نبرد استراتژیک
تجارب استرالیا در مدیریت عرضه و تقاضای آب
میتوان به استرالیا به عنوان الگوی مقابله با بحران کمآبی نگریست؛ کشوری که توانست در طول خشکسالی هزاره سالهای 1997 تا 2012، به مصرف بهینه آب دست یابد و با ترکیبی از برنامههای طرف مدیریت تقاضا و عرضه، از بحرانی که با آن روبهرو بود جان سالم به در برد.
میتوان به استرالیا به عنوان الگوی مقابله با بحران کمآبی نگریست؛ کشوری که توانست در طول خشکسالی هزاره سالهای 1997 تا 2012، به مصرف بهینه آب دست یابد و با ترکیبی از برنامههای طرف مدیریت تقاضا و عرضه، از بحرانی که با آن روبهرو بود جان سالم به در برد. در صدر موفقیتهای بهینگی آب شهری، چندین یافته کلیدی از تجربه خشکسالی هزاره استرالیا وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.1
♦ پاسخ به یک خشکسالی شدید، نیازمند گزینهها و اقدامات در طرف عرضه و هم طرف تقاضاست. بنابراین ضروری است ابتدا طرحی اجرایی شود که کمترین هزینه را دارد و در واقع بهینهتر است. اگرچه ممکن است بتوان با اجرایی کردن یک برنامه طرف عرضه زیرساختی و بزرگمقیاس، آب بیشتری را نسبت به اجرای یک برنامه طرف تقاضا ذخیره کرد اما این به آن معنا نیست که تمام گزینههای طرف عرضه بر گزینههای طرف تقاضا ارجحیت دارند و چنین حرفی را توجیه نمیکند. بسته به فضای موجود، بعضی از برنامههای بزرگمقیاس زیرساختی طرف عرضه میتوانند در کل هزینه بیشتری را به کشورها تحمیل کنند و همچنین به زمان بیشتری نیز برای اجرایی شدن نیازمند باشند. در طول خشکسالی هزاره استرالیا، طیف وسیعی از برنامههای مقرونبهصرفه به منظور بهینهسازی مصرف آب، به سرعت در مقیاس وسیع به اجرا درآمدند و منجر به ذخیره حجم قابل توجهی از آب شدند. همچنین این برنامههای مقرونبهصرفه طرف تقاضا، نرخ برداشت از سدها را نیز به طور معناداری کاهش دادند.
♦ برنامههای قدرتمند طرف تقاضا، از ذخیره آب حمایت کرده و تمام مصرفکنندگان آب و ذینفعان (خانوارها، کسبوکارها، صنایع و دولت) را به صرفهجویی تشویق میکنند. این برنامهها، پتانسیل ذخیره آب را حداکثر میکنند و میتوانند به صرفههای ناشی از مقیاس برسند به ویژه در مورد برنامههای خانوار و ساکنان مناطق شهری که استفادههای چندگانه از آب را شامل میشود. این برنامهها میتوانند به شدت پایداری منابع آب را افزایش دهند. همچنین این برنامهها در سراسر بخشهایی که با آب در ارتباط هستند، حس انصاف و همکاری در ذخیره آب را تقویت میکند. به علاوه اینکه برنامههای طرف تقاضا، پذیرش ضرورت همکاری در ذخیره آب و به طور کلی حمایت از استراتژیهایی را که برای پاسخ به خشکسالی طراحی شدهاند (مانند محدودیتهای مصرف آب) در آنها به وجود میآورد.
