روباتها و اشتغال
حرکتی خزنده
ترجمه: جواد طهماسبی-اکنون به سال 2021 رسیدهایم و صادقانه بگویم تعداد روباتها بیشتر شده است. حدود یک دهه قبل بود که دو اندیشمند رشته فناوری به نامهای اریک برینج اولافسون و اندرو مکآفی کتاب «مسابقه با ماشینها» را منتشر کردند. آن کتاب تاثیرگذار آغازگر مناظرههای شدید بین بدبینان و خوشبینان نسبت به تحولات فناوری بهشمار میرود. نویسندگان چنین استدلال میکردند که پیشرفتهای چشمگیر و تصاعدی در زمینه کامپیوتر زمینهساز پیشرفتهایی انفجارگونه در قابلیتهای دستگاهها خواهند بود. اخبار گسترده مربوط به دستاوردهای خارقالعاده هوش مصنوعی تاییدی بر این دیدگاه بودند که به زودی روباتها تمام کارگاهها را زیر و رو خواهند کرد. با توجه به این حقیقت که در آستانه همهگیری کرونا تعداد فرصتهای شغلی به بیشترین میزان در زمان خود رسیده بود باید بپذیریم آن هشدارها مبالغهآمیز بودهاند. با این حال به تازگی چند مقاله اقتصادی بیان میکنند که باید احتیاط بیشتری به خرج دهیم. روباتها در حال آمدن هستند فقط حرکت آنها از آنچه انتظار میرود آهستهتر و خزندهتر است.
اقتصاددانان در مجموع درباره تاثیرات روباتها و هوش مصنوعی بر کارگران مثبتاندیش بودهاند. تاریخ پر از پیشبینیهای غلطی است که بیان میکردند به زودی به نیروی کار انسانی نیازی نخواهد بود. اما آمارهای اقتصادی هنوز نتوانستهاند ثابت کنند انقلابی از مشاغل در دست روباتها را پیشرو داریم. به عنوان مثال، بنگاهها -بهجز در دورههای رکود- همواره علاقهمندند نیروی کار انسانی استخدام کنند. تصور بر آن بود اگر دستگاهها به تعداد کمتری از کارگران کمک کنند تولید بیشتری داشته باشند، رشد بهرهوری چشمگیر میشود اما چنین تحول فوقالعادهای اتفاق نیفتاد. با وجود این، کاوش و کندوکاو در اعداد و ارقام از این واقعیت پرده برمیدارد که تحولات در راه هستند.
به عنوان مثال به پژوهش دارون عجم اوغلو و همکاران توجه کنید که در جلسه اخیر انجمن اقتصادی آمریکا (AEA) ارائه شد. نویسندگان از دادههایی ارزشمند استفاده میکنند که شرکت نرمافزاری فناوریهای شیشه سوزان در زمینه اطلاعات شغلی در 40 هزار بنگاه گردآوری و تحلیل کرده است. آنها در این مجموعه دادهها، وظایف و حرفههایی را شناسایی میکنند که هوش مصنوعی قادر به انجام آنهاست و بنابراین در معرض جایگزین شدن قرار دارند. پژوهشگران متوجه شدند آن دسته از کسبوکارهایی که آماده پذیرش هوش مصنوعی هستند در عمل افرادی را استخدام میکنند که در زمینه هوش مصنوعی مهارت دارند. از سال 2010 تاکنون شمار آگهیهای استخدامی مرتبط با هوش مصنوعی در بنگاههای دارای عملیات مرتبط به طرز قابل ملاحظهای بالا رفته است. همزمان در این بنگاهها تقاضا برای قابلیتهایی که با قابلیتهای موجود هوش مصنوعی برابری میکنند کاهش یافت.
