شناسه خبر : 48936 لینک کوتاه

جاسوسان سازمانی

چرا برخی کارمندان خبرچین مدیران می‌شوند؟

 

صدیقه نژادقربان / نویسنده نشریه 

خبرچینی در سازمان‌ها پدیده‌ای است که می‌تواند اثرات مخربی بر روابط، بهره‌وری، و فرهنگ کاری داشته باشد. به‌طور کلی، خبرچینی به معنای انتقال اطلاعات محرمانه یا گزارش دادن درباره همکاران به مدیران یا دیگران بدون رضایت فرد موردنظر است. این رفتار می‌تواند به دلایل مختلفی رخ دهد، ازجمله حسادت، تلاش برای کسب موقعیت بهتر، یا حتی به‌عنوان یک راهکار برای محافظت از خود در مقابل انتقاد یا مشکلات.

در این گزارش به این پرسش پاسخ می‌دهیم که خبرچین‌ها چگونه محیط کار را مسموم می‌کنند؟ در هر محیط کاری، شخصیت‌های مختلفی وجود دارند که می‌توانند به‌طور کلی بر محیط تاثیر بگذارند. یکی از مسائل خاصی که می‌تواند باعث ایجاد تنش و بی‌اعتمادی در میان کارکنان شود، برخورد با یک همکار است که «خبرچینی» می‌کند. اصطلاح «خبرچین» (Snitch) اغلب برای توصیف کسی استفاده می‌شود که به دیگران، به‌ویژه به یک فرد صاحب قدرت، اطلاع‌رسانی می‌کند. در یک محیط کار، خبرچین کسی است که اشتباهات، قانون‌شکنی، یا مکالمات شخصی یک همکار را به سرپرست یا مدیر گزارش می‌دهد. این عمل معمولاً به‌صورت مخفیانه انجام می‌شود و می‌تواند عواقب منفی برای فرد گزارش‌شده داشته باشد. خبرچینی می‌تواند یک محیط کار خصمانه ایجاد کند، زیرا اغلب اعتماد و روحیه تیمی را در میان اعضای تیم تضعیف می‌کند. همچنین می‌تواند موجب  احساس خیانت، اضطراب و رنجش شود.

البته از چندین مترادف می‌توان به‌جای کلمه خبرچین استفاده کرد. «مخبر» (Informer)؛ یعنی شخصی که اطلاعاتی را در اختیار مقامات قرار می‌دهد. «سخن‌چین» (Tattletale)؛ شخصی، اغلب یک کودک، که اشتباهات دیگران را گزارش می‌کند. «آدم‌فروش» (Rat)؛ اصطلاحی تحقیرآمیز برای کسی که به همکاران خود خیانت می‌کند. «افشاگر» (Whistleblower)؛ اگرچه این اصطلاح اغلب بار معنایی مثبت‌تری دارد، اما به شخصی اشاره می‌کند که رفتار غیرقانونی یا غیراخلاقی را افشا می‌کند، همچنین می‌توان آن را برای توصیف یک خبرچین در زمینه‌های خاص به کار برد. خیانت‌کننده (Betrayer)؛ کسی که به امانت یا اعتمادی خیانت می‌کند. درحالی‌که این کلمات معانی کمی متفاوت دارند، همه آنها کسی را توصیف می‌کنند که به دیگران اطلاع می‌دهد، معمولاً به روشی که اعتماد را از بین می‌برد.

