علی ماجدی از روند وصول داراییهای نفتی کشور طی شش ماه اخیر میگوید
پولها را یکباره به اقتصاد پمپاژ نکنیم
معتقد است آزادسازی داراییهای بلوکهشده ایران علاوه بر مصارف داخلی میتواند به عنوان وثیقه در پروژههای سرمایهگذاری دیگر کشورها نیز مورد استفاده قرار گیرد. تاکید میکند که ورود این داراییها مانند روح تازهای به فعالیتهای اقتصادی کشور دمیده میشود و به آن جان تازهای میبخشد تنها و تنها به شرطی که این روح تازه با برنامهسازی وارد کشور شود.
معتقد است آزادسازی داراییهای بلوکهشده ایران علاوه بر مصارف داخلی میتواند به عنوان وثیقه در پروژههای سرمایهگذاری دیگر کشورها نیز مورد استفاده قرار گیرد. تاکید میکند که ورود این داراییها مانند روح تازهای به فعالیتهای اقتصادی کشور دمیده میشود و به آن جان تازهای میبخشد تنها و تنها به شرطی که این روح تازه با برنامهسازی وارد کشور شود. علی ماجدی، معاون امور بینالملل وزارت نفت با بیان این مطلب خاطرنشان میکند که اگر روزی قرار بر آزادسازی تمامی داراییهای بلوکهشده ما باشد این داراییها نباید به صورت یکباره وارد اقتصاد کشور شود؛ پمپاژ این پول اگر با برنامهریزی نباشد، ممکن است که به ایجاد دوران تورمی بینجامد و مجدداً فشارهای تورمی را افزایش دهد. وی همچنین با طرح این موضوع که ما باید این پولها را به صورت حسابشدهای وارد مدار توسعه کنیم تا صرف امور تولیدی شود، میافزاید: این مبالغ مالی میتواند در روند تجهیز کشور مورد استفاده قرار گیرد و سرمایههای بیشتری را جذب کند.
یکی از مطالبات ایران از نشستن پای میز مذاکرات با 1+5 دریافت داراییهای بلوکهشده حاصل از فروش نفت خود است. سازوکار این درخواست بر اساس توافق ژنو مشخص شده اما به نظر میرسد که به رغم سررسید برخی از این اقساط در پرداخت آنها تاخیرهایی صورت گرفته است.
همانطور که شما هم اشاره کردید سازوکار این اقدام بر اساس توافق ژنو مشخص شده است. به این شکل که باید تا مدت شش ماه و در هر ماه 700 میلیون دلار از داراییهای ما که شامل درآمدهای نفتی بلوکهشده ایران است به حساب بانک مرکزی کشور واریز میشد. قرارداد اولیه این توافق ششماهه بوده که با توجه به خواست طرفین مذاکرهکننده چهار ماه دیگر هم تمدید شده است. این داراییها بخشی از پولهای بلوکهشده ما در هند، ژاپن، چین و کره جنوبی است که با تصمیم بانک مرکزی و دولت ایران از طرقی که مدنظر آنهاست به کشور منتقل میشود یا صرف خریدهای موردنظر دولت میشود. این امر سازوکار بسیار روشنی دارد اما متاسفانه پرداخت برخی از این اقساط با دیرکردهایی همراه بوده است.
مبلغ کلی این اقساط به چه میزان بوده است؟
2/4 میلیارد برای مدت شش ماه که با اضافه شدن 8/2 میلیارد نهایی جمعاً به هفت میلیارد دلار میرسد.
این پرداختیها چه میزان از داراییهای بلوکهشده ما را شامل میشود؟
این وجوه تنها بخشی از داراییهای ما را دربر میگیرد که از کشورهایی که در گذشته نفت ما را خریداری کردهاند اما به جهت اعمال تحریمها امکان پرداخت آن را نداشتهاند، آزاد میشود. ما درصدد هستیم تا این وجوه را یا به صورت پول نقد یا خرید کالاهای دیگری چون طلا و جواهر وارد کشور کنیم.
