تاریخ انتشار:
بررسی تحولات بازارهای مالی پیش و پس از انتخابات در میزگرد پویا جبلعاملی و سعید اسلامیبیدگلی
پیشبینی رونق پس از انتخابات
در میزگردی با حضور پویا جبلعاملی اقتصاددان و سعید اسلامیبیدگلی دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری و تحلیلگر رسمی بینالمللی سرمایهگذاری(CIIA) به بررسی تحولات بازارهای مالی قبل و پس از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری پرداختیم. این دو کارشناس سرشناس اقتصادی معتقدند بازارهای مالی تا زمان برگزاری انتخابات شرایط باثبات خود را ادامه خواهند داد اما پس از انتخابات شاهد رشد تدریجی قیمتها و رونق آنها خواهیم بود.
بازارهای مالی در دولت تدبیر و امید به نسبت روزهای آرام و باثباتی را البته همراه با چاشنی رکود سپری کردند. اگرچه در مقاطعی نیز شاهد نوسان در برخی بازارها چون سهام و ارز بودیم. آرامش و کمنوسانی بازارهای مالی طی چهار سال گذشته در حالی بود که در دوره قبل از آن این بازارها آرام و قرار نداشتند و هر لحظه با شوک قیمتی مواجه میشدند. به هر ترتیب در حال حاضر بازارهای مالی در شرایطی به استقبال دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میروند که این بیم وجود دارد که بالا گرفتن رقابتهای انتخاباتی ثبات نسبی بازارهایی چون ارز، سهام و مسکن را برهم بزند. به این بهانه در میزگردی با حضور پویا جبلعاملی اقتصاددان و سعید اسلامیبیدگلی دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری و تحلیلگر رسمی بینالمللی سرمایهگذاری (CIIA) به بررسی تحولات بازارهای مالی قبل و پس از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری پرداختیم. این دو کارشناس سرشناس اقتصادی معتقدند بازارهای مالی تا زمان برگزاری انتخابات شرایط باثبات خود را ادامه خواهند داد اما پس از انتخابات شاهد رشد تدریجی قیمتها و رونق آنها خواهیم بود. در ادامه مشروح این میزگرد را میخوانید.
بازارهای مالی در مجموع سال گذشته را کمنوسان و کمرمق و به نسبت باثبات سپری کردند و آنطور که انتظار میرفت تغییر و تحول شگرفی در دوران پسابرجام رخ نداد با این حال اقتصاد ایران در سال 95 به رشد اقتصادی دورقمی و تورم تکرقمی دست یافت. با چنین وضعیتی در سال جدید به سمت یک تحول سیاسی بزرگ (انتخابات ریاستجمهوری) حرکت میکنیم. در این شرایط چقدر احتمال دارد رقابتهای انتخاباتی ثبات نسبی را که در حال حاضر بر اقتصاد ایران و بازارها حاکم است برهم بزند و تحت تاثیر قرار دهد؟
پویا جبلعاملی: اجازه بدهید کمی به عقب برگردیم و بهطورکلی وضعیت اقتصاد ایران در چهار سال گذشته در دوره دولت یازدهم را بررسی کنیم تا مشخص شود در این مقطع بازارهای دارایی از چه شرایطی به مرحله ثبات رسیدهاند. زمانی که دولت آقای روحانی بر سر کار آمد، تورم اولین متغیر کلانی بود که از نتیجه انتخابات سال 1392 اثر پذیرفت. به این معنا که تورم نقطهبهنقطه که در خردادماه سال 1392 به 44 درصد رسیده بود، شروع به افت کرد و اکنون تکرقمی شده است. روند نزولی تورم نشانگر تغییر چشمگیری در اقتصادمان در دوره زمامداری آقای روحانی بوده است. این نکته را از این جهت میگویم که در دولت قبلی شرایط اقتصادی با توجه به سیر صعودی بیسابقه تورم برای فعالان اقتصادی کاملاً دلهرهآور و بیثبات بود. بنابراین، وقتی تورم 44درصدی با سرعت کاهش یافت بدون تردید باعث ایجاد ثبات در بازارهای دارایی در مقایسه با دوره گذشته شد. اما عامل دیگری که به روند ثبات اقتصادی در دولت یازدهم کمک کرد، افزایش نرخ سود واقعی بود که تا پیش از این در دورههای گذشته همیشه منفی بود. نرخ سود واقعی مثبت نیز، خودبهخود کمک کرد تا مخارج مصرفی عموم جامعه کاهش یابد و پسانداز در قالب سپردهگذاری در بانکها افزایش یابد. در نتیجه این عامل باعث شد بازارهای دارایی کشور، شرایط باثباتی را در طول چهار سال اخیر داشته باشند. از طرفی اثرات منفی و مخرب، بیثباتی اقتصاد ایران در دولت قبلی باعث شد اجماع «تکرقمی شدن تورم» در میان کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی قبل از روی کار آمدن دولت آقای روحانی ایجاد شود. چرا که تنها راهکار ایجاد ثبات اقتصادی به تکرقمی شدن تورم ختم میشد. خوشبختانه این اتفاق رخ داد و دولت یازدهم موفق شد با تکرقمی کردن تورم و دستیابی به رشد اقتصادی مثبت، فضای به نسبت باثباتی را در بازارهای دارایی حاکم کند. اگرچه اکنون شاهدیم تورم از میانه پاییز 95 به بعد، بهتدریج در حال افزایش است و میتوان گفت نرخ تورم میانگین در پایان سال 1396 اگر این روند ادامه یابد، دورقمی میشود. به هر ترتیب در پاسخ به سوال شما درباره اینکه در سال پیش رو که انتخابات را در پیش داریم، آیا ثبات فعلی بازارها ادامه خواهد داشت؟ از این منظر باید گفت؛ اگر تورم، افزایش یابد و مجدداً دورقمی شود، ثبات بازارهای دارایی به شکل فعلی باقی نمیماند. البته نوساناتی که سال 1390 و 1391 در بازارهای دارایی شاهد بودیم تکرار نخواهند شد. ولی اینکه وضعیت به شکل فعلی باثبات باشد را قطعاً با دورقمی شدن تورم تجربه نمیکنیم.