درک اینکه چرا یک همکار ممکن است خبرچینی کند، می‌تواند به شما کمک کند تا موقعیت را به‌طور موثرتری مدیریت کنید. هشت دلیل رایج وجود دارد که چرا افراد درگیر این رفتار می‌شوند. نخست سود شخصی؛ برخی از افراد برای جلب نظر مدیریت یا دریافت ترفیع، خبرچینی می‌کنند. آنها بر این باورند که با گزارش دادن به دیگران، افرادی کوشا و قابل‌اعتماد دیده خواهند شد. ناامنی؛ کارمندان نامطمئن ممکن است برای منحرف کردن توجه از کاستی‌های خود، اشتباهات دیگران را برجسته کنند. قدرت و کنترل؛ خبرچینی کردن می‌تواند راهی برای برخی افراد برای اعمال قدرت و کنترل بر همکاران خود باشد. آنها از نفوذی که با در اختیار داشتن و به اشتراک‌گذاری اطلاعات دارند لذت می‌برند. حسادت؛ حسادت می‌تواند افراد را به سمت افرادی سوق دهد که آنها را در رقابت با خود می‌دانند. با تضعیف یک همکار، آنها امیدوارند که تهدید را از بین ببرند یا کاهش دهند. نگرانی واقعی؛ در برخی موارد، خبرچینی از یک نگرانی واقعی برای شرکت یا همکاران ناشی می‌شود. جاسوس ممکن است فکر کند که گزارش برخی رفتارها برای رفاه سازمان ضروری است. هنجارهای فرهنگی؛ در محل‌های کاری خاص، ممکن است خبرچینی تشویق شود یا حتی مورد انتظار باشد. کارمندان ممکن است زیر فشار قرار بگیرند تا در مورد همتایان خود گزارش دهند که با فرهنگ شرکت مطابقت داشته باشند. خرابکاری؛ برخی از همکاران ممکن است برای آسیب رساندن عمدی به شهرت یا شغل دیگران دست به خبرپراکنی بزنند. این شکل از خبرچینی به‌خصوص بدخواهانه است، زیرا هدف آن خراب کردن جایگاه هدف در شرکت است. انتشار دروغ؛ خبرچینی غیرواقعی شامل انتشار اطلاعات نادرست یا اغراق در مورد رفتار یک همکار است. همچنین می‌تواند شامل دروغ گفتن در مورد کسی به رئیسش باشد. این اغلب به دلایل خوش‌خدمتی انجام می‌شود و می‌تواند مشکلات قابل‌توجهی برای فرد موردنظر ایجاد کند و محیط کار را مختل کند.

«خبرچینی»، برای روحیه اداری خوب نیست. خبرچین‌ها با همکاران خود صحبت می‌کنند و داستان‌های مخربی را در مورد آنها پخش می‌کنند. گاهی به دلیل حسادت یا انتقام‌جویی اخبار نه‌چندان درست را انتشار می‌دهند. این یک روش کودکانه برای تلاش در جهت بهتر نشان دادن خود با بد جلوه دادن یک همکار است.

زیردستان اغلب به خبرچینی متوسل می‌شوند، زیرا از اینکه نمی‌توانند از سطح فعلی خود پیشرفت کنند احساس ناامیدی می‌کنند. آنها نقش خبرچین را بر عهده می‌گیرند و امیدوارند زمانی که شرایط مهیا باشد، امتیازی به دست آورند. در چنین شرایطی مدیریت باید سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری را اعمال کند و توجه بیشتری به اهداف قابل‌اندازه‌گیری موجود یا ناموجود، نحوه رتبه‌بندی و پاداش عملکرد خوب و کیفیت بحث با هر یک از کارمندان خود داشته باشد. هدف مدیران باید مرتب کردن اطلاعاتی باشد که از افراد خبرچین به‌دست می‌آورند. آنها باید شایعات مضر و کینه‌توزانه را از داده‌های اطلاعاتی مفید جدا کنند. همچنین، مدیران باید به‌وضوح بیان کنند که شایعات بیهوده در دفتر آنها تشویق و تحمل نمی‌شوند.

درواقع مدیران باید به سخن‌چینان آموزش دهند تا مشکلات خود را حل کنند و به‌جای خنجر زدن حسادت‌آمیز از پشت، از خود پرسند چرا این کارکنان سعی دارند از مدیران استفاده کنند. آیا به ابزاری غیرمستقیم با مشکلاتی تبدیل شده‌اند که آنها از مواجهه مستقیم با آن خودداری می‌کنند؟ مدیران باید مانند یک رهبر عمل کنند؛ اهل لجبازی نباشند و از شایعه‌پراکنی بپرهیزند و به‌جای دامن زدن به شایعات، به‌طور مستقیم با فرد صحبت کنند. همچنین، تعیین کنند که آیا نیاز به تغییر رویه‌هایی دارند که ممکن است مشوق‌کننده باشد. هنگام پیگیری گزارشی که به آنها داده شده است، لازم نیست منبع خود را فاش کنند.