شیوه انتقال این داراییها به داخل کشور چگونه است؟ در همین رابطه اخبار و اطلاعات مختلف و بعضاً جالبی منتشر شده است. فکر میکنم به خاطر بیاورید که در همان نخستین روزهای انعقاد توافق ژنو خبری منتشر شد مبنی بر اینکه داراییهای آزادشده ایران از طریق یک هواپیما وارد کشور شده است.
این داراییها از طریق کشورهایی چون هند و ژاپن که در گذشته خریدار نفت ما بودهاند به حساب یکی از بانکهای اروپایی واریز میشود و پس از آن به حساب بانک مرکزی یا حسابهای دیگری که از سوی دولت ایران تعیین میشود، واریز میشود. همانطور که گفتم این پولها یا صرف خرید طلا میشود یا میتوان با آن کالاهای مورد نیاز کشور را خریداری کرد. البته کالاهایی که در لیست تحریمها قرار ندارند مانند گندم، جو، مواد و تجهیزات پزشکی و دارو و مواردی اینچنین. اما در هر صورت این خبر را که داراییهای ما را با شیوههایی چون هواپیما وارد کشور میکنند نیز رد میکنم و آن را ادعایی خندهدار میدانم.
با وجود تحریم بودن بانک مرکزی امکان واریز درآمدهای نفتی ایران چگونه مهیا میشود؟
تحریمهای ایران شامل شش کشوری که قرار است نفت ما را خریداری کنند نمیشود. یعنی آنها به راحتی میتوانند داراییهای ما را به حسابهایمان واریز کنند. مضاف بر اینکه منظور از بانک مرکزی ارتباط مستقیم با این بانک نیست. بانکهای عاملی که در لیست تحریمهای غرب قرار ندارند برای این همکاری انتخاب شدهاند که کار از طریق آنها صورت میگیرد؛ برخی از بانکهای خصوصی که از سوی دولت ایران به طرف مقابل معرفی شدهاند. علاوه بر بحثهای بانکی باید بدانید که بر اساس توافق ژنو مقرر شده است که این ممنوعیت شامل بیمه و حمل و نقل نفتکشهای ایرانی نشود. محصولات پتروشیمی هم خارج از این محدودیتها هستند. البته با وجود رفع تحریمهای محصولات پتروشیمی ایران که بعد از توافق ژنو صورت گرفت ما در عمل موفقیتی در جلب مشتری نداشتیم و نتوانستیم خریداران چندانی را جذب کنیم. البته رفتار محافظهکارانه خریداران نیز در این امر تاثیر بسزایی داشته است.
به بانکهای عاملی اشاره کردید که داراییهای ما از طریق این بانکها وارد کشور میشوند. در مورد سازوکار اجرای این سیاست توضیح میدهید؟
فکر نمیکنم مانعی برای ورود داراییهای آزادشده ایران به داخل کشور وجود داشته باشد یعنی این داراییها میتوانند یا به صورت پول فیزیکی یا کالای خریداریشده وارد کشور شوند. البته روشهای دیگری هم وجود دارند که قطعاً در دستور کار مسوولان ایرانی قرار دارد.
مثلاً چه روشهایی؟
این را باید از واردکنندگان ارز به کشور سوال کرد یا مسوولان امر در بانک مرکزی و دستگاههای ذیربط که از روند امور و چند و چون کار آگاه هستند.
