تاریخ انتشار:
سوسیالیسم کاستروها به کجا میرود؟
دوزخ فیدل، برزخ رائول
شب سال نو ۱۹۶۱، هنوز دو سال از انقلاب کمونیستی کوبا نگذشته، گزارشگر آمریکایی به یکی از معروفترین رستورانهای هاوانا رفت؛ مشتریانی دید ساکت نشسته و به بشقابها خیره مانده. هیچ حرفی از آغاز سال نو نبود. در کشوری که قبلاً پر از توریستهای خوشحال آمریکایی بود، چنان فضای افسرده و ناراحتی حاکم بود که کوبا را به یکی از اقمار شوروی در اروپای شرقی شبیه کرده بود، جایی پشت دیوار آهنین کمونیسم.
شب سال نو 1961، هنوز دو سال از انقلاب کمونیستی کوبا نگذشته، گزارشگر آمریکایی به یکی از معروفترین رستورانهای هاوانا رفت؛ مشتریانی دید ساکت نشسته و به بشقابها خیره مانده. هیچ حرفی از آغاز سال نو نبود. در کشوری که قبلاً پر از توریستهای خوشحال آمریکایی بود، چنان فضای افسرده و ناراحتی حاکم بود که کوبا را به یکی از اقمار شوروی در اروپای شرقی شبیه کرده بود، جایی پشت دیوار آهنین کمونیسم. ماه بعدش یک کارگر کوبایی به این گزارشگر گفت با انقلاب کمونیستی کسی انتظار آرمانشهر نداشت، هیچکس منتظر نبود که فیدل کاسترو خیابانها را با طلا سنگفرش کند، همه زندگی بهتری میخواستند اما کابوس نصیبشان شد. سیل تحریمهای آمریکا که به کوبا رسید، هزاران کوبایی خودشان را به دریا زدند تا سر از ساحل ایالات متحده درآورند تا بتوانند زندگی کنند. دیگر کسی مثل روخلیو 23ساله امید نداشت که کاسترو که آب گرم و سرد و برق و حمام مدرن و مدرسه و کلینیک داده، کمکم جیپ یا ماشین کوچک هم خواهد داد. نیمقرن بعد این لیموزینهای قدیمی کاسترو بود که جاذبه توریستهای خارجی شد؛ مردم دستهدسته میرفتند دیدن ماشینهای سیاهرنگ قدیمی دولتی ساخت شوروی که در
هاوانا به عنوان تاکسی استفاده میشود و سرنشینانش گردشگران خارجی هستند. کوبا پس از فروپاشی شوروی، دل به سفر همین توریستهای کانادایی، انگلیسی، ایتالیایی، اسپانیایی و فرانسوی بسته که این کشور را به یکی از 20 مقصد برتر گردشگری جهان تبدیل کردهاند و هزینه کرایه اتاقی که میپردازند، 14 برابر کمتر از اجاره اتاق در آمریکاست. گردشگری با اصلاحات اقتصادی رونق گرفت و اجاره خانه با به رسمیت شناختن مالکیت املاک.
آرایشگاه کمونیسم در پیرایشگاه خصوصی
دوزخ فیدل به برزخ رائول رسید. جایی که به قول خبرنگار بیبیسی در هاوانا بدون اینکه سرمایهداری کامل را یکباره در این جزیره کمونیستی پیاده کند، به تدریج درصدد مترقی کردن کوبا برآمد. چهار سال قبل اولین اصلاحات اقتصادی در کوبا از سلمانیها آغاز شد؛ آرایشگاه کمونیسم در پیرایشگاههای خصوصی. 50 سال بعد از انقلاب کمونیستی دولت اداره صدها آرایشگاه دولتی را به کارکنانش سپرد؛ البته آرایشگاههایی که بیشتر از سه صندلی نداشت. از مدتها قبل دزدی و کیفیت بد آرایشگاهها صدای همه را درآورده بود. اقتصاد دولتی بوی نم و فساد گرفته بود. چارهای جز دست بردن در اقتصاد بازار نبود. همان راهی که چین و ویتنام هم رفتند و دولت با وجودی که سیاست را در قبضه خود دارد اما تن به اجرای برنامه اصلاحات در بازار میدهد. رائول کاسترو با واگذاری سلمانیها اولین گام برای خصوصیسازی در بخش خدمات و خردهفروشی را برداشت. قبل از آن زمینهای دولتی را به کشاورزان واگذار کرده بود، البته زمینهایی که منفعت زیادی نمیدادند. به تعدادی از رانندگان تاکسی هم اجازه داد که به طور شخصی کار کنند. البته این آزادسازیها برای مردم کوبا چندان کمهزینه نبوده است. شش
