نبرد کارگران آمریکایی با فناوری
هوش مصنوعی و خودروهای برقی، میدانهای اصلی جنگ
مخالفان ماشینهای نساجی بیش از 200 سال زیر انتقاد شدید قرار داشتند. این انتقادها حتی شدیدتر از انتقاد از آن اعضای پارلمان بریتانیا بود که در سال 1812 رای دادند تا کسانی که دستگاههای نساجی را خرد کرده بودند به مرگ محکوم شوند. اما حتی در آن زمان هم بافندگان معترض همدردی عمومی زیادی را جلب کردند. لرد بایرون، شاعر انگلیسی، در «قصیدهای برای طراحان لایحه قاب» مینویسد: «برخی مردم قطعاً فکر میکنند این لایحه تکاندهنده است. وقتی قحطی جولان میدهد و فقر غوغا میکند ارزش زندگی از یک جوراب هم کمتر میشود. اینجاست که شکستن قابها به شکسته شدن استخوانها منجر میشود.» او در نطق شخصی خود در مجلس اعیان خواستار ترکیبی از آشتی و قاطعیت در برخورد با شورشیان شد، به جای آنکه کسی بخواهد «سرهای زیادی بر تن» آنها را قطع کند. اکنون یک بار دیگر تحولات فناورانه جان گرفتهاند و این احساس عمومی پدید آمده است که روشهای قدیمی زیر چکمههای پیشرفت له میشوند. در آمریکا دو مناقشه کارگری بزرگ دیده میشود. یکی در حال ظهور و دیگری در حال شدت گرفتن است. آنها به همراه دیگر مجادلات به دگرگونیهای زلزلهوار ناشی از کربنزدایی و هوش مصنوعی مربوط میشوند. اتحادیه «کارگران متحد خودروسازی» (UAW) که نماینده کارکنان شرکتهای فورد، جنرالموتورز و استلانتیس (سازنده کرایسلر و فیات) است تهدید میکند که با به پایان رسیدن زمان قراردادها در 14 سپتامبر اعتصابها را آغاز خواهد کرد. این اتحادیه علاوه بر درخواست حقوق بالاتر خواستار آن است که دستمزدها و دیگر مزایای موجود در خودروسازیهای متعارف به کارگران شاغل در شرکتهای خودروسازی برقی تسری یابند. این شرکتها عمدتاً از روباتهای بیشتری استفاده میکنند و کارکنان اداری کمتری نیاز دارند. در هالیوود نیز نویسندگان و بازیگران در بحثهای مربوط به دستمزد و شرایط کاری با استودیوها به بنبست رسیدهاند. این مجادله زمانی شدت میگیرد که بحث چگونگی بازسازی این صنعت از طریق هوش مصنوعی و استفاده از ابزارهای جدید برای نوشتن متون و شبیهسازی بازیگران مطرح میشود. این دعواها میتواند نحوه دیدگاه کارگران دیگر صنایع نسبت به تاثیر فناوری بر آینده شغلیشان را شکل دهد. نسل جدیدی از اتحادیههای کارگری به عرصه آمده است. آقای شاون فین اولین رئیس اتحادیه UAW است که پس از 70 سال از میان طبقهای غیر از گروه حاکم بر اتحادیه انتخاب میشود. او در ماه مارس از سوی کارگران عادی و پس از آن انتخاب شد که بحران فساد چندساله به تغییر در فرآیند رایگیری در اتحادیه انجامید. آقای فین از همان ابتدا خود را یک نماینده آتشین خواند. او پیشنهاد چانهزنی شرکت استلانتیس را جلوی چشم عموم در سطل زباله انداخت. همزمان «صنف نویسندگان آمریکا» و ساگ آفترا (SAG-AFTRA) که نماینده بازیگران است به طور همزمان برای نخستینبار پس از 60 سال دست به اعتصاب غذا زدند. خانم فرن درشر، رهبر صنف بازیگران (و هنرپیشه مجموعه مادربزرگ در دهه 1990) آشکارا اعلام کرد که این اعتصاب بخشی از یک نبرد بزرگ است. او در سخنرانی آتشین آغاز اعتصاب گفت، «چشمان کارگران به ما دوخته شدهاند». این جدالها در محیطی صورت میگیرند که به طرزی غیرعادی از اتحادیهها پشتیبانی میکند. بیش از نیمی از دموکراتهای مجلس سنا اواخر ماه گذشته نامهای خطاب به سه شرکت بزرگ خودروسازی امضا