شناسه خبر : 1550 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

لاریجانی چه ویژگی‌هایی دارد که توجیه‌کننده نقش ریاست او بر قوه مقننه است؟

چند ملاک غیرسیاسی

محور اصلی بحث‌های سیاسی در هفته‌های اخیر و پس از اعلام نتیجه انتخابات مجلس دهم، بیشتر بر مساله انتخاب رئیس مجلس دهم می‌‌چرخد. موضوعی که در ادوار گذشته هم بی‌سابقه نبوده است اما آنچه انتخابات رئیس مجلس در این دوره را از دوره‌های دیگر متفاوت و متمایز می‌کند، تلاش افراد بیرونی و گروه‌های سیاسی برای تاثیرگذاری بر انتخاب رئیس مجلس دهم است.

جواد جهانگیرزاده/ قائم‌مقام مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی

محور اصلی بحث‌های سیاسی در هفته‌های اخیر و پس از اعلام نتیجه انتخابات مجلس دهم، بیشتر بر مساله انتخاب رئیس مجلس دهم می‌‌چرخد. موضوعی که در ادوار گذشته هم بی‌سابقه نبوده است اما آنچه انتخابات رئیس مجلس در این دوره را از دوره‌های دیگر متفاوت و متمایز می‌کند، تلاش افراد بیرونی و گروه‌های سیاسی برای تاثیرگذاری بر انتخاب رئیس مجلس دهم است. این تلاش اما پدیده‌ای کم‌سابقه است. گمانه‌ها در خصوص گزینه‌های ریاست مجلس بالا گرفته و هر جناح سیاسی در‌صدد است تا نماینده‌ای از جناح خود را بر مسند ریاست مجلس بنشاند. در این میان اما ذکر چند نکته حائز اهمیت است.
تلاش تمامی گروه‌ها و چهره‌ها برای انتخاب رئیس مجلس شورای اسلامی نشان‌دهنده اهمیت و جایگاه این مقام است. رئیس مجلس هم در تدوین قوانین و هم در جهت‌گیری‌های سیاسی و تنظیم روابط با دیگر قوا و به خصوص قوه مجریه از اهمیت خاصی برخوردار است. این مساله این نظریه را که رئیس مجلس را تنها سخنگوی مجلس می‌دانند رد می‌کند و نشان می‌دهد حیطه اختیارات و اقدامات رئیس مجلس بسیار گسترده‌ است. رئیس مجلس در بسیاری از سیاستگذاری‌ها و جهت‌گیری‌های داخلی مجلس، میان قوا و حتی جهت‌گیری‌های فراقوه‌ای تاثیر جدی دارد و همین عامل مهمی است تا گروه‌ها و گفتمان‌های سیاسی برای تاثیرگذاری در انتخابات ریاست مجلس تلاش کنند. همین عاملی شده تا به دلیل جایگاه رفیع مجلس، صرفاً دغدغه سیاسی و گفتمانی بر انتخابات مجلس حاکم شود و گروه‌های سیاسی تلاش کنند از کرسی ریاست مجلس و اختیارات وی به‌عنوان ابزاری برای آینده سیاسی خود بهره ببرند. این نگاه تا جایی پیش می‌رود که گاهی به نظر می‌رسد گروه‌های سیاسی اعلام پیروزی سیاسی و بالا بردن پرچم حزب خود را بر حل مشکلات کشور و رسیدگی به امور کلان ترجیح می‌دهند. توجه بیش از حد متعارف به انتخاب رئیس مجلس در انتخابات درون پارلمانی گاهی این موضوع را به ذهن متبادر می‌کند که بخشی از گروه‌های سیاسی به جای پرداختن به موضوعات اصلی کشور تنها به جناح‌بندی‌های سیاسی صرف توجه می‌کنند. نتیجه این است که این تفکر ممکن است مجلس را به سمتی بکشاند که به جای توجه به مسائل اقتصادی کشور و مشکلات مردم تنها بر مسائل سیاسی متمرکز شوند.
اما باید در نظر داشت که مجلس به‌رغم فعالیت‌ها و تاثیرگذاری که در مسائل سیاسی کشور دارد، نهادی است که وظیفه قانونگذاری در امور مختلف و از جمله اقتصادی را بر عهده دارد. به همین دلیل صرف توجه به مباحث سیاسی در انتخابات مجلس و در نظر گرفتن ملاک‌های سیاسی برای انتخاب رئیس مجلس، خارج شدن از ریلی است که در تمام سال‌های گذشته بنا نهاده شده است. ریلی که می‌کوشد تمام قوا را در مسیر اعتلا و پیشرفت قرار دهد و نه صرفاً جناح‌بندی و مبارزات سیاسی.
به عقیده نگارنده افزایش سطح رقابت‌ میان جناح‌ها می‌تواند به شکافی جدی در مجلس و میان قوا منجر شود. این در حالی است که انتظار می‌رود نمایندگان فارغ از هر خط و جریان و گرایش سیاسی عمده توان و تمرکز خود را بر حل مشکلات مردم و توسعه کشور قرار دهند. توجه به این مساله در شرایط فعلی بسیار حائز اهمیت و در مقطع فعلی جزو ضرورت‌هاست.
بر این اساس شاید بهتر باشد به جای توجه بر مشی ‌سیاسی افراد به‌ توانمندی‌های مدیریتی نامزدهای ریاست مجلس دهم توجه شود. همان‌گونه که در ابتدا عنوان شد، رئیس مجلس تنها سخنگوی مجلس نیست. بلکه تعیین‌کننده جدی رابطه قوه مقننه و قوه مجریه است. بر این اساس فردی باید در این مسند قرار بگیرد که از توانمندی بالایی برای تنظیم روابط دو قوه برخوردار باشد.

