تاریخ انتشار:
ارزیابی کامران دادخواه از آنچه برجام برای ما داشته و آنچه میتوانست داشته باشد
برگ برنده در اختیار ایران است
با وجود تند شدن فضای سیاسی ایالات متحده علیه ایران در هفتههای اخیر، کامران دادخواه به تداوم برجام امیدوار است. او که در شهر بوستون در ۷۰۰ کیلومتری واشنگتن زندگی میکند، معتقد است برگ برنده در اختیار ایران است و میتواند بازی را به گونهای پیش ببرد که کلیددار آینده کاخ سفید نتواند ضربه مهمی به برجام بزند؛ به خصوص از این جهت که ایران اکنون مساله نخست ایالات متحده نیست. استاد اقتصاد دانشگاه «نورثایسترن» اگرچه برجام را دستاوردی بسیار مهم ارزیابی میکند و بر محافظت از آن تاکید دارد، از یادآوری این نکته نمیگذرد که نباید انتظار معجزه داشت: برای متنوعسازی و پیشرفت اقتصاد ایران برخی اصلاحات ضروری است، اما «متاسفانه آقای روحانی اقدامات اساسی کافی برای آزادسازی و پیشرفت اقتصاد ایران انجام نداده است».
با وجود تند شدن فضای سیاسی ایالات متحده علیه ایران در هفتههای اخیر، کامران دادخواه به تداوم برجام امیدوار است. او که در شهر بوستون در 700 کیلومتری واشنگتن زندگی میکند، معتقد است برگ برنده در اختیار ایران است و میتواند بازی را به گونهای پیش ببرد که کلیددار آینده کاخ سفید نتواند ضربه مهمی به برجام بزند؛ به خصوص از این جهت که ایران اکنون مساله نخست ایالات متحده نیست. استاد اقتصاد دانشگاه «نورثایسترن» اگرچه برجام را دستاوردی بسیار مهم ارزیابی میکند و بر محافظت از آن تاکید دارد، از یادآوری این نکته نمیگذرد که نباید انتظار معجزه داشت: برای متنوعسازی و پیشرفت اقتصاد ایران برخی اصلاحات ضروری است، اما «متاسفانه آقای روحانی اقدامات اساسی کافی برای آزادسازی و پیشرفت اقتصاد ایران انجام نداده است».
مصاحبه را با یک یادآوری ناخوشایند آغاز میکنم: حدود یک ماه قبل، بیشتر ناظران سیاسی در ایران و جهان امیدوار بودند هیلاری کلینتون در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز شود تا حافظ میراث باراک اوباما باشد. نسبت آن امید -که حالا ناامید شده- با سرنوشت برجام چیست؟ و چه تصویری از شرایط برجام در طلیعه حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید ارائه میکنید؟
ابتدا این را عرض کنم که بسیاری در آمریکا -از جمله خود من- فکر میکردند که هیلاری کلینتون برنده انتخابات خواهد بود. ولی دو مساله باعث شکست او شد. اول اینکه مردم آمریکا و به خصوص طبقه کارگر از سیاستهای آقای اوباما ناراحت بودند؛ من به شخصه کارگران زیادی را دیدهام که از پیروزی دونالد ترامپ بسیار خوشحالند. دلیل دیگر هم این بود که خانم کلینتون احساس میکرد پیروزی در انتخابات حق اوست و با این فرض وارد رقابتها شد. البته کسانی هم بودند که از همان دوران انتخابات میگفتند مردم آمریکا از بیان تمایل خود به دونالد ترامپ خودداری میکنند، زیرا این موضوعی نیست که بخواهند به آن افتخار کنند. بازگردیم به شرایط حاضر: به نظر من مساله به این سادگی نخواهد بود که ترامپ بخواهد برجام را پاره کند و به قول هموطنان آذریمان بگوید «بودی کی وار». اولاً این یک توافق چندجانبه با شرکای متعدد است و ثانیاً رئیسجمهور آمریکا نمیتواند هر کاری که خواست، انجام دهد.
اقتصاد ایران به سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد و باید با اصرار بر اجرای برجام، راه را برای ورود سرمایههای خارجی و تکنولوژی روز دنیا فراهم کند.