سعید اسلامیبیدگلی: به نظرم آقای دکتر جبلعاملی بسیار نرم و تعدیلشده درباره موضوع مورد بحث، صحبت کردند. توجه کنید؛ ما چندین دهه اقتصاد با تورم بالا را گذراندهایم که باعث نهادینه شدن برخی مشکلات مزمن در اقتصاد ایران شد. چارهای جز این پیش روی هر دولتی که پس از دولت دهم، روی کار میآمد وجود نداشت و باید تورم تکرقمی میشد تا شرایط عادی بر اقتصاد ایران حاکم شود. همانطور که آقای دکتر جبلعاملی گفتند این اجماعی بود که همه اقتصاددانان به آن رسیده بودند که وضعیت تورم و طولانیمدت شدن تورم دورقمی در کشور مشکلات بسیاری را ایجاد کرده و خواهد کرد. به همین جهت دولت آقای روحانی با توجه به اجماع ایجادشده در این مسیر حرکت کرد و موفق شد تورم تکرقمی را محقق کند. البته تورم دو رقمی حاصل تجربه چند دهه سیاستگذاری است و تنها نمیتوان به یک دولت نسبت داد. واقعیت این است که مسائل شبکه پولی و بانکی کشور، جدیترین مشکل اقتصاد ایران است و هنوز دولت کنونی هم موفق به حل آن نشده است. این امر مستلزم یکسری سیاستگذاریها و اصلاحات ساختاری در این حوزه است. از طرفی حفظ تورم تکرقمی در حال حاضر رابطه مستقیمی با این مسائل شبکه پولی و بانکی کشور دارد. در چنین شرایطی دیگر نمیتوان از تورم خواهش کرد که کاهش یابد یا ثابت بماند. در اقتصادی که چند دهه گرفتار تورم دورقمی بوده با تغییرات کوچک در رویهها و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی، نمیتوان برای طولانیمدت تورم را کنترل کرد. بلکه به اصلاحات ساختاری عمیق اقتصادی نیاز است. جالب است که بسیاری از نهادهای کشور به تورم عادت کردهاند. حتی بسیاری از کسبوکارها بر اساس تورم شکل گرفتهاند. به همین خاطر این نگرانی نیز وجود دارد که کاهش تورم از حد فعلی ممکن است معضلات جدیدی برای اقتصاد ایران ایجاد کند. طبیعی است که وقتی تورم کاهش مییابد، بخشی از فعالان اقتصادی با محیطی مواجه میشوند که ممکن است برای آن دانش کافی و تمرین لازم را نداشته باشند و بخشی از منافعشان را از دست بدهند. به همین خاطر در برابر تورم تکرقمی مقاومت میکنند و ممکن است از هر فرصتی برای تغییر این روند استفاده کنند تا تورم بازگردد. از این جهت دولت باید طی چهار سال گذشته در مسیر اصلاح ساختار به ویژه در شبکه پولی و بانکی کشور گام برمیداشت تا کنترل تورم پایدار بیشتر امکانپذیر میشد.
پویا جبلعاملی: به نظر نمیرسد در مدتی که به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقیمانده است تغییری در قیمت ارز رخ دهد. وضعیت فعلی در بازار ادامه خواهد داشت و دولت سعی میکند ارزش ریال را ثابت نگه دارد.
یکی دیگر از مسائل حاد اقتصاد ایران نبود شفافیت مالی است. اقتصاد دولتی و حاکمیتی در ایران به قدری بزرگ است که فرآیند تصمیمگیری در کشور را کند و با اختلال مواجه کرده است. نهادهای قدرت درگیر مسائل تصمیمگیری هستند، این خود معضل بسیار جدی برای اقتصاد ایران است. چون شما به موضوع برجام اشاره کردید اجازه بدهید من هم چند نکته دراینباره بگویم. شکی نیست که انتظارات ما از برجام به صورت کامل محقق نشد. هم انتظارات عموم جامعه بالا بود و هم تیم دولت و جناحهای دیگر سیاسی سعی کردند انتظارات بسیاری را ایجاد کنند. برجام در بهترین حالت خود، میتوانست بخشی از مشکلات را حل کند و نباید این تصور به وجود میآمد که کلید همه مشکلات اقتصادی پیش برجام است. اما این تصور که در جامعه به وجود آمد که گویی قبل از تحریمها اقتصاد ایران در یک بهشت برین قرار داشت و دولت یازدهم، میتواند با برجام و لغو تحریمها اقتصادمان را به آن بهشت برین برگرداند، صحیح نبود. اصلاً قرار نبوده که این اتفاق رخ دهد. به هر شکل بهرغم تمام مشکلات اقتصادی، دولت آقای روحانی موفق شده است، برخی مشکلات اقتصادی را سروسامان دهد و به نسبت ثبات اقتصادی ایجاد کند اما در شرایط فعلی که انتخابات پیش رو است ممکن است هر اتفاق و خبری در عرصه سیاست فضای اقتصاد و بازارها را تحت تاثیر قرار دهد و از این وضعیت به نسبت آرام بازارهای مالی فاصله بگیریم. البته در مورد اثرگذاری انتخابات بر هریک از بازارهای مالی میتوانیم در ادامه این بحث صحبت کنیم.
