تامین مالی اقلیم
دیدگاه مک کارنی در مورد تصاعدها
در جهانی که به شدت به اخبار خوب درباره اقلیم نیاز دارد باعث خوشحالی است که بدانیم سرمایهگذاری در انرژی پاک رشد تصاعدی داشته و اکنون تقریباً به دو برابر نرخ سرمایهگذاری در تمام سوختهای فسیلی جدید رسیده است. امسال انرژی خورشیدی سرمایهای بیشتر از میزان تولید جدید نفت و گاز دریافت میکند. در نتیجه این تحولات است که احتمال دارد سال آینده نقطه عطف تصاعد جهانی کربن باشد. اما با وجودی که منحنی تصاعد جهانی رو به سرازیری میگذارد لازم است برای تحقق عدالت اقلیمی کارهای زیادی انجام دهیم. اول، سرمایهگذاری در انرژی پاک باید از سطح 8 /1 تریلیون دلار در سال جاری به حدود سالانه 5 /4 تریلیون دلار در اوایل دهه 2030 افزایش یابد. صنایع پرتصاعد هم باید میزان مشارکت خود را بالا ببرند. این بخشها شامل مواد معدنی، شیمیایی، حملونقل سنگین هماکنون حدود یکسوم از تصاعد جهانی را به خود اختصاص میدهند. با روند کنونی این تصاعدها تا سال 2050 بیش از 30 درصد افزایش مییابند و تحقق اهداف اقلیمی جهانی را دور از دسترس میکنند.
مشکلات فرآیند کربنزدایی صنایع پرتصاعد فراوان هستند. این بخشهای اقتصاد هم کربن زیادی مصرف میکنند و هم نمیتوان آنها را برقی کرد. رساندن آنها به صفر خالص به ساخت تاسیسات تولیدی جدید کمکربن، توسعه عرضه سوختهای پایدار و هیدروژن سبز، بهرهبرداری از رآکتورهای هستهای کوچک، تاسیسات جذب کربن و ظرفیت ذخیره آن نیاز دارد. اکثر این فناوریها نوپا و در مقیاس کوچک غیراقتصادی هستند. موانع مقرراتی هم انگیزهها را از بین میبرند. همچنین، با توجه به ارتباط درونی بین بخشهای پرتصاعد، کندی فرآیند در یک بخش اقدامات در دیگر بخشها را به تاخیر میاندازد.
در نتیجه بسیاری از شرکتهای پرتصاعد در تله گذار گرفتار میشوند. آنها میدانند که چه کاری باید انجام دهند اما نمیتوانند منابع مالی لازم برای کاهش معنادار تصاعدها را فراهم کنند. وقتی مسیرهای پیشرو مشخص نباشند سرمایهگذاران خواستار بازدهی جریانهای نقدی در زمان حال میشوند به جای آنکه در فناوریهای کربن پایین سرمایهگذاری کنند که بازده آنها در آینده است.
حتی موسسات مالی متعهد به صفر خالص هم زیر فشار ذینفعان و تنظیمگران قرار میگیرند تا عملکرد اقلیمی خود را بر مبنای اندازه مطلق تصاعدها در سبد داراییشان اندازهگیری کنند. این کار کربنزدایی را بر روی کاغذ افزایش میدهد. به عنوان مثال، یک بانک وامهای خود را به جای یک شرکت فولاد به یک کسبوکار نرمافزاری میدهد تا تصاعد را در دفاتر مالی کاهش دهد. این اقدام در دنیای واقعی اثری بر تصاعدها ندارد.
ما باید این مسائل را پیشاپیش حل کنیم. حداقل به این دلیل که صنایع پرتصاعد برای تمام اقتصادها ضروری هستند. اگر اقتصادهای در حال توسعه بخواهند به شهرنشینی، صنعتی شدن و رشد ادامه دهند چنین ضرورتی بیشتر احساس خواهد شد. ما برای کاهش تصاعدها باید سه شکاف در دادهها، در اقدامات و در سرمایهداری را پر کنیم.
امروزه شرکتها مرتب از دسترسی به دادههای تصاعد محروم میمانند و نمیتوانند میزان کربن در زنجیره عرضه خود را ارزیابی کنند. موسسات مالی هم به اطلاعات لازم برای ارزیابی فرصتها و مخاطرات اقلیمی دسترسی ندارند. بستن این شکاف دادهای به افشاسازیهای مرتب، جامع و مفید در حوزه اقلیم نیاز دارد. نیروی اقدام ویژه افشاسازی مالی اقلیمی (TCFD) با چنین هدفی در اجلاس کاپ (COP) فرانسه بهطور داوطلبانه با هدایت بخش خصوصی تشکیل شد. در ادامه عملکرد خوب این نهاد، دو سال قبل بیش از 40 کشور در اجلاس گلاسگو هیات بینالمللی استانداردهای پایداری (ISSB) را تاسیس کردند تا استانداردی را تدوین کند که در سطح جهان کاربردی و الزامآور باشد.
