میراث ترامپ
حمله به کنگره آمریکا و پیروزی دموکراتها در ایالت جورجیا مسیر ریاستجمهوری بایدن را تغییر خواهد داد
ترجمه: سارا بنیصدر- چهار سال قبل دونالد ترامپ جلوی ساختمان کنگره ایستاد، سوگند یاد کرد و قول داد به کشتار آمریکاییها پایان میدهد. دوران او در حالی پایان مییابد که جمعیت را تشویق میکند به سمت کنگره راهپیمایی کنند و پس از اینکه به خشونت کشیده شد آن را تحسین میکند. شک نکنید که ترامپ مبتکر این حمله مرگبار در قلب دموکراسی آمریکاست. دروغهای او به اعتراضات دامن زد، بیتوجهی او به قانون اساسی آن را بر کنگره متمرکز کرد و عوامفریبیاش فیوز را روشن کرد. تصاویر هجوم جمعیت به سمت ساختمان کنگره که با خوشحالی در پکن و مسکو پخش شد و اظهار تاسف برلین و پاریس را به دنبال داشت، تصویری از ریاستجمهوری غیرآمریکایی دونالد ترامپ را به نمایش گذاشت.
خشونت در ساختمان کنگره به شکل نمایشی از قدرت نشان داده شد. ولی در واقع پوششی بود برای دو شکست؛ زمانی که طرفداران ترامپ در حال شکستن و داخل شدن به ساختمان بودند کنگره مشغول تایید نتایج شکست غیرقابل انکار رئیسجمهور در ماه نوامبر بود. در حالی که جمعیت شیشههای ساختمان کنگره را خرد میکرد، دموکراتها در حال برگزاری جشن برای پیروزیهای نامحتمل خود در ایالت جورجیا بودند که کنترل سنا را در اختیار آنها قرار میداد. نارضایتی این جمعیت از طریق حزب جمهوریخواه به عنوان اپوزیسیون نیز بازتاب خواهد یافت و عواقبی برای ریاست جمهوری بایدن خواهد داشت که از 20 ژانویه آغاز میشود.
کمی از مزخرفات ترامپ درباره سرقت در انتخابات فاصله بگیرید، آن وقت مقیاس شکست جمهوریخواهان در دوران او روشن میشود. فتح کاخ سفید و حفظ اکثریت کنگره در سال 2016، شکست در جرجیا به این معناست که این حزب تنها پس از چهار سال همه آنها را از دست داده است. آخرین بار این اتفاق در سال 1982 برای جمهوریخواهان رخ داده است، زمانی که خبر شکست بنجامین هریسون از تلگرافها پخش شد.
معمولاً وقتی یک حزب سیاسی در این مقیاس شکست میخورد، درسهایی میآموزد و قویتر برمیگردد، یعنی دقیقاً همان کاری که جمهوریخواهان پس از شکست بری گلدواتر در سال 1964 و دموکراتها پس از باخت والتر ماندیل در سال 1984 انجام دادند. حتی در شکست، رتبه تایید ترامپ در میان جمهوریخواهان حول 90 درصد بود، بسیار بهتر از رتبه 65درصدی جرج بوش در آخرین ماه ریاستجمهوریاش. اما ترامپ از این محبوبیت برای ساختن این قصه که او انتخابات ریاست جمهوری را برده است، سوءاستفاده کرد. نظرسنجی YouGov برای نشریه اکونومیست نشان میدهد 64 درصد جمهوریخواهان فکر میکنند پیروزی بایدن باید از سوی کنگره متوقف شود.
شاید 70 درصد جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و یکچهارم در سنا با تهدید به انجام همین کار، بر توطئه ترامپ سرپوش گذاشتند و شرمآور است که بسیاری از آنها حتی پس از هجوم به کنگره باز هم بر حرفشان اصرار دارند. این شیرینکاری ضددموکراتیک در دوران مدرن بیسابقه است (و البته شانس موفقیتی هم ندارد)، با این حال این حرکت هم نشانهای از اعمال قدرت نحس ترامپ است. پس از دیدن اینکه او چطور به کار افراد وفاداری مثل جف سشنز پایان داد و تقریباً به تنهایی افراد دیگری مثل ران دسانتیس را به عنوان فرماندار فلوریدا انتخاب کرد، افرادی که با انتخابات مقدماتی روبهرو هستند همچنان از تحریک او هراس دارند.
قصه انتخاباتی که ترامپ درست کرده میتواند در نهایت به شکستن حلقه بازخوردی ختم شود که حزب برای تغییر به آن نیاز دارد؛ رها کردن یک رهبر شکستخورده و استراتژی شکستخورده یک چیز است و ترک کردن کسی که شما و اکثر دوستانتان فکر میکنید شایستهترین رئیسجمهور است و قدرت او در یک تقلب بزرگ از سوی دشمنان سیاسیتان گرفته شده، چیز دیگری است.