نکته کلیدی دیگری نیز که باید اشاره کنم این است که در سالهای اخیر اقتصاد ایران به شدت تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار گرفته است. به تمام اخبار، به دیده سیاسی نگریسته میشود. این مساله خود مشکلات دیگری به اقتصادمان تحمیل کرده است و باید مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد. در این شرایط اگر دولت بهترین تصمیمات را بگیرد و بهترین اتفاق اقتصادی نیز رخ دهد، عدهای از منتقدان تلاش میکنند راجع به آن سیاهنمایی کنند و اگر بدترین اتفاق هم رخ دهد، بازهم به دنبال ماهیگیری از آب گلآلود هستند. مساله ای که در چهار سال گذشته به کرات شاهد آن بودیم.
بهطورکلی بازارها در آستانه انتخابات دچار چه تغییر و تحولاتی میشوند؟ در شرایط فعلی بازارهایی چون ارز، سهام و مسکن چقدر در معرض ریسک سیاسی قرار دارند؟
جبلعاملی: بهتر است هر یک از بازارهای دارایی چون ارز، سهام و مسکن را که تاثیرپذیری از تحولات سیاسی دارند، مجزا مورد بررسی قرار دهیم. اگر بخواهیم درباره بازار ارز صحبت کنیم بسیار روشن و واضح است که همواره دولتها تمایل دارند (به خاطر عدم اطلاعات کاملی که عموم در مورد مکانیسم اثرگذاری بازار ارز بر بخش واقعی اقتصاد دارند)، ارزش ریال را در مقابل ارزهای خارجی بالا نگه دارند. به همین دلیل در آستانه برگزاری انتخابات، دولت به هر طریقی سعی میکند مانع از تغییر قیمت ارز در جهت افزایشی شود. وقتی در آذرماه سال گذشته، شوک به بازار ارز وارد شد و نرخ دلار تا 4100 تومان بالا رفت، دولت تمام تلاش خود را نهتنها صرف کرد تا جلوی التهاب ارزی را بگیرد؛ بلکه یک گام هم فراتر گذاشت و تلاش کرد نرخ دلار را به سطح قبلی برگرداند. دولت به صورت مستقیم و غیرمستقیم تلاش کرد بانک مرکزی را مجاب کند تا ذخایر ارزی را که دارد، با تمام قدرت در این بازار وارد کند.
من یادم نمیآید که وقتی چنین شوکی در بازار رخ داده، نهتنها دولت بتواند بازار را کنترل کند، بلکه نرخ را به حالت قبل بازگرداند. در پاییز سال گذشته اتفاقی که در بازار ارز رخ داد، به واسطه دسترسی بیشتر بانک مرکزی به منابع ارزی و افزایش درآمدهای نفتی، کنترل شد. پس به نظر نمیرسد در مدتی که به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقیمانده است تغییری در قیمت ارز رخ دهد. وضعیت فعلی در بازار ادامه خواهد داشت و دولت سعی میکند ارزش ریال را ثابت نگه دارد.
سعید اسلامیبیدگلی: خوشبختانه امسال، رقابتهای انتخاباتی در کشور به تاخیر افتاد و احتمال اینکه اختلالات بازارهای مالی و دارایی به اتفاقات سیاسی مربوط باشد ضعیف است.
آقای روحانی در سخنرانی اخیر خود اشاره کردهاند برخی دستگاهها قصد داشتند در بازار ارز اخلال ایجاد کنند، این سخن به معنی سیاسی شدن بازار ارز است؟
جبلعاملی: حتماً آقای رئیسجمهور نهادهایی را میشناسند که در بازار زیر نظر دولت نبودهاند و ارزآوری داشتهاند. بنابراین ممکن است آن نهادها مداخلاتی در بازار کنند و ارزهایشان را در این مقطع به بازار عرضه نکنند. میتوان این را حدس زد. ولی راجع به این سخن ایشان، من به شخصه دوست ندارم داستان را اینطور نگاه کنم. ضمن اینکه وقتی قیمت ارز بالا میرود و افراد یا نهادی ارز در اختیار دارند، فارغ از اینکه مخالف یا موافق دولت باشند، تمایل دارند ارز خود را در زمان دیگری به فروش برسانند. این رفتار، تنها در بازار ما مرسوم نیست. بلکه در تمام بازارها در دنیا دیده میشود. وقتی پیشبینیها بر افزایش قیمت ارز است و افراد میتوانند ارزهایشان را در آینده نزدیک با قیمت بیشتر به فروش برسانند ممکن است بهطور موقتی اقدام به فروش نکنند. این مساله،یک پدیده کاملاً اقتصادی است. دولتها فرقی ندارد چه دولت آقای روحانی و چه دولتهای قبلی، همه سعی دارند نشان دهند تغییرات نرخ ارز یک مساله سیاسی است؛ ولی من داستان را اینطور نمیبینم.
