ترازوی انتخابات به طرف کیست؟
هیلاری یا دونالد
انتخابات نوامبر سال جاری یکی از پرحاشیهترین انتخاباتهای دنیاست زیرا در یک طرف اولین زنی قرار دارد که شانس برگزیده شدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا را دارد و طرف دیگر دونالد ترامپ میلیاردر و ملاک بزرگ آمریکایی قرار دارد که به دلیل بیتجربگی سیاسی در سخنرانیهای خود در مورد مسائلی صحبت میکند که جنجالهای زیادی در رسانههای آمریکا و جهان ایجاد میکند.
انتخابات نوامبر سال جاری یکی از پرحاشیهترین انتخاباتهای دنیاست زیرا در یک طرف اولین زنی قرار دارد که شانس برگزیده شدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا را دارد و طرف دیگر دونالد ترامپ میلیاردر و ملاک بزرگ آمریکایی قرار دارد که به دلیل بیتجربگی سیاسی در سخنرانیهای خود در مورد مسائلی صحبت میکند که جنجالهای زیادی در رسانههای آمریکا و جهان ایجاد میکند. در نظرسنجیهای اولیه ترامپ در میان مردم محبوبیت بیشتری داشت ولی با گذشت زمان به خصوص بعد از سخنرانی ملانی ترامپ -همسر سوم او- و بعد از اینکه ترامپ از روسیه خواست تا در افشای ایمیلهای کلینتون به آنها کمک کند به تدریج جایگاه اجتماعی خود را از دست داد. ملانی ترامپ در سخنرانی اخیر خود بخشهایی از جملات مطرحشده به وسیله میشله اوباما در کارزار انتخاباتی سال ۲۰۰۸ را تکرار کرد که توجه رسانهها و مردم را به خود جلب کرد. بعد از این سخنرانی در مورد ضعف او به عنوان بانوی اول در آمریکا سخنان زیادی مطرح شد و حتی مطالعاتی در مورد نقش بانوی اول در انتخاب یک رئیسجمهور انجام شد. مطالعات نشان داد در هریک از کارگزارهای انتخاباتی که بانوی اول طرفداران بیشتری داشته باشد و
توانمندتر باشد، شانس انتخاب همسرش به عنوان رئیسجمهور آمریکا بیشتر بوده است.
ترامپ تهدیدی برای اقتصاد
از طرف دیگر ترامپ هم سیاستهای خصمانهای در برابر مهاجرت دارد و از قطع روابط اقتصادی با چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده کالاهای مصرفی در آمریکا صحبت میکند. او این طرح را تنها راه حمایت از اقتصاد و صنعت داخلی و افزایش فرصتهای شغلی در آمریکا میداند و بر این باور است که تنها راه خارج شدن از رکود و ایجاد فرصتهای شغلی خارج کردن مهاجران، بستن درها به روی مهاجران و قطع رابطه تجاری آزاد با دنیا به خصوص چین و حمایت از تولید و صنعت داخلی است. این سیاستها نهتنها مورد انتقاد اقتصاددانان است بلکه فعالان اقتصادی هم در مورد موفقیت او در هدایت اقتصاد آمریکا تردید دارند.
اقتصاددانان بر این باورند که ترامپ هیچ شناختی در مورد علم اقتصاد و اثرگذاری آن ندارد و به همین دلیل است که به سادگی در مورد قطع یا محدود کردن رابطه اقتصادی چین با آمریکا صحبت میکند. بسیاری ترامپ را تهدیدی برای اقتصاد آمریکا و حتی اقتصاد دنیا مینامند و در مورد انتخاب او هشدار دادند. مشکل به اندازهای جدی است که حتی کریستین لاگارد رئیس صندوق بینالمللی پول هم در مورد اجرای سیاستهای اقتصادی ترامپ هشدار داد. او در یک سخنرانی گفت: اگر سیاستهایی مشابه سیاستهای حمایتی ترامپ در اقتصاد دنیا پیاده شود، تمامی تلاشهای جامعه جهانی برای خروج از رکود اقتصادی و بازگشت به مسیر رشد بینتیجه خواهد ماند.
تجربه رکودهای گذشته نشان داد حمایت بیش از حد از اقتصاد و مانع ایجاد کردن در مسیر تجارت عامل اصلی بحران در اقتصاد جهان است و در صورتی که ترامپ برای حمایت از اقتصاد داخلی مانع تجارت آزاد شود، بحران بزرگی دامنگیر اقتصاد خواهد شد. مطالعات تاریخی اقتصاد به ما یاد میدهد که این سیاست اشتباه است و اجرای آن برای تقویت اقتصاد سیاستی سادهانگارانه و نادرست خواهد بود.
او در مورد توافق هستهای دولت اوباما با ایران و مساله کوبا هم صحبت کرد که تمامی صحبتها در جهت بیاعتبار دانستن تلاشهای اوباما در رسیدن به این اهداف سیاسی بود. او بارها از بیاعتباری توافق هستهای ایران و غرب صحبت کرد. سخنانی که نهتنها از طرف مقامات ایران بلکه از طرف مقامات سیاسی و اقتصادی آمریکا هم تقبیح شد. سیاستمداران آمریکایی سخنان ترامپ را سخنانی پوپولیستی برای همراه کردن طبقه پایین کشور میدانند و بر این باور هستند که ترامپ نمیتواند محبوبیتی در میان طبقه بالای اجتماعی داشته باشد.
