احتیاط در برخورد با دادهها
اندازهگیریها نماینده فعالیت اقتصادی نیستند
شاید رکود جهانی سال 2020 بیش از هر رویداد دیگری اندازهگیری شده باشد. اقتصاددانان، بنگاهها و متخصصان آمار که تلاش میکنند عمق سقوط فعالیتهای اقتصادی و سرعت بهبود را اندازه بگیرند با بستهای جدید از شاخصها مواجه شدهاند که در گذشته ناشناخته بودند. سرمایهگذاران مشتاقانه در انتظار انتشار آمارهای رفتوآمد از سمت شرکتهای فناوری مانند اپل یا گوگل؛ یا دادههای رزرو رستوران از بنگاه میز باز (Open Table) هستند. این اطلاعات زمانی برای برآوردهای نرخ رسمی تورم و بیکاری بهکار میرفتند. بانکداران مرکزی سخنرانیهایشان را با اندازهگیریهای جدید هزینههای مصرفکننده دلنشین میسازند. تحلیلگران بانکهای سرمایهگذاری و روزنامهنگاران آنچنان درباره اندازهگیریهای جدید فعالیتهای اقتصادی خبر داغ میزنند که انگار طرفداران مد در حال بحث درباره تازهترین گروههای خواننده هستند. کسانی که ترجیح میدهند منتظر انتشار آمارهای رسمی بمانند به گروه راک ایرلندی و مقدسنمای یو 2 (U2) تشبیه میشوند: کسانی که در پشت منحنی گیر کردهاند در حالی که بقیه دنیا در حال پیشروی است.
جذابترین ویژگی دادههای بهموقع (زمان واقعی) برای سیاستگذاران و سرمایهگذاران وقتشناسی آنهاست. دادههای رسمی از قبیل نرخهای تورم، اشتغال و تولید که به دادههای سخت شهرت دارند اغلب با فاصله زمانی چندین هفته یا حتی ماه انتشار مییابند در حالی که دادههای بهموقع -همانگونه که از نام آنها برمیآید- پنجرهای را به شرایط اقتصادی امروز میگشایند. عمق رکودهای ناشی از کووید 19 اهمیت اطلاعات سریع را چند برابر ساخت. همیشه کیفیت دادههای سخت عامل اصلی جذابیت آنها بود اما این کیفیت در جریان همهگیری کرونا آسیب دید. گردآورندگان ارقام بازار کار نتوانستهاند مواردی مانند طرحهای مرخصی اجباری و مشابه آن را لحاظ کنند و در زمان انتشار دادهها نسبت به وجود سطح بالای عدم قطعیت هشدار میدهند. به نظر میرسد پر کردن فرمهای ماموران آمار در انتهای فهرست کاری بنگاهها قرار دارد و همین امر صحت و دقت اندازهگیریهای رسمی تولید را خدشهدار میکند.
در کشورهایی که آمار رسمی غیرقابل اعتماد و استناد هستند اقتصاددانان چارهای ندارند بهجز آنکه به شاخصهای جایگزین متکی باشند. البته در جهان ثروتمند هنوز دادههای رسمی محک اصلی اطلاعات اقتصادی پرکیفیت هستند. روششناسانی که آمار رسمی را میسازند در کار خود شفافیت دارند و میتوانند سوابقی با قدمت چند دهه و در طول چندین چرخه اقتصادی را مطالعه و بررسی کنند. این امر در مورد بسیاری از شاخصهایی که هماکنون ابهامآلود هستند کاربرد ندارند.