این نگرانی وجود دارد وقتی دولت با انگیزه انتخاباتی نرخ ارز را سرکوب میکند اثر آن پس از انتخابات با جهش قیمتها در بازار ارز نمایان شود. با توجه به این امر این بازار پس از برگزاری انتخابات چقدر مستعد نوسان است؟
جبلعاملی: در مورد بازار ارز و اتفاقاتی که پس از برگزاری انتخابات در آن رخ خواهد داد، چند نکته وجود دارد. تمایل دولت به اینکه مثل گذشته بخواهد نرخ را کنترل کند، این احتمال کمرنگ خواهد بود. نکته دوم این است؛ در چهارسال گذشته، نرخ ارز در بازار آزاد، 17 درصد افزایش داشته اما این افزایش قیمت با روند تورم طی این چهارسال که حتی سال آخر آن هم تکرقمی بوده، همخوانی ندارد. از طرفی نهادهای بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول نیز، توصیههایی به ایران داشتهاند که ارزش ریال، بیش از حد نسبت به سایر ارزهای دنیا بالاست و این مساله به تولید، رشد اقتصادی و اشتغال کشور زیان وارد میکند. فارغ از آنچه دولت بخواهد یا نخواهد، متغیرهای اقتصادی همچون تورم به قیمت ارز در بازار، فشار وارد میکنند و احتمال دارد با وضعیتی مواجه شویم که قیمت ارز، افزایش یابد. البته چون بانک مرکزی اکنون دسترسی بیشتری به منابع ارزی دارد، این روند را میتواند با یک وضعیت آرام، پیگیری کند و سیاست منطقی هم همین است.البته یک نکته دیگر هم مرتبط با تکنرخی کردن ارز است. یعنی شاید ما در یک بازه، شاهد باشیم قیمت ارز پس از انتخابات افزایش یابد اما با یکسانسازی ثبات در بازار ارز حاکم خواهد شد.
اسلامیبیدگلی: همه به این موضوع اذعان دارند که قیمت ارز، در کشور ما جای رشد دارد و نرخهای فعلی با قیمت واقعی ارز فاصله دارد. اما من هم با آقای دکتر جبلعاملی موافقم. با توجه به توضیحاتی که ایشان ارائه کردند، دولت به این موضوع تن نمیدهد که قبل از انتخابات، نرخ ارز افزایش یابد. اما در مورد اینکه چقدر بازارهای مالی در آستانه انتخابات پیش رو در معرض ریسک سیاسی قرار دارند؟ شاید از نگاه اقتصادی بتوان گفت خوشبختانه امسال، رقابتهای انتخاباتی در کشور به تاخیر افتاد و احتمال اینکه اختلالات بازارهای مالی و دارایی به اتفاقات سیاسی مربوط باشد ضعیف است. یکی از انتقاداتی که به دولت میشود، مساله عدم ایجاد رونق در اقتصاد کشور است. من با لفظ رکود موافق نیستم، چرا که رکود به لحاظ اقتصادی تعریف دارد و ما اکنون در مرحلهای نیستیم که به لحاظ اقتصادی، در شرایط رکود قرار گرفته باشیم. به هر حال نبود رونق جدی در بازار یکی از انتقاداتی است که به دولت میشود و یکی از راهکارهای مهم برای حل این مشکل سیاستهای ارزی است و اگر دولت مجدداً، بر مسند کار بیاید یا هر دولت دیگری که روی کار آید، با دقت بیشتری در حوزه سیاستهای ارزی میتواند بخش عمدهای از این مشکل را حل کند. امیدواریم که دولت بعدی متناسب با رشد اقتصادی و تورم، سیاستهای ارزی بازار را تعیین کند تا این اتفاقی که اکنون در مورد ریال در مقابل ارزهای دیگر رخ داده، تکرار نشود، چرا که این مساله در بلندمدت میتواند به یک مشکل اقتصادی تبدیل شود.
پویا جبل عاملی: در بازار مسکن شاهد یک روند رونق البته نه به مفهوم رونقهای گذشته هستیم که تصور میرود این رونق در سال ۱۳۹۶ نیز مشاهده میشود. اما نباید انتظار داشته باشیم که یک شوک قیمتی به شکل قبل، رخ دهد.
جبلعاملی: در مورد تکنرخیکردن ارز هم این نکته را بگویم. در مورد واقعی کردن قیمت ارز بحث این است که دولت تمایل دارد نرخ تعادلی را به نرخ دولتی نزدیک کند یا نرخ بازار. ولی فکر میکنم نرخ بهینهای که در نهایت میتواند به آن برسد، نرخی است که نزدیک به قیمت بازار باشد. اکنون حجم عظیمی از حساب جاری ما با نرخ بازار تسویه میشود و آن نرخ دولتی تنها برای کالاهای اساسی است.
