چه کسی جانشین برنانکی میشود
خروج هلیکوپتر از فدرالرزرو
باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا که در سال ۲۰۰۸ میلادی و در اوج بحران مالی در ایالات متحده آمریکا به عنوان رئیسجمهوری این کشور انتخاب شد، با کمک مسوولان اقتصادی کشور و اجرای سیاستهای مختلف مالی و پولی موفق شد رکود را در اقتصاد از بین ببرد.
باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا که در سال 2008 میلادی و در اوج بحران مالی در ایالات متحده آمریکا به عنوان رئیسجمهوری این کشور انتخاب شد، با کمک مسوولان اقتصادی کشور و اجرای سیاستهای مختلف مالی و پولی موفق شد رکود را در اقتصاد از بین ببرد. یکی از سیاستهای اجراشده افزایش تزریق به اقتصاد بود که حجم نقدینگی موجود در کشور را بیشتر کرد و زمینه را برای ارتقای نرخ رشد اقتصادی در آمریکا فراهم آورد. حال رئیسجمهوری آمریکا میخواهد اطمینان پیدا کند سیاستهایی که روزگاری اقتصاد را نجات دادند دوباره زمینه را برای رکود و بحرانی دیگر فراهم نمیکنند.
او در سخنرانی اخیر خود تاکید کرد باید از ایجاد حبابهای مصنوعی در اقتصاد اجتناب کرد. این حبابها حتی در شرایط کنونی اقتصاد آمریکا که نرخ رشد به 7/1 درصد در سال رسیده است و نرخ بیکاری در سطحی کمتر از سطح قبل از رکود قرار دارد هم میتواند خطری جدی برای اقتصاد محسوب شود. از جمله سیاستهایی که در سالهای اخیر تصویب شد و اقتصاد آمریکا را از رکود نجات داد، سیاستهای پولی بود. سیاستهایی که با مخالفتهای زیادی در داخل دولت این کشور و مجلس سنا روبهرو شد. حزب جمهوریخواه مخالف افزایش هزینههای دولتی و افزایش تزریق دولت به اقتصاد برای حمایت از نصایح و واحدهای اقتصادی مختلف بودند و بر این باور بودند که حضور پررنگ دولت در عرصه اقتصادی آسیبرسان است. در نتیجه تلاش اعضای حزب جمهوریخواه، فدرالرزرو آمریکا نرخ بهره بانکی را در سطح صفر درصد ثابت نگه داشت و این نرخ برای بیش از پنج سال در همین سطح باقی ماند. از طرف دیگر فدرالرزرو ترازنامه خود را توسعه داد و آن را به بالغ بر 6/3 هزار میلیارد دلار رسانید. در حالی که زمان ورشکستگی بانک لمانبرادرز در سپتامبر سال 2008 میلادی ارزش مالی ترازنامه فدرالرزرو آمریکا برابر با
900میلیارد دلار بود.
توسعه ترازنامه فدرالرزرو به معنای افزایش حجم نقدینگی در اقتصاد آمریکاست که نهتنها اعضای حزب جمهوریخواه به آن انتقاد کردند بلکه شمار زیادی از بنگاههای اقتصادی هم نسبت به این وضعیت اعتراض داشتند. آنها بر این باورند سیاست توسعه ترازنامه فدرالرزرو به معنای تزریق حبابهای بالقوه به اقتصاد با کمک منابع اعتباری بسیار ساده و ابتدایی و از طریق اجرای برنامه خرید داراییها و اوراق قرضه دولتی است که برای سه دوره متوالی در آمریکا اجرا شد. طرحهایی موسوم به QE که اقتصاد را به سمت و سوی تازهای هدایت کرد.البته باراک اوباما این انتقاد را نمیپذیرد و در سخنرانیهای اخیر خود بارها تاکید کرده است که برنانکی کار بزرگی در فدرالرزرو انجام داد و با تمهیدات اقتصادی او بود که آمریکا توانست از رکود خارج شود. او بر این باور است که حباب مالی به دلایل دیگری در اقتصاد آمریکا ریشه کرده است مثلاً اینکه توزیع درآمد در آمریکا بسیار ناعادلانه است و همین مساله اقتصاد را به سمت ویرانی میکشاند. او در این مورد گفت: «زمانی که ثروت در دست عده اندکی از افراد جامعه است، احتمال ایجاد حبابهای بیثبات اقتصادی و مالی و توسعه آن زیاد است و این
مساله میتواند اقتصاد را تهدید کند. اولویت اصلی من در سالهای باقیمانده در کاخ سفید کاهش فاصله بین فقیر و غنی در کشور است زیرا تداوم این وضعیت میتواند زیرساختهای اقتصادی آمریکا را با بحرانهای بزرگی مواجه کند و اقتصاد را به سمت ویرانی ببرد.»
