تاریخ انتشار:
نتایج انتخابات عمومی بریتانیا بیش از هر زمان دیگری غافلگیرکننده بود
روی خوش روزگار برای محافظهکاران
انتخابات پارلمانی ۲۰۱۵ در بریتانیا انتخاباتی سرنوشتساز برای مردم انگلیس، ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند بود. لحظاتی نفسگیر که هیچکس چنین نتیجهای برای آن متصور نبود. دیوید کامرون نخستوزیر قبلی و البته فعلی، سال سختی را پشت سر گذاشت. ابتدا درگیر چالش استقلال اسکاتلند شد و بعد باید حزب محافظهکار را در انتخابات بریتانیا هدایت میکرد.
انتخابات پارلمانی 2015 در بریتانیا انتخاباتی سرنوشتساز برای مردم انگلیس، ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند بود. لحظاتی نفسگیر که هیچکس چنین نتیجهای برای آن متصور نبود. دیوید کامرون نخستوزیر قبلی و البته فعلی، سال سختی را پشت سر گذاشت. ابتدا درگیر چالش استقلال اسکاتلند شد و بعد باید حزب محافظهکار را در انتخابات بریتانیا هدایت میکرد. کامرون از همهپرسی استقلال اسکاتلند سربلند بیرون آمد و توانست همچنان بریتانیای کبیر را، هرچند روی نقشه، همچنان کبیر حفظ کند. حالا او باز هم یک انتخابات دیگر را به نفع خود به پایان برده و پنج سال دیگر باز هم نخستوزیر بریتانیا باقی خواهد ماند؛ نخستوزیری که واقعاً به بریتانیای کبیر اعتقاد دارد. به همین خاطر به اسکاتلندیها یادآوری میکرد: «آنچه بریتانیا را واقعاً بزرگ ساخته است ارزشهای ما یعنی عدالت و آزادی است نه صرفاً اقتصاد قوی و ارتش قدرتمند؛ ارزشهایی که میگوید ما بیتفاوت نیستیم وقتی مردمانمان بیمار هستند. در بیمارستانها از شما کارت اعتباری نمیخواهیم، به مردمان سالمند و ناتوان پشت نمیکنیم و چشممان را روی مردمان دنیا، کسانی که برای کمک فریاد میزنند، نمیبندیم.» از
نظر کامرون این ارزشهاست که بریتانیا را به یکی از بهترین کشورها در جهان تبدیل کرده است. ارزشهایی که مایه سربلندی است و بریتانیای کبیر را ساخته است. بعد از گذشت حدود یک قرن، دولت محافظهکار رای اسکاتلندیها را «نه به یک طلاق دردناک» تفسیر کرد. میل به متحد ماندن، ترس از آینده نامعلوم، تمایل به حفظ واحد پول مشترک، ارتش مشترک و ترس از نرخ بهره جدید که دیگر به وسیله بانک انگلیس تعیین نمیشود، مردم اسکاتلند را به داشتن یکششم کرسیهای وست مینستر راضی نگه داشت تا استقلال رای نیاورد.