احساس من این است که اگر ایران و کشورهای اروپایی، بازی را به درستی پیش ببرند، برجام دچار مشکل جدی نخواهد شد. البته نباید فراموش کرد که ممکن است شما بخواهید با همسایه خود در صلح و صفا زندگی کنید، اما این همسایه به سمت خانه شما سنگی پرتاب کند و شیشه پنجره شما را بشکند. با این حال من فکر میکنم سیاست ایران میتواند به گونهای باشد که آقای ترامپ نتواند ضربه مهمی به برجام بزند. به خصوص از این جهت که مساله ایران، اکنون مساله نخست ایالات متحده نیست. مساله اول آمریکا ایجاد رونق در اقتصاد داخلی است.
نزدیک به یک سال از اجرایی شدن برجام میگذرد. ارزیابی شما از کارکردهای این توافق و میزان بهره آن برای اقتصاد ایران چیست؟ طرفداران دولت مثال میزنند که گشایشهای بانکی در حال ثمردهی است و غولهای بزرگ نفتی در حال بازگشت به ایران هستند. آیا میتوان این تحولات را میوه برجام دانست؟
برجام کاملاً به نفع ایران بوده است و من نمیدانم چرا منتقدان این منافع را نمیبینند. حتی در آمریکا، بسیاری از مخالفان به باراک اوباما انتقاد میکنند که چرا این همه امتیاز به ایران داده است. همین که این قانون تمدید تحریمها (موسوم به ISA) با چنین اکثریت قابل توجهی (99 رای از 100 رای سنا) مورد تایید قرار گرفته، نشان میدهد خیلیها در آمریکا فکر میکنند ایران برنده اصلی توافق هستهای بوده است. از فواید برجام برای ایران میتوان به رشد چشمگیر تولید نفت، آزاد شدن پولهای بلوکهشده در مناطق مختلف جهان و آسانتر شدن مبادلات بانکی اشاره کرد. بنابراین برجام به دلایل متعدد به نفع ایران بوده؛ اما فرض کنید من به پزشک مراجعه کردهام و پزشک برای درمان من، دارویی تجویز کرده و من هم آن را مصرف کردهام. طبیعی است که با وجود مصرف دارو، بیماری من به تدریج بهبود خواهد یافت؛ آن هم منوط به آنکه من مراقب سلامتی خودم باشم. ضمن اینکه قرار نیست این دارو من را به اندازه یک بوکسور سنگینوزن در سطح اول جهان قوی کند، یا به اندازه جرج کلونی، من را خوشتیپ کند! من دارو را مصرف میکنم تا آرامآرام از بیماری فاصله بگیرم و نباید توقعی بیش
از این از پروسه درمانی داشته باشم.
نکته دیگری را که میخواهم یادآوری کنم، این است که وقتی ایران دچار مشکلی به نام تحریم شد، برخی کشورها با ژست دوستی و رفاقت به ایران نزدیک شدند، اما در عمل تنها منافع خود را تامین کردند. فراموش نکنید که در روابط بینالمللی، رابطه «عشق و عاشقی» یا «برادر و خواهری» حکمفرما نیست. یعنی وقتی چین و روسیه در دوران تحریم میگفتند آمادهایم به شما کمک کنیم، در واقع برای کلاهبرداری به سراغ ما آمدند؛ چنانچه به عنوان مثال بازار ایران در آن مقطع از کالاهای بنجل چینی پر شد. اما وقتی برجام اجرایی شد و در روابط تجاری با سایر کشورها گشایش پدید آمد، چینیها دیگر نمیتوانند بگویند «شما که دستتان به جایی نمیرسد، بفرمایید پوست پرتقالهای ما را هم برای مصرف داخلی خود ببرید!» به همین ترتیب درباره روسیه؛ من این اواخر دیدهام که مباشرت ایرانیها با روسها بیشتر شده است. اما اگر تاریخ ایران را بخوانید، میبینید که هیچ کشوری به اندازه روسیه به ایران لطمه نزده و الان هم نقشههایی دارد. امیدوارم بزرگان قوم به این مساله و سابقه تاریخی آن توجه کنند.
به نظر شما با توجه به دادهها و ستاندههای برجام، آیا در وضعیت فعلی و با وجود تمدید تحریمهای ISA هم توافق هستهای همچنان «میارزد» و باید از آن محافظت کرد؟
بله، باید از برجام محافظت کرد. فراموش نکنید که تحریمهای مورد اشاره چیز جدیدی نیست و پیش از این هم وجود داشته است. بهعلاوه اگر برخی از این تحریمها با برجام مغایرت داشته باشد، دولت آمریکا نمیتواند آنها را اجرایی کند. مساله اصلی این است که با جنگ و جدال و دشمنی، با آمریکاستیزی و اروپاستیزی، چیزی گیر ما نمیآید. رابطه «عشق و عاشقی» در کار نیست، اما میتوان برجام را به سکوی پرتابی برای ایران تبدیل کرد. بحث بر سر این است که ایران کشوری ثروتمند است که توانسته با غرب وارد معامله شود و مثلاً به دلیل وجود برجام بوده که عربستان سعودی -حداقل در ظاهر امر- دست از سروصدا کردن علیه ایران برداشته است.