اسلامیبیدگلی: حتی میتوان اینطور گفت که اگر هدف آن نرخ نباشد، نرخ بازار همواره وجود دارد و عملاً تکنرخی نمیشود. یعنی عملاً اگر نرخی به غیر از قیمت نزدیک به بازار را تعیین کنیم، خودبهخود تکنرخی شدن ارز رخ نمیدهد.
جبلعاملی: من فکر میکنم؛ پس از انتخابات اگر دولت فعلی رای بیاورد، جرات بیشتری پیدا خواهد کرد که تکنرخی شدن را انجام دهد، ضمن اینکه اعتماد به نفس سیاستگذاران ارزی پس از اینکه شوک پاییز را کنترل کردند، بیشتر شده است. بنابراین تصور من این است که بیش از دو سال، زمان نیاز نباشد که ارز تکنرخی شود. البته اگر جرات کافی که در مصاحبهها و گفتههای مسوولان دیده میشود، وجود داشته باشد، و همچنان که قول داده شده بود، عمل شود، خیلی زودتر کار به تکنرخی شدن ارز میرسد. نکته حائز اهمیت این است که ما سیستم دونرخی را نمیتوانیم نگه داریم چراکه به صندوق بینالمللی پول اعلام کردهایم که تا پایان سال 2018 میلادی، نرخ ارز را تکنرخی خواهیم کرد و دلایل دونرخی شدن ارز را هم اعلام کردهایم. باید به خاطر معاهدات بینالمللی که داریم و شرایط اقتصادی که بر ایران حاکم است، ارز تکنرخی شود. تا وقتی که این اتفاق رخ ندهد، دولت و بانک مرکزی تمایل دارد نرخ ارز را تا جایی که میتواند ثابت نگه دارد، اما اگر این شکاف را پر کند، میتواند در مورد افزایش نرخ ارز و واقعی شدن آن بهتر تصمیم بگیرد. بنابراین به نفع اقتصاد است که هر چه زودتر تکنرخی کردن ارز انجام شود.
اسلامیبیدگلی: در واقع تکنرخی کردن ارز جزو بایدهای سیاستهای اقتصادی دولت بعد است، حال هر دولتی که سر کار بیاید. به نظرم خوب است که این موضوع از سوی فعالان اقتصادی مطرح شود که تکنرخی کردن ارز جزو مطالبات از دولت آینده است؛ به این معنا که پس از فرونشستن فضای انتخاباتی احتمالاً فرو خواهد نشست و با توجه به اینکه شرایط در حوزه ارز مهیاتر شده و اکنون دسترسی ما به ارز در خارج از کشور، قابل مقایسه با قبل نیست، ارز باید تکنرخی شود. البته این قول هم داده شده و نهادهای بینالمللی نیز انتظار دارند این اقدام اقتصادی هرچه زودتر رخ دهد. معتقدم تمام شرایط این امیدواری را زنده میکند که هر دولتی که سر کار بیاید، به این موضوع به بهترین شکل بپردازد.
با توجه به اینکه در دو سال گذشته سپردهگذاری در بانکها بیشترین بازدهی در بین بازارهای مالی را به خود اختصاص داده است و در شرایط فعلی نظام بانکی با مشکلاتی مواجه شده و دیگر توان پرداخت سودهای بالا را ندارد اگر منابع از بانکها خارج شود کدام بازار موازی بیشتر مستعد جذب نقدینگی است؟
جبلعاملی: یک مساله را راجع به نرخ سود باید مشخص کرد. به نظر میرسد پس از اتفاقاتی که برای موسسات مالی و اعتباری رخ داده که آخرین مورد هم، موسسه کاسپین بود و هنوز هم تبعات آن مشهود است، دورانی که مردم به دنبال نرخ سود بالا باشند و به این سمت بروند که کدام موسسه و بانک نرخ سود بیشتری میدهد، به سر رسیده است. اکنون نرخ سودی که به خصوص بانکهای کوچک پرداخت میکنند، صرف این میشود که شکافهایی که میان داراییها و بدهیهای آنهاست یا کمبود نقدینگی که دارند را جبران کنند. بنابراین ریسک بالا در سرمایهگذاری آنها مشهود است. اگرچه همواره پرداخت سود بالا، ریسک بالایی هم به همراه دارد.توصیه میشود مردم روی سپردههایی که با سود بالاست، کمتر تمرکز کنند؛ به خصوص آنهایی که سپردههای خرد دارند، بهتر است روی بانکهای بزرگتر سرمایهگذاری کنند. حتی اگر سود کمتری دریافت کنند. نکته این است که اگر بازار ارز بخواهد شوک تقاضا داشته باشد و این شوک تقاضا، باعث شوک قیمتی شود، میتواند برای سیستم بانکی ما خطرناک باشد. به این معنا که چنانچه سپردهها از بانک خارج و وارد بازار ارز شود، میتواند وضعیت بانکها را دچار مشکل کند.
سعید اسلامیبیدگلی: مهمترین ریسک جدی که ما در کوتاهمدت داریم، بانکها و تنشهای بینالمللی هستند که اگر در کوتاهمدت این دو تاثیر نگذارند، بازار سهام دارای فرصتهای خوبی است. اگر رشد اقتصادی ادامهدار شود و دولت بتواند فکری برای نرخ سود بانکی بکند بازار مسکن نیز با رشد ملایمی مواجه خواهد بود.
