تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
تغییر مهم در نقشه سیاسی
نوشت: آرایش سیاسی کشور در حال تغییر است و معادلات قدیمی، دیگر جوابگوی تحلیلها و طرحریزیهای آتی نیستند...انتخابات پیش روی مجلس، کاتالیزور شکلگیری صحنه جدید سیاسی شده چرا که از طیف اصلاحطلبان، تنها معدودی چهره میانهرو در صحنه ماندهاند و از آن سو، میانهروهای اصولگرا نیز حاضر نشدهاند با افراطیون ائتلاف کنند...این وضعیت باعث نزدیکی عقلای اصلاحطلب و اصولگرا به هم شده است. در واقع، آنچه صحنه جدید را شکل داده، نه اصلاحطلبی به معنای سنتی و نه اصولگرایی به معنای قدیمی آن، که «عقلگرایی» است. لذا صحنه سیاسی به جای آنکه مانند سالیان گذشته، محل رقابت یا نزاع اصولگرایان و اصلاحطلبان باشد، محل تقابل «عقلا» و «تندروها» شده و مردم داوران میدان هستند.
مصاحبههای انتخاباتی صداوسیما
به قلم محمد مطهری نوشت: همه کسانی که در صداوسیما با آنان مصاحبه میشود، میگویند حتماً در انتخابات شرکت میکنند. علت این پدیده عجیب یعنی آمار رسمی 60درصدی مشارکت در انتخابات و مصاحبههای یکدست صددرصدی از طرف دیگر، از چهار حال خارج نیست: یا اینکه از هر 10 نفر ایرانی، چهار نفر در جلوی دوربین رنگ عوض میکنند. حالت دوم اینکه کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند مواضع خود را اعلام میکنند ولی تلویزیون همه را سانسور میکند. حالت سوم اینکه کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند اصلاً حاضر به گفتوگو با تلویزیون نیستند، چون یقین دارند پخش نمیشود. در حالت چهارم تلویزیون تا یقین نداشته باشد کسی پاسخش درباره شرکت در انتخابات مثبت است با او مصاحبه نمیکند. آیا هر کدام باشد (با اعتذار) تف سربالا نیست؟
وحدتی که صفرا فزود
نوشت: وحدت میان اصولگرایان مصداق آن ضربالمثل «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» است. زیرا نخستین نتیجه آن برجستهتر شدن فهرست اصلاحطلبان در شرایط قطبی شده است. از سوی دیگر آنچه اهمیت دارد، این است که رایدهندگان اصولگرا هیچ دلیلی نمیبینند که به افراد متضاد موجود در فهرست ائتلاف رای دهند. چون نه وحدت ایجابی با آنان دارند و نه وحدت سلبی آنان را کنار یکدیگر جمع کرده تا خطر مشترکی را به آنان گوشزد کند. از این رو فهرست واحد اصولگرایان موجب ریزش آرای آنان خواهد شد و چه بسا به نفع فهرست اصلاحطلبان نیز تمام شود. در حالی که اگر چند فهرست داشتند، از یک سو دوگانه اصولگرا و اصلاحطلب را ایجاد نمیکردند و از سوی دیگر امکان رای دادن به نامزدهای متنوع را فراهم میکردند.
سرمشقی برای اصحاب سیاست
نوشت: انتخابات باید مظهر اخلاقمداری، صداقت و گذشت باشد تا مردم به حضور هرچه بیشتر در پای صندوقهای رای تشویق شوند و افرادی را به نمایندگی برگزینند که از هر نظر نمونه بوده و بتوانند مصداق واقعی «عصاره فضایل ملت» باشند. متاسفانه در چند دوره اخیر، انتخاباتهایی با ویژگیهای درخور نظام جمهوری اسلامی نداشتیم. تبلیغات گمراهکننده، ولخرجیهای نجومی، تهمتزدنها، تخریبها و توسل به روشهای غیراخلاقی و غیردینی مشکلات زیادی برای مردم و جامعه پدید آورد که نتیجه آن، ضعیف شدن مجلس بود. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که مجلس در حال حاضر در سطحی نیست که درخور نظام و مردم انقلابی ایران باشد. به همین دلیل، مجلس به یک خانهتکانی اساسی نیاز دارد تا به سوی جایگاه واقعی خود حرکت کند.
دیدگاه تان را بنویسید