اجازه بدهید کمی هم نگاهمان را به سمت واشنگتن بچرخانیم. دونالد ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی مواضع بسیار شدیدی علیه برجام گرفت و حتی آن را «بدترین توافق تاریخ» برای آمریکا نامید. اما از زمان انتخاب به ریاستجمهوری، تقریباً بهطور کامل در این باره سکوت کرد و حتی در برنامه 100روزه خود هم هیچ نامی از برجام و ایران به میان نیاورد. آیا این تحول را میتوان نشانه تعقل بیشتر فرض کرد و آن را به فال نیک گرفت؟
ترامپ در دوران انتخابات خیلی شلنگتخته انداخت؛ مثل آنکه گفت من در مرز آمریکا و مکزیک دیوار میکشم. اما خودش هم میدانست این حرفها عملیاتی نیست و بعداً سروصدای آن را خواباند. برداشت من این است که ایشان اگر هم مخالفتی با برجام داشته باشد، این مساله برایش در اولویت نیست. چراکه اولویت دولت آینده آمریکا مساله اقتصادی است. بنابراین برگ برنده اکنون در اختیار ایران است و اگر ترامپ در آینده جاروجنجالی بر سر توافق هستهای ایجاد کرد، ایران میتواند بگوید «من به همه تعهدات خود در این قرارداد بینالمللی پایبند بودهام» و سایر کشورهای طرف توافق ناچارند از ایران حمایت کنند. به نظر من ایران باید دست خود را بهدرستی بازی کند و اگر این اتفاق بیفتد، مطمئناً آقای ترامپ نمیتواند بر اساس سخنانی که در دوران انتخابات به زبان آورده، عمل کند.
نمایش اقتدار به جار و جنجال نیاز ندارد. ما باید بگوییم با همه دنیا دوست هستیم و میخواهیم با کشورهای مختلف ارتباط اقتصادی و تجاری داشته باشیم؛ ولی البته از موضع برابر. فراموش نکنید که اقتدار یک کشور از قدرت اقتصادی آن ناشی میشود. اگر اقتصاد قوی باشد، هر کاری میتوان انجام داد.
با وجود سکوت نسبی ترامپ در هفتههای اخیر و با اینکه هنوز دولت باراک اوباما سر کار است، تب اقدامات خصمانه علیه ایران و به طور خاص علیه برجام، در فضای پارلمانی آمریکا بالا گرفته. در این شرایط که برخی تندروهای آمریکایی زمینهچینی میکنند و دلواپسان ایرانی هم بر ضرورت لغو برجام پافشاری میکنند، موضع درست برای ایران چیست؟
به نظر من کینهای که در آمریکا علیه ایران شکل گرفته به زمان گروگانگیری بازمیگردد. معتقدم اگر ماجرای تسخیر سفارت آمریکا رخ نمیداد، صدام حسین هم جرات نمیکرد به ایران حمله کند و آن همه جنایت و کشتار را به بار بیاورد. بههرحال، زمینه ناخوشایندی نسبت به ایران در آمریکا وجود دارد. با وجود این، در شرایط کنونی آقای روحانی و سایر بزرگان ایران باید بگویند: «ما با شما دعوایی نداریم. اگر شما دعوایی دارید، بگویید دعوایتان بر سر چیست، ولی ما با شما دعوایی نداریم. تنها میخواهیم مملکت خود را به شیوهای که خودمان میخواهیم اداره کنیم و به منافع شما هم کاری نداریم.»