ربع قرن تجربه سیاسی هیلاری
در طرف دیگر این رقابتهای انتخاباتی هیلاری کلینتون قرار دارد که نسبت به ترامپ مزایای زیادی دارد. اولین و اصلیترین مزیت هیلاری را میتوان سابقه ربع قرن فعالیت سیاسی او دانست که باعث شد تا او با کولهباری از تجربه وارد عرصه شود و بتواند دامنه اثرگذاری سیاستهای اقتصادی و تصمیمات سیاسی را درک کند. او از حمایت افرادی برخوردار است که سالها تجربه فعالیت سیاسی داشتند و مردان و زنانی را به عنوان مشاور استخدام کرد که در کار خود بهترین هستند. هیلاری کلینتون سالها به عنوان سناتور، هشت سال به عنوان بانوی اول آمریکا و چندین سال به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا فعالیت کرد و چالشهای فعالیت در هر یک از این عرصههای سیاسی را میشناسد. او حتی اعتبار موفقیت مذاکرات هستهای ایران و غرب را نیز به خود نسبت میدهد و در بسیاری از سخنرانیهایش اعلام میکند که مذاکرات در زمان او آغاز شد و موفقیتهایی هم به دست آورد. او در این مورد گفت: من افتخار میکنم که مساله هستهای ایران بدون اینکه یک تیر از تفنگی شلیک شود حل شد. این راهی بود که من شروع کردم و جان کری آن را به پایان
رسانید. اینکه این اتفاق در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما رئیسجمهوری دموکرات افتاده است برگ برنده دیگری است که کلینتون از آن استفاده میکند. تجربه و مطالعات گسترده هیلاری کلینتون و حمایت همسرش بیل در این کارزار انتخاباتی یک نقطه قوت برای این کاندیدای زن ریاستجمهوری محسوب میشود. او حمایت باراک اوباما را نیز دارد.
اکونومیست در گزارش خود نوشت: یکی از بزرگترین مسائل در انتخابات، انتخاب کردن فردی است که بداند تصمیماتش نهتنها روی زندگی بالغ بر ۳۰۰ میلیون آمریکایی بلکه روی زندگی اغلب مردم دنیا تاثیر دارد. در زمان ریاستجمهوری بوش یک تصمیم نادرست باعث شد تا آمریکا سالها درگیر جنگ باشد، میلیاردها دلار هزینه کند و میلیونها انسان در آمریکا و عراق و افغانستان را با مشکلات جدی جسمی و روحی روبهرو کند. تصمیمی که با هدف کنترل سلاحهای شیمیایی صدام اتخاذ شد و بعد از 10 سال هیچ نشانهای از وجود این سلاحها پیدا نشد. اگرچه شمار زیادی از تحقیقات نشان میدهد که هدف جنگ نه کنترل صدام بلکه دست پیدا کردن به منابع غنی و ارزشمند نفتی در این کشور بوده است.
چه مسائلی برای رایدهندگان مهم است
در بیشتر رقابتهای ریاستجمهوری در آمریکا، مردم به مسائل اقتصادی بیشتر از دیگر مسائل اهمیت میدهند زیرا اقتصاد در زندگی روزمره آنها تاثیر دارد. در انتخابات سال ۲۰۱۶ میلادی هم وضع به همین منوال است و مردم آمریکا در انتخاب خود به سیاستهای اقتصادی و برنامههای دولت جدید توجه زیادی خواهند داشت. موسسه مطالعاتی پیو در گزارش اخیر خود نوشت: ۸۴ درصد از رایدهندگان آمریکایی اعلام کردند مسائل اقتصادی اولین مساله مهم برای آنها در انتخاب بین کاندیداهای اصلی ریاستجمهوری است. ۸۰ درصد از رایدهندگان آمریکایی مساله تروریسم و حل این مشکل را اصلیترین موضوع در انتخابات میدانستند و ۷۵ درصد گفتند که سیاست خارجی رئیسجمهور آینده برای آنها اهمیت دارد زیرا میتواند تضمینکننده امنیت و صلح در کشور باشد و مانع از آغاز جنگی دیگر در دنیا شود.
بر اساس این مطالعه مساله بهداشت و درمان چهارمین موضوع پراهمیت برای مردم آمریکاست. اوباما هم با شعار اصلاح نظام بیمههای درمانی در آمریکا روی کار آمد و تلاش کرد این مساله را حل کند ولی هنوز هم طرح بیمه درمانی همگانی در آمریکا مشکلات زیادی دارد.
پنجمین موضوع مهم در این انتخابات سیاستهای کشوری در زمینه تملک و حمل سلاح است. ۷۲ درصد از مردم اعلام کردهاند که سیاستهای مرتبط با حمل و استفاده از سلاح برای انتخاب کاندیدای مورد نظرشان در انتخابات نقش زیادی دارد. از دیگر مسائل مهم در انتخابات را میتوان به ترتیب مهاجرت، تامین اجتماعی، آموزش، سیاستهای دادگاه مرکزی و در نهایت مساله اقلیتها نام برد. سه موضوع دیگری که برای رایدهندگان اهمیت دارد سیاستهای تجاری، محیط زیست و در نهایت سقط جنین است.
دیدگاه تان را بنویسید