کردند که بیان میکرد، کارگران کارخانههای تولید باتری باید مشمول همان قراردادهایی باشند که با دیگر اعضای UAW بسته میشود. رئیسجمهور جو بایدن که شغل خوب را معادل اتحادیه خوب میداند قانونی را احیا کرد که در زمان دولت ریگان وضع شده بود و عملاً دستمزد کارگران ساختمانی شاغل در پروژههای دولتی را افزایش میداد. طبق گزارش موسسه نظرسنجی گالوپ، در کل کشور حمایت عمومی از اتحادیهها به 71 درصد رسیده که بالاترین سطح از اواسط دهه 1960 است. هم در دیترویت و هم در هالیوود اتحادیهها به آتش نارضایتی عمومی از افزایش شدید دستمزد مدیران عامل دامن میزنند. اندیشکده محافظهکار «قطبنمای آمریکایی» خواستار تشکیل کمیتههای کارگران-مدیران است که به شوراهای کار در اروپا شباهت دارد و به کارگران در چگونگی اداره یک کسبوکار حق مشارکت میدهد. برخی دانشگاهیان میگویند، کارگران حق دارند نگران تحولات فناوری باشند. کتاب جدید «قدرت و پیشرفت» نوشته دارون عجم اوغلو و سیمون جانسون از موسسه فناوری ماساچوست تاریخ هزارساله را بررسی میکند تا بگوید فناوریهای جدید فقط زمانی زندگی مردم را بهبود میبخشند که به جای صرفهجویی در هزینهها به خلق شغلهای جدید کمک کنند و همچنین نیروهای متقابل از قبیل اتحادیهها اثرات آنها را شکل دهند. این کتاب خوشبینی نسبت به فناوری را زیر سوال میبرد و از برخی جهات به بیانیه مخالفان دستگاههای نساجی شباهت دارد. آقای جانسون در مصاحبه با خبرنگار اکونومیست ابراز امیدواری میکند که UAW و سه شرکت بزرگ خودروسازی بتوانند راهی پیدا کنند که اطمینان دهد حرکت به سمت خودروهای برقی به حذف گسترده مشاغل منجر نخواهد شد. او به استقبال اتحادیهها از حمل کانتینری از طریق کشتیها اشاره میکند که ساعتها کار انسانی در بنادر را کاهش داد اما همزمان میزان محمولههایی را که از بنادر میگذشت بالا برد و در نتیجه مشاغل و مزایا را برای اسکلهداران حفظ کرد. از جنبه نظری، وقتی تولید خودروهای برقی افزایش یابد قیمت آنها کمتر میشود و افراد بیشتری آنها را میخرند. اگر موضوع مصرف بنزین را هم لحاظ کنیم سه شرکت بزرگ خودروسازی میتوانند روند کاهشی صادرات خودرو آمریکا را معکوس کنند و در نتیجه تقاضا برای نیروی کار بیشتر را افزایش دهند. یارانههای هنگفت دولت بایدن برای تولید خودروهای برقی فرصتی کمیاب را در اختیار این صنعت میگذارد تا ابتکار را در دست گیرند. در مقابل پیشبینیهای آقای جانسون برای نویسندگان و بازیگران در عصر هوش مصنوعی نومیدکننده و تاریک است. او سرنوشت آنها را همانند بافندگانی میبیند که به خاطر دستگاهها شغل خود را از دست دادند. به همین دلیل است که آنها خواستار محدود کردن استفاده از هوش مصنوعی در استودیوها شدهاند. اما لزومی ندارد که تاثیر فناوری بر هالیوود مجموع صفر داشته باشد. به عنوان مثال، با سرعت بخشیدن به فرآیند نوشتن، هوش مصنوعی میتواند هزینهها را کاهش دهد و محتوای بیشتری خلق کند. علاوه بر این نمیتوان تا مدت زیادی جلوی امواج تخریب خلاقانه را گرفت. اگر قرار است اتحادیهها از پویایی و سرزندگی اعضایشان محافظت کنند باید به جای مقابله با تغییرات فناوری با آنها همسو شوند. یعنی همانند بایرون به ترکیبی از آشتی و قاطعیت بیندیشند تا اطمینان یابند فناوری سهم همگان از کیک پیشرفت را افزایش میدهد. در غیر این صورت آنها همانند مخالفان دستگاههای نساجی در طرف اشتباه تاریخ قرار خواهند گرفت.