اگر خبرچینی‌های زیادی در اطراف یک دفتر در جریان است، به نحوه ایجاد انگیزه در زیردستان باید دقت کرد. آنها ممکن است در تنگنا باشند و هنگامی که موقعیت جدیدی به وجود می‌آید، به خبرچین بودن متوسل شوند تا جایگاهی برای خود دست‌وپا کنند. باید آنچه گفته می‌شود را با آنچه خبرچین با گفتن این موضوع به مدیر به دست می‌آورد، سنجید. با دوری از شایعات و تمرکز فقط بر روی اطلاعات مربوط به کسب‌وکار، الگو بگیرند.

رابطه کارفرمایان با خبرچین‌ها

برخورد با همکارانی که خبرچینی می‌کنند، می‌تواند اعتماد و رفاقت در محل کار را مختل کند. درحالی‌که گزارش مسائل جدی مانند نقض خط‌مشی و رفتار غیراخلاقی ضروری است و اغلب کارفرمایان از آن قدردانی می‌کنند. خبرچینی بیش‌ازحد یا کوچک می‌تواند به پویایی تیم آسیب برساند و باعث ایجاد محیط سمی در محل کار شود. برای مدیریت چنین وضعیتی، حفظ آرامش، ارزیابی موقعیت، مستندسازی حوادث و برقراری ارتباط مستقیم با همکار در صورت امکان بسیار مهم است. کارفرمایان باید تلاش کنند از طریق سیاست‌های روشن، ارتباط مستقیم و آموزش حل تعارض، بین نیاز به گزارش مسائل مهم و حفظ یک محیط کاری حمایتی و مشارکتی تعادل ایجاد کنند.   رابطه میان کارفرمایان و کارمندانی که درباره همکاران خود گزارش می‌دهند، می‌تواند پیچیده باشد. اینکه کارفرمایان از چنین رفتاری قدردانی یا از آن جلوگیری می‌کنند تا حد زیادی به زمینه، فرهنگ شرکت و ماهیت اطلاعات گزارش‌شده بستگی دارد. گاهی ممکن است کارفرمایان از خبرچین‌ها قدردانی کنند؛ زمانی که کارفرما اطمینان پیدا کند، اطلاعات داده‌شده با واقعیت انطباق دارد. کارفرمایان اغلب برای گزارش تخلفات از خط‌مشی‌های شرکت، شیوه‌نامه‌های ایمنی یا مقررات قانونی به کارمندان متکی هستند. در این موارد، گزارش تخلف به حفظ محیط کار ایمن و قانونی کمک می‌کند.

دوم، زمانی که خبرچینی به حفاظت از شرکت منجر شود. اطلاع‌رسانی در مورد فعالیت‌های غیراخلاقی یا غیرقانونی، مانند کلاهبرداری، سرقت یا آزار و اذیت، می‌تواند شرکت را از عواقب قانونی و زیان‌های مالی محافظت کند. این نوع گزارش‌دهی اغلب به‌عنوان افشاگری تلقی می‌شود و می‌تواند برای یکپارچگی سازمان بسیار مهم باشد. دیگر آنکه به بهبود کارایی بینجامد. گزارش ناکارآمدی‌ها یا رفتارهای مشکل‌ساز می‌تواند به مدیریت کمک کند تا مسائلی را که مانع بهره‌وری می‌شود، برطرف کند. بازخورد سازنده، حتی اگر شامل گزارش در مورد همکاران باشد، می‌تواند موجب بهبود در جریان کار و عملکرد کلی شود. اما در مقابل، گاهی کارفرمایان ممکن است از خبرچین‌ها بدشان بیاید. ابتدا زمانی که خبرچینی موجب تقویت بی‌اعتمادی شود. گزارش بیش‌ازحد در مورد تخلفات جزئی یا مسائل شخصی می‌تواند به فرهنگ بی‌اعتمادی و رنجش در میان کارکنان دامن بزند. کارفرمایان ممکن است تشخیص دهند که چنین رفتاری می‌تواند به انسجام و روحیه تیم آسیب برساند.