برندههای انتخابات عمومی بریتانیا
دیوید کامرون، پنج سال پیش که سکان هدایت بریتانیا را به دست گرفت، ادعا کرد کشورش بیشترین کسری بودجه را داشته است. او حالا مدعی است پنج سال زحمات دولت و مردم، بریتانیا را به کشوری با بالاترین رشد اقتصادی در میان کشورهای بزرگ غربی تبدیل کرده است. روز 7 می 2015 مردم بریتانیا پنجاهوششمین انتخابات عمومی خود را برگزار کردند. باور همگان این بود که نتیجه آرا بسیار به هم نزدیک خواهد بود اما پیروزی تعجببرانگیز سال 1992 برای حزب محافظهکار بعد از 23 سال باز هم تکرار شد. حزب محافظهکار که از سال 2010 با تشکیل دولتی ائتلافی با لیبرالدموکراتها، بریتانیا را هدایت میکرد با 9/36 درصد آرا و 331 کرسی وست مینستر پیروز انحصاری انتخابات شد . از 1990 تا به امروز، دیوید کامرون اولین نخستوزیر حزب محافظهکار است که بعد از پنج سال نخستوزیری دوباره به همین سمت انتخاب شده است. حزب کارگر 4/30 درصد آرا و 232 کرسی را در وست مینستر به دست آورد. حزب ملی اسکاتلند
با 56 کرسی از 59 کرسی سومین رتبه را در وست مینستر دارد. در مقابل حزب مستقل بریتانیا با 9/12 درصد رای تنها یک صندلی را در وست مینستر به خود اختصاص داده است. طرفداران حزب مستقل بریتانیا این نتایج را ناعادلانه میدانند؛ آنها با چهار میلیون رای تنها یک کرسی در وست مینستر دارند. پیشبینی همه از این انتخابات ائتلاف دو حزب بود اما نظرسنجی بیبیسی در روز انتخابات در یک جامعه آماری 2000 نفری از رایدهندگان پیشبینی کرد حزب محافظهکار برنده این انتخابات خواهد بود و این پیشبینی به حقیقت پیوست. بریتانیای کبیر چهار مجلس در اسکاتلند، ایرلند شمالی، ولز و لندن دارد. نمایندگان تمام کشورهای دیگر در مجلس بریتانیا شرکت دارند. اما انگلیسیها هم مجلس خود را میخواهند و حالا آنها اعتراض دارند که چرا انگلیس مانند اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی برای خودش مجلس مستقل ندارد. نارضایتیهای دیگری هم از انگلیسیها به گوش میرسد مانند تغییر شیوه انتخابات که از نظر آنها انتخاب نمایندگان باید متناسب با درصد رای آنها باشد. بنا بر یک تحقیق رسانهای اگر کرسیها متناسب با درصد آرا تقسیم میشد، حزب محافظهکار 242 کرسی، حزب کارگر 199 کرسی، حزب
ملی بریتانیا 82 کرسی، لیبرالدموکرات 51 کرسی، حزب ملی اسکاتلند 31 کرسی و حزب سبز 24 کرسی در وست مینستر به دست میآوردند. عدهای از بریتانیاییها از ناعادلانه بودن این انتخابات سخن میگویند. بعد از انتخابات اخیر مردم در شمال انگلیس که طرفداران سنتی حزب کارگر هستند، بسیار اندوهگین شدند. برای آنها دولت محافظهکار کنونی یادآور روزهایی است که مارگارت تاچر چندین صنعت را در شمال انگلیس برای همیشه تعطیل کرد. تعطیلیهایی که هنوز طبقه کارگر ضربه اقتصادی آن را به یاد میآورد.
بازندههای بزرگ انتخابات
حزب لیبرالدموکرات به رهبری نیک کلگ که قول «همیشه با عدالت رفتار کردن» و «خدمت به تمام ملت بریتانیا» را به همه داده بود، نتوانست در انتخابات موفق شود. اد میلیبند رهبر حزب کارگر هم که باور داشت بریتانیا زمانی موفق است که طبقه کارگر موفق باشد، در انتخابات شکست خورد. او که میخواست حداقل دستمزد را به هشت پوند در ساعت ارتقا بدهد، خدمات بهداشت همگانی را تغییر دهد و شهریه دانشگاه را از 9000 پوند به 6000 پوند کاهش دهد، از رهبری حزب کارگر استعفا داد. او جزو اولین کسانی بود که به دیوید کامرون تبریک گفت. رویای ناجل فراج، رهبر حزب مستقل بریتانیا، برای بازپس گرفتن بریتانیا از بروکسل و از خارجیها به حقیقت نپیوست. آنها اسکاتها را که طلب استقلال کردند، نژادپرست میخوانند و میخواهند از دست خارجیهایی که شغلها را در بریتانیا میدزدند، راحت شوند. فراج که تنها مخالف ماندن در اتحادیه اروپا بود قول داد که استعفا ندهد و نداد اما میخواهد برای مدتی طولانی به تعطیلات برود و حزب خود را به فردی دیگر برای رهبری بسپارد. حزب سبز که بزرگترین خطر را خطر محیطزیست عنوان میکرد یک کرسی به دست آورد تا ناتالی بنیت، رهبر این حزب، با
ناامیدی تمام از صحنه کنار رود.
چالشهای دولت محافظهکار
چالشهای دولت جدید انگلیس متفاوتتر از قبل است. شکلگیری پارلمانی با 56 کرسی برای اسکاتها چالشی است برای دولت محافظهکار؛ دولتی که سیاستهایش بسیار متفاوت و شاید بتوان گفت در تناقض با حزب ملی اسکاتلند است. اسکاتلند تحصیل را رایگان میداند ولی دولت محافظهکار هزینه دانشگاه را سالی 9000 پوند برآورد میکند. اسکاتلندی که دنبالهرو سوسیالدموکراتهای اروپاست، خواستار کاهش سن رایگیری، طرفدار ازدواج دگرباشان، به دنبال ریشهکن کردن فقر، طرفدار ساخت مسکن دولتی و مخالف ساختن نیروگاههای هستهای جدید است. همچنین دولت جدید قول برگزاری رفراندوم برای ماندن در اتحادیه اروپا را وعده داده است. به راستی بریتانیاییها از اتحادیه اروپا به خوبی خبر دارند و تـفاوت اتحادیه اروپا و منطقه یورو برایشان روشن است. آیا بریتانیا و هویت بریتانیایی با بقیه اروپا متفاوت است؟ آیا امپراتوری متفاوت بریتانیا این حس تفاوت را در بریتانیاییها ایجاد کرده است. آیا شرایطی که دولت محافظهکار از اروپا میخواهد فقط حفظ منافع بریتانیاست؟ امید آن است که مردم انگلیس از رای خود پشیمان نشوند. دولت جدید با پدیدهای به نام داعش روبهرو است. پدیدهای که
بزرگترین گروهک تروریستی دنیا محسوب میشود. اگر القاعده تا قبل از داعش بزرگترین گروهک تروریستی محسوب میشد امروز دنیا با گروهی تروریستی مواجه است که از لحاظ مالی از القاعده بسیار بسیار قویتر است. اگر افراد القاعده از کشورهای غیراروپایی بودند و رفت وآمد آنها به کشورهای اروپایی چندان آسان نبود، داعش متشکل از گروهی است که دارنده پاسپورتهای اروپایی، استرلیایی و انگلیسی هستند و دولت جدید باید با این گروه تروریستی مبارزه کند. در حال حاضر داعش دشمنان اصلی خود را مسلمانانی میداند که بهزعم آنها مرتد شدهاند اما روزی که دشمن داعش و القاعده یکی شود، آن روز مبارزه با داعش بسیار سختتر از القاعده خواهد بود. شاید نگاهی به باقی دولتهای اروپا هم به درک بیشتر دلایل انتخاب شدن محافظهکاران کمک کند. هماکنون دولتهای در راس در بیشتر کشورهای اروپایی از حزب محافظهکار هستند. مردم بعد از تجربه بحرانهای مالی 2008 با حزب کارگر در راس اعتماد بیشتری به حزب محافظهکار دارند، به حزبی که مردم را به پسانداز بیشتر تشویق میکند نه به مصرف بیشتر. در قاره اروپا این روزها حزب کارگر انتخابات را به محافظهکاران واگذار میکند و به
خاطر رکود اقتصادی 2008 اروپاییان حزب کارگر را مقصر میدانند. دیوید کامرون در درون حزبش آیندهای سخت در پیش رو دارد، حتی حزب خودش هم برایش چالش محسوب میشود. کرسیهای محافظهکاران بیشتر با محافظهکاران جبهه راست پر شده است و برای تصویب هر لایحهای با چالش حزب خودش هم مواجه است.
دیدگاه تان را بنویسید