رابطهای کاملاً دانشگاهی
جدایی دانشمندان چین و آمریکا به نفع هیچکدام نیست
راههای زیادی برای اندازهگیری توانمندیهای چین وجود دارد. این کشور دومین اقتصاد بزرگ، بزرگترین تولیدکننده و بزرگترین بستانکار جهان است. چین در سال 2021 از یک آستانه دیگر گذشت و برای نخستینبار دانشمندان چینی مقالات بیشتری نسبت به همتایانشان در آمریکا و اتحادیه اروپا انتشار دادند. این افزایش به کمیت آنها محدود نمیشود. طبق شاخص نیچر (Nature) که میزان مشارکت در بهترین نشریات پزشکی و علوم طبیعی را اندازه میگیرد، پژوهشگران چینی در علوم طبیعی رتبه نخست و در سایر رشتهها رتبه دو را از آن خود کردهاند. بدون تردید این اخبار برای پکن شادیآفرین هستند، اما شاید برای واشنگتن چندان خوشایند نباشند. آمریکا از توانمندی چین، بهویژه رشد فزاینده توان علمی و فناوری آن آزردهخاطر است. این کشور هم در زمان دونالد ترامپ جمهوریخواه و هم جو بایدن، رئیسجمهور دموکرات کنونی تعرفهها، قوانین و یارانههایی وضع کرد تا مانع بنگاههای فناوری چینی و عامل رشد همتایان آمریکایی آنها باشد. چین در مقابل دست به انتقام زد و برخی شرکتهای فناوری آمریکا را هدف گرفت. بیست سال پیش سیاستمداران طرفدار جهانی شدن و تجارت آزاد بودند، اما اکنون جدایی، امنیت ملی و توسل به دوستان موضوعات داغ روز هستند.
جدایی آگاهانه
حوزه دانشگاه از این امر مصون نمانده است. مقررات جدید و سیاست سرد هر دو کشور، همکاری پژوهشگران را دشوار میکند. آمریکا در ماه آگوست پذیرفت که قرارداد همکاری علمی 1979 را به طور موقت و به مدت شش ماه تمدید کند. چندین سیاستمدار آمریکایی خواستار فسخ کامل آن بودند و در نامهای سرگشاده ادعا کردند که آمریکا از طریق همکاری با پژوهشگران چینی تیشه به ریشه خود میزند. اثرات این فشارها را میتوان در آمار و ارقام مشاهده کرد. در سال 2020 برای نخستینبار شمار مقالات مشترک پژوهشگران چینی و آمریکایی رو به کاهش گذاشت. این کاهش در سال بعد هم ادامه یافت، هرچند شمار مقالات مشترک با دیگر کشورها از جمله بریتانیا بالا رفت. تعداد ویزاهای صادرشده برای دانشجویان و دانشگاهیان چینی هم کاهش یافت و به یکسوم نقطه اوج آن در سال 2015 رسید. دو کشور هم از نظر سیاسی و هم از نظر علمی از یکدیگر دوری میکردند. توافق سال 1979 که موافقتنامه علم و فناوری نام گرفت اولین پیمان دوجانبه امضاشده میان آمریکا و چین به دنبال ازسرگیری روابط دیپلماتیک بود. چندین مطالعه برجسته تحت آن توافق به انجام رسید. به عنوان مثال، پروژه درازمدتی که در سال 1983 با مشارکت 285 هزار زن چینی آغاز شد نشان داد که اسیدفولیک میتواند جلوی بیماری مادرزادی شکاف مهره ستون فقرات را بگیرد. این روزها اسیدفولیک به آرد، نان، غلات و دیگر غذاهای اصلی افزوده و توصیه میشود که زنان باردار بیشتر آن را مصرف کنند. همکاری پژوهشگران دو کشور در پژوهشهای آنفلوآنزا موجب میشود بهتر بتوان پیشبینی کرد که کدام نوع این بیماری در سال بعد احتمال شیوع بیشتری دارد و سپس واکسنهای بهتری علیه آن تهیه کرد. حتی ابرقدرتهای رقیب هم قبول دارند که پژوهشهای پزشکی سودمند هستند. اما پیشرفت چین در سایر رشتههای علمی از قبیل کامپیوتر، علوم مواد