نیاز به تلاش سخت
پیشرفت کند اما واقعی در تغییرات اقلیمی
توافقنامه طرفهای کنفرانس (COP) کنوانسیون چهارچوب سازمان ملل در زمینه تغییرات اقلیمی که در سال 2015 در پاریس امضا شد به شکلهایی ناکارآمد بود. همانگونه که بسیاری از ناظران در آن زمان گفتند آن توافقنامه وظیفه کشورها را مشخص نمیکرد، نمیتوانست با حکم و دستور به عصر سوختهای فسیلی پایان دهد، نمیتوانست جلوی پیشروی آب دریاها را بگیرد، بادها را مهار کند یا از گرمای خورشید نیمهروز بکاهد. اما حداقل مسیر کنفرانسهای بعدی را معین و اعلام کرد امسال باید اولین بررسی از دستاوردهای جهانی صورت گیرد تا مشخص شود در راستای نزدیکی به اهداف بزرگ آن توافقنامه چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی انجام نشدهاند. در حالی که جهان برای بیستوهشتمین کاپ (COP) در دوبی آماده میشود ارزیابی اولین بخش دستاوردها ما را به نتایجی مثبت میرساند. در زمان اجلاس پاریس پیشبینی میشد که در صورت عدم تغییر سیاستها گرمایش جهانی در سال 2100 تا سه درجه از سطوح دوران قبل از صنعتی شدن بالاتر میرود. برآوردها نشان میدهند اگر سیاستهای در حال اجرای کنونی ادامه یابند این افزایش دما حدود 5 /2 تا 9 /2 درجه خواهد بود. البته ابهامات زیادی در این پیشبینی وجود دارد و این میزان افزایش بازهم برای میلیاردها انسان خطرآفرین خواهد بود، اما در مجموع از بهبود زیادی حکایت دارد. بخش بزرگی از این پیشرفت محصول انرژی تجدیدپذیر گسترده و ارزانتر است. در سال 2015 ظرفیت نصبشده جهانی برق خورشیدی 230 گیگاوات بود که در سال قبل به 1050 گیگاوات رسید. سیاستها نیز بهتر شدهاند. در سال 2014 فقط 12 درصد از تصاعد دیاکسیدکربن ناشی از انرژی تحت پوشش طرحهای گرانقیمت کربن و میانگین قیمت هم هفت دلار در هر تن بود. امروز این دو رقم به ترتیب به 23 درصد و 32 دلار افزایش یافتهاند. این گامهای روبه جلو توضیح میدهد چرا آژانس بینالمللی انرژی که در زمان اجلاس پاریس گفته بود تصاعد دیاکسید کربن تا دهه 2024 همچنان بالا میرود امروز تغییر عقیده داده است و بر این باور است که تصاعدها ظرف چند سال به نقطه اوج میرسند. اما رسیدن به نقطه اوج کافی نیست. تصاعدها باید پس از آن بهسرعت کاهش یابند تا گرمایش را تا هدف دودرجهای پایین آورند. در دو قرن گذشته، افزایش بیوقفه تصاعدها واقعیتی در رشد اقتصادی بود. معکوسسازی آن میتواند پایانی بر مرحله اول نبرد برای دستیابی به اقلیم باثبات باشد. عاقلانه نیست که تمام این پیشرفتها را به پاریس نسبت دهیم. اما فرآیندی که آن اجلاس آغاز کرد انتظارات جدیدی را پدید آورد. اقلیم به یکی از موضوعات گفتوگوهای کشورها تبدیل شد. بیان اینکه اقلیم پایدار نیازمند توازن در دیاکسید کربن باقیمانده در جو از طریق حذف آن است موجب شد هدف کربن صفر خالص در دستور کار اصلی قرار گیرد. در سال 2015 فقط یک کشور چنین هدفی داشت اما اکنون 101 کشور آن را دنبال میکنند. در جهانی که فصلها به طرز فزایندهای از حالت عادی خارج میشوند (به موج گرمای بهاری بیسابقه هفته گذشته در برزیل توجه کنید)، اجلاس کاپ میتواند هر سال فضایی قابل پیشبینی در تقویم جهانی را برای توافقنامههای جانبی و اشکال جدید بیان عزم و اراده باز کند. بیانیه اخیر جو بایدن رئیسجمهور آمریکا و شی جین پینگ همتای چینی او، شکلگیری پیمانی نزدیک به کاپ درباره تصاعد متان را شتاب بخشید. آنها