تاریخ انتشار:
درباره وزیری که هنوز سایه او بر وزارت علوم سنگینی میکند
حاشیههای دنبالهدار کامران
این روزها کامران دانشجو به دلیل بورسیه کردن دخترش سارا دانشجو در مظان اتهام قرار گرفته است. بورسیهای که بدون انجام مصاحبه علمی و تنها به دلیل توصیهای دوستانه صورت گرفته است و بدین ترتیب نام دختر آقای وزیر نیز در لیست سه هزار بورسیه غیرقانونی قرار گرفت که چندی پیش رسانهای شد و همین موجب شد جرقه استیضاح وزیر علوم توسط ۵۱ نماینده مجلس زده شود
نام یک فرد در بین تمام افشاگریهای صورتگرفته از سوی مخالفان استیضاح وزیر علوم، مرتب تکرار میشد. درست همان زمانی که سایتهای مختلف از تخلفات وزیر سابق علوم پرده برداشته و او را به دلیل بهرهگیری از موقعیت وزارت، به منظور بورسیه کردن دخترش زیر سوال میبردند، او ترجیح داد که سکوت پیشه کند. این روزها کامران دانشجو به دلیل بورسیه کردن دخترش سارا دانشجو در مظان اتهام قرار گرفته است. بورسیهای که بدون انجام مصاحبه علمی و تنها به دلیل توصیهای دوستانه صورت گرفته است و بدین ترتیب نام دختر آقای وزیر نیز در لیست سه هزار بورسیه غیرقانونی قرار گرفت که چندی پیش رسانهای شد و همین موجب شد جرقه استیضاح وزیر علوم توسط 51 نماینده مجلس زده شود. وزیر سابق علوم تنها به دلیل پارتیبازی برای بورسیه دخترش سارا و بورسیه نورچشمیهای دیگر بدون طی مراحل علمی در مظان اتهام قرار نگرفته است همچنان که اعتراضات گستردهای به دلیل اخراج استادان دگراندیش دانشگاه، ستارهدار کردن دانشجویان، تفکیک جنسیتی و تغییرات گسترده روسای دانشگاه از سوی صاحبنظران متوجه کامران دانشجو شد اما واکنش کامران دانشجو هم در نوع خود بینظیر بود. وزیر سابق علوم به
جای پاسخگویی و توجیه افکار عمومی، اخراج استادان سکولار را امری طبیعی دانست و در اقدامی بدیعتر وجود دانشجویان ستارهدار را کاملاً منکر شد و بورسیههای غیرقانونی را فضاسازی علیه دولت دهم ارزیابی کرد.
پدیدهای به نام کامران دانشجو
قرارگیری کامران دانشجو از همان روز نخست در راس وزارت علوم حاشیهساز شد. به محض انتشار اخباری مبنی بر احتمال انتخاب کامران دانشجو به عنوان وزیر علوم، دانشگاهها به کانون اعتراضات تبدیل شدند و بسیاری این اقدام را انتقامجویی محمود احمدینژاد از جامعه دانشگاهی ارزیابی کردند که اغلب به او رای نداده بود. نارضایتی دانشجویان از انتصاب کامران دانشجو در حدی بود که به محض حضور دانشجو، دانشگاهها ملتهب شدند همچنان که اعتراضات دانشگاه شریف و پلیتکنیک در حدی بود که وزیر علوم دولت دهم نتوانست سخنرانی خود را به پایان برساند. ریشه اعتراضات گسترده نسبت به وزیر علوم دولت دهم را تنها نباید به حضور او در راس ستاد انتخابات ریاستجمهوری 88 خلاصه کرد. اقدامات فارغالتحصیل رشته هوافضا در اخراج استادان منتقد و معترض خود به تنهایی دلیلی مهم برای اعتراضات دانشگاهیان بود. جالب اینجاست که وزیر علوم 57ساله دولت دهم در برابر پرداخت گسترده رسانهها نسبت به اخراج دکتر حسین بشیریه استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و نویسنده دهها کتاب در حوزه علم سیاست و دهها استاد دیگر واکنش نشان داد و گفت: «چرا شلوغش میکنید؟ آمار میگوید تعداد دانشیار
در سال 1384، 2800 تا بوده و اکنون شدهاند 5800 تا. این افزایش، با وجود فضاسازیهایی که میشود صورت گرفته. عدهای مینشینند و میگویند استادان را بازنشسته میکنند. خطاب به آنها میگویم این همه فضاسازی در یک سال گذشته کردید، اکنون بگویید در این یکی، دو ساله چند نفر استاد تمام شدند؟ چند نفر بازنشسته شدند؟ چند نفر استخدام شدند؟ میگویند این همه دانشمندان ما را بازنشسته کردهاید. طرف 32 سال کار کرده ما نمیگوییم او فرد بدی است، ولی اینقدر قشقرق به پا میکنند که انگار طرف علامه است و نباید بازنشسته میشده!» وضعیت تا بدان جا پیش رفت که وزیر سابق علوم در سخنان خود از استعلام مراجع قانونی برای استخدام استادان دانشگاه خبر داد. او در جلسهای خصوصی گفته بود استادانی را که در رویدادهای پس از انتخابات سال 1388 فعال بودند به دانشگاه راه نمیدهد. اما به محض رسانهای شدن این خبر، سخنان خود را تصحیح کرد و گفت: «قرار نیست که استادی دوباره گزینش شود.» دانشجو به موازات اقداماتی ازاین دست بحث تفکیک جنسیتی را با تمام قوا دنبال کرد و حتی بعد از نامه محمود احمدینژاد که در آن نامه این اقدام را سطحی و غیرعالمانه خوانده بود، از
مواضع خود عقبنشینی نکرد
احمدینژاد دانشجو را به دانشگاه بازنگرداند. شاید بتوان ریشه مغضوب واقع نشدن دانشجو را در سالها همراهی دوستانه سراغ گرفت به گونهای که او در دادگاه سلام در کنار محمود احمدینژاد به عنوان یکی از شاکیان روزنامه سلام حضور یافت. اما در این میان نظر دیگری هم وجود دارد، بسیاری بر این باورند که ریشه مغضوب واقع نشدن به همدلی گذشته برنمیگردد بلکه احمدینژاد میدانست اگر دانشجو را برکنار کند برای ادامه حضور در پاستور باید از مجلسی رای اعتماد بگیرد که آن زمان به دلیل حمایت گسترده از مشایی به خون او تشنه بوده و چشم دیدن او را نداشتند.