به عنوان مثال به دادههای رفت و آمد اپل و گوگل نگاه کنید که توجه بازارهای مالی را به شدت به خود جلب کردهاند. باید بنگاههای فناوری را به خاطر تهیه سریع آمار و ارقام تحسین کرد. همچنین سطح ظرافت آمار آنها آنچنان زیاد است که امکان نگاهی همراه با جزئیات به الگوهای مسافرت را فراهم میسازد. اما اعداد و ارقام را باید فقط همانچه که هستند -یعنی آمار حرکت- دانست نه نمایندهای از کل فعالیتهای اقتصادی. ممکن است این آمار نشان دهند که افراد زیادی در حال بازگشتن به سر کار هستند اما نمیگویند که آیا این افراد قبلاً دورکاری میکردند یا بهطور کلی از نیروی کار خارج بودند. همچنین آمار نشان نمیدهند که آیا افراد در حال حرکت پول بیشتر یا کمتری را برای قهوه و ساندویچ خرج میکنند. هر دو بنگاه اپل و گوگل آمارشان را در مقایسه با آمار سفر در ماه ژانویه و قبل از همهگیری کرونا ارائه میدهند. این کار در ماههای فوریه و مارس منطقی بود اما اکنون باعث گمراهی میشود. تازهترین گزارشهای رفتوآمد حاکی از آن هستند که در برخی کشورهای اروپایی مراجعه به فروشگاههای خردهفروشی اقلامی غیر از مواد غذایی در مقایسه با ماه ژانویه افزایش یافته است. اما عادات هزینهکرد اغلب یک الگوی فصلی دارند که باید در نظر گرفته شود. موسسه مشاورتی «اقتصاد آکسفورد» هشدار میدهد که مخارج مصرفکنندگان اروپایی در ماه جولای 5 تا 15 درصد بالاتر از آن در ماه ژانویه است. شاید فکر کنید که آمار مربوط به تراکنشهای کارتهای برداشت و کارتهای اعتباری برآورد بهتری از هزینهکرد خانوار ارائه دهد. اندی هالدن اقتصاددان ارشد بانک مرکزی انگلستان، به جهش اتفاقافتاده در یکی از این اندازهگیریها اشاره میکند و آن را گواهی بر بازگشت اقتصاد بریتانیا از اعماق دوران قرنطینه میداند و برای توصیف آن از حرف «وی» (V) استفاده میکند. اما حتی در اینجا نیز ابهام وجود دارد. از آنجا که بسیاری از کسبوکارها با هدف جلوگیری از شیوع بیماری از مبادلات نقدی اجتناب میکنند ممکن است پرداخت با کارت به شدت افزایش یابد و جایگزینی برای استفاده از پول نقد باشد. حتی در کشورهایی که پرداختهای غیرنقدی رواج دارد احتمالاً تا قبل از همهگیری برای تراکنشهای کوچک از پول نقد استفاده میشد. گنجاندن این روند در تهیه آمار اقتصادی امری گولزننده بهشمار میآید.
نشانگرهای زمان واقعی از قبیل تعداد افرادی که در رستوران غذا میخورند یا پستهای خالی شغلی در وبسایتهای کاریابی که کانون تمرکز کوچکتری دارند اندازهگیری صحیحتری از فعالیتها در بخشهای کوچک اقتصاد فراهم میسازند. اما این دادهها برای سیاستگذارانی که تلاش میکنند تصویر بزرگتر را ببینند بیفایده هستند. بخشی از این مشکل به خاطر آن است که دادهها توسط تلفنهای هوشمند یا وبسایتهای درگیر با مشتریان گردآوری میشوند و صرفاً نوری بر میزان مخارج مصرفکنندگان میتابانند. اما با وجود آنکه هزینهکرد خانوار بزرگترین مولفه تولید ناخالص داخلی است مولفههای کوچکتر و پرنوسانتر عوامل محرک چرخه کسبوکار هستند. همچنین، هزینه سرمایه شرکتها را نمیتوان در زمان واقعی به آسانی تعداد مراجعات به رستوران اندازه گرفت اما این مولفه در عملکرد کلی اقتصاد اهمیت زیادی دارد.
هیچ چیز بهتر از رویداد واقعی نیست
ارزش آمارهای زمان واقعی را زمانی میتوان سنجید که پیچ و تابهای فعالیتهای اقتصادی به حالت عادیتر برسد. آمار رفتوآمد ماههای مارس و آوریل میزان کاهش GDP را پیشبینی کردند اما همین کار را میشد صرفاً با رفتن به بیرون (حداقل مناطق مجاز در دوران قرنطینه) و نگاه کردن به اطراف انجام داد. در کشورهای ثروتمند پیشبینیکنندگان بیشتر به این علاقه دارند که بگویند نرخ رشد سالانه اقتصادها دو یا سه درصد است و کمتر به کاهش 20 یا 30درصدی تولید در طول سه ماه توجه میکنند. آمارهای به موقع قبلاً عملکرد مایوسکننده داشتهاند. به عنوان مثال، بلافاصله پس از رای بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا در سال 2016، اقتصاددانانی که نظارهگر شاخصها بودند رکود شدیدی را پیشبینی میکردند؛ رکودی که هیچگاه اتفاق نیفتاد.
امسال هر زمان که دادههای بهموقع با دقت استفاده شدند مکمل مفیدی برای دادههای رسمی بودند. با اندکی خوشاقبالی، بهترین شاخصهای جدید به متخصصان آمار رسمی کمک میکند کیفیت و بهموقع بودن آمار خود را بهبود بخشند. اما به لطف فرمولهای آزمایششده، آمار رسمی مدتها استفاده شدهاند و تا زمان درازی در آینده مفید خواهند بود.
منبع: اکونومیست