ناترازی جنسیتی
اقتصاددانان زن چه جایگاهی در جهان اقتصاد دارند؟
نوبل علم اقتصاد در سال 2009 به دو نفر تعلق گرفت. زمانی که در این سال برندگان نوبل علم اقتصاد در استکهلم در حال معرفی شدن بودند و کسی که مسوولیت معرفی این دو اقتصاددان را بر عهده داشت از تقسیم شدن جایزه بین دو نفر میگفت، همه با خود فکر میکردند که یعنی ممکن است کدام یک از آن دو جایزه را دریافت کرده باشند.
مرتضی مرادی: نوبل علم اقتصاد در سال 2009 به دو نفر تعلق گرفت. زمانی که در این سال برندگان نوبل علم اقتصاد در استکهلم در حال معرفی شدن بودند و کسی که مسوولیت معرفی این دو اقتصاددان را بر عهده داشت از تقسیم شدن جایزه بین دو نفر میگفت، همه با خود فکر میکردند که یعنی ممکن است کدام یک از آن دو جایزه را دریافت کرده باشند. اما سال 2009 از یک نظر با تمام سالهای قبل متفاوت بود. نه از منظر موضوعی که جایزه به آن تعلق میگرفت، نه از منظر ملیت کسی که جایزه را میبرد و نه از منظر اینکه برندگان جایزه به مکتب اقتصادی غیرمتعارفی تعلق داشتند. آنچه نوبل اقتصاد سال 2009 را از تمام نوبلهای قبلی و بعدی متمایز میکند، درخشیدن نام یک زن است. الینور استروم در این سال موفق شد به خاطر تلاشهایش در حوزه حکمرانی اقتصادی در کنار اولیور ویلیامسون بزرگترین جایزه علم اقتصاد را دریافت کند. با این حال در میان 81 نفری که طی 50 سال گذشته (از 1969 تا 2018) نوبل اقتصاد را دریافت کردهاند فقط یک زن وجود دارد و این یعنی 7 /98 درصد از برندگان نوبل اقتصاد را مردان تشکیل میدهند.
اگرچه الینور استروم تنها زنی است که موفق به دریافت جایزه نوبل شده است اما موفقیتهای زنان در جهان اقتصاد محدود به این نمیشود. جنت یلن نیز اولین زنی بود که موفق شد به ریاست فدرالرزرو برسد. یلن بین سالهای 2014 تا فوریه سال 2018 رئیس بانک مرکزی آمریکا و در واقع قدرتمندترین سیاستگذار پولی دنیا بود. پنهلوپه گلدبرگ نیز در سال 2018 به عنوان اقتصاددان ارشد بانک جهانی معرفی شد و توانست بار دیگر قابلیتهای زنان در عرصه اقتصاد را در یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی دنیا به رخ بکشد. اخیراً نیز صندوق بینالمللی پول (IMF)، گیتا گوپینات، اقتصاددان هندی و استاد دانشگاه هاروارد را به عنوان اقتصاددان ارشد خود برگزیده است. گوپینات اولین زنی است که در صندوق بینالمللی پول به چنین جایگاهی میرسد. در کنار این نامها میتوان به زنان اقتصاددان دیگری نیز اشاره کرد که در جایگاه آکادمیک خود همبخشیهای بزرگی را به علم اقتصاد داشتهاند و در جایگاه مدیریتی و اجرایی نیز بسیار موفق عمل کردهاند.
با این حال هنوز هم نسبت زنان موفق در اقتصاد چه در بخش آکادمیک و چه در بخش مدیریتی و اجرایی بسیار کم است. طی چندین دهه گذشته تعداد زنانی که به مطالعه علم اقتصاد روی آوردهاند در حال افزایش بوده است اما این پیشرفت در حال حاضر سرعت خود را از دست داده است. گزارش جدید یکی از کمیتههای انجمن اقتصاد آمریکا (AEA) نشان میدهد که از آغاز قرن 21، افزایشی در سهم زنانی که در مسیر بدل شدن به اقتصاددانان بزرگ قرار میگیرند وجود نداشته است. بهطوری که میان دانشجویان سال اول دکترای اقتصاد، سهم زنان در سال 2017 حدود 32 درصد بوده است. عددی که در سال 2000 حدود 33 درصد بود. این ناترازی میان زنان و مردان در مدارج بالای اقتصاد آنقدر بالاست که در شش مورد از 20 پروژه بزرگ علم اقتصاد، کمتر از یکپنجم دانشجویان دکترا زن بودهاند. در این پرونده سعی داریم به این سوالات پاسخ دهیم که چرا زنان در اقتصاد کمتر از مردان وارد بازی میشوند و اینکه آیا اقتصاد علمی مردانه است یا خیر.