محیط کار، جهان مردانه
روشهای ظریف تبعیض
زنان باردار برای رفت و آمد محدودیتهایی دارند. این موضوع برای تمام کسانی که بچهدار شدهاند بدیهی است اما بنیانگذاران گوگل در زمان طراحی پارکینگ اتومبیلها از این امر غافل بودند. زمانی که خانم شریل سندبرگ رئیس اداره فروش آنلاین در سال 2004 باردار شد درخواستی ساده مطرح کرد: تخصیص فضای پارک برای زنان باردار در محلی که کمترین فاصله را با ورودی ساختمان داشته باشد.
زنان باردار برای رفت و آمد محدودیتهایی دارند. این موضوع برای تمام کسانی که بچهدار شدهاند بدیهی است اما بنیانگذاران گوگل در زمان طراحی پارکینگ اتومبیلها از این امر غافل بودند. زمانی که خانم شریل سندبرگ رئیس اداره فروش آنلاین در سال 2004 باردار شد درخواستی ساده مطرح کرد: تخصیص فضای پارک برای زنان باردار در محلی که کمترین فاصله را با ورودی ساختمان داشته باشد.
این فقط یک نمونه از جنبههای فراوان عدم توجه به زنان در محیط کار است. کارولین کرایدو پرز در کتاب برجسته خود با عنوان «زنان نامرئی: نمایش تورش دادهها در جهان طراحیشده برای مردان» نشان میدهد اینگونه تبعیضهای ظریف تا چه اندازه فراوان و گسترده هستند.
تبعیض از مرحله استخدام آغاز میشود. مشاغلی که در آگهی استخدام آنها کلمات جسور یا جاهطلب آمده باشد زنان را از تقاضا منصرف میسازند. هنگامی که یک شرکت آگهی خود را به گونهای تغییر داد که بر ویژگیهایی مانند اشتیاق و نوآوری تاکید میکرد و به جای عکس مرد از تصویر یک خانم بهره برد درصد زنان متقاضی از 5 به 40 افزایش یافت.
وقتی فردی شاغل میشود باید سر کار برود. از آنجا که زنان اغلب وظیفه مراقبت از کودکان یا اقوام سالمند را بر عهده دارند ممکن است در روز چندین سفر کوتاه داشته باشند. کسانی که از حملونقل عمومی استفاده میکنند به مسیرهای گردشی و داخل شهری نیاز دارند در حالی که سامانههای حملونقل بیشتر به درد مسافرانی میخورند که از حومه به مرکز شهر میروند. این بدان معناست که سفرهای مسافران زن اغلب زمان بیشتری میبرد و باعث میشود آنها نتوانند به سادگی سر وقت به محل کار برسند.
طبق پژوهش اداره سلامت و ایمنی بریتانیا زنان بیشتر از مردان تنشهای کاری را تجربه میکنند و با ساعات طولانی کار مشکل دارند. اما مطالعهای دیگر نشان داد افرادی که مسوولیتی بر دوش ندارند چه مرد و چه زن میتوانند به طور مساوی از عهده 48 ساعت کار در هفته برآیند. تنش و اضطراب هنگامی ایجاد میشود که زنان نمیتوانند مسوولیت مراقبت از خانواده را با وظایف شغلی ترکیب کنند. این اتفاق برای مردان روی نمیدهد. همچنین، اینگونه مسوولیتها باعث میشوند زنان نتوانند در فعالیتهای جمعی پس از کار –مانند صرف شام- که روابط فردی را تقویت میکنند حضور یابند. بسیاری از شرکتها به کارکنان اجازه میدهند هزینه غذا و نوشیدنی در این رویدادها را به حساب مخارج شرکت بگذارند اما هیچکدام از شرکتها هزینه مراقبت از کودک را نمیپذیرد. این امر مشکلی برای والدین مجرد است که 80 و 90 درصد از آنها به ترتیب در آمریکا و بریتانیا زن هستند.
خانم کرایدو پرز میگوید در زمان ارزیابی عملکرد زنان اغلب به داشتن حس ریاست، بیاحساسی و خشن بودن متهم میشوند در حالی که از مردان خواسته میشود جسورتر و پرخاشگر باشند. اما اگر زنان خونگرم و مهربان باشند به این متهم میشوند که به اندازه کافی حرفهای نیستند. طراحیهای مردمحور نیز میتواند بر سلامت جسمی زنان تاثیر بگذارد. بدن زنان سریعتر از مردان مواد شیمیایی را جذب میکند. مطالعات گستردهای در مورد اثرات درازمدت استنشاق ذرات معلق بر کارگران معدن (که عمدتاً مرد هستند) صورت گرفته است اما از مطالعه تاثیر محصولات پاککننده بر نظافتچیها (که اکثراً زن هستند) خبری نیست. در بخشهای مهندسی و ساختمان ابزارها و لباسهای ایمنی برای دستان و بدن مردان طراحی شدهاند. جلیقههای ضدگلوله و ضدچاقو نیز مردانه هستند، بنابراین به راحتی برای زنان قابل استفاده نیستند. در یک رویداد یک افسر پلیس زن بریتانیا جلیقهاش را از تن درآورد تا بتواند از یک بالابر هیدرولیک برای ورود به آپارتمان استفاده کند اما با ضربات چاقو به قتل رسید. مقالهای که در سال 2007 به رشته تحریر درآمد نشان میدهد بسیاری از مردان وجود این مشکلات را تشخیص نمیدهند. آنهایی که از مشکلات اطلاع دارند در زمان استخدام ترجیح میدهند به جای زنان، مردانی با همان صلاحیت و قابلیت را برگزینند. آنگونه که جنیفر ابرهارت استاد دانشگاه استنفورد در کتاب «تبعیض: علم جدید نژاد و نابرابری» شرح میدهد مشکل مشابهی نیز در بحث نژاد وجود دارد. مطالعهای در آمریکا نشان داد با آن دسته از متقاضیانی که نامهایشان شبیه اسامی سیاهپوستان است در مقایسه با افرادی که نامهای سنتی اروپایی دارند کمتر دوباره تماس گرفته میشود. حتی آفریقایی-آمریکاییهای دارای صلاحیت بالا در مقایسه با سفیدپوستان کمصلاحیت کمتر برای مصاحبه دعوت میشوند. تعداد تماسها برای دعوت به مصاحبه برای افراد سفیدپوستی که سابقه کیفری دارند با تعداد اینگونه تماسها با سیاهپوستانی که هیچ جرمی مرتکب نشدهاند برابری میکند. این شرایط حتی در زمانی که بنگاه خود را به عنوان «کارفرمایی با فرصتهای برابر» معرفی میکرد نیز برقرار بود. طبیعی است که اگر فردی در کارش موفق باشد موفقیت را به شایستگی خودش نسبت دهد. اما وجود تبعیضهای پنهان نشان میدهد که زمین بازی هموار نیست. همانگونه که نویسندگان هر دو کتاب بیان میکنند پیشگیری از تبعیض به سفیدپوستانی که آزادیخواهی درونی خود را کشف میکنند ربطی ندارد بلکه به تصمیماتی بستگی دارد که توسط افراد دارای چشمانداز بزرگتر اتخاذ میشوند. اگر همه مدیران اجرایی یک چکش در دست داشته باشند ممکن است هیچگاه به ذهن آنها خطور نکند که برخی کارها به پیچگوشتی نیاز دارند. [به عبارتی دیگر، کسی که میپندارد تمامی میوهها زمانی میرسند که توتفرنگی، از انگور هیچ نمیداند-مترجم.]