همچنین متعهد شدند سهم خود را در افزایش سهبرابری ظرفیت تولید انرژی تجدیدپذیر تا سال 2030 ادا کنند. این یکی دیگر از اهدافی است که اجلاس امارات به آن خواهد پرداخت. هیچکدام از اینها بدان معنا نیست که اجلاس کاپ جهان را نجات داده است. پاریس زمینه را برای تقویت انرژیهای تجدیدپذیر آماده کرد، اما سرمایهگذاری لازم را برای آن فراهم نکرد. طبق گزارش موسسه دادههای بلومبرگ، برای تحقق افزایش سهبرابری ظرفیت، لازم است سرمایهگذاریها دو برابر شوند و این سرمایه باید از سوی بخش خصوصی تامین شود. پیش بردن این کار وظیفه کاپ نیست. کشورها برای جذب منابع مالی باید بازارهای انرژیشان را بازطراحی کنند، صدور مجوزها را سرعت بخشند، کیفیت شبکهها را ارتقا دهند و سیاستهای حامی سوختهای فسیلی را کنار گذارند. البته هیچکدام از این اقدامات هنوز نمیتواند جلوی بدتر شدن شرایط اقلیمی را بگیرد. انباشت دیاکسید کربن در جو مهمترین عامل گرمایش جهانی است و تا زمانی که تصاعد خالص ادامه یابد دما هم بالاتر خواهد رفت. از زمان اجلاس پاریس تاکنون، گرمایش اجتنابناپذیر زمین به سطحی رسیده است که دیگر نمیتوان آن را مشکلی مربوط به آینده دانست. تغییرات اقلیمی امسال بیش از هر زمان دیگری احساس شدند و این روند نمیتواند ادامه یابد. اما تنها راه توقف گرمایش تا قبل از رسیدن به صفر خالص آن است که میزان جذب گرمای خورشید کاهش یابد. نظریه مهندسی زمین-خورشیدی بسیاری از دانشمندان اقلیم، فعالان و سیاستگذاران را نگران میکند، اما عدهای هم بهدرستی میگویند این موضوع ارزش توجه و پژوهش را دارد. این پژوهش باید یک مناظره بینالمللی درباره محدودیتهای مناسب و دستاوردهای احتمالی آن را در بر گیرد. اجلاس کاپ مکان چنین بحثهایی نیست، اما لازم است تا قبل از اجلاس بعدی در سال 2028 چندین همایش در این باره برگزار شود. سازوکارهای حذف دیاکسید کربن در چهارچوب کاپ قرار میگیرند. این فرآیند نیز نگرانیهایی را برمیانگیزد. شرکتهای نفت بهویژه گفتوگو درباره حذف دیاکسید کربن را توجیهی برای افزایش تولید میدانند و چشمانداز جهانی را ترسیم میکنند که در آن تصاعدها ادامه دارد و فقط مقدار اندکی از آنها دوباره جذب میشود. نگاهی به تاریخ صنعت نفت به ما میگوید این نگرانی بیدلیل نیست. کشورها باید برای رفع نگرانیها به طور واضح برنامههایشان را برای حذف کربن در دور دوم «سهم معین مشارکت ملی» بیان کنند. این طرح شامل پیشنهاد اقدامات بیشتری میشوند که آنها باید تا سال 2025 به یکدیگر ارائه دهند. آنها باید اهداف خود را برای حذف کربن از اهداف کاهش تصاعد متمایز کنند تا جلوی ابهامآفرینیها گرفته شود. شاید حذف کربن در مقایسه با کاهش تصاعد و سازگاری با اقلیم اولویت کمتری داشته باشد چون این امر زمانی اهمیت پیدا میکند که تصاعد از نقطه اوج رو به نزول بگذارد. با وجود این در آن زمان مقدار لازم حذف کربن هزاران برابر مقدار امروز خواهد بود. پس باید از همین الان دست بهکار شد. بیان آشکار این حقیقت که آلایندهکنندگان در نهایت خود باید هزینه حذف کربن را بپردازند ممکن است آنها را به سرمایهگذاری در فناوریها تشویق کند. فرآیندهای سازمان ملل بهتنهایی نمیتوانند چنین تحولاتی را پدید آورند. اما وقتی این سازمان چهارچوب مناظرهها را میچیند و قوانین مناسب را تدوین میکند چنین تحولاتی پایدارتر میشوند. اکنون باید ببینیم که چه اقداماتی ضروری هستند.