گاهی در ایران صحبت از این به میان میآید که «ما باید اقتدار نشان دهیم». من فکر میکنم نمایش اقتدار با سروصدا ممکن نیست. شما یادتان نمیآید «جمال عبدالناصر» چه جنجالی به پا کرده بود که چنین میکنم و چنان میکنم؛ اما در جنگ ششروزهای که در واقع شش ساعت هم طول نکشید، تومارش در هم پیچید. صدام حسین هم همچنین. بنابراین نمایش اقتدار به جار و جنجال نیاز ندارد. ما باید بگوییم با همه دنیا دوست هستیم و میخواهیم با کشورهای مختلف ارتباط اقتصادی و تجاری داشته باشیم؛ ولی البته از موضع برابر. فراموش نکنید که اقتدار یک کشور از قدرت اقتصادی آن ناشی میشود. اگر اقتصاد قوی باشد، هر کاری میتوان انجام داد. هرچند متاسفانه آقای روحانی در دوران ریاستجمهوری خود اقدامات اساسی کافی برای آزادسازی و پیشرفت اقتصاد ایران انجام نداده است. برجام دستاورد بزرگی است و در آن بحثی نیست. اگر برجام نبود، وضع اقتصاد ایران بدتر از اینها میشد، اما کارهایی هم که باید انجام میشد، انجام نشده است.
منظور شما چه کارهایی است؟
در درجه اول خصوصیسازی؛ اینکه شما یک فعالیت اقتصادی را از بخش دولتی بگیرید و به بنگاهی وابسته به دولت بدهید، مسالهای را حل نمیکند و باید خصوصیسازی واقعی صورت بگیرد. کار دیگری که باید انجام میشد، آزادسازی نرخ ارز است. طبعاً قیمت ارز پس از آزادسازی بالا خواهد رفت که اتفاق بدی نیست و به نفع اقتصاد ایران است، چراکه صادرات را ارزانتر و واردات را گرانتر میکند. اگر این کار بدی بود، چرا چین سالهاست ارزش یوان را پایین نگه میدارد؟ سومین کاری که آقای روحانی باید انجام میداد، حذف نظام قیمتگذاری دولتی بود. اگر این کارها انجام میشد، بدون شک آثار برجام بهتر و بیشتر نمایان میشد. فراموش نکنید که اقتصاد ایران به سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد و باید با اصرار بر اجرای برجام، راه را برای ورود سرمایههای خارجی و تکنولوژی روز دنیا فراهم کند.
نحوه بازی ایران در برابر تحولات اخیر در آمریکا (از انتخاب ترامپ گرفته تا تمدید دهساله تحریمها توسط کنگره) تا امروز را چطور ارزیابی میکنید؟ منظور از بازی ایران کل رفتارهای مقامات ارشد است: از هشدار رهبری گرفته تا موضعگیریهای روحانی و ظریف که سایر اعضای 1+5 را به نقشآفرینی فعالتر در حفظ برجام تشویق کردند.
اظهاراتی نظیر اینکه «هر کس در آمریکا سر کار باشد، برای ما تفاوتی ندارد» موضعگیری منطقی و خوبی است. اما شنیدههای من از داخل ایران حکایت از آن دارد که برخی مقامات داخلی در کار برجام سنگاندازی کردهاند و این مسالهای است که اشکال ایجاد میکند.
موضع سیاسی و اقتصادی و تجاری ایران در مقابل سایر شرکای گروه 1+5 در شرایط جدید چگونه باید باشد تا به حفظ برجام کمک کند؟
برجام کاملاً به نفع ایران بوده است. همین که این قانون تمدید تحریمها(موسوم به ISA) با چنین اکثریت قابل توجهی(۹۹ رای از ۱۰۰ رای سنا) مورد تایید قرار گرفته، نشان میدهد خیلیها در آمریکا فکر میکنند ایران برنده اصلی توافق هستهای بوده است.
هر توافقنامه یا قراردادی که قرار است با یکی از این کشورها عقد شود، باید به طور دقیق بررسی شود. در محله قدیم ما در شمیران دو میوهفروشی وجود داشت که هیچکدام نمیتوانستند که به اهل محل زور بگویند؛ چون اگر یکی گرانفروشی میکرد، سراغ میوهفروش دوم میرفتیم. شرایط امروز ایران نیز همینگونه است. بهعنوان مثال اگر چین خواست در یک محل سرمایهگذاری کند، ما باید با آلمان هم مذاکره کنیم و ببینیم کدامیک شرایط بهتری به ما عرضه میکنند. اینکه چینیها از قبل (در زمان تحریمها) در ایران بودهاند، حقی برای آنها ایجاد نمیکند. تعارف و رفاقت در روابط بینالملل نقشی ندارد. چین و روسیه بسیار علاقهمندند از موقعیت جدید استفاده کنند، اما به نظر من ایران باید از همه کشورها برای همکاری دعوت کند، پیشنهادهای همه را روی میز قرار دهد و بهترین آنها را انتخاب کند. بهعنوان مثال الان شرکت آمریکایی بوئینگ میخواهد به ایران هواپیما بفروشد، از طرف دیگر ایرباس نیز آماده همکاری است و شرکتهای ژاپنی و چینی هم در این زمینه پیشنهادهایی مطرح کردهاند. ما باید همه پیشنهادها را بررسی کنیم و هر کدام را که بهتر بود، انتخاب کنیم.
