مرد خوب، حزب بد
توقف فساد در آفریقای جنوبی
از زمان نلسون ماندلا عبارت «زندگی بهتر برای همگان» یکی از موثرترین شعارهای حزب حاکم آفریقای جنوبی یعنی کنگره ملی آفریقا (ANC) بوده است.
از زمان نلسون ماندلا عبارت «زندگی بهتر برای همگان» یکی از موثرترین شعارهای حزب حاکم آفریقای جنوبی یعنی کنگره ملی آفریقا (ANC) بوده است. طبیعتاً لزومی به یادآوری نقطه مقابل آن یعنی رژیم آپارتاید نیست که زندگی خوب را فقط برای سفیدپوستان وعده میداد. از آنجا که کنگره ملی آفریقا سیاهپوستان آفریقای جنوبی را از تبعیض نجات داد و به آنها حق رای اعطا کرد موفق شد پس از پایان دوران آپارتاید در 1994 همیشه با فاصله زیادی برنده انتخابات ملی باشد و حکومت را در دست گیرد. مشکل آنجاست که هرگاه یک حزب تقریباً تمام قدرت و اختیارات را داشته باشد افرادی که برای سوءاستفاده از قدرت و ثروتمند شدن به دنبال آن هستند گروه گروه به حزب حاکم میپیوندند. فساد که مشکل همیشگی کشور بود در دوران ریاستجمهوری جاکوب زوما، رئیسجمهور بیکفایت سالهای 2009 تا 2018 آنقدر گسترش یافت که عبارت بهتر برای شعار کنگره ملی آفریقا در آن دوران را میشد اینگونه بیان کرد: زندگی بهتر برای رئیسجمهور و وابستگانش. آنگونه که گزارش ویژه نشریه اکونومیست بیان میکند در آن 9 سال خسارتبار دوستان آقای زوما به طور سیستماتیک دولت را غارت کردند. ناظران درستکار اخراج شدند، سرمایهگذاران فرار کردند، رشد اقتصادی متوقف شد؛ بدهی عمومی به اوج رسید و نرخ بیکاری بهرغم تعریف خاص و کوچکشده خود از 23 به 27 درصد رسید. اسکوم (Eskom) شرکت ملی برق غارتشده و دارای نیروی مازاد فراوان دیگر نمیتواند برق روشنایی یا مصرفی کارخانهها را تامین کند. فساد خدمات عمومی را فلج کرده است. بسیاری از مردم آفریقای جنوبی از پلیس کشور میترسند و حدود 80 درصد از کودکان 9 و 10ساله نمیتوانند یک جمله ساده را بخوانند یا درک کنند.
با این حال هنوز جای امیدواری هست. آقای زوما با رای حزب خودش برکنار شد و اکنون با اتهام 700 فقره فساد مواجه است. جایگزین او در مقام ریاست حزب و رئیسجمهور آفریقای جنوبی یعنی سیریل رامافوسا (Cyril Ramaphosa) یک اصلاحطلب درستکار است. همچنین او یک سیاستمدار فوقالعاده ماهر بهشمار میرود که یکی از مذاکرهکنندگان ارشد با رژیم آپارتاید بود و مدتها قبل از اجبار آن رژیم به ترک قدرت موفق شد آنها را به کنارهگیری ترغیب کند. رایدهندگان در انتخابات 8 می باید دست به انتخاب بزنند. آیا آنها دوباره از کنگره ملی آفریقا حمایت میکنند و اطمینان دارند که آقای رامافوسا حزب را پاکسازی میکند و کشور را جانی تازه میدهد یا آنها فرصتی را در اختیار مخالفان قرار میدهند؟ مردم آفریقا نمیتوانند مستقیماً رئیسجمهور را برگزینند. رئیسجمهور توسط پارلمانی انتخاب میشود که کرسیهای آن بر مبنای نسبت پیروزی در انتخابات تخصیص مییابند. دلایل قدرتمندی برای حذف حزب حاکم وجود دارد. این حزب 25 سال بر مسند قدرت بود که از حکومت هر حزب دیگر در سراسر دنیا طولانیتر است. بهرغم تلاشهای آقای رامافوسا، این حزب هنوز اعضای خلافکار زیادی دارد که برخی از آنها قدرت زیادی دارند و رئیسجمهور نمیتواند آنها را برکنار کند. کنگره ملی آفریقا گستره بزرگی از ایدئولوژیها را دارد اما به تازگی نمونههای نگرانکنندهای از عوامگرایی چپ افراطی در میان اعضای آن دیده میشود. به عنوان مثال، این حزب وعده میدهد تا قانون اساسی را به گونهای تغییر دهد که بتوان زمینهای کشاورزی را بدون پرداخت غرامت به مالکان مصادره کرد.