اسلامیبیدگلی: آقای دکتر آیا بازار ارز ما هماکنون این کشش را دارد؟
جبلعاملی: من اکنون چنین وضعیتی را مشاهده نمیکنم. بعد از اتفاقی که در پاییزسال گذشته رخ داد و شرایط باثباتی که ایجاد شد، این وضعیت دیگر دیده نمیشود. البته عاملان اقتصادی اگر فرض کنند در بازار ارز، میتوانند سودی بیشتر از نرخ سود سپرده در طول یک سال کسب کنند، ممکن است وارد بازار ارز شوند.با این حال بازهم تغییر بسیار آرامی را در بازار ارز خواهیم داشت. این رابطهای است که میتوان برای بازار سهام یا حتی مسکن هم متصور شویم.
اسلامیبیدگلی: در حال حاضر به علت مشکلات اقتصادی در هر بحث اقتصادی صحبت نرخ سود بانکی در کشور وجود دارد. به هر بازاری هم که برای تحلیل مراجعه کرده یا حتی اگر تولید را مدنظر قرار دهیم، حتماً به نرخ سود هم منتهی خواهد شد. تولیدکنندگان نیز گلایه دارند که با این نرخ سود، تولید منفعتی ندارد. بنابراین رفع مشکل سیستم پولی کشور و پرداختن به موضوع نرخ سود، از مهمترین حوزههای سیاستگذاری اقتصادی در کوتاهمدت است. به نظر میرسد بخشی از سیستم پولی با مشکلات خیلی جدی مواجه است و این مشکلات آنقدر جدی شده که یک شایعه در مورد ورشکستگی یا مشکلدار شدن یک بانک، به راحتی قابلباور است، در حالی که شاید پنج سال قبل، چنین شایعهای به هیچ عنوان قابل درک و باور نبود. اما اکنون شبکههای اجتماعی به راحتی در مورد ورشکستگی یک بانک حرف میزنند و درست به فاصله چند ساعت بعد از انتشار آن، بانک مربوطه اطلاعیه میدهد که این موضوع درست نیست. این مشکل از همه طرف دیده میشود و هماکنون دیده میشود که صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بخشی از پول خود را در بانکها نگه داشتهاند یا حتی تولیدکنندگان، برایشان منفعت ندارد تا پروژههای تکمیل ظرفیت را اجرا کرده یا حتی افزایش سرمایه دهند. بنابراین ترجیح میدهند که پولها را در سیستم بانکی نگه دارند. این امر در همه بازارها نیز، اثرگذار خواهد بود و طبیعی است که کاهش سود بانکی در یک نگاه ابتدایی منجر به خروج این پولها از بانک و سرریز شدن آنها به سایر بازارها شود که میتواند شامل ارز یا مسکن باشد. بنابراین موضوعی که باید به آن پرداخت، آن است که دولت، برنامهاش را برای سیاستهای پولی مشخص کرده و اعلام کند. درست است که دولت توان خود را در کنترل بازار ارز در سال گذشته نشان داده، اما مشخص نیست که اگر این هجمهها بیشتر شود تاثیر روانی آن چطور خواهد بود. پس این موضوع، یک موضوع جدی است و حتماً اگر بخواهیم به بازار سهام هم بپردازیم، هم به واسطه اینکه بخش زیادی از بازار سرمایه نیز به بازار بدهی اختصاص دارد، میتوان به آن پرداخت و هم به واسطه تاثیر آن در قیمتگذاری سهام و اوراق با درآمد ثابت حتماً تاثیرگذار خواهد بود.
جبلعاملی: بگذارید مطلبی را نسبت به اثر شایعات بر اقتصاد ما که آقای دکتر اسلامی هم اشاره کردند مطرح کنم. موضوع داراییهای منجمد بانکها و مشکلات نظام بانکی بحث مرتبط با امروز و دیروز اقتصاد ایران نیست که اکنون اینقدر واکنش نسبت به آن وجود دارد. اگر چهار یا پنج سال پیش این موضوعات را مطرح میکردیم آن زمان هم به همان میزانی که امروز مشکل وجود دارد، مشکلات وجود داشت اما به این اندازه افکار عمومی به دولت واکنش نشان نمیدادند. آن زمان مردم اینقدر حساس نبودند ولی اکنون حساسیتها بیشتر شده است. پیامدهایی که میتواند از این حساسیت ایجاد شود، بیش از مساله بانکها اثر مخرب دارد. جالب است که روند مطالبات غیرجاری بانکها از سه سال قبل، بهتر شده است اما نسبت به این اخبار خوب توجهی نمیشود ولی اخبار منفی به یکباره دامنه اثرگذاری گستردهای پیدا میکند. قطعاً در بخش پولی کشور به تجدید ساختار نیاز داریم. باید به دولت و بانک مرکزی فرصت بدهیم. تاکنون اقدامات بانک مرکزی مثبت بوده است؛ صورتهای مالی جدید بر اساس استانداردهای IFRS را اجرایی کرده و پای آن هم ایستاده است. نباید از این اقدامات چشم پوشید. البته بهتر است همزمان با اصلاحاتی که بانکها انجام میدهند، فکری برای افزایش سرمایه بانکها صورت گیرد. ما بخشی از داراییهای ارزی را همان ابتدای کار به صندوق توسعه ملی برای توسعه کشور واریز کردیم، ولی اگر با بروز بحران در نظام بانکی شرایط به هم بریزد، دیگر نمیتوان توسعه ایجاد کرد. پس باید از منابع صندوق توسعه ملی استفاده کرده و به بانکها کمک کنیم.