فاینانسهای غیرقابل استفادهای که ما در کشورهای دیگر داشتیم هم با این سیاست قابل برداشت میشود؟ مثلاً در چین ما خطوطی را داشتیم که با بالا گرفتن دامنه تحریمهای ایران بلااستفاده باقیمانده بود؟
آنها هم در همین بحث قابل ارزیابی است. ما تا حدود 2/7 میلیارد دلار امکان استفاده از داراییهای بلوکهشده خود را داریم. علاوه بر این باید توجه داشته باشید که چون این تحریمها به صورت یکجانبه از سوی آمریکا اعمال شدهاند بسیاری از کشورها خود را ملزم به تبعیت از آن نمیدانند. اگر پولی در چین و روسیه یا حتی یکی از کشورهای آسیایی قرار داشته باشد خود این کشورها باید تصمیم بگیرند که از تحریمهای فراملیتی آمریکا تبعیت کنند یا خیر. این تحریمها خاص واشنگتن است و تنها از سوی آمریکا بر کشورهای دیگر اعمال میشود والا تحریمهای اتحادیه اروپا که تنها شامل کشورهای عضو این اتحادیه است و ارتباطی با کشورهای دیگر ندارد.
یعنی آمریکاییها حتی با وجود انعقاد توافق ژنو و لغو بخشی از تحریمهای ایران حاضر به کوتاه آمدن نیستند.
پس از انعقاد توافق ژنو آن بخش از تحریمهای آمریکا که به صورت فراملیتی اعمال میشد مانند گذشته نیست. یعنی دیگر حساسیت چندانی در مورد آنها وجود ندارد. البته صحبت بنده در مورد تحریمهایی چون محصولات پتروشیمی است که بر اساس مفاد توافق ژنو در پروسه آزادسازی قرار دارد. هرچند که با وجود این توافقنامه شرکتهای آمریکایی به صورت کاملاً خودخواسته، خود را مورد تحریم کالاهای پتروشیمی ایران قرار دادهاند و این کالاها هنوز برای این کمپانیهای بزرگ آمریکایی آزاد نشده است.
چرا؟
خود آمریکاییها نخواستهاند. به رغم اینکه آمریکا به عنوان یکی از اعضای 1+5 خود به رفع تحریمهای محصولات پتروشیمی ایران رای داد اما هنوز شرکتهای آمریکایی از محصولات ایرانی محروم هستند. اما این تحریمها تنها در محدوده جغرافیایی خاک آمریکاست و مانند گذشته شرکتهای مالزیایی، سنگاپوری و... را دربر نمیگیرد.
یعنی توافق ژنو شامل حال شرکتهای آمریکایی نمیشود؟
به هر حال خود آمریکاییها نخواستند که شامل حالشان شود. آمریکاییها خود محافظهکاری میکنند و وارد بازار ایران نمیشوند. شاید این امر به دلیل عدم اصلاح قوانین داخلی این کشور باشد و شاید هم دلایل دیگری داشته باشد.
موضوع جالبی است که با وجود رفع تحریمهای محصولات پتروشیمی، آمریکاییها خود نمیخواهند که در بازار ایران حاضر شوند.
بله، متاسفانه این موضوع وجود دارد و باید بررسی شود که روحیه محافظهکاری برخی از شرکتهای خارجی در بازار ایران ناشی از چیست. باید بدانید بعضی از همین شرکتها که برای حضور در بازار ایران ابراز تمایل کردهاند نیز پیش از آن از «افک (دفتر کنترل داراییهای خارجی)» برای این حضور استعلام نکردهاند این در حالی است که استفاده از تجهیزات و محصولات پتروشیمی ایران آزاد است و هیچ نیازی به کسب اجازه از هیچ نهاد و سازمانی نیست.
اگر بعد از توافق جامع، 1+5 رای به رفع تمامی تحریمهای ایران دهد آمریکاییها همچنان مایل به خودتحریمیشان در برابر کالاهای ایرانی هستند؟
به نظر میرسد که آمریکاییها میخواهند همچنان در برابر واردات کالاهای ایرانی مقاومت کنند اما پس از توافق جامع این موضوع شامل تحریمهای فراملیتی آمریکا نمیشود. فکر میکنم پس از انعقاد توافق جامع هستهای و قرار گرفتن در دایره رقابت با شرکتهای بزرگ جهان آمریکاییها هم ناچار به تجدیدنظر در برخی از سیاستهای خود شوند.