کدام گزینه برای ریاست مجلس مناسب است؟
یکی از گزینه‌های جدی ریاست مجلس دهم علی لاریجانی است. فردی که دو دوره سابقه ریاست مجلس را در کارنامه خود دارد. فارغ از گرایش سیاسی، علی لاریجانی نشان داده که توانسته در دو دوره گذشته هم از حقوق نمایندگان و حقوق عمومی مجلس دفاع کند و هم رابطه‌ای متعامل و صحیح با دولت‌ها داشته باشد. همچنین وی توانسته در دو دوره گذشته، استقلال مجلس را هم حفظ کند. بر این اساس در میان گزینه‌های احتمالی، لاریجانی بهترین گزینه دارای تجربه برای ریاست بر مجلس دهم است. طبیعی است اگر قرار باشد تجربه را ملاک قرار دهیم، تجربیات پارلمانی لاریجانی سبب می‌شود ایشان بر رقبایی که فاقد این تجربه هستند، برتری داشته باشد. این توانایی لاریجانی هم در موضوع قانونگذاری و هم در مساله نظارت بر اجرای قوانین موثر است و جایگاه ایشان را در میان دیگر رقبا تقویت می‌کند.
اما در بررسی کارنامه فعالیت یک فرد شاید تنها نباید بر یک مورد تاکید کرد. چون همه سطوح نظام تنها به سه قوه محدود نمی‌شود. اما لاریجانی فردی است که علاوه بر مجلس، در دیگر مناصب هم عمکرد مطلوبی داشته است. از ریاست وی بر صدا و سیما گرفته تا وزارت ارشاد و فعالیت در شورای عالی امنیت ملی. کارنامه لاریجانی در این مناصب هم گویای موفقیت وی در مدیریت دیگر نهادها و سازمان‌هاست. این مساله نشان می‌دهد علی لاریجانی دارای تجارب بسیاری است و توانایی این شخص برای ایجاد و تنظیم روابط با سایر اجزای دورنی نظام بسیار بالاست.
نکته دیگر اینکه لاریجانی در دوره‌های گذشته در هر مسندی باعث شده سازمان‌ها و دستگاه‌‌های تحت مدیریتش هم به لحاظ نظری و هم اجرایی ارتقا یابند. مجلس هم در دو دوره گذشته چنین دستاوردی را داشته است. ایجاد معاونت تقنینی و ایجاد معاونت نظارت که دو بال مهم کار مجلس شورای اسلامی بوده از دستاوردهای ریاست ایشان است. تقویت مرکز پژوهش‌های مجلس به لحاظ امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری نشان‌دهنده این نگاه است که ایشان در هر منصب و دوره‌ای عملکرد بسیار خوبی داشته است.
نکته سوم اینکه رئیس مجلس عضو موثر شورای عالی امنیت ملی است. شورای عالی امنیت ملی به‌عنوان یک مجموعه عالی‌رتبه و تصمیم‌گیرنده در عرصه‌های مختلف سیاسی است. رئیس مجلس به‌عنوان یکی از اعضای این شورا باید دارای فهم و دقت امنیتی بالایی باشد، شرایط و مقررات امنیت بین‌الملل را بداند و درک کند. باید تصریح کنم که لاریجانی در فهم دقیق مسائل امنیتی در کشور بی‌نظیر است. عضویت ریاست مجلس در چنین نهاد خاصی سبب می‌شود که انتخاب لاریجانی را ارجح و شایسته‌تر بدانم. از طرفی لاریجانی به دلیل دو دوره ریاست بر مجلس بر قوانین و مقررات و آیین‌نامه‌ها اشراف دارد و از این نظر هم بر دیگر رقبا ارجحیت دارد.
نکته دیگر بحث تعامل با قوه مجریه است. آنچه در دوره چهار سال گذشته دیده‌ایم تعامل بالای ایشان با دولت بوده است. این تعامل به منظور تقویت دولت و هم تقویت نظارت بر دولت چشمگیر بوده و این می‌تواند ظرفیت مجلس برای تقویت مناسبات و تقویت نظارت بر امور محوله به دولت و مسوولیت‌های مختلف دولت را افزایش دهد.

انتخابی فارغ از جریانات سیاسی
با وجود تمام این موارد، باید به ابتدای سخنم برگردم. درست است که پارلمان محل رقابت جریان‌های سیاسی و فکری است اما باید دانست هر کسی که ریاست مجلس را بر عهده بگیرد، باید بتواند در میان نمایندگان وحدت رویه ایجاد کند و ما شاهد رفتارهای جناحی در مجلس نباشیم. اگر فضای رقابت برای اخذ جایگاه ریاست مجلس از فضاهای ژورنالیستی و پشت‌پرده‌ای رها شود و اجازه دهیم نمایندگان مستقل از جریان‌های سیاسی و فشار‌های بیرونی رئیس مجلس را انتخاب کنند قطعاً به نفع آینده مجلس خواهد بود و می‌توان فضایی تفاهمی میان جریانات مختلف ایجاد کرد. می‌توان فضایی ایجاد کرد که جریانی از همه کمیسیون‌ها حذف شود و این وزن‌کشی‌ها تا چهار سال انتهای مجلس دهم ادامه داشته باشد که در آن صورت مجلس تاثیرگذاری خود را از دست بدهد. یا آنکه می‌توان تعامل را جانشین رقابت کرد و هر فردی بر اساس توانایی و قابلیت‌های خود در جایگاه صحیحی قرار بگیرد. این روند می‌تواند به مجلس دهم کمک کند که از تمام ظرفیت‌های موجود خود استفاده کند منتخبان مردم هم متوجه هستند که رفتار آنها در بیرون از مجلس رصد می‌شود و طبیعی است که مجلس به آرامش بیشتری نیاز دارد. امیدوارم مسیر پیش‌رو به مسیر پیشرفت مجلس تبدیل شود و فضای تفاهم بر مجلس حاکم شود. ایجاد چنین فضایی به معنای ایجاد سکوت و سکون در مجلس نیست. بلکه اتخاذ هوشمندانه روشی برای موفقیت در ماموریت‌های مجلس است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها