تاریخ انتشار:
درباره دلمشغولی این روزهای علی یونسی
رویای مرد امنیتی سابق
یک مصاحبه به قدر کافی بهانه دست مخالفان داد تا بار دیگر برای رئیسجمهور خط و نشان بکشند که مراقب سخن گفتن اطرافیان خود باشد. از همان روزی که به مرد تعیینکننده کابینه شهرت یافت تا به امروز بسیاری از رسانههای جناح مخالف بر روی او متمرکز شدهاند تا هر سخن و رفتارش را تبدیل به یک جنجال رسانهای کنند.
یک مصاحبه به قدر کافی بهانه دست مخالفان داد تا بار دیگر برای رئیسجمهور خط و نشان بکشند که مراقب سخن گفتن اطرافیان خود باشد. از همان روزی که به مرد تعیینکننده کابینه شهرت یافت تا به امروز بسیاری از رسانههای جناح مخالف بر روی او متمرکز شدهاند تا هر سخن و رفتارش را تبدیل به یک جنجال رسانهای کنند. علی یونسی با آن همه سخنان جنجالی به عنوان مهره تعیینکننده کابینه حسن روحانی، نتوانست در راس وزارت اطلاعات قرار بگیرد و به دستیاری ویژه رئیسجمهور در امور اقوام قناعت کرد. یونسی با وجود آنکه نتوانست بار دیگر وزیر اطلاعات شود اما در لابهلای مصاحبهای بر ضرورت تسخیر وزارتخانه تاکید کرد. به محض به کارگیری واژه تسخیر، بار دیگر مورد سوال قرار گرفت که چرا از اصطلاح تسخیر استفاده کرده است. همان زمان ناچار شد دوباره واژه خود را اصلاح کند و سخنان خود را به این صورت تکمیل کند که باید به آقای علوی کمک کرد تا بر اوضاع مسلط شود. علی یونسی را باید در زمره وزرای اطلاعاتی دانست که سابقه حضور در وزارتخانه را نداشتند. خود در مصاحبهاش از زمانی سخن میگوید که سیدمحمد خاتمی با حضور او در وزارت اطلاعات به دلیل شاگرد مدرسه حقانی
بودن و تند بودن مخالفت کرده بود اما در نهایت اصرار کروبی و موسویخوئینیها موجب شد موافقت آقای خاتمی جلب شود. یونسی همان شب از تهران به مقصد چابهار خارج میشود و به خانواده تاکید میکند تا جای او را لو ندهند. اما همسایه بودن با آقای محمدیگلپایگانی موجب میشود تا همان شب او را پیدا کرده و او را به تهران احضار کنند و زمانی که او نبودن هواپیما را بهانه میکند این جواب را میشنود که من همین الان هواپیما میفرستم. دیدار با آقای خاتمی و ملاقات با مقام معظم رهبری موجب شد او وزارت را قبول کند و همان زمان از سوی آقای خاتمی به عنوان کاندیدای وزارت اطلاعات به مجلس پنجم معرفی شد. معرفی او برای وزارت در حالی رخ داد که به دنبال وقوع قتلهای زنجیرهای یک جو بیاعتمادی نسبت به این وزارتخانه شکل گرفته بود. یونسی جزو همان گروه سهنفرهای بود که مسوولیت کشف حادثه قتلها را بر عهده گرفته بود. زمانی که خاتمی او را به عنوان کاندیدای وزارت اطلاعات معرفی کرد از این مساله ابراز تاسف کرد که چرا اشتباه کرده و به محض کشف این حادثه او را به عنوان وزیر معرفی نکرده است. معرفی یونسی به عنوان وزیر موجب شد او برخلاف توصیه خود به دیگران
عمل کند. این روحانی 63ساله ضمن برخورداری از سابقه قضاوت به دلیل حضور در راس سازمان قضایی نیروهای مسلح به یک نیروی نظامی تبدیل شد و این پازل با قرارگیری در کسوت یک فرد امنیتی کامل شد. یونسی مسوولیت چنین شغلهایی را بسیار سنگین دانسته و بارها گفته است که دردسرهای چنین شغلهایی لحظهای افراد را رها نمیکند به همین دلیل به همه دوستان توصیه کرده که نه قاضی شوند نه امنیتی و نه نظامی و کلاً پست دولتی قبول نکنند. البته یونسی سخن خود را به این ترتیب به پایان رسانده که ما این مسوولیتها را فارغ از سود و زیانهای ناشی از آن قبول کردیم. او بعدها به آقای خاتمی گفت به این دلیل وزارت را قبول کرده که با توجه به توافق مقام معظم رهبری و آقای خاتمی این مساله تکلیف عینی شده بود. همین عدم اشراف به وزارت اطلاعات را یونسی در روز معارفهاش به صورت صادقانه بیان کرد. او در معارفه سهدقیقهای در جمع کارکنان وزارتخانه گفته بود من یک کارشناس اطلاعاتی نیستم حتی یک مدیر اطلاعاتی هم نیستم.
یونسی در مصاحبه اخیر خود عنوان علی ادریسی را برای خود تکذیب کرده و تصریح میکند که هیچگاه اسم مستعار نداشته و دوستان یک بار مرا به نام ادریسی نشناختهاند. در وزارت اطلاعات روحانیها اسم مستعار ندارند برای اینکه روحانیها چهرههای شناختهشدهای هستند، معنی ندارد که یک چهره شناختهشده اسم مستعار بگذارد. او اتهام صدور حکم اعدام برای اعضای حزب توده را تکذیب کرده و میگوید: «۹۹ درصد از کار محاکمه اعضای حزب توده انجام شده بود که من به دادگاه انقلاب ارتش رفتم، شاید دو یا سه مهره را من محاکمه کرده باشم. این لیست ۱۰۰ تا ۲۰۰نفری که به من ربط میدهند دروغ محض است.»
مشاور روحانی
یونسی با وجود آنکه پستی درخور در کابینه یازدهم پیدا نکرد اما از همان ابتدا بسیاری او را مهره تعیینکننده میدانستند. بسیاری بر این باور بودند که یونسی از چهرههای موثری است که کابینه را چیده و وزیر تعیین میکنند و حتی تعیین استانداران بر عهده آنهاست و در واقع یونسی و چند چهره نزدیک به روحانی هستند که سایه پنهان کابینه به شمار میروند. بیان چند اظهارنظر از سوی یونسی موجب شد بسیاری او را به دلیل مواضع جنجالی، مشایی کابینه یازدهم لقب بدهند. زمانی که او در جمع یهودیان شیراز حضور یافت و از دوستی ملت ایران و اسرائیل سخن گفت، منتقدان این سخنان را دلیلی بر ادعاهای خود برشمردند. یونسی در مصاحبه اخیر خود با فارس به این اتهامات پاسخ داده و گفته است من این کار را یک توهین هم به خودم و هم آقای مشایی که امروز قدرت دفاع ندارند، میدانم. البته این اولین بار نیست که دانشآموخته مدرسه حقانی در سخنان خود تلاش میکند رعایت انصاف و عدالت را بکند. بسیاری از کارشناسان سیاسی بر این باورند که یونسی با وجود آنکه در راس وزارت اطلاعات حضور داشته و نسبت به بسیاری از اسرار اشراف کامل داشته اما هرگز تلاش نکرده از این اهرم برای آچمز
کردن رقیب بهره بگیرد. او در لابهلای مصاحبه خود به بیان خاطرهای پرداخته و گفته است: «زمانی که بنده در وزارت مسوول بودم یکی از این بزرگان علیه بنده مصاحبه کرد و اتفاقاً در همان ایام پرونده آن شخص در اختیار من بود، یکی از دوستان گفت اجازه میدهید افشاگری کنیم که گفتم نه، ما بنا نداریم چنین کارهایی را انجام دهیم.» همین رویکرد موجب شد تا او با وجود علاقه شخصی به انتشار کتاب خاطرات از این کار خودداری کند و چاپ آن را به زمانی موکول کند که وزارت اطلاعات اجازه داده باشد چون حفظ اسرار نظام را مهمترین اولویت خود میداند.
دستیار ویژه
طبق یک قانون نانوشته، یونسی برای وزارت اطلاعات معرفی نشد. البته او گفته است که آقای روحانی به او پیشنهاد وزارت اطلاعات دادند اما یونسی این موضوع را نمیپذیرد. فارغ از اینکه نمیتوان سنتشکنی کرد و یک نفر در دو دوره نمیتواند وزیر اطلاعات شود. به نظر میرسد که یونسی به خوبی به این مساله اشراف داشته که محال است بتواند از مجلس نهم رای اعتماد بگیرد. حتی قرارگیری او در راس وزارت کشور آنقدر فانتزی بود که بسیاری از همان ابتدا تاکید کردند او محال است سکاندار ساختمان فاطمی شود و آقای روحانی نباید چنین ریسکی را به جان بخرد. هر چند رحمانیفضلی که بارها مورد تایید یونسی قرار گرفته است، توانست سکان یکی از مهمترین وزارتخانهها را در دست بگیرد اما با این حال شایعات پایان نیافت و برخی رسانههای اصولگرا برای به تصویر کشیدن دخالتهای بیپایان یونسی برای تعیین استاندار؛ رحمانیفضلی را به فردی دست و پا بسته تشبیه کردند که تنها ماشین امضا بوده و وزیر همان یونسی است.
سخن آخر
هنوز مشخص نیست که دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی تا چه حد میتواند در ماموریت محولشده موفق شود. اما ناگفته پیداست که تلاش دارد تا سیاست جذب را در راهبردهای کلان به کار بگیرد به همین دلیل ایده شورای مشورتی اهل سنت را مطرح کرده و حتی به صورت انفرادی با برخی از نخبگان جلسه برگزار کرد تا بتواند در قالب ایده تشکیلات نشان بدهد که اقوام ایرانی نه یک تهدید بلکه یک فرصت هستند که باید از آنها بهره کافی را گرفت. یونسی در عین حال از افرادی گلایه میکند که تلاش دارند اهل سنت را وهابی به جامعه معرفی کنند و با پول خرج کردن به آنها توهین میکنند. این دغدغه که یونسی تا چه حد میتواند در انجام ماموریت محولشده موفق شود در آیندهای نهچندان دور مشخص خواهد شد. تحقق این مهم، مستلزم این است که حجم وسیع انتقادات موجب نشود تا با این پست خداحافظی کند.
دیدگاه تان را بنویسید