یعنی در واقع آمریکاییها میتوانند هنوز این تحریمها را به صورت یکجانبه بر خود اعمال کنند و به یک نوع خودتحریمی دست زدهاند؟
بله، همینطور است. اما در پارهای از موارد مانند همان آزادسازی خرید قطعات هواپیمای بوئینگ استثناهایی هم قائل شدهاند. البته اینکه کشوری بخواهد به مراودات اقتصادی و تجاری خود با ما ادامه دهد یا خیر نیز یک بحث داخلی است. مثلاً همین حالا ما هیچ کالایی را به اسرائیل نمیفروشیم و کالایی نیز نمیخریم. این تصمیمی است که مسوولان کشورمان خود آن را اتخاذ کردهاند و در طول سالهای پس از انقلاب نیز اجرا شده است.
اشاره کردید که آزادسازی داراییهای ایران بخشی از پروسه رفع محدودیت از اموال ماست که با اعمال تحریمهای کشورهای غربی امکان استفاده از آنها وجود نداشت. این پروسه با انعقاد توافق جامع هستهای به چه صورتی پیگیری میشود؟
به هر حال با انعقاد این توافقنامه داراییهای بلوکهشده ما که در کشورهای دیگر نگهداری میشود، آزاد میشود. اما دستاندرکاران اقتصادی کشور باید توجه داشته باشند که اگر روزی قرار بر آزادسازی تمامی داراییهای بلوکهشده ما باشد این داراییها به صورت یکباره وارد اقتصاد ما نشود. پمپاژ این پول اگر با برنامهریزی نباشد، ممکن است که به ایجاد دوران تورمی بینجامد و مجدداً فشارهای تورمی را افزایش دهد. ما باید این پولها را به صورت حسابشدهای وارد مدار توسعه کنیم تا صرف امور تولیدی شود. این مبالغ مالی میتواند در روند توسعه کشور مورد استفاده قرار گیرد و با آن سرمایههای بیشتری را جذب کشور کنیم.
اما برای تحقق این هدف ما نیازمند رفع تمامی تحریمهای پولی و بانکی خود هستیم. این در حالی است که آمریکاییها میگویند رفع تحریمهایی که به بحثهای مالی و بانکی ایران ارتباط پیدا میکند در آخرین رده توافق و اجرا قرار دارد.
قطعاً اگر قرار بر رفع تحریمهای جامع ایران باشد باید به مباحث پولی و بانکی بیش و پیش از موارد دیگر توجه کرد.
اما این موضوع مکرراً از سوی مقامات کاخ سفید و مذاکرهکنندگان آمریکایی بیان شده است.
با تحقق توافق جامع همه اشکال تحریمی ایران متوقف میشود و هیچ کس نمیتواند بگوید که این تحریم متوقف شود و آن یکی باقی بماند. موضوع تحریمها بحثی درهمتنیده و پیچیده است. یعنی اگر شما رای به رفع تحریمهای حمل و نقل دادید نمیتوانید که بگویید بیمهاش آزاد نشود. حمل و نقل بدون بیمه چه معنایی دارد؟ یا بحثهای پولی و مالی را از این روند مجزا کنید؟ باید در واقع قانونی را تصویب کنند که شمولیتی داشته باشد که همه موارد را دربر گیرد.
حالا این داراییهای بلوکهشده ما چقدر است؟ آنقدر هست که ما تا این اندازه بر روی آن حساب باز کردهایم؟
قطعاً رقم بسیار بالایی است هرچند که من از میزان دقیق آن اطلاعی ندارم اما فکر میکنم هر میزان که باشد در روند توسعه کشور حتماً به کار میآید. ما این پولها را برای تجهیز زیرساختهای کشور و خرید تجهیزات و ابزارآلات مورد نیاز استفاده میکنیم.
