تغییرات اقلیمی
ضرورت خروج دیاکسید کربن از هوا
از میان پندهای خردمندانهای که در مهدهای کودک بیان میشوند شاید هیچکدام به اندازه این توصیه که «خودت باید گندکاریت را تمیز کنی» نتوانند توازن اخلاقی و نزاکت عملی را با یکدیگر ترکیب سازند.
از میان پندهای خردمندانهای که در مهدهای کودک بیان میشوند شاید هیچکدام به اندازه این توصیه که «خودت باید گندکاریت را تمیز کنی» نتوانند توازن اخلاقی و نزاکت عملی را با یکدیگر ترکیب سازند. این توصیه به همان اندازهای که برای نوپایان خرابکار مصداق دارد در مورد تمدنهای روی سیاره کاربرد پیدا میکند. طبق گزارشی که هفته قبل انتشار یافت امسال 1 /43 میلیارد تن دیاکسید کربن به جو وارد شده است. آن دسته از کشورهای صنعتی که این حجم هشداردهنده را ایجاد کردهاند روزی مجبور خواهند شد که از تلاشهای ناکافی امروز خود فراتر روند و چرخ ماشین جهان را در جهت عکس به راه اندازند و دیاکسید کربنزدایی را آغاز کنند. اما فعلاً تا رسیدن به این چالش فاصله زیادی دارند.
اینگونه تلاشها زمانی غیرضروری به نظر میرسیدند. در اجلاس زمین ریودوژانیرو سال 1992 کشورها متعهد شدند با کاهش تصاعد گازهای گلخانهای از تغییرات اقلیمی آسیبزا پیشگیری کنند. قرار شد کشورهای ثروتمند به کشورهای فقیر کمک کنند تا بدون بدتر ساختن شرایط توسعه پیدا کنند. با این حال تقریباً در هر سال پس از آن اجلاس تصاعد دیاکسید کربن از سال قبل بیشتر بود. در کمال ناباوری، 50 درصد از کل دیاکسید کربنی که بشر پس از انقلاب صنعتی به جو فرستاد در سالهای پس از 1990 اضافه شد. این حجم کنونی کربن است که اهمیت دارد. هرچه میزان آن در جو بالاتر برود آب و هوا بیشتر تغییر خواهد کرد. البته این تغییر از تغییر سطوح دیاکسید کربن دیرتر ظاهر میشود، درست همانگونه که آب داخل یک ظرف مدتی پس از قرار دادن آن بر روی آتش گرم میشود.
توافقنامه سال 2015 پاریس امضاکنندگان را متعهد میسازد اجازه ندهند دمای زمین بیش از دو درجه افزایش یابد. اما آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل در جمع نمایندگان حدود 200 کشور که در اجلاس مادرید گردهم آمده بودند تا جزئیات بیشتری از توافق پاریس را به بحث گذارند اعلام کرد «تلاشهای ما برای رسیدن به این اهداف کاملاً ناکافی بودهاند».
در مقایسه با دوران قبل از انقلاب صنعتی جهان یک درجه سانتیگراد گرمتر شده است. امواج گرما که زمانی ترسناک به نظر میرسیدند به پدیدهای عادی تبدیل شدهاند. آبوهوای قطب پرتلاطم است. با ذوب شدن یخچالها و نازک شدن لایههای یخی، سطح آب دریاها بالاتر میآید. نوارهای ساحلی در معرض طوفانهای شدیدتر و با تناوب بیشتر قرار دارند. ترکیب اقیانوسها در حال تغییر است. امتناع از انجام اقدامات اساسی برای کاهش نفوذ نور خورشید از طریق فناوری مهندسی زمین باعث میشود تا زمانی که سطوح دیاکسید کربن پایین نیایند فرآیند سرد شدن زمین آغاز نشود.
با توجه به اینکه جهان هنوز فرصت دارد تصاعد گازهای گلخانهای را کاهش دهد شاید تمرکز بر تصاعد منفی یعنی حذف دیاکسید کربن از جو زودهنگام به نظر برسد. اما بسیاری از کشورها این موضوع را در طرحهای ملی خود گنجاندهاند. برخی کشورها از جمله بریتانیا متعهد شدهاند تا سال 2050 به سمت تصاعد «خالص صفر» حرکت کنند. این تعهد به معنای توقف تصاعد در تمام فعالیتها از جمله هوانوردی و تولید سیمان نیست بلکه به آن معناست که به هر اندازه که کربن تولید میکنید به همان اندازه آن را از جو بگیرید.