سال قبل قانون ممنوعیت خرید و استفاده از تلفن همراه لغو شد، مردم جلوی موبایلفروشیها صف بستند. اولین بار بود که جز مقامات دولتی و خارجیها، مردم عادی نیز میتوانستند در کشوری که قرار بود همه در آن آزاد باشند، موبایل به دست بگیرند. اما عملاً مردم مشتاق از پس تامین شارژ ماهانه آن برنمیآمدند. هر کوبایی شش سال قبل باید 120 دلار برای شارژ ماهانه موبایل میپرداخت در حالی که حقوق اکثر آنها ماهی 18 دلار بود. یعنی حدود هفت ماه باید چیزی نمیخورد تا بتواند یک ماه با موبایل حرف بزند. البته بعضی مثل آن دانشجوی پزشکی 19ساله به ذهنشان رسیده بود که 65 دلار بدهد، شارژ سهماهه بخرد؛ اما فقط میتوانست با این هزینه، مکالماتی در حد سلام و علیک داشته باشد. وضع بازار خودرو هم بدتر است. مردم کوبا مدتی است میتوانند آزادانه اتومبیل بخرند. اما قیمت یک پژو 508 در نمایشگاههای اتومبیل 262 هزار دلار است، یعنی چیزی حدود هشت برابر قیمت معمولی. قبل از آن فقط مقامات دولتی، ورزشکاران و هنرمندان میتوانستند خودرو بخرند، اما وقتی به مردم عادی هم مجوز خرید داده شد، قیمتها چنان بود که کسی توان ماشیندار شدن نداشت. پیش از آن گفته میشد در
کوبا مشکلی به نام قیمت سوخت ماشین وجود ندارد چون مردم اصلاً پول ندارند ماشین بخرند! آن روخلیو اگر زنده مانده و در کوبا مانده باشد، در سن 75سالگی توانسته ماشین بخرد. مردم عاشق خودرو این همه سال خودروهای مستعمل دهه 50 آمریکایی را نگه داشتهاند، لادای روسی دهه 70 هم که روزگاری هدیه کارگران نمونه یا نظامیان حزب کمونیست بود همچنان در خیابانهای هاوانا جولان میدهد. قطعات یدکی اتومبیلهای آمریکایی هم راحت پیدا نمیشود. به شوخی میگویند مکانیک کوبا یک نابغه است که وقتی قطعه اتومبیل آسیب دید، خودش قطعهای دیگر به جای آن میسازد.
دشمن واقعی؛ اشتباه ما یا امپریالیسم آمریکا؟
اعتراف بزرگی بود این حرف رائول کاسترو، برادر و جانشین فیدل که سه سال پیش گفت: «اشتباهات خود ما بزرگترین دشمن ماست و نه امپریالیسم آمریکا.» این را دیر ولی درست فهمیدند. دو سال پیش که رائول کاسترو گفت آماده مذاکره با آمریکاست به شرطی که «منصفانه» باشد، و ظاهراً از همان زمان گفتوگوهای مخفیانه شروع شده بود، حقیقت تلخی را برای کوباییان شرح داد: وضعیت اقتصادی ضعیف است، بسیاری از کوباییها فقط با 20 دلار در ماه زندگی میکنند. اما کوبا مستقل میماند. یک سال قبل بود که رائول با خوشبینی درباره اینکه روابط آمریکا و کوبا اگر برقرار شود، میتواند متمدنانه باشد، گفته بود حتی اگر اینگونه هم نشود «ما برای ۵۵ سال دیگر هم مثل آنچه تاکنون گذشته، آمادهایم». در 10 روز اخیر که آمریکا و کوبا اعلام کردهاند روابط دیپلماتیک برقرار میکنند، رائول گفته کوبا همچنان کشوری سوسیالیستی باقی میماند. اما باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا که سیاست ایالات متحده در قبال کوبا را «خشک و تاریخ گذشته و ناکام» خوانده، خودش هم باور دارد که کوبا یکشبه تغییر نمیکند. برخلاف منتقدانش که انزوا را بهترین ابزار تغییر کوبا میدانند، اوباما معتقد است
با ارتباط بهتر و تعامل میتوان به تغییر امیدوار بود. تحریم یعنی انزوا، یعنی همان که اوباما درباره کوبا میگوید شکست خورده و اهدافی را که برایش متصور بودند محقق نکرده است. دو دشمن قدیمی سر یک چیز به توافق رسیدهاند، بودن چشمانداز بهتر علاقه به تغییر را بیشتر میکند. اقتصاد کوبا که روزگاری چشم به جیب شوروی داشت و دورهای امید به دست ونزوئلا دوخته بود، حالا میخواهد تغییر کند، چون کارساز نیست. تحریمکننده به یاری آمد تا مسیر تغییر هموارتر شود. چون اگر هدف تحریم، تغییر بود، با وجود تغییر نمیتوان همچنان با تهدید پیش رفت. هم تغییر زمانبر است و هم رفع تحریم. شاید دارد آن پیشبینی پنج سال قبل لوموند دیپلماتیک محقق میشود که نوشته بود: «رائول کاسترو بر آن است که به واسطه رفرمهای اقتصادی، ساختار سیاسی را برای دوران بعد از فیدل کاسترو آماده سازد البته بدون متزلزل کردن آن. برای همین است که بر استفاده از تجربه ویتنام تاکید دارد که ثابت کرده میتوان اقتصاد بازار را از سرمایهداری امانت گرفت، بدون زیر سوال بردن سیستم سیاسی و تکحزبی.» سوسیالیسم رائولی چشم بر واقعیتها گشوده، به بهانه ایدئولوژی راه را بر تغییر نبسته،
راه استقلال از رفاه مردم میگذرد.
دیدگاه تان را بنویسید