تحول در ترکیب مشاغل به خاطر دخالت هوش مصنوعی لزوماً به معنای کاهش کل استخدام نیست. اگر فناوریهای جدید به اندازه کافی به کارگران موجود کمک کنند یا بهرهوری را بالا ببرند به گونهای که به توسعه بیشتر بینجامد آنگاه هوش مصنوعی بیشتر عامل ایجاد اشتغال بیشتر خواهد بود. اما ظاهراً چنین چیزی اتفاق نمیافتد. در مقابل، نویسندگان مشاهده کردند بنگاههای دارای مشاغل قابل جایگزینی با هوش مصنوعی استخدام خالص کمتری داشتهاند. این امر به ویژه در سالهای 2018-2014 دیده میشود؛ زمانی که استخدام در زمینه هوش مصنوعی به اوج خود رسید. با این حال، نویسندگان متوجه شدند که در کل مجموع دادهها نمیتوان بین استفاده بیشتر از هوش مصنوعی و کاهش استخدام رابطهای پیدا کرد هرچند این رابطه در سطح بنگاه دیده میشود. هنوز به مرحلهای نرسیدهایم که در آن در کل اقتصاد ماشینها تقاضا برای نیروی کار را سرکوب کنند. با وجود این، هرچه ماشینها هوشمندتر میشوند احتمال این تغییر افزایش مییابد. شواهدی که بیان میکنند هوش مصنوعی عمدتاً با گرفتن وظایف انسانها بر بازارهای کار تاثیر میگذارد با مطالعات قبلی مربوط به چگونگی استفاده بنگاهها از فناوری در تقابل هستند. مقاله سال 2019 تیموتی برزنان از دانشگاه استنفورد چنین استدلال میکند که ارزشمندترین کاربردهای هوش مصنوعی ربطی به جایگزینسازی نیروی کار انسانی ندارند. بلکه آنها نمونههایی از «تعمیق سرمایه» یا تجمیع سرمایه بیشتر و بهتر به ازای هر کارگر هستند. به عنوان مثال، در محیطهای خیلی خاص میتوان به الگوریتمهای مقایسهای اشاره کرد که آمازون و گوگل برای توصیه محصولات و آگهیها به کاربران از آنها بهره میبرند. آقای برزنان میگوید تا زمانی که هوش مصنوعی به اختلال (disruption) بینجامد این تغییر فقط در سطح سیستم خواهد بود درست همانگونه که فروش آمازون جایگزین فروش دیگر بنگاهها میشود.
پژوهش جدید آجای آگراوال و همکاران از دانشگاه تورنتو نشان میدهد این حالت زیاد دوام نمیآورد. به نوشته آنها با بهبود کیفیت پیشبینیهای هوش مصنوعی بنگاههای استفادهکننده از آن هر روز بیشتر تشویق میشوند تا تجدید ساختارهایی بنیادی انجام دهند. به عنوان مثال، وقتی توانایی آمازون در پیشبینی خواستههای مشتریان به سطح خاصی از صحت برسد ممکن است بنگاه تشویق شود الگوی کسبوکار خود را تعدیل و اصلاح کند و قبل از آنکه مشتری کالایی را در آمازون جستوجو کند آن را برایش بفرستند. ممکن است در این تعدیلات تعداد و نوع کارگران مورد نیاز بنگاه نیز تغییر کند. در این حالت است که تاثیر هوش مصنوعی بر اقتصاد به گونهای قابل ملاحظه متحول میشود.
بسیار خوب کامپیوتر!
آیا تاثیر خودکارسازی بر اوجگیری بهرهوری را میتوان در افق نزدیک مشاهده کرد؟ لزوماً خیر. آقای عجم اوغلو در جلسه مجازی انجمن اقتصادی آمریکا بیان کرد که خودکارسازی با گونههای مختلف ظاهر میشود که هر کدام اثرات اقتصادی متفاوتی دارند. خودکارسازی «خوب» افزایش زیاد بهرهوری را به همراه دارد و ماهیت دگرگونکننده آن به پیدایش وظایف جدید (و بهتبع آن مشاغل) فراوان برای انسانها منجر میشود. به عنوان مثال پیشرفت علم روباتیک مشاغل تولیدی را کاهش میدهد اما همزمان مشاغلی را برای تکنسینها و برنامهنویسان روباتها میآفریند. در مقابل خودکارسازی معمولی جایگزینسازی کارگران را به همراه دارد و منافع اندکی ایجاد میکند. آقای عجم اوغلو به خودکارسازی کیوسکهای ورود و خروج اشاره میکند. این کیوسکها در زمان و پول صرفهجویی میکردند اما نصب آنها یک اقدام بنیادی بهشمار نمیرود. به گفته عجم اوغلو از سال 1947 تا 1987 اثر جایگزینسازی فناوریهای جدید با اثر بهکارگیری مجدد خنثی میشد و در این فرآیند کارگران جایگزینشده به وظایف و مشاغل جدید میپرداختند. اما از آن زمان به بعد اثر بهکارگیری مجدد تضعیف شده در حالی که اثر جایگزینسازی همچنان برقرار است، بدان معنا که خودکارسازی معمولی از نوع خوب آن بیشتر شده است.
آقای عجم اوغلو عقیده دارد برخی مداخلات سیاستی مانند افزایش مالیات بر سرمایه میتوانند تمایل کارفرمایان به انجام خودکارسازی معمولی را کاهش دهند. همزمان این امکان وجود دارد که تداوم بهبود قابلیتهای دستگاهها خود این مشکل را حل کند. یعنی یا طبقات جدید گستردهای از مشاغل را برای بشر بیافریند یا آنقدر رفاه ما را افزایش دهد که دیگر نگران کنار زده شدن قریبالوقوع خود نباشیم.
منبع : اکونومیست