. محروم کردن از حق تحصیل روندی بود که کامران دانشجو آن را با شدت دنبال کرد به ترتیبی که بسیاری از دانشجویان برتر به دلیل مواضع سیاسی ستارهدار شده و از تحصیل محروم شدند. «دانشجو» موجب شد دانشگاهها فضای متفاوتی را نسبت به چهار سال نخست ریاستجمهوری احمدینژاد تجربه کنند، به همین دلیل حسن روحانی در آخرین مناظره انتخاباتی خود بازگرداندن استادان اخراجی، ادامه تحصیل دانشجویان ستارهدار و با نشاط کردن فضای دانشگاه را از اولویتهای خود اعلام کرد.
بازهم بیتوجهی
بیتوجهی کامران دانشجو به نامه ریاستجمهوری بار دیگر هم تکرار شد. نخستین بار، استاد تمام دانشگاه علم و صنعت با ترس و لرز تذکر رئیسجمهوری را در مورد تفکیک جنسیتی بایگانی کرد. اما بار دیگر با شجاعت نامه احمدینژاد را در 28 اسفند 91 نادیده گرفت. دانشجو به نامه فردی که زمانی با او گل کوچیک بازی کرده و کاپیتان تیم او به شمار میرفت، بیتوجهی کرد و به درخواست رئیس قوه مجریه برای تغییر رئیس دانشگاه تهران به خاطر رویکرد سیاسی و تربیت مدرس به دلیل راه ندادن مشایی؛ روی خوش نشان نداد. با این حال دانشجو آنقدر خوششانس بود که احمدینژاد تا آخرین روزهای دولت او را تحمل کرد و او را همچون مرضیه وحیددستجردی که به بیمارستان آرش تبعید شده بود، به دانشگاه علم و صنعت بازنگرداند. دوران همدلی دیگر به پایان رسیده بود زمانی که خانهنشینی 11 روزه احمدینژاد در کارنامه او ثبت شد، فارغالتحصیل دانشگاه کویینماری و امپریال کالج هم به صف «همدلان دیروز» پیوست و مرتب این خاطرات را در ذهن خود مرور میکرد که چطور یک استاد دانشگاه به دلیل قرابت با کاندیدای پیروز انتخابات سال 1384، استانداری تهران و معاونت سیاسی وزارت کشور، ریاست ستاد
انتخابات و وزارت علوم را تجربه کرده است.
معصومه ستوده
نام دانشجو تنها با وزارت علوم گره نخورده بود. تلاشهای حلقه علم و صنعت در دور نخست ریاستجمهوری احمدینژاد به ثمر نشست. کامران دانشجو توانست پستهای حساسی همچون استانداری تهران، قائممقامی وزارت کشور و ریاست ستاد انتخابات 88 را در اختیار بگیرد. اما این پایان کار نبود. ریاست ستاد انتخابات به پلی تبدیل شد تا کامران دانشجو وزارت علوم را تجربه کند و همان زمان توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد.درباره مدرک تحصیلی این عضو کابینه احمدینژاد نیز در آن زمان حرف و حدیثهای زیادی مطرح شد.
سخن آخر
به هر حال دوره زعامت دانشجو و «برادران دانشجو» بر آموزش عالی به پایان رسید اما هنوز معلوم نیست که کامران دانشجو در برابر موج افشاگریهای صورتگرفته چه رویکردی را در پیش خواهد گرفت. به نظر میرسد که او بهترین راهکار را سکوت تشخیص داده و همچنان خود را به نشنیدن زده است اما معلوم نیست که این سکوت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت.
دیدگاه تان را بنویسید