مطالعه نشانههای اقتصادی
اهمیت شرایط اقتصادی آمریکا نهتنها برای سران این کشور بلکه برای تمامی کشورهای دنیاست. زیرا آمریکا بزرگترین اقتصاد دنیاست و هم اقتصادش و هم تجارتش سهم قابل توجهی از اقتصاد و تجارت جهانی را به خود اختصاص داده است. به همین دلیل کاخ سفید و فدرالرزرو همکاری تنگاتنگی را برای نظارت دقیق بر عملکرد اقتصادی کشور آغاز کردهاند. نظارتی که برای ممانعت از وقوع بحرانی دیگر در اقتصاد این کشور بزرگ دنیاست. نشانههایی که میتواند زنگ خطر را برای اقتصاد آمریکا به صدا درآورد عبارت است از، از بین رفتن استانداردهای اعتباری از قبیل کاهش درخواست وام و تضعیف پشتوانههای مالی بانکها که خود نشاندهنده بیثبات شدن اوضاع اقتصادی این کشور است. اما به نظر میرسد اوباما برای ممانعت از وقوع بحرانی احتمالی مسیر اقتصادی را سخت کرده است. کوین پوسن اقتصاددان موسسه مطالعات اقتصاد بینالمللی پیترسون در این مورد میگوید: «توجه بیش از حد دولت به حبابی که هنوز ایجاد نشده است یا خطری برای اقتصاد محسوب نمیشود زمینه را برای تضعیف رئیس آتی فدرالرزرو فراهم میکند. زیرا رئیس
بعدی که قرار است جانشین برنانکی شود باید از ابزارهای مالی و پولی محدودی برای کنترل اوضاع اقتصادی استفاده کند. در واقع شبههای ساختگی اقتصاد را از حرکت در مسیر توسعه اقتصادی باز میدارد.»
بزرگترین ریسکهای اقتصادی
هانت اشتاین رئیس مرکز مطالعات اقتصادی آمریکا و اروپا میگوید بزرگترین خطری که اقتصاد آمریکا را تهدید میکند، تداوم سیاست حفظ نرخ بهره بانکی در سطح صفر درصد برای مدت طولانیتر است. طی پنج سال گذشته آمریکا نرخ بهره بانکی را در سطح صفر درصد حفظ کرده است و همین مساله انگیزهای کاذب برای فعالان اقتصادی ایجاد کرده تا با استفاده از اعتبارات بانکی وارد عرصه اقتصادی شوند و از خطر افزایش هزینههای بهره در امان باشند. این یعنی افزایش ریسکهای اعتباری و ایجاد منابع مالی و اعتباری بیشتر که به مرور زمان زمینهساز حباب اقتصادی و مالی میشود. به همین دلیل وزیر خزانهداری آمریکا بر ضرورت اصلاح قوانین و سیاستهای مالی و پولی در کشور تاکید کرد و اذعان داشت وقوع بحرانی دیگر در عرصه مالی آمریکا نظام مالی کشور را به کلی نابود میکند. اما اینکه سیاستهای آتی چه باشد و چگونه و در چه دورهای از زمان در کشور اجرا شود مسالهای است که به رئیس آتی فدرالرزرو ارتباط دارد؟ و سوال اصلی اینجاست که این فرد کلیدی اقتصاد آمریکا کیست و چه پیشینهای دارد؟
رئیس بعدی فدرالرزرو کیست؟
تردیدهای اوباما در مورد شرایط اقتصادی آینده آمریکا و احتمال ایجاد حبابهای مالی گسترده و آسیبرسان سبب شده است انتخاب جانشین بن برنانکی به مهمترین تصمیم اقتصادی او در دوره دوم ریاستجمهوریاش تبدیل شود. گزینههای پیشنهادی اوباما برای این جانشینی لارنس سامرز وزیر سابق خزانهداری آمریکا و جانت یلن معاون فعلی رئیس فدرالرزرو است که هر دو سابقهای طولانی در عرصه اقتصادی دارند. هایل پرلی تحلیلگر اقتصادی بر این باور است که هر دو گزینه تجربه و توانایی بالقوهای در کنترل حبابهای مالی و اقتصادی دارند. سامرز به دلیل کنترل اقتصاد آمریکا در سالهای بحران اقتصادی و مالی در قاره آسیا شهرت زیادی در میان سران اقتصادی این کشور دارد و یکی از مشاوران مهم و اثرگذار اقتصادی دولت اوباما بعد از ایجاد بحران بازار مسکن در ایالات متحده آمریکا بود و مشاورههای او کمک بزرگی به اقتصاد آمریکا در خروج از بحران بازار مسکن کرد. جانت یلن هم از اولین کسانی بود که وقوع رکود اقتصادی آمریکا در سال 2007 میلادی را با توجه به آمارهای اقتصادی و گزارشهای مالی پیشبینی کرده بود و همین
قدرت بالای پیشبینی با توجه به آمارها و شواهد اقتصادی نشان میدهد او توانایی کنترل فدرالرزرو را دارد.