نهاد بینالمللی تنظیمگری اوراق بهادار (IOSCO) استاندارد نهایی آن هیات را تایید کرده است. این استاندارد جامع و متناسب است و به ویژه تصاعدهای حوزه 3 را دربر میگیرد. این تصاعدها از سوی تامینکنندگان و کاربران نهایی ایجاد میشوند بنابراین، در این اقدام انگیزههای سرتاسر زنجیرههای عرضه با یکدیگر هماهنگ میشوند. این هماهنگی برای کربنزدایی از بخشهای پرکربن حیاتی است. اکنون زمان آن است که کشورها استانداردهای هیات را به اجرا گذارند. افشاسازیها پرده از یک مشکل برمیدارند. برای حل این مشکل به اقدام نیاز داریم. هر کشور، شهر، شرکت و موسسه مالی برای انجام تعهداتش به یک برنامه گذار صفر خالص باورپذیر و علمی نیاز دارد. اتحاد مالی صفر خالص گلاسکو (GFANZ) قصد دارد این امر را به هدف اصلی بخش مالی تبدیل کند. طی سال آینده حدود 250 موسسه بزرگ مالی از سراسر جهان برنامههای گذار خود را تدوین میکنند و سیاستمداران آمریکا، اتحادیه اروپا، بریتانیا، ژاپن، هنگکنگ و سنگاپور از دیگران میخواهند تا همین مسیر را در پیش گیرند.
اتحاد مالی صفر خالص همچنین تاکید دارد که گذار مالی باید چیزی بیشتر از صرف تامین مالی انرژی پاک باشد هرچند همین امر اهمیت زیادی دارد. فرآیند گذار باید همچنین تامین مالی شرکتهای پرتصاعدی را پوشش دهد که در کربنزدایی مصمم هستند. به این منظور، اتحاد مالی رهنمودی را برای تعریف مشترک گذار مالی ارائه داده است که به موسسات میگوید به جایی بروند که تصاعدها آنجا هستند و از شرکتهایی پشتیبانی کنند که برنامههای گذار باورپذیری برای کاهش تصاعدها دارند. اگر این کار امکانپذیر نبود، موسسات باید به تامین مالی خروج مدیریتشده شرکتها از داراییهای کثیف بپردازند. داراییهایی از قبیل ذخایر سوخت فسیلی و زیرساختارهایی که دیگر در جهان انرژیهای پاک مورد نیاز نخواهند بود.
روش پایدار ارزیابی تاثیرات این نوع تامین مالی باید مکمل این راهبردها باشد. اعضای اتحاد مالی صفر در حال طراحی روشهایی برای اندازهگیری کاهش مورد نظر تصاعدها هستند. موسسات مالی با استفاده از آن میتوانند بازدهی فعالیتهایشان را کمیسازی کنند. به هر حال، سرنوشت اقلیم به آنچه واقعاً بر روی سیاره زمین اتفاق میافتد بستگی دارد، نه به آنچه بر روی کاغذ است.
مشاورههای فنی اتحاد مالی بنیانهایی را میگذارد که تدوینکنندگان استانداردها و مقرراتگذاران میتوانند قوانین دقیقی را بر روی آنها بسازند. این امر جلوی سبزشویی را میگیرد و پیام آشکاری را به بخش خصوصی میفرستد و به آنها میگوید چه زمانی میتوانند تامین مالی گذار شرکتهای پرکربن را به عنوان یک سرمایهگذاری پایدار بشناسند.
سرانجام، بستن شکاف سرمایهگذاری در بخشهای پرتصاعد به همکاری و مشارکت جدید بین تولیدکنندگان، مشتریان، عرضهکنندگان و دولتها نیاز دارد. آنها میتوانند همکاری در زمینه فناوریهای جدید را عمق دهند، تقاضا برای محصولات پایدار را بالا ببرند، موانع مقرراتی را شناسایی کنند و آنها را از سر راه بردارند. وقتی این اقدام با گذار مالی متمرکز بر کاهش تصاعدها ترکیب شود شرکتهای بخشهای پرکربن میتوانند سرمایهگذاریهای لازم در فرآیند کربنزدایی را انجام دهند.
رهبران، دانشمندان، جامعه مدنی و کسبوکارهایی که در اجلاس کاپ 28 (COP 28) در دوبی گردهم میآیند باید به سبز کردن صنایع پرتصاعد اولویت دهند. واقعیت آن است که این گروهها به اندازه کافی کار نمیکنند. صنایعی از قبیل فولاد، کشتیرانی و سیمان به اندازه کافی سرمایه نمیگیرند که بتوانند میزان تصاعد خود را همراستا با نیازهای اقلیمی جهان کاهش دهند. اجلاس کاپ 28 باید این چرخه را بشکند و سرمایه را به جایی ببرد که تصاعدها هستند. این تنها راه خم کردن بهموقع منحنی تصاعدها خواهد بود.