پویا جبل عاملی: تمایل دولت به اینکه مثل گذشته بخواهد نرخ ارز را کنترل کند، کمرنگ خواهد بود. البته من فکر میکنم؛ پس از انتخابات اگر دولت فعلی رای بیاورد، جرات بیشتری پیدا خواهد کرد که تکنرخی شدن را انجام دهد.
با این اوصاف بازار سهام در طول رقابتهای انتخاباتی، چقدر با ریسکهای سیاسی مواجه خواهد شد؟
اسلامیبیدگلی: بازار سرمایه ما که بازار سهام هم بخشی از آن است، همواره در معرض ریسک تصمیمات سیاستمداران قرار دارد. به این معنا که سالهاست عدم شفافیت در حوزه قیمتگذاری مواد اولیه بسیاری از صنایع و عدم شفافیت در مورد سیاستهای پولی کشور و تغییرات ناگهانی برخی از سیاستها روی بازار سرمایه تاثیرگذار بوده و فعالان بازار همواره نسبت به این موضوع حساسیت داشتهاند. پس خوب است که سیاستها برای دوره یک تا پنجساله اعلام شود تا بتوان برنامهریزی کرد. کسی که در بازار سرمایه قدم میگذارد، به ویژه وارد بازار سهام میشود، برخی از ریسکها را پذیرفته است. کسی که وارد بازار سهام شده این ریسک را پذیرفته ولی قرار بر این نیست که هر کسی که ریسک بازار سهام را پذیرفته، سایر ریسکها را هم به او تحمیل کنیم. بنابراین برخی از ریسکهایی که به صورت غیرسیستماتیک به سهامداران وارد میشود، به آنها و نهادهای سرمایهگذاری، لطمه جدی وارد میکند. طبیعتاً نمیتوان گفت ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه وجود ندارد. بازار سهام نسبت به کل اقتصاد، بازار بزرگی نیست ولی به دلیل اینکه هم رسانهها به آن علاقهمندند و هم نماگرهای عیانی دارد و هر روز میتوان شاخص بورس را نگاه کرد، دولتها در نزدیک انتخابات حواسشان هست که تغییر منفی در این شاخص نمایان نشود. شاید بگویید که یک درصد شاخص بورس افت کند، چند نفر ضرر میکنند؟ ولی باید گفت اگر شاخص افت کند، این افت به سرعت در مطبوعات دیده میشود. چرا که بازار سرمایه شاخصهای عیانی دارد؛ یعنی اثر مخرب برخی تصمیمات اقتصادی، 10 سال دیگر مشخص میشود، اما نماگر بورس به صورت روزانه قابل مشاهده است. به نظر میرسد دولت تمام سیاستهای خود را به کار میبندد تا در آستانه انتخابات، تثبیتی در بازار سرمایه داشته باشد و حتی اگر منابعی دارد، به بازار وارد و آن را تقویت کند. کما اینکه بعد از شروع سال جدید اگرچه حجم معاملات اندک بوده، ولی شاهد ثبات نسبی در بازار سرمایه هستیم.
پس از برگزاری انتخابات وضعیت بازار سهام را چگونه پیشبینی میکنید؟
اسلامیبیدگلی: اگر بعد از انتخابات رشد اقتصادی مناسبی داشته باشیم و تنشهای بینالمللی جدی نشود، به نظر میرسد رشد اقتصادی اثرات خود را بعد از دو دوره تداوم، در بخش واقعی اقتصاد نمایان کند و به تبع آن بازار سرمایه هم تاثیر بپذیرد که از نتایج آن، رونق بازارهای اولیه است. البته سیاستگذاریهایی نیز در بازار سرمایه صورت گرفته که توسعه بازار بدهی تاثیر منفی در بازار سهام نداشته باشد که طبیعتاً باید این کار هم با اعلام برنامه دقیق از سوی بازار سرمایه صورت گیرد تا سهامدار بتواند برنامهریزی کند که چه زمانی پول وارد بازار کند و چه زمانی خارج شود. در این میان ما یکسری ریسکها را برای بازار سهام کشور برشمردیم؛ از جمله موضوع شبکه بانکی و مساله نرخ بهره. در بازار سرمایه حجم اوراق بدهی نیز باید مورد توجه قرار گیرد، اما یکسری ریسکهای بزرگتری مثل صندوقهای بازنشستگی وجود دارد که در کنار تنشهای بینالمللی، ریسکهای بزرگی به شمار میآیند. اینها ریسکهایی هستند که موجود هستند.