لارنس سامرز
لارنس هنری سامرز در سیام نوامبر سال 1954 میلادی در آمریکا متولد شد. او در یک خانواده کاملاً فرهیخته متولد شد و مادر و پدر او هر دو از اقتصاددانان برجسته آمریکایی بودند. پدر او رابرت سامرز و مادرش آنیتا سامرز هر دو از استادان برجسته اقتصاد در دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا بودند.
عموی او پل ساموئلسون یکی از برندگان نوبل اقتصاد است و دایی او کنث ارو از برجستهترین نوبلیستهای اقتصاد در سراسر تاریخ اقتصاد دنیا محسوب میشود. به هر حال او در 16سالگی به دانشگاه امآیتی رفت تا به تحصیل در زمینه فیزیک بپردازد ولی خیلی زود متوجه شد علاقه اصلی او در رشته اقتصاد است و به همین دلیل تغییر رشته داد و اقتصاد را برگزید. او برای ادامه تحصیل تا مقطع دکترا دانشگاه هاروارد را برگزید و در 28سالگی مدرک دکترای اقتصاد را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. او یکی از جوانترین استادان دانشگاه هاروارد است. سامرز یکی از برجستهترین پژوهشگران اقتصادی و کارشناسان این حرفه است و او علاوه بر حضور در عرصههای آکادمیک در عرصههای سیاسی هم فعالیت زیادی داشته است. او طی سالهای فعالیتش در عرصه پژوهشی اقتصادی موفقیتهای زیادی در توسعه نظریههای اقتصادی داشت. از جمله حوزههایی که او بسیار اثرگذار بوده است میتوان به مالیه دولتی، اقتصاد کار، اقتصاد مالی و در نهایت اقتصاد کلان اشاره کرد. برخی از مقالات علمی اولیه سامرز به این نتیجه رسیده بود که منفعت مستقیم کاهش نرخ مالیات بر سود سرمایه به ثروتمندان میرسد و اثر مثبتی در
اقتصاد کلان ندارد در نتیجه در دوره حضورش در دولتهای ریگان و کلینتون موفق شد لابیهایی برای کاهش نرخ مالیات بر درآمد شرکتها و مالیات بر درآمد سود سرمایه انجام دهد تا تمامی اقشار جامعه از این سیاست بهره ببرند. سامرز در حوزه اقتصاد کار بر این باور بود که حقوق بیکاری و بیمه بیکاری مشوق بیکاری در کشور است و به همین دلیل باید از بین برود. او زمینهسازی برای ارتقای فرصتهای شغلی و افزایش نرخ اشتغال را عاملی مهم در توسعه اقتصادی کشور میداند و بر این باور است که باید از تمامی تمهیدات ممکن برای کاهش انگیزه بیکاری در کشور استفاده کرد. از دیگر حوزههای مطالعات سامرز میتوان به اقتصاد بینالملل، دموگرافی اقتصادی، تاریخ اقتصادی و توسعه اقتصادی اشاره کرد. او در سال 1993 میلادی موفق شد مدال جان بیتس کلارک را که نشان برجسته علمی آمریکاست از آن خود بکند و نامش را در تاریخ اقتصاد آمریکا برای همیشه ثبت کند. سامرز هفتاد و یکمین وزیر خزانهداری آمریکا در دوره ریاستجمهوری بیل کلینتون بود و یک سال هم ریاست کنسول مشاوران اقتصادی کاخ سفید را در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما بر عهده داشت. او در فاصله سالهای 2001 تا 2006 میلادی
به عنوان بیست و هفتمین رئیس دانشگاه هاروارد مشغول به کار شد ولی در سال 2006 میلادی به دلیل اختلاف نظرهای زیاد با مقامات دیگر دانشگاه بر سر سیاستهای اقتصادی مناسب برای کشور در شرایط بحرانی از سمت خود استعفا کرد.
فهرست مشاغل لارنس سامرز در عرصه سیاسی و اقتصادی
|
1- هشتمین رئیس کنسول ملی اقتصاد آمریکا از 20 ژانویه سال 2009 میلادی تا 31 دسامبر سال 2010 میلادی
معاونان او در این دوره: دایانا فارل و جیسون فرمن
رئیس قبلی کنسول:: کیث هنسی
رئیس بعدی کنسول: جین اسپرلینگ
2- بیست و هفتمین رئیس دانشگاه هاروارد از اول جولای سال 2001 میلادی تا 20 ژوئن سال 2006 میلادی
رئیس قبلی: نیل روداشتاین
رئیس بعدی: درک باک که هنوز هم به عنوان رئیس دانشگاه هاروارد مشغول به کار است.