از سوی دیگر، دلایل قدرتمندی نیز برای پشتیبانی از مخالفان لیبرال یعنی حزب متحدان دموکراتیک (DA) وجود دارند. این حزب به مراتب از کنگره ملی آفریقا پاکدستتر است. رئیس جوان و پرجذبه آن آقای میمان (Maimane) به بازار آزاد اعتقاد دارد. بخشهایی از کشور از جمله کیپ تاون و ژوهانسبورگ که تحت اداره آنها قرار دارد جزیرههای کارآمدی و موفقیت در میان دریایی از آلودگی و بیکفایتی هستند. اگرچه اکثر شهرداریها تحت کنترل کنگره ملی آفریقا قرار دارند، مطالعه اخیر اندیشکده «حاکمیت خوب در آفریقا» نشان میدهد از میان 20 شهرداری دارای عملکرد مناسب 15 مورد توسط حزب متحدان دموکراتیک یا در ائتلاف با آن اداره میشوند. نشریه اکونومیست در سال 2014 از حزب متحدان دموکراتیک حمایت کرد اما اینبار با ملاحظات فراوان ترجیح میدهد کنگره ملی آفریقا بیشترین آرای ملی را کسب کند. دلایل ما جنبه عملگرایانه دارند. متحدان دموکراتیک دیدگاه و نظرات درستی درباره ترمیم آفریقای جنوبی دارند اما در جایگاهی نیستند که بتوانند آنها را عملی سازند. این حزب هنوز در نگاه عموم مردم حزب سفیدپوستان، سرخپوستان یا به عبارت کلی رنگینپوستان است. از آنجا که سیاهپوستان آفریقای جنوبی 80 درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و اکثر آنها از کنگره ملی آفریقا حمایت میکنند حزب متحدان دموکراتیک بهجز در سطوح استانی نمیتواند برنده انتخابات باشد. در مورد پارلمان ملی این سوالات اساسی مطرح هستند: آیا کنگره ملی آفریقا با کسب اکثریت مطلق برنده میشود؟ و آیا انتخابات توان اصلاحگری آقای رامافوسا را تقویت میکند یا تضعیف؟ اگر کنگره ملی آفریقا نتایج بدی به دست آورد بخشی از حزب که خواستار ناکامی او هستند جسارت بیشتری پیدا خواهند کرد. این افراد کلهگندههایی هستند که در دوران زوما منافع زیادی به دست آوردند. از نظر آنها حربه استفاده از نژاد برای انحراف افکار عمومی از سوءعملکردهای دولت –به آن شکل که در دولت زوما اجرا میشد- هیچ اشکالی ندارد. برخی از مخالفان نیز چپگرایان افراطی درون حزب هستند که آقای رامافوسا را طرفدار سرمایهداری میدانند. اگر رقبای آقای رامافوسا در کنگره ملی آفریقا فرصتی به دست آورند خوشحال خواهند شد که او را با فردی مطیعتر و انعطافپذیرتر جایگزین سازند. امری که در نهایت فاجعهبار خواهد بود. اگر کنگره ملی آفریقا نتواند اکثریت لازم برای تشکیل دولت را به دست آورد و مجبور شود با یک حزب کوچکتر ائتلاف کند اوضاع از این هم بدتر خواهد شد. ممکن است آنها با حزب مبارزان آزادی اقتصادی (EFF) متحد شوند. حزبی که یک گروه سیاهپوست ملیگراست و در مسائلی مانند نژادپرستی و بیتوجهی به واقعیتهای اقتصادی از آقای زوما نیز تندروی بیشتری دارد. به عنوان مثال، این حزب قصد دارد تمامی زمینهای سفیدپوستان را مصادره و معادن، بانکها و سایر بخشهای راهبردی را بدون پرداخت غرامت ملی کند. چنین ائتلافی تشکیل دولتی بزرگتر، فاسدتر و ناکارآمدتر را سرعت خواهد بخشید. بنابراین تنها نتیجهای که کمترین بدی را دارد آن است که رایدهندگان با اکثریت قاطع به کنگره ملی آفریقا رای دهند و به این ترتیب جایگاه آقای رامافوسا را تقویت کنند تا او بتواند عوامگرایان و مافیای درون حزب را ساکت کند. به این ترتیب او میتواند وظیفه دشوار جایگزین کردن منصوبان آقای زوما با افراد توانمند و مطیع قانون را ادامه دهد. او در پنج سال آینده باید به دادستانها اختیار عمل بدهد تا غارتگران را شکار کنند، انحصار شرکت برق اسکوم را از بین ببرد، مقررات از بینبرنده مشاغل را متوقف سازد، اتحادیه معلمان را که مانع اصلاحات آموزشی است به دست گیرد و اطمینان دهد که هرگونه اصلاحات زمین به جای زیرپا گذاشتن حقوق مالکیت به گسترش بیشتر آنها میانجامد.
مردی که ماندلا میخواست
این خطر وجود دارد که هیچکدام از این اهداف محقق نشوند و کنگره ملی آفریقا آنقدر فاسد شده باشد که کسی نتواند آن را اصلاح کند. با این حال سوابق آقای رامافوسا نشان میدهد احتمال موفقیت او از هرکس دیگری بیشتر است. آفریقای جنوبی و سایر کشورهای آفریقایی نمیتوانند شکست او را تحمل کنند. با وجود سالهایی که آقای زوما تلف کرد این کشور رنگینکمانی هنوز پیچیدهترین اقتصاد قاره آفریقا، جامعه مدنی پویا و رسانههایی چابک دارد. این کشور که بدون جنگ داخلی بر نظام آپارتاید پیروز شد مدتها الهامبخش جهانیان بوده است. اکنون اوضاع مبهم و پرهرجومرج است اما آقای رامافوسا مردی که ماندلا دوست داشت او را در جایگاه جانشینی خود ببیند این شانس را دارد که میراث ماندلا را نجات دهد. او نباید این شانس را از دست بدهد.
منبع: اکونومیست