دوم اینکه خبرچینی توام با شکایت‌های جزئی باشد. کارفرمایان عموماً علاقه‌ای به شکایت‌های جزئی یا   شخصی ندارند که بر عملکرد محل کار تاثیری نداشته باشد.  

همچنین اگر خبرچینی باعث تضعیف کار تیمی شود. وقتی کارمندان مرتب از یکدیگر گزارش می‌دهند، می‌تواند کار تیمی و همکاری را تضعیف کند. کارفرمایان معمولاً محیطی را ترجیح می‌دهند که در آن کارمندان مسائل جزئی را بین خودشان حل کنند تا اینکه همه چیز را به مدیریت انتقال دهند.

کارفرمایان اغلب به دنبال تعادل بین تشویق گزارش‌دهی ضروری و حفظ جو مثبت در محل کار هستند. تنها کافی است با چهار اقدام راه را برای دستیابی به این هدف ایجاد کرد.

نخست، شفاف‌سازی سیاست‌هاست. ایجاد دستورکارهای روشن در مورد آنچه باید گزارش شود و نحوه گزارش آن می‌تواند به کارکنان کمک کند تا مرزها و اهمیت گزارش برخی رفتارها را درک کنند. پس‌ازآن تشویق به ارتباط مستقیم است. کارفرمایان می‌توانند کارکنان را تشویق کنند تا قبل از درگیر کردن مدیریت، مسائل را مستقیماً با همکاران خود مطرح کنند، مشروط بر اینکه از اختیارات خود تجاوز نکنند. این امر به حل مشکل کمک می‌کند و موجب تقویت روابط بین‌فردی می‌شود. سومین روش با ایجاد سیستم‌های گزارش‌دهی ناشناس تحقق می‌یابد. اجرای سیستم‌های گزارش‌دهی ناشناس می‌تواند به کارکنان کمک کند تا در گزارش مسائل جدی بدون ترس از تلافی، احساس امنیت کنند. چهارمین شیوه متعادل کردن خبرچینی توجه به آموزش و توسعه است. ارائه آموزش در زمینه حل تعارض و مهارت‌های ارتباطی می‌تواند کارمندان را برای رسیدگی مستقل و موثر به مسائل مجهز کند.

93

با همکار خبرچین چه باید کرد؟

فهمیدن اینکه یک همکار خبرچین باشد می‌تواند ناراحت‌کننده باشد. ازاین‌رو در ابتدا باید آرام بمانید. طبیعی است که احساس ناراحتی یا عصبانیت کنید، اما واکنش تکانشی می‌تواند وضعیت را بدتر کند. قبل از هر اقدامی لحظه‌ای به آرامش برسید و افکار خود را جمع کنید.

پس‌ازآن، وضعیت را ارزیابی کنید، یعنی سعی کنید زمینه و هدف خبرچینی را درک کنید. چه گزارش شد؟ آیا حقیقتی در آن وجود دارد؟ درک ویژگی‌های خاص می‌تواند به شما کمک کند به‌طور موثرتری پاسخ دهید. سپس، همه چیز را مستند کنید؛ هر حادثه‌ای را که مربوط به همکار خبرچین است ثبت کنید. این شامل تاریخ‌ها، زمان‌ها، آنچه گفته شده یا انجام شده و هر شاهدی است. همچنین می‌توانید با همکار خود صحبت کنید؛ اگر احساس راحتی می‌کنید، با همکاری که خیانت کرده صحبت خصوصی داشته باشید. این گاهی اوقات می‌تواند سوءتفاهم‌ها را برطرف کند. یا می‌توانید با سرپرست خود صحبت کنید. اگر خبرچینی بر کار شما تاثیر می‌گذارد یا باعث ناراحتی قابل‌توجهی می‌شود، ممکن است لازم باشد با سرپرست یا منابع انسانی خود صحبت کنید. شواهد مستند خود را ارائه دهید و تاثیر آن را بر محیط کار خود توضیح دهید. از همه مهم‌تر اینکه، روی کار خود تمرکز کنید. به انجام وظایف خود در حد توان ادامه دهید. نشان دادن حرفه‌ای بودن و شایستگی می‌تواند به کاهش هرگونه اثرات منفی خبرچینی کمک کند. البته باید به دنبال پشتیبانی نیز باشید؛ با همکاران، دوستان یا اعضای خانواده در مورد این وضعیت صحبت کنید. آنها می‌توانند برای کمک به شما در عبور از این زمان ناراحت‌کننده، حمایت و مشاوره ارائه دهند.

علاوه بر این، کارکنان نیز باید در مقابل افراد خبرچین با در پیش گرفتن پنج روش، عملکردی حرفه‌ای از خود نشان دهند. در گام نخست باید «با رقابت نشان دهند که بهتر هستند». اگر در محل کار با فردی مشکل دارید، بهترین راه برای گرفتن انتقام حرفه‌ای، «رقابت» است. اطمینان پیدا کنید که عملکرد کاری شما از عملکرد آنها بهتر است و شما برای آن شناخته شده‌اید. در طول جلسات تیم، تاکید کنید که چگونه مشارکت‌های شما به پیشرفت شرکت کمک می‌کند و درعین‌حال کمبود ورودی یا ایده‌های آنها را برجسته می‌کند. این کار به همکارانتان نشان می‌دهد که شما عملکرد بهتری دارید و باعث می‌شود که خبرچین احساس کند تلاش‌هایشان برای پایین آوردن شما شکست خورده است. همچنین، قرار گرفتن در میان سایر همکارانی که حامی و وفادار هستند، راه عالی دیگری برای از بین بردن حس‌های منفی از یک خبرچین است.

روش دوم تنها «وارد بازی نشدن» است. اگر تصمیم بگیرید مقابله به‌مثل کنید، درواقع وارد یک بازی خطرناک شده‌اید. در چنین مواقعی توصیه می‌شود از این موضوع بگذرید، زیرا شهرت خود را به خطر می‌اندازید، این آخرین چیزی است که هنگام مواجهه با حادثه‌ای مانند این در محل کار می‌خواهید. اگر مسئله به اندازه کافی بزرگ است که باید به آن پرداخته شود، آن را از طریق کانال‌های مناسب پیگیری کنید. اگر به نتیجه نمی‌رسد، بهتر است فقط با شخص موردنظر چت کرده و آن را رها کنید.

همچنین، «اطاعت کورکورانه» انجام دهید. این کار اوج یک انتقام کوچک در محل کار است. مثلاً، اگر یک همکار «در اسرع وقت» سندی را درخواست کند، شما سند را فوراً اما ناتمام برای او ارسال کنید. اطاعت کورکورانه به شما این امکان را می‌دهد که در عین پیروی از قوانین، انتقام کوچکی از همکاران متخلف بگیرید.  پنجمین اقدام تاثیرگذار این است که «اجازه ندهید مسائل شخصی مانع از حرفه‌ای شدن شما شود». به همکاران خود و آدم‌های تیزبین نشان دهید که می‌توانید کارهای بیشتری از آنها انجام دهید. نشان دهید که یک دارایی برای تیم هستید و اجازه ندهید مسائل شخصی مانع حرفه‌ای شدن شما شود. «گام‌های بلند در کار خود بردارید.» با در نظر گرفتن راه بالاتر و حرکت به جلو با درسی که آموخته‌اید، می‌توانید به‌عنوان یک فرد موفق به محل کار خود بازگردید. ازآنجا‌که آنها نمی‌توانند از طریق کارشان به شما دسترسی پیدا کنند، به دنبال راه‌های دیگری هستند که بتوانند تاثیر منفی روی شما بگذارند. 

دراین پرونده بخوانید ...