قیمت مسکن با انتخابات چه نسبتی دارد؟ آیا استراتژی خرید خانه پیش از تشکیل دولتهای جدید استراتژی درستی است؟
جبلعاملی: در مورد بازار مسکن نیز بر مبنای دادههای تاریخی، این گمان میرود که اکنون شرایط آماده برای این است که افزایش قیمت و شوک قیمتی را داشته باشید. آنچه تا به حال باعث شده که این اتفاق رخ ندهد، بحث تورم پایین و وضعیت باثبات و همچنین نرخ سود واقعی مثبت بود که باعث شد این اتفاق رخ ندهد، اما اکنون که آمار را نگاه میکنیم و از پاییز و زمستان بررسی میکنیم، شاهد یک روند رونق البته نه به مفهوم رونقهای گذشته هستیم که تصور میرود این رونق در سال 1396 نیز مشاهده میشود. اما نباید انتظار داشته باشیم که یک شوک قیمتی به شکل قبل، رخ دهد. ضمن اینکه باید حواسمان باشد که جمعیت ایران، بوم جمعیتی دهه 60 را که موتور اصلی شوکهای قیمتی هم بود و تقاضا برای مسکن را رقم زد، ندارد. بنابراین باید در بازار مسکن در یک بازه بلندمدت، شاهد یک روند رونق و با افزایش آهسته قیمتها نه شوکهای قیمتی مانند گذشته باشیم. من تصور میکنم آنچه در سال 1395 اتفاق افتاد، با افزایش قیمتی آرام، در سال 1396 نیز به وقوع بپیوندد.
اسلامیبیدگلی: بازار مسکن در ایران طی سالهای اخیر، شرایط خاصی را پیدا کرده است. ما در واقع در دهه 80 و در یکی دو سال دهه 90 دچار پدیده تراکم سرمایهگذاری در بازار مسکن شدهایم. شما امروز میبینید که بیش از دو میلیون خانه خالی در کشور وجود دارد، همزمان هم به مرحلهای رسیدهایم که بر خلاف دهههای گذشته، تعداد خانوار بیش از خانههای موجود نیست. بنابراین بخشهای مختلف مسکن باید جداگانه تحلیل شوند. در دوره کوتاهمدت، مسکن متوسط و کوچک، بیشتر باید قابل توجه سیاستگذاران باشد و اگر قرار است تسهیلاتی هم داده شود، بیشتر این بخش باید مورد توجه قرار گیرد و احتمالاً بخشی از تقاضا نیز به این سمت سوق مییابد. کلاً سیاستگذاری در حوزه مسکن اینطور نبوده که این بخش بیش از تورم، افزایش داشته باشد. به نظر میرسد در سال 1396 یک رونق نسبی با افزایش قیمتی در حدود تورم در بازار مسکن رخ خواهد داد. البته اگر سیاستهای دولت به این سمت برودکه به دلیل حل مشکلات بانکی، تورم افزایش یابد، تاثیرات خود را در حوزه مسکن هم میگذارد. برخی میگویند راهحل بخش بانکی این است که بازار مسکن جهش یابد، چرا که بخش بزرگی از داراییهای بانکی در حوزه املاک و مستغلات بلوکه شده است. البته امیدواریم که دولت برای حل مشکل بانکها، به راهحلهای اقتصادی جدیتری مثل ادغام و افزایش سرمایه و حل مشکلات تسویه بدهیهای خود پناه آورد؛ نه اینکه بازارهای دیگر را تهییج کند.
تصمیم بهینه برای سرمایهگذاری در این شرایط در آستانه انتخابات چیست؟
جبلعاملی: من فکر میکنم اگر کسی به فکر تامین مسکن اولیه است، چون در حال حاضر قیمت ها در بازار مسکن به کف رسیده، بهتر است قبل از انتخابات به خرید مسکن اقدام کند. ولی برای سرمایهگذار که بحث سودآوری را دنبال میکند، چندان تفاوتی ندارد که اکنون وارد بازار مسکن شود یا پس از انتخابات. تا انتخابات حدود یک ماه و نیم باقیمانده است. بنابراین میتواند پس از انتخابات خرید مسکن را صورت دهد.
جبلعاملی: من فکر میکنم اگر کسی به فکر تامین مسکن اولیه است، چون در حال حاضر قیمت ها در بازار مسکن به کف رسیده، بهتر است قبل از انتخابات به خرید مسکن اقدام کند. ولی برای سرمایهگذار که بحث سودآوری را دنبال میکند، چندان تفاوتی ندارد که اکنون وارد بازار مسکن شود یا پس از انتخابات. تا انتخابات حدود یک ماه و نیم باقیمانده است. بنابراین میتواند پس از انتخابات خرید مسکن را صورت دهد.
اسلامیبیدگلی: با توجه به اینکه حدود یک ماه مانده توصیه قبل و بعد از انتخابات موضوع منطقیای نیست. من فکر میکنم مهمترین ریسک جدی که ما در کوتاهمدت داریم، بانکها و تنشهای بینالمللی هستند که اگر در کوتاهمدت این دو تاثیر نگذارند، بازار سهام دارای فرصتهای خوبی است. اگر رشد اقتصادی ادامهدار شود و دولت بتواند فکری برای نرخ سود بانکی بکند بازار مسکن نیز با رشد ملایمی مواجه خواهد بود، البته نه آنطور که مردم فکر کنند که ثروتشان چند برابر میشود؛ ولی در برابر تورم از آنها محافظت خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید