قتل نیست، سوم نیت قتل است ولو اینکه ابزار قتاله نباشد. من در جلسه خصوصی نزدیک نوروز به حضرت آقا گفتم که اینها بر اساس بند ب به قصاص محکوم شدند، حال آنکه نیت قتل نداشتند. مداخله جنابعالی را میطلبد و برای این کار استدعا داریم. ایشان گفتند که «چنین مطالبهای از من نکنید چون فتوای من هم همین است ... از من نخواهید چیزی را خلاف نظر فقهی خودم بگویم.» این طور شد که ما پیگیری خود را رها کردیم اما خود شاکیان رفتند و رضایت دادند بدون اینکه ما هیچ وساطتی کنیم... میدان ولیعصر با قضیه عاشورا متفاوت است. عاشورا چیز دیگری بود. آنچه روی سایتها رفت در میدان ولیعصر (عج) در ابتدای خیابان بلوار کشاورز بود که یک وانت نیروی انتظامی از روی یک نفر عبور کرد. حقیقت ماجرا این است که ما خیلی در پزشکی قانونی و بیمارستانهای اطراف گشتیم کسی را در این باره پیدا نکردیم. آن وانت دندهعقب آمد و از روی یک نفر رد شد اما ماجرا این بود که ماشین دست یک سرباز بود، وقتی به شلوغی برمیخورد دندهعقب میگیرد که در این هنگام یک نفر زیر چرخ ماشین میرود. واقعاً هم هر چه گشتیم کسی را پیدا نکردیم. چند ماه قبل اواخر سال 1391 بود که اطلاع دادند یک خانوادهای پیدا شده که ادعا دارد شوهرش در جریانات سال 1388 به چنین شکلی کشته شده. اتفاقاً دوستان رفتند و رسیدگی کردند و دیدند این همان فرد است. خانواده آن بنده خدا هم نمیدانستند که این همان اتفاق است. فکر میکردند آن فرد در جایی تصادف کرده و مردم او را به بیمارستان بردند که فوت میکند. بعد پزشکی قانونی به خانواده او برای شناسایی اطلاع میدهد تا مشخص شود متوفی متعلق به خانواده آنهاست یا خیر. خانواده متوفی میروند او را شناسایی میکنند. وقتی مشخص شد که فرد متوفی این حادثه کیست، بچهها را فرستادیم دلجویی و جبران کنند و حتی برای تشکیل پرونده کمک کردیم. البته انجام وظیفه بود.
مسوولان دولت قبل معنای ایران هستهای را نمیدانستند
«آسمان» در هفته گشته مصاحبه مفصلی با محمدجواد ظریف داشت. در این مصاحبه به مسائل مختلفی اشاره شده است. یکی از فرازهای مهم این گفتوگو ادبیات دیپلماسی در ایران بود. ظریف در این باره تصریح میکند: «قبلاً هم گفتهام باید در سیاست خارجی حتی برای انتخاب واژهها دقت کرد. مثلاً برخی از عبارت ایران هستهای استفاده میکردند و از به کار بردن آن خوشحال میشدند. اما متوجه نبودند که کسی در دنیا نمیگوید آلمان هستهای. کسی نمیگوید ژاپن یا کره هستهای. کسی نمیگوید برزیل یا آرژانتین هستهای. بهرغم اینکه صنعت غنیسازی همه این کشورها از ایران بسیار جلوتر است. اما میگویند آمریکای هستهای. میگویند هند یا پاکستان هستهای. برخی در ایران به این نکته توجه نداشتند که معنی ایران هستهای در دنیا، یعنی ایرانی که آرزو دارد به دنبال سلاح هستهای برود! به معنای این واژهها دقت نداشتند... فکر میکنم متوجه بار معنایی این واژهها نبودند و نمیدانستند چه میگویند. صرفاً در قالبی شعاری و آن هم برای مصرف داخلی گرفتار شده بودند...»
«... انتخابات خوبی بود و مردم باشکوه و جدیت در آن شرکت کردند و سرانجام حجتالاسلام و المسلمین روحانی رئیسجمهور شد و من نیز مانند همیشه به ایشان تبریک میگویم... تبریک سه معنا دارد. معنای اول برای شادباش و تحیت است که امری تشریفاتی است و معنای دوم نیز دعاست. معنای سوم جنبه تقاضا و مطالبه را دارد و از نظر معناشناسی به معنای خیر کثیر است.»
هاشمی و بحران سوریه
ماجرا از انتشار خبری توسط نعیمه اشراقی - نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی- آغاز شد. با توجه به کثرت اظهار نظرهای اشراقی در فیسبوک و سایر رسانه اصولاً اظهارات او زیاد مورد توجه تحلیلگران سیاسی کشور قرار نمیگیرد. اما نقل قول از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آن هم درباره مساله مهمی چون سوریه همه نگاهها را معطوف نعیمه اشراقی کرد. او در روز هفتم شهریورماه در صفحه فیسبوک خود نوشت: آقای هاشمیرفسنجانی در ملاقات با جمعی از مردم استان اصفهان در حسینیه جماران که ساعاتی پیش انجام شد در ارتباط با بمباران اخیر سوریه سخنانی بدین مضمون ایراد کرد: «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند، عواقب سخت آن را خواهد دید. همانگونه که صدام در بمباران حلبچه ننگ ابدی را بر خود خرید و دچار چنین سرنوشت هولناکی شد.» موضعگیری کاملاً متفاوت با دستگاه دیپلماسی کشور توسط اکبر هاشمی درباره بحران سوریه برای بسیاری از تحلیلگران امور ایران عجیب بود. هنوز تحلیلها درباره این فاصلهگذاری آغاز نشده بود که روابط عمومی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام این خبر را تکذیب کرد. به گزارش فارس رضا سلیمانی مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره تاکید کرد: «خانم اشراقی گفته است که من خودم آنجا نبودم و از سوی دیگر موضع آقای هاشمی درباره سوریه، فلسطین و لبنان شفاف است و با یک شایعه مخدوش نمیشود...آیتالله هاشمی در این جلسه با تاکید بر اهمیت راهبردی سوریه در منطقه، آن را به عنوان دژ مستحکم مقابله با رژیم اسرائیل عنوان کرد...» آقای هاشمی آنجا گفت که بنده به حلبچه رفتم و دیدم که مردم مثل برگ خزان کشته شده بودند؛ سلاح شیمیایی سلاح مخوفی است و یکی از دلایل ختم جنگ احساس خطر از احتمال استفاده صدام از این سلاح علیه کشورمان بود. آقای هاشمی در آن دیدار گفت که در سوریه هم این سلاح شیمیایی به کار برده شده اما اصلاً بحث دولت اسد را در این زمینه مطرح نکرد و گفت آمریکا میخواهد با این بهانه به سوریه حمله کند بنابراین سخنان هاشمی تحریف شده و خانم اشراقی تفسیر خود را مبنا قرار داده است.
هنوز حرف و حدیثها در این باره پایان نیافته بود که انتشار خبری دیگر رسانههای منتقد دولت به ویژه جهاننیوز را به خشم آورد. این سایت خبری وابسته به علیرضا زاکانی از نمایندگان تندرو مجلس اعلام کرد: هاشمی در سخنرانی خود در مراسم سالگرد ارتحال آیتالله صالحیمازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه شمالی تاکید کرد:... مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و هشت میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد. بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند. شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند. چندی بعد فیلم این اظهارات نیز در فضای مجازی منتشر شد. جهاننیوز پس از انتشار این اخبار در تحلیلهای متفاوت رئیس مجمع تشخیص مصلحت را همنوا با آمریکا و غرب خواند و نوشت: «با توجه به این واقعه تلخ، تدبیر و هوشمندی شورای نگهبان در رد صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری بیش از پیش روشن و مشخص شد که افکار هاشمی در سالهای اخیر دچار تغییرات ماهوی شده است.» علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس هم در روزهای پایانی هفته درباره فیلم منتسب به هاشمی به فارس گفت: «...من فیلم آن سخنرانی را دیدم و قاعدتاً فیلمش نمیتواند ساختگی باشد البته هاشمی آن حرفها را زده و نظر او نیز همین است... شاید هاشمی به دنبال باز کردن راههای جدیدی است... شاید آقای هاشمی مصلحت کشور را در این میبیند اما در مجموع باید از او توضیح بخواهد تا نظرش را به صورت صریح اعلام کند... برخی گفتهاند که سخنان آقای هاشمی نوعی همکاری با آمریکاست در حالی که اصلاً اینگونه نیست زیرا آقای هاشمی آمریکا را محکوم میکند؛ شاید نظر آقای هاشمی این بوده که اگر دولت سوریه بمباران شیمیایی کرده باشد، ما این اقدامات را محکوم میکنیم اما دست از حمایت از سوریه برنخواهیم داشت... ممکن است هاشمی اخبار و اسنادی در دست داشته باشد که به این نتیجه رسیده باشد که دولت سوریه حمله شیمیایی انجام داده است... جمهوری اسلامی ایران از سوریه حمایت میکند اما اگر فرضاً حمله شیمیایی صورت گرفته باشد آن را محکوم خواهیم کرد و قاعدتاً موضع آقای هاشمی همین مسائل است...» بعید به نظر میرسد که اظهارات نزدیک به هم هاشمی در دو خبر متفاوت سهو کلام باشد. با این حال باید منتظر ماند و دید هاشمی در واکنش به انتقادات صورتگرفته به اظهاراتش چه اقدامی انجام خواهد داد.
ماجرای عبور وانت پلیس از روی یک شهروند در حوادث 88
اسماعیل احمدیمقدم فرمانده ناجا در هفته گذشته با هفتهنامه اصولگرای مثلث مصاحبهای انجام داد. او در این مصاحبه ناگفتههایی از حوادث پس از انتخابات سال 1388 را فاش کرد. در بخشی از این گفتوگو آمده است: روز 18 تیر سهشنبه بود. غروب پنج روز بعد 23 تیر، ما در میدان، ورزش میکردیم، بچهها زنگ زده بودند و مرا پیدا نکرده بودند. به تلفن آقای رادان زنگ زدند و او به من گفت که بچهها میگویند از کهریزک یکسری را آوردند، یکی در راه و دیگری هم نزدیک زندان اوین به کما رفته. او را به بیمارستان شهدای تجریش بردند. مگر چه کسی آنجا بوده؟ بنابراین ایشان اصلاً خبر نداشت، تازه آنجا فهمید که عدهای در کهریزک بازداشت بودند. این خودش نشانهای از بیگناهی او بود... اتفاقاً یک مورد که من نگفتم ماجرای دو نفر از ماموران نیروی انتظامی است که محکوم به قصاص شدند. حکم قتل عمد بر اساس سه بند صادر میشود؛ اینکه کسی نیتش قتل و سلاح و آلت قتل هم کشنده باشد، دومی آلت قتل است ولی نیت قتل نیست، سوم نیت قتل است ولو اینکه ابزار قتاله نباشد. من در جلسه خصوصی نزدیک نوروز به حضرت آقا گفتم که اینها بر اساس بند ب به قصاص محکوم شدند، حال آنکه نیت قتل نداشتند. مداخله جنابعالی را میطلبد و برای این کار استدعا داریم. ایشان گفتند که «چنین مطالبهای از من نکنید چون فتوای من هم همین است ... از من نخواهید چیزی را خلاف نظر فقهی خودم بگویم.» این طور شد که ما پیگیری خود را رها کردیم اما خود شاکیان رفتند و رضایت دادند بدون اینکه ما هیچ وساطتی کنیم... میدان ولیعصر با قضیه عاشورا متفاوت است. عاشورا چیز دیگری بود. آنچه روی سایتها رفت در میدان ولیعصر (عج) در ابتدای خیابان بلوار کشاورز بود که یک وانت نیروی انتظامی از روی یک نفر عبور کرد. حقیقت ماجرا این است که ما خیلی در پزشکی قانونی و بیمارستانهای اطراف گشتیم کسی را در این باره پیدا نکردیم. آن وانت دندهعقب آمد و از روی یک نفر رد شد اما ماجرا این بود که ماشین دست یک سرباز بود، وقتی به شلوغی برمیخورد دندهعقب میگیرد که در این هنگام یک نفر زیر چرخ ماشین میرود. واقعاً هم هر چه گشتیم کسی را پیدا نکردیم. چند ماه قبل اواخر سال 1391 بود که اطلاع دادند یک خانوادهای پیدا شده که ادعا دارد شوهرش در جریانات سال 1388 به چنین شکلی کشته شده. اتفاقاً دوستان رفتند و رسیدگی کردند و دیدند این همان فرد است. خانواده آن بنده خدا هم نمیدانستند که این همان اتفاق است. فکر میکردند آن فرد در جایی تصادف کرده و مردم او را به بیمارستان بردند که فوت میکند. بعد پزشکی قانونی به خانواده او برای شناسایی اطلاع میدهد تا مشخص شود متوفی متعلق به خانواده آنهاست یا خیر. خانواده متوفی میروند او را شناسایی میکنند. وقتی مشخص شد که فرد متوفی این حادثه کیست، بچهها را فرستادیم دلجویی و جبران کنند و حتی برای تشکیل پرونده کمک کردیم. البته انجام وظیفه بود.
مسوولان دولت قبل معنای ایران هستهای را نمیدانستند
«آسمان» در هفته گشته مصاحبه مفصلی با محمدجواد ظریف داشت. در این مصاحبه به مسائل مختلفی اشاره شده است. یکی از فرازهای مهم این گفتوگو ادبیات دیپلماسی در ایران بود. ظریف در این باره تصریح میکند: «قبلاً هم گفتهام باید در سیاست خارجی حتی برای انتخاب واژهها دقت کرد. مثلاً برخی از عبارت ایران هستهای استفاده میکردند و از به کار بردن آن خوشحال میشدند. اما متوجه نبودند که کسی در دنیا نمیگوید آلمان هستهای. کسی نمیگوید ژاپن یا کره هستهای. کسی نمیگوید برزیل یا آرژانتین هستهای. بهرغم اینکه صنعت غنیسازی همه این کشورها از ایران بسیار جلوتر است. اما میگویند آمریکای هستهای. میگویند هند یا پاکستان هستهای. برخی در ایران به این نکته توجه نداشتند که معنی ایران هستهای در دنیا، یعنی ایرانی که آرزو دارد به دنبال سلاح هستهای برود! به معنای این واژهها دقت نداشتند... فکر میکنم متوجه بار معنایی این واژهها نبودند و نمیدانستند چه میگویند. صرفاً در قالبی شعاری و آن هم برای مصرف داخلی گرفتار شده بودند...»
دیدگاه تان را بنویسید