اگر به هر دلیلی برجام از هم بپاشد و لغو شود، چه آیندهای برای اقتصاد ایران در کوتاهمدت و میانمدت متصور هستید؟ چشمانداز وضع اقتصادی در دو بخش شامل «معیشت مردم» و «کسبوکارها و رونق اقتصادی» چگونه خواهد بود؟
امیدوارم که این اتفاق رخ ندهد و حتی تحریمهای دیگر هم آرامآرام لغو شود. ولی اگر این اتفاق رخ دهد و کشورهای دیگر با آمریکا همراهی کنند، متاسفانه وضع ناگواری ایجاد خواهد شد. ایران برای مقابله با این خطر احتمالی باید دست به متنوعسازی اقتصاد خود بزند. اقتصاد ایران به سه نوع تنوع نیاز دارد: اولاً باید محصولات مختلفی در ایران تولید شود؛ اینکه بخش عمدهای از درآمد ایران از نفت باشد، بسیار خطرناک است. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که متنوع باشد. دوم اینکه شرکای تجاری و سرمایهگذاری ایران باید متنوع و متکثر باشند که اگر یکی از آنها بدقلقی کرد، بتوان سراغ دیگری رفت. سومین نکته هم ایجاد تنوع و کاهش تمرکز در نظام تصمیمگیری داخلی است. انجام این کارها میتواند برای محافظت از برجام موثر باشد، اما به طور کلی من بعید میدانم که برجام پاره شود.
سیاستهای دونالد ترامپ در قبال مسائل اقتصادی (همچون مساله تجارت خارجی یا سیاستهای نفتی او) چگونه میتواند بر اقتصاد ایران اثر بگذارد؟ آیا ایرانیان باید از این زاویه هم نگرانی داشته باشند؟
اولویت نخست ترامپ پایین آوردن نرخ مالیات برای شرکتهای آمریکایی است که مسالهای برای ما ایجاد نخواهد کرد. چون شرکتهای آمریکایی حتی اگر بخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند، در حوزه نفت و گاز وارد خواهند شد و بنابراین با مشکلی مواجه نمیشوند. دومین اولویت دولت ترامپ، حوزه تجارت خارجی است که جاروجنجالهایی ایجاد کرده و عمدتاً با هدف فشار آوردن روی چین مطرح شده است. اما به نظر من این کار نیز اثر نمایشی و موقتی دارد؛ چراکه کسری تراز تجاری آمریکا با چین، ناشی از کسری بودجه خود ایالات متحده است و حتی اگر قیمت یوان بالا برود، این کسری تراز تجاری به کشور دیگری منتقل میشود. سومین سیاست مهم ترامپ درباره مهاجرت است که باز هم مسالهای برای ایران ایجاد نمیکند. تنها مسالهای که ممکن است برای ایران دغدغه ایجاد کند، صحبتهای دونالد ترامپ مبنی بر سرمایهگذاری و توسعه فعالیت در حوزه انرژی است که ممکن است روی قیمت نفت اثراتی ایجاد کند. در این مورد هم، چنان که پیشتر گفتم، ایران باید اتکای خود به نفت را کاهش دهد تا این اثر، کوچکتر شود. کار دیگری در این باره نمیتوان انجام داد.
در داخل ایران، گروههایی هستند که میگویند حالا که موضعگیریهای تندوتیز علیه تهران دوباره در واشنگتن مد روز شده، دوره رویکرد مذاکره و لبخند روحانی و ظریف هم سر آمده و ما باید صحنه نمایش را تغییر دهیم و شخصیتهایی را رو کنیم که جلوه اقتدار ایران را به رخ بکشند. آیا این پیشنهاد را برای آینده اقتصاد و سیاست خارجی ایران راهگشا میدانید؟
من معتقدم تغییر دادن ظواهر امر، و جار و جنجال کردن هیچ خاصیتی ندارد. آنچه برای ایران اهمیت دارد، بالا بردن قدرت اقتصادی و نظامی است. در آن صورت ایران میتواند لبخند بزند، اما حرف خود را هم به کرسی بنشاند. تئودور روزولت گفته بود: «نرم سخن بگو، ولی چماقی بزرگ با خود داشته باش.»
دیدگاه تان را بنویسید