3- هفتاد و یکمین وزیر خزانهداری آمریکا از سال 1995 میلادی تا سال 1999 میلادی
رئیسجمهوری وقت: بیل کلینتون
وزیر قبلی: فرانک نیومن
وزیر بعدی:::: استوارت ایزنستارت
اقتصاددان ارشد بانک جهانی از سال 1991 تا 1993 میلادی
اقتصاددان ارشد قبلی: استنلی فیشر
اقتصاددان ارشد بعدی: مایکل برونو
|
جانت یلن
جانت یلن در روز 13 آگوست سال 1946 میلادی در آمریکا متولد شد. او که یک اقتصاددان برجسته و یک استاد دانشگاه است هماکنون معاونت ریاست فدرالرزرو را بر عهده دارد. پیش از آن وی به عنوان رئیس و رئیس اجرایی فدرالرزرو سانفرانسیسکو مشغول به کار بود. ریاست کنسول مشاوران اقتصادی کاخ سفید در دوره ریاستجمهوری بیل کلینتون و تدریس در دانشگاه برکلی آمریکا در کارنامه کاری او قرار دارد.
پدر او جولیوس یلن پزشک و مادرش آنا پرستار بود. وی تحصیل در رشته اقتصاد را از همان ابتدا به عنوان رشته مورد علاقه خود برگزید و موفق شد در سال 1967 میلادی مدرک کارشناسی خود در این رشته را دریافت کند. او مدرک دکترای رشته اقتصاد را در سال 1971 میلادی و از دانشگاه ییل آمریکا دریافت کرد که یکی از برجستهترین دانشگاههای دنیا در رشته اقتصاد است.
همسر او جورج اکرلوف است که یکی از اقتصاددانان برجسته آمریکایی و برنده نوبل اقتصاد است. پسرش رابرت اکرلوف هم اقتصاد را به عنوان رشته تحصیلی خود برگزید و هماکنون به عنوان استادیار در دانشگاه وارویک آمریکا به تدریس مشغول است. یلن کار خود را به عنوان استاد دانشگاه از سال 1971 میلادی آغاز کرد. او در فاصله سالهای 1971 تا 1976 میلادی استادیار دانشگاه هاروارد بود و بعد از اتمام این دوره به عنوان اقتصاددان هیات رئیسه فدرالرزرو آمریکا مشغول به کار شد. او یک سال در فاصله سالهای 1977 تا 1978 در این سمت مشغول به کار بود. از ابتدای سال 1980 میلادی یلن به عنوان پژوهشگر ارشد و استاد دانشگاه در حوزه اقتصاد کلان اقدام به تدریس به دانشجویان رشته امبیای کرد. او دورهای از سالهای کاریاش را به عنوان رئیس اتحادیه اقتصاددانان غربی مشغول به کار بود و این دوره کاری دو ساله یکی از موفقترین مشاغل کسب شده توسط اوست. شمار زیادی از اقتصاددانان یلن را یک اقتصاددان DOVE میدانند به این معنا که بیش از توجه به مساله تورم و تبعات منفی آن توجه و تمرکز اصلی خود را در سیاستگذاریها روی مساله بیکاری قرار میدهد. به همین دلیل اگر به عنوان رئیس فدرالرزرو برگزیده شود احتمال افزایش نرخ بهره بانکی در دوره ریاست وی بسیار اندک است. او بیشتر دوره کاریاش را به تدریس گذرانده است ولی قبل از انتخاب باراک اوباما برای دومین دوره ریاستجمهوری از او به عنوان کاندیدای احتمالی جایگزینی برنانکی نام برده شد. بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که حضور او در صدر فدرالرزرو سبب میشود این مرکز مهم مالی و اقتصادی آمریکا در مسیر درستی گام بردارد و آینده اقتصادی آمریکا روشنتر از قبل شود.
فهرست مشاغل جانت یلن در عرصه سیاسی و اقتصادی از آخرین سمت |
1- معاون رئیس فدرالرزرو آمریکا از 4 اکتبر سال 2010 میلادی تاکنون
رئیسجمهور وقت: باراک اوباما
معاون قبلی: دونالد کان
2- رئیس فدرالرزرو سانفرانسیسکو از 14 ژوئن سال 2004 میلادی تا 4 اکتبر سال 2010 میلادی
رئیس قبلی: رابرت پری
رئیس بعدی: جان ویلیامز
3- رئیس کنسول مشاوران اقتصادی از 18 فوریه سال 1997 میلادی تا 3 آگوست سال 1999 میلادی
رئیسجمهور وقت: بیل کلینتون
رئیس قبلی: جوزف استیگلیتز
4- اقتصاددان مرکز مالیه بینالملل و تجارت و امور مالی از سال 1977 تا انتهای سال 1978 میلادی
رئیس بعدی: مارتین بیلی |
دیدگاه تان را بنویسید