♦ یک استراتژی طرف عرضه که به صورت کارا عمل کند، گزینههای در اختیار و قابل استفاده تکنولوژیک خلاقانه، متنوع و قابل اجرا در مقیاسهای وسیع را در نظر میگیرد. همچنین این گزینههای تکنولوژیک باید از بخشهای متعددی تشکیل شده باشند که بتوانند به طرق مختلف در کنار هم قرار گیرند و در واقع نسبت به تغییر شرایط، انعطافپذیر باشند. از آنجا که مدت و شدت یک خشکسالی در هر نقطهای از زمان غیرقابل تعیین است، یک رویکرد سریع در ایجاد زیرساختهای طرف عرضه و تصمیمات مرتبط به بستن قراردادهای ایجاد این زیرساختها، باید از بهکارگیری تکنولوژیهایی که به سرعت تغییر میکنند و جایگزینهای بهتری برای آنها به وجود میآید، اجتناب کند. همچنین باید از ایجاد داراییهایی که بسیار هزینهبر هستند و پس از پایان خشکسالی به کار نمیآیند دوری شود. به علاوه اینکه خشکسالی، نیازها و فرصتهایی را برای سرمایهگذاری در عرضه خلاقانه و نوآورانه و همچنین استفاده مجدد از گزینههای مقرونبهصرفه در مقیاس وسیع به وجود میآورد به این صورت که میتوان گزینههای مختلف طرف عرضه را قبل از اجرا در مقیاس وسیع، آزمایش و پذیرش عمومی و رویکردهای مختلف در کاربست آنها را برآورد کرد.
♦ ارتباطات واضح و با اعتبار بالا در مورد وضعیت خشکسالی و همچنین پاسخ به آن، مهمتر از مشارکت و حمایت عمومی است. در خشکسالی هزاره استرالیا، رویکردهایی که برای ارتقای آموزش و ارتباطات دارای چندین قید اجرایی بودند، اطلاعات را درباره ذخیره آب و سطوح ذخیره آب، الزامات آن، انتظارات در مورد خشکسالی و همچنین گزینههای طرف عرضه برنامهریزیشده به تمام بخشها انتقال میدادند. با توجه به تجربه استرالیا در طول خشکسالی، بعضی از شهرها سناریوهای مختلفی را در مورد آنچه ممکن است در آینده رخ دهد طراحی و بررسی میکردند و روشهای پاسخ به وضعیتهای مختلف خشکسالی را مد نظر قرار میدادند.
♦ اطلاعات خوب و پایش قوی و همچنین ارزیابی وضعیت، بسیار مهم است. برای مدیریت تقاضا، لازم است سنجش وضعیت هر بخش، مثل بخش خانوار انجام شود و از سطوح مختلف وضعیت (در نتیجه اندازهگیری) به منظور طراحی و اجرای برنامههای مختلف در ذخیره آب که به خوبی هدفگذاری شدهاند، استفاده شود. به طور مشابه، اندازهگیری دقیق و تجزیهوتحلیل بازده پایدار سیستمهای عرضه، یک بخش ضروری از برنامهریزی عرضه- تقاضا و پاسخهایی که به خشکسالی داده میشود، است. اندازهگیری میزان ذخیره در نتیجه برنامههای ذخیره آب همچنین برای بهبود طراحیهای برنامههایی که در آینده قرار است اجرا شوند، بسیار مهم جلوه میکند.
♦ بهکارگیری مکانیسمهای نوآورانه قیمتگذاری آب برای متعادل ساختن ذخایر آب و درآمدها و همچنین اهدافی که در حوزه تساوی حقوق افراد مد نظر است، الزامی هستند. در طول خشکسالی هزاره استرالیا، از استراتژیهای قیمتگذاری برای انگیزه دادن جهت صرفهجویی در آب و ذخیره آب استفاده نشد. اگرچه به دنبال خشکسالی در چندین منطقه، قیمت آب به طور معناداری افزایش یافت و این افزایش قیمت بیشتر به دلیل هزینههای ایجاد زیرساختها بود و کمتر به مسائل مربوط به پوشش کاهش درآمدهای ناشی از کاهش تقاضا ارتباط داشت. این پتانسیل وجود دارد که مکانیسمهای نوآورانهتری در قیمتگذاری درآمد-خنثی به کار بسته شود همانند برنامههایی که به مصرفکنندگانی که صرفهجو هستند جایزه دهد و مصرفکنندگان بیتوجه به میزان مصرف را جریمه کند (برنامه fee-bate).
اقدامات استرالیا
در طول خشکسالی، بیش از 10 برنامه، طرحریزی شده و از سوی سازمانهای مربوطه و دولت به اجرا درآمدند. در ادامه به خلاصه این برنامهها به همراه نقاط قوت و ضعف هر یک خواهیم پرداخت.
اقدامات مربوط به طرف تقاضا
♦ محدودیتها. یکی از گزینههای کلیدی مورد استفاده طی خشکسالی، ایجاد محدودیت در مصرف آب به طور ویژه مصرف آب خارج از خانه در مناطق مسکونی (همچون مصرف آب برای آبیاری باغچهها، شستن ماشین و...) و بعضی از مناطق غیرمسکونی است. یکی از نقاط قوت این اقدام که از سوی سازمانهای آب و با همکاری دولت انجام شد، این بود که این طرح در کاهش تقاضای آب به شدت موثر واقع شد به طوری که نرخ برداشت از سدها را به طور معناداری کاهش داد و برای تصمیمگیرندگان زمان خرید. همچنین ایجاد محدودیت در مصرف آب، در سطوحی اعمال شد که خشکسالی روزبهروز شدیدتر میشد. در بعضی از مناطق سطوح محدودیت بر اساس سطوح آب ذخیره سدها بود که مورد پذیرش عمومی قرار گرفت. همچنین ایجاد محدودیت در شرایطی که این محدودیت خیلی شدید نبود، در سطح وسیعی مورد حمایت عموم بود و در نگاه آنها منصفانه به نظر میرسید. کلید ایجاد این نگرش عمومی این بود که ارتباطات موثر و بازی میان بخشهایی که درگیر حل بحران آب بودند وجود داشت. در کنار این نقاط قوت، یکی از نقاط ضعف ایجاد محدودیت در مصرف آب این بود که در بعضی از مناطق، به ویژه مناطقی که شرایط آب و هوایی خشکتری داشتند و مناطقی که آبپاشی گلها و باغچهها و آبیاری باغات در آنها به طور کامل ممنوع اعلام شده بود، درختان، چمنها و باغهای عمومی و خصوصی به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند و وضعیت فضای سبز با مشکل مواجه شد. در بعضی مناطق، درختانی که عمر بالایی داشتند خشک و چمنها کاملاً محو شدند. همین امر منجر به از بین رفتن مطلوبیت و ارزش تفریحی بسیاری از مناطق عمومی و فضاهای تفرج شد. همچنین اگرچه جامعه به طور کلی از این محدودیتها حمایت میکرد، اما بعضی از بخشهای صنعتی و کسبوکارها که به شدت به آب وابسته بودند، به این محدودیتها اعتراض و اذعان میداشتند که فقط آنها را هدف قرار گرفتهاند.
♦ بسته لوازم صرفهجویی آب. در مکانهای عمومی همچون فروشگاهها، لوازمی به صورت رایگان در اختیار مردم قرار گرفت که به سادگی روی شیرهای حمام، سرویس بهداشتی و آشپزخانه قابل نصب بودند و میزان مصرف آب را تنظیم میکردند. این اقدام بسیار مقرونبهصرفه بود و نرخ مشارکت و همچنین نرخ ذخیره آب نیز در نتیجه این برنامه قابل توجه بود. از دیگر نقاط قوت این طرح این بود که افرادی که تمایل نداشتند لولهکش وارد خانه آنها شود یا دوست داشتند خودشان دست به کار شوند، بسیار در این برنامه طرح مشارکت میکردند. اما از نقاط ضعف این طرح میتوان به این موضوع اشاره کرد که بهرغم برنامههای بازرسی، این ریسک وجود داشت که بسیاری از این لوازم روی شیرهای آب نصب نشوند.
♦ برنامه بازپرداخت بخشی از هزینه خرید ماشینهای ظرفشویی. در این برنامه زمانی که مردم اقدام به خرید ماشینهای ظرفشویی میکردند، بخشی از پول آنها پس داده میشد که همین امر انگیزه استفاده از ماشینهای ظرفشویی را افزایش میداد. این برنامه به شدت مورد علاقه مردم و همچنین مقرونبهصرفه بود. آب مصرفی در شستن ظرفها تقریباً با استفاده از این ماشینهای ظرفشویی نصف میشود. اما در مراحل اولیه این طرح، ماشینهای ظرفشویی با کیفیت بالا در دسترس نبودند و تا زمانی که بازار این ماشینهای با کارایی کم به بازار ماشینهای با کارایی بالا تبدیل نمیشد، برنامه به هدف خود نمیرسید.
اقدامات مربوط به طرف عرضه
♦ دسترسی به ذخیره مرده (dead storage). آبهایی که در پایینترین سطوح سدها ذخیره شدهاند، همواره به سادگی قابل برداشت نیستند و بدون استفاده از پمپهای پرقدرت و زیرساختهای هزینهبر، نمیتوان از این آبها برداشت کرد. یکی از برنامههای طرف عرضه استرالیا در بحران خشکسالی، دسترسی به این آبها بود. از نقاط قوت این برنامه این بود که در سال 2006 در سیدنی، دسترسی به ذخیره مرده آب منجر به ایجاد یک منبع آبی قابل اتکا معادل 40 گیگالیتر در هر سال شد که چیزی حدود 10 درصد، منبع آبی سیدنی را افزایش داد. از طرفی این عرضه آب از این طریق دارای هزینه نهایی بسیار بالایی بود. زیرا این نوع از عرضه آب، تنها در شرایط خشکسالی شدید مورد استفاده است. همچنین آبهایی که در پایینترین سطوح سد قرار دارند، از کیفیت پایینی برخوردارند و همین موضوع باعث میشود در تصفیه آنها مشکلاتی به وجود آید.
♦ دسترسی به آبهای زیرزمینی. از دیگر برنامههای طرف عرضه استرالیا، ایجاد زیرساختهایی برای برداشت آبهای زیرزمینی در بلندمدت یا جایگزینی منبع عرضه آب در مواقع اضطراری بود. این برنامه در سال 2006 در سیدنی اجرا شد که هدف آن نیز برداشت از آبهای زیرزمینی تنها در شرایط خشکسالی بود. از نقاط ضعف این برنامه این است که اگر فقط در شرایط خشکسالی از آبهای زیرزمینی استفاده شود، هزینه نهایی آن بسیار بالا خواهد بود. همچنین برداشت از آبهای زیرزمینی، در بعضی مناطق ریسکهای محیط زیستی دارد.
♦ برنامه انتقال آب. لولهکشی و ایجاد کانالهای آب به منظور انتقال آب از مناطق آبخیز به مناطقی که دچار خشکسالی بودند، از برنامههای طرف عرضه استرالیا بود که در شهر کوینزلند شرقی، بسیار مفید ظاهر شد. با این حال هزینه این طرح بسیار بالا بود. در ایالت ویکتوریای استرالیا، معادل 4 /1 میلیارد دلار روی این طرح سرمایهگذاری شد که طبق منطق هزینه- فایده، مخالفان بسیاری داشت.
♦ نمکزدایی از آب. یکی از طرحهای دیگر در استرالیا در طرف عرضه، نمکزدایی از آب دریا به منظور تامین آب شهرهای ساحلی بود. این طرح در شهر پرت در طول خشکسالی اجرا شد و نیاز به استخراج آبهای زیرزمینی را کاهش داد. در سالهای اخیر، نمکزدایی از آب تقریباً 40 درصد از عرضه آب شهر پرت را تامین میکند. از مهمترین نقاط ضعف این طرح این بود که در بسیاری از مناطق، قبل از اجرای طرحهای مقرونبهصرفهتر برای عرضه آب، نمکزدایی از آب در مقیاس وسیع اجرا شده بود. همچنین کارخانههای نمکزدایی بسیاری عظیمی در استرالیا ساخته شدند که بعید به نظر میرسد تا خشکسالی بعدی به کار آیند که هزینه نگهداری از آنها نیز بالاست.