اگر قرار است نکته خوبی از شورشی که این هفته اتفاق افتاد بیرون بیاید، این است که این جریان فکری دیگر آنقدرها منطقی و واقعبینانه بهنظر نمیرسد. تصویر یکی از طرفداران ترامپ در حالی که روی صندلی سخنران در کنگره لم داده باید رایدهندگان جمهوریخواه را که دوست دارند حزب آنها حزب حاکم و قانونگذار باشد به وحشت بیندازد. شنیدن این خبر که ترامپ آشوبگران را برای حمله به کنگره تحریک کرده میتواند بخشهایی از آمریکای میانه را ترغیب کند برای همیشه به او پشت کنند.
برای بایدن اما بیشتر به این بستگی دارد که جمهوریخواهان بدبین نسبت به ترامپ در سنا هم به همین نتایج برسند، به این خاطر که پیروزی جون اوسوف و رافائل وارنوک، اولین آفریقایی-آمریکایی که به عنوان یک دموکرات از جنوب آمریکا در مجلس نمایندگان انتخاب شد، به یکباره این احتمال را بهوجود آورد که دولت کمتر با موانع جمهوریخواهان و شیرینکاریهای طرفداران ترامپ سروکله خواهد زد.
یک هفته قبل زمانی که همه فکر میکردند مجلس سنا در کنترل جمهوریخواهان باقی خواهد ماند، بهنظر میرسید جاهطلبیهای دولت بایدن به آنچه او میتواند از طریق دستورات اجرایی و انتصابات در سازمانهای نظارتی انجام دهد خلاصه خواهد شد. سهم 50-50 در سنا و حق رای برای کاملا هریس معاون رئیسجمهور، به اندازه همان حداکثری که میتواند در مجلس بهدست بیاورد، محدود خواهد بود و به آن معنا نیست که بایدن میتواند معجزه کند و اصلاحات گستردهای را که بسیاری از دموکراتها خواهان آن هستند انجام دهد، اما میتواند تفاوت ایجاد کند.
مثلاً بایدن میتواند برای گزینههای مورد نظر خود برای قوه قضائیه و کابینهاش تایید بگیرد. کنترل دستور کار قانونگذاری در مجلس سنا از جمهوریخواهان به دموکراتها منتقل خواهد شد. میچ مککانل، رهبر اکثریت سنا که در حال خروج از قدرت است و این هفته با قدرت علیه خرابکاری ترامپ سخنرانی کرد، استاد مسدود کردن آرایی بود که میتوانست در کمیته پارلمانی اختلاف و چنددستگی ایجاد کند. این مساله منجر به ایجاد بنبستی در واشنگتن شد که رایدهندگان معمولاً حزب حاکم (حزب رئیسجمهور) را مقصر میدانند.
از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که دموکراتها بتوانند از طریق توافق (Reconciliation) اقداماتی را از طریق سنا انجام دهند. توافق یک فرآیند خاص قانونگذاری است که اجازه میدهد لوایح بودجه با حداکثر یک یا چند رای بیشتر (صرفاً حداکثر آرا) در مجلس تصویب شوند، به جای آنکه 60 رای برای جلوگیری از سد رای (Filibuster) نیاز باشد، فرآیندی سیاسی که با وجود اینکه چپترین جناح حزب ترجیح میدهد آن را کنار بگذارد، باقی خواهد ماند.
جایی که جمهوریخواهان به آن ورود میکنند در حیطه آرای فراحزبی است؛ هر چقدر بیشتر احساس کنند که ایالتهای مرکزی آمریکا از شورش اخیر وحشت کردهاند، احتمال اینکه برخی از آنها حرکت پوچ و بیمعنی رد کردن همه چیز را کنار بگذارند بیشتر میشود. هر قدر کمیتههای انتخاباتی آنها بیشتر در حال جنگوجدل با خودشان باشند، برای اینکه کاری انجام دهند و ایمان را به جمهوری بازگردانند آزادتر خواهند بود.
برای جمهوریخواهان هزینه معامله نفرینشده حزبشان با ترامپ هیچگاه این حد روشن نبوده است. نتایج در ماه نوامبر نشان داد حزبی که خود را اصلاح کرده قادر است بار دیگر در انتخابات پیروز شود. رایدهندگان آمریکایی همچنان در قالب دولت هوشیار و مراقب هستند و از سال 1992 کاخ سفید را بیش از دو دوره متوالی به یک حزب تحویل ندادهاند. اما برای موفقیت و مهمتر از آن برای تقویت دموکراسی، باید ترامپ را کنار بگذارند، چراکه او علاوه بر اینکه از نظر تاریخی یک بازنده است، تمایل خود را برای تحریک به خونریزی در کنگره ثابت کرده است.
منبع : اکونومیست