پانل بیندولتی تحولات اقلیمی برآورد میکند که تحقق هدف محدودیت افزایش دما به 5 /1 درجه مستلزم آن است که تا سال 2100 صدها میلیارد تن دیاکسید کربن جمعآوری و انبار شود. برآورد میانه 730 میلیارد تن تقریباً معادل 17 برابر تصاعد دیاکسید کربن در سال جاری را نشان میدهد. اگر موضوع برنامهریزی، طراحی و ساخت زیرساختارهای واقعاً بزرگ را در نظر بگیریم متوجه میشویم که سال 2050 چندان دور نیست. به همین دلیل روشهای فراهمسازی تصاعد منفی باید بلافاصله آغاز شوند.
در اینجا دو مشکل پدید میآید که یکی فنی و دیگری روانی است. در جنبه فنی باید گفت که جذب سالانه دهها میلیارد تن دیاکسید کربن از جو وظیفهای بسیار سنگین است و جهان هنوز آمادگی آن را ندارد. در ظاهر کار ساده آن است که با استفاده از درختان و گیاهان دیاکسید کربن جذب شود یا آن را از همان گازهای خروجی کارخانههای صنعتی گرفت و در زیر زمین دفن کرد. ممکن است روشهای جدیدی نیز در آینده اختراع شوند. اما کاشت درخت با مقیاسی که برای انجام این کار لازم است به مساحتی حدود یک قاره کوچک نیاز دارد. همچنین توسعه سیستمهای مهندسی جذب مقادیر زیاد کربن هم به دلیل مشکلات علمی و هم به خاطر نبود انگیزه با مانع مواجه میشود.
مشکلی که از جنبه روانی مطرح میشود آن است که حتی با وجود اینکه ظرفیت ایجاد فناوری تصاعد منفی توسعهنیافته است ضرورت کنونی کاهش تصاعد کربن باعث میشود تصور ایجاد آن ظرفیت کمرنگ شود. وقتی پیشنهاد محدوده دودرجهای گرما برای اولین بار در دهه 1990 مطرح شد همه بهطور منطقی فکر میکردند که صرفاً با کاهش تصاعد گازهای گلخانهای میتوان به آن هدف دست یافت. این حقیقت که هنوز امروزه درباره آن گفتوگو میشود مدیون آن است که مدلهای پیشبینی اقلیم بازبینی و اصلاح شده و منافع حاصل از فناوری تصاعد منفی را آشکارتر ساختهاند. با این حال هنوز بحث تصاعد منفی نوعی تفکر جادویی قلمداد میشود.
این امر دست سیاستگذاران را میبندد. عدم تلاش برای توسعه فناوری تصاعد منفی از احتیاط به دور است اما همزمان باید محدودیتهای شدیدی وضع کرد تا در آینده نیاز به اینگونه فناوری شدت پیدا نکند. درست همانند یک کودکستان، اندکی انضباط ضروری است. اولین بحث انضباطی آن است که به خاطر داشته باشیم چه کسی این افتضاح را به بار آورد. یکی از سادهترین راههای رسیدن به تصاعد منفی کاشت گیاهان است و زمینهای ارزان جهان در مناطق فقیر واقع شدهاند. برخی از این کشورها از سرمایهگذاری در احیای جنگلها و احداث جنگلهای جدید استقبال میکنند اما همزمان آنها باید اینگونه تلاشها را در برنامههای توسعهای بگنجانند که برای رفع نیازهای مردم طراحی میشوند.
نکته انضباطی دیگر به کسانی مربوط میشود که با اشتیاق از «صفر خالص» دم میزنند. آنها باید در هنگام طرح گفتوگوها بگویند چه سطحی از تصاعد را مدنظر دارند و در این صورت آنها چه اندازه تصاعد منفی را تعهد میکنند. هرچه این الزام شدیدتر باشد آنها در عمل بیشتر جلو آلایندههای امروزی را میگیرند.
اقدام دولتی
نکته انضباطی سوم بیان میکند که دولتها باید برای طراحی و اجرای فناوری تصاعد منفی گامهایی عملی و قابل اجرا بردارند. به ویژه لازم است پژوهشها و انگیزههایی در زمینه توسعه و اجرای سامانههای جذب کربن در صنایعی مانند سیمان وجود داشته باشد چراکه تولید دیاکسید کربن در این صنایع اجتنابناپذیر است. اگر قرار است این سامانهها موثر باشند باید کربن قیمتگذاری شود. مشکل آن است که اگر در این مرحله بخواهیم قیمتی بالا تعیین کنیم تا توسعه فناوری جذب کربن توجیهپذیر شود آن قیمت بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین در زمان حال باید از سیاستهای دیگر هویج و چماق بهره برد. دولتها تمایل دارند از اجرای اقدامات سختگیرانه و تندروانه پرهیز کنند. با این حال، همان کشورها میگویند که استفاده از فناوری تصاعد منفی راه آسانی برای اجرای تعهدات اقلیمی آنهاست.
منبع: اکونومیست