این پولها میتواند صرف سرمایهگذاری خارجی شود؟
میتواند به عنوان وثیقه مورد استفاده قرار گیرد. در کاربردی بودن این داراییها تردیدی نداشته باشید. ببینید در شرایط فعلی کشور و با محدودیتهای موجود این رقمها قطعاً سودمند است. اما باید روند آزادسازی آنها در زمان مقرر و به صورت حسابشدهای انجام شود تا در روند توسعه کشور مورد استفاده قرار گیرد. بعد هم اینکه همانطور که اشاره کردم الان مشکل اصلی ما ترس و واهمهای است که کشورهای مختلف از همکاریهای اقتصادی با ما دارند. حالا یا به صورت سرمایهگذاری در ایران یا مشارکت ما در روند فعالیتهای اقتصادی کشورهای مورد نظر. مثلاً کشورهایی مانند ژاپن و چین قطعاً حاضر نیستند تا تجارت بزرگتری چون آمریکا را به خاطر همکاریهای اقتصادی با ایران از دست دهند. این کشورها ما را تحریم نکردهاند اما در همان بحث تحریمهای فراملیتی حاضر نیستند که آمریکا را از دست بدهند.
به لزوم ارائه داراییهای بلوکهشده ایران در زمان مقرر خود اشاره کردید. چه میزان تاخیر در دریافتیهای ایران وجود داشته است؟
برخی از این پرداختها با تاخیرهای چندروزه به ایران ارائه شده است. الان زمان تمامی آنها در خاطرم نیست.
ما هنوز به تمامی خواستههای 1+5 عمل نکردهایم و توافق جامع هستهای با این گروه را هم منعقد نکردهایم. چه تضمینی وجود دارد که پس از این توافق ما بتوانیم به اهدافی که برای دستیابی به آنها پای میز مذاکره نشستیم، برسیم. منظورم این است حالا که اعضای گروه 1+5 در پرداخت داراییهای ایران با اهمال و کمکاری رفتار میکنند چه تضمینی وجود دارد که در آینده نیز این برخورد را نداشته باشند؟
به هر حال ما برای عادیسازی پرونده هستهایمان باید ریسک کنیم.
حتی با وجود عدم خوشبینی مذاکرهکنندگان ایرانی؟ آقای عراقچی، مذاکرهکننده ارشد ایرانی در گفتوگو با المانیتور گفته بود که با وجود چندین دور گفتوگوی متوالی با 1+5 نسبت به انعقاد توافق جامع هستهای خوشبین نیستم.
حتی با این وجود.
جنابعالی از جمله مدیران وزارت نفت هستید که در گذشته در وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی و امور خارجه نیز حضور داشتید، با این پشتوانه سیاسی و اقتصادی روند مذاکراتی که تاکنون صورت گرفته و آینده پیش رو را به چه صورت ارزیابی میکنید؟
ما باید حتماً در روند مذاکرات به دو آلترناتیو توجه داشته باشیم. ابتدا اینکه قطعاً در روند دستیابی به توافق جامع هستهای ما به یکباره نباید انتظار لغو تمامی اشکال تحریمی خود را داشته باشیم. این تحریمها در روندی طولانیمدت وضع شدهاند و برخی از آنها چون تحریمهای آمریکا درهمتنیده با تحریمهای مباحثی چون حقوق بشر و مانند آن است. آمریکاییها بارها اعلام کردهاند که در گام نخست رفع تحریمها ابتدا اقدام به تعلیق آنها میکنند و سپس رای به لغوشان میدهند. این روند نیز یکسری الزاماتی دارد که طرفین باید خود را متعهد به اجرای آن بدانند و این نباشد که یک طرف به صورت یکجانبه اقدام به اجرای تمامی تعهدات خود کند و طرف مقابل از انجام کار سر باز زند. بعد هم اینکه ممکن است در هر صورت ما نتوانیم به توافق مورد نظرمان با 1+5 دست پیدا کنیم و در چهار ماه پیش رو به یکسانسازی
دیدگاههایمان با این گروه بپردازیم و در این صورت باید با واقعبینی روند فعالیتهای اقتصادی کشور را در سمت و سوی کاهش مشکلات و دستیابی به اهداف کشور به پیش بریم.
دیدگاه تان را بنویسید