و هوش مصنوعی سیاستگذاران را نگران میکند. منتقدان میگویند چین از شفافیت دانشگاهی و دانش آمریکا بهرهبرداری میکند، بدون آنکه این لطف را جبران کند. آنها همچنین به سیاست «امتزاج امور نظامی و غیرنظامی» در چین اشاره میکنند که در آن نتایج پژوهشهای غیرنظامی بهدقت بررسی میشوند تا برای آنها کاربردهای نظامی مفید پیدا کنند. چین در اعتراض میگوید که نگرانی آمریکا در مورد امنیت ملی موجب شده است که پژوهشگران چین مستقر در دانشگاههای آمریکا هدف حملات ناعادلانه قرار گیرند. یک نمونه از این اعتراضها به طرح «ابتکار چین» بازمیگردد که وزارت دادگستری در سالهای 2018 تا 2022 به اجرا گذاشت تا موارد اتهام جاسوسی فناوری چین را بررسی کند. اما این موارد هیچ مبنای محکمی نداشتند. در این طرح حداقل 150 پژوهشگر دانشگاهی با اصالت چینی مورد بازرسی قرار گرفتند، اما فقط تعدادی انگشتشمار محکوم شدند. برخی از این محکومیتها به تخلفات کوچکی مانند تقلب در کمکهزینه تحصیلی مربوط میشد. برخی تحقیقات به آبروریزیهای عمومی منجر شد. به عنوان نمونه، دکتر گانک چن که هماکنون در موسسه فناوری ماساچوست است در سال 2021 دستگیر و مجبور شد یک سال مرخصی بگیرد تا زمانی که اتهامات علیه او برداشته شدند. دیگران از دانشگاه اخراج شدند و در فهرست ممنوعیت پرواز قرار گرفتند. دانشگاهیان میگویند که آن ابتکار فضایی از ظن و بیاعتمادی پدید آورد. همزمان چین هم دغدغههای امنیت ملی خودش را دارد که میتواند مانع همکاریها شود. مقررات سالهای اخیر جلوی صادرات انواع زیادی از دادهها را میگیرند. به عنوان مثال، مقامات گردآوری دادههای ژنی از سوی اشخاص غیرچینی را ممنوع کردهاند. پژوهشگران خارجی حوزه علوم اجتماعی نمیتوانند بدون کمک کسی از داخل دولت به نتایج نظرسنجیهای اقتصادی و اجتماعی دسترسی پیدا کنند. این مقررات مبهم هستند و حتی پژوهشگرانی که علاقهمندند با همکارانشان در آن سوی دنیا کار کنند نمیدانند تا چه اندازه میتوانند پیش بروند. سردی روابط برای هر دو طرف دردسرآفرین است. دانشگاهیان چینی نمیتوانند در دانشگاههای آمریکا که تقریباً در تمام موضوعات در جهان اول هستند به کسب تجربه بپردازند. از سوی دیگر، اکنون که چین به یک قدرت علمی تبدیل شده و پژوهشگران برجستهای در بسیاری از رشتهها دارد آمریکا نمیتواند از این توان بهرهمند شود. جاناتان آدامز از بنگاه دادههای کلاریوت (Clarivate) میگوید، مزایای همکاری بسیار زیاد و کفه ترازو اندکی به نفع موسسههای آمریکایی سنگینتر است. مطالعه جنی لی از دانشگاه آریزونا نشان میدهد وقتی مقالات مشترک با نویسندگان چینی را در نظر نگیریم تعداد مقالات آمریکایی در حوزه علم و مهندسی بین سالهای 2014 تا 2018 اندکی روند نزولی پیدا میکند.
مغزهایتان را به ما بدهید
آمریکا حداقل بخشی از برتری علمی خود را مدیون جذب بهترین استعدادهای جهان است. تا قبل از همهگیری حدود 16 درصد دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات دانشگاههای آمریکا چینی بودند. این فارغالتحصیلان امروز استادان فردا هستند. بسیاری از دانشجویان چینی همانند دکتر چن پس از تکمیل تحصیلات در آمریکا میمانند. رهبران آمریکا باید از چنین رویدادی خوشحال باشند.