تحلیل تکنیکال از چشمانداز بهای نفت
نفت WTI و سودای ۱۶۵دلاری
در بازارهای مالی در هر لحظه خریداران و فروشندگان متفاوتی با مقاصد و دستگاههای تحلیلی متمایز مشغول خرید و فروش هستند.
در بازارهای مالی در هر لحظه خریداران و فروشندگان متفاوتی با مقاصد و دستگاههای تحلیلی متمایز مشغول خرید و فروش هستند. پویایی بازارهای مالی هم نتیجه همین تفاوت نظریات و پیشبینیهای مشارکتکنندگان در آن است. اما فارغ از آنکه پیشبینیها و نیات حاضران در بازار چقدر با هم متفاوت باشد، در نهایت دو جریان عمده عرضه و تقاضا روی کالای مورد معامله شکل میگیرد و پیروز میدان کسی است که در لحظه مناسب در جهت جریان غالب جا گرفته باشد. روشن است که تحلیلگران بازار هم فارغ از آنکه روش تحلیلشان چه باشد (فاندامنتال، تکنیکال و...) مقصودشان همین است و هر چه تفاوت است در ابزار و روشهاست. در بازارهای مالی بخش بزرگی از معاملهگران از روشی استفاده میکنند که تحلیل تکنیکال نام دارد. تحلیل تکنیکال شبهعلمی است با قدمت 350ساله در ژاپن و 130ساله در آمریکا که میکوشد از راه بررسی رفتارهای قیمت و حجم معاملات نوسانات آتی قیمت را پیشبینی کند. تحلیل تکنیکال خود دارای شاخههای مختلفی است که یکی از آنها «تشخصیص الگوها»ست. تحلیلگران این روش بر این عقیدهاند که از راه بررسی تصاویر و اشکالی که در نمودار قیمت ظاهر میشوند به رمزگشایی ردپای
بازیگردانان بازار بپردازند و به اهداف بازیگران عمده بازار یا جهت جریان غالب (عرضه یا تقاضا) پی ببرند. مهمترین اطلاعاتی که این روش تحلیل ارائه میکند جهت آتی حرکت قیمت و میزان مسافتی است که در این را ه میپیماید اما مشکل اینجاست که هیچکدام از این پیشبینیها قطعیت ندارند. اگرچه در اکثر زمانها درست کار میکنند. الگوهایی که بر روی نمودار قیمت پدیدار میشوند، متنوع هستند. از این میان الگوی پرچم مثلثی است که بر روی نمودار ماهانه نفت WTI به چشم میآید. پیش از تحلیل نمودار توضیحات بیشتری در مورد این الگو میدهم.
الگوی پرچم مثلثی: یک الگوی ادامهدهنده است که درجا زدن یا استراحت قیمت پس از یک صعود یا نزول تند را نشان میدهد و پیشبینی میکند که پس از پایان استراحت قیمتی روند پیشین با همان قدرت و شدت ادامه مییابد. چنان که پیداست این الگو از دو قسمت تشکیل میشود. نخست یک روند شتابدار که از آن به عنوان میله پرچم یاد میشود و سپس یک مکث قیمتی به شکل مثلث که میتوان آن را استراحت قیمت در بعد زمان دانست. اکنون با کمی شبیهسازی گرافیکی میتوانیم بفهمیم که چرا به این الگو نام الگوی پرچم مثلثی دادهاند؛ اگر صعود نخست و مثلث پس از آن را یکجا در نظر بگیریم انگار که یک پرچم داریم با میلهای بلند و پارچه مثلثی متصل به آن (شکل1).
هدف قیمتی الگوی پرچم: برای تعیین هدف قیمتی این الگو، دو دیدگاه در میان تحلیلگران تکنیکال مطرح است. دسته نخست معتقدند برای تعیین هدف قیمتی ابتدا باید طول میله پرچم را اندازه گرفت و سپس آن را به قیمت کالا در نقطه شکست مثلث افزود. در مقابل برخی همچون جان مورفی معتقدند که بهتر است به جای اندازه میله پرچم، فاصله بین نخستین سطح مقاومتی (حمایتی) شکستهشده در مسیر میله پرچم تا سقف (کف) میله پرچم را محاسبه کرده و سپس به قیمت کالا در نقطه شکست مثلث اضافه کرد.
تحلیل نمودار: اکنون بیاییم به نمودار نفت WTI نگاهی بیندازیم. چنان که ملاحظه میشود در جولای 2008 نفت WTI پیک قیمتی خود را در رقم 2/147 دلار تجربه کرده است. پس از آن بحران بزرگ اقتصادی باعث اصلاح عمیق قیمت شده تا جایی که در فوریه 2009 رقم 7/33 دلار برای هر بشکه نفت به ثبت رسیده، از آن نقطه تاکنون همگام با حمایت دولتها و بانکهای مرکزیشان از اقتصاد جهانی، بازار نفت روند صعودی به خود گرفته به نحوی که برای نخستین بار در ژوئن 2009 قیمت توانسته میانگین متحرک 62ماهه (خط سبز) را رو به بالا شکسته و بالای آن تثبیت شود. از آن زمان تاکنون این میانگین متحرک 17 بار از روند صعودی قیمت حمایت کرده است.
در مرحله نخست این صعود که از فوریه 2009 تا آوریل 2011 طول کشیده و میله پرچم فوق را تشکیل داده، قیمت نقت توانسته خود را از 7/33 دلار به 7/114 (در اوج بحران لیبی) برساند. یک صعود 7/63دلاری تند و قوی همراه با افزایش حجم معاملات که با افزایش ذخیرهسازی نفت در انبارهای سرتاسر جهان نیز همراه بوده است. پس از این تاریخ بازار شاهد درجا زدن قیمت به مدت حدود دو سال بوده که حاصل این درجا زدن، شکلگیری یک مثلث متقارن روی نمودار ماهانه نفت بوده است. در منابع آموزشی تحلیل تکنیکال بیان میشود چنان چه بتوان دو خط روند کوچک همگرا رسم کرد که از چهار نقطه بگذرند، یک مثلث متقارن شکل گرفته. چنان که ملاحظه میشود از آوریل 2011 تاکنون این امر به خوبی در نمودار نفت دیده میشود. در پایان ژانویه 2013 اتفاق جدیدی در بازار نفت رخ داده است. اگر به شاخصهای پایین نمودار دقت کنیم خطوط روند نزولی (نقطهچین قرمز) در هر دو شاخص RSI = قدرت نسبی (با رنگ آبی) و شاخص Commodity Channel Index = CC1 (با رنگ سبز) شکسته شدهاند و این رویدادها را میتوان به عنوان نخستین آلارم پایان فاز استراحت قیمت نفت در نظر گرفت لیکن پایان این دوره در جا زدن و از
سرگیری روند صعودی پیشین تنها با شکست ضلع بالایی مثلث قطعیت مییابد. اگر اکنون دوباره به نمودار نگاه کنید میبینید که در پایان ماه هفتم (جولای) امسال این مهم اتفاق افتاده و ضلع بالایی مثلث قرمزرنگ با یک حرکت قاطعانه شکسته شده و حتی در ماه اخیر (آگوست) هم باز قیمت توانسته به سطوح بالاتری نفوذ کند. در نتیجه اکنون میتوانیم بگوییم که شکست الگو قطعیت یافته و نفت روند صعودی شتابدار پیشین را از سر گرفته است. نکته آخری که در اینجا میتوان متذکر شد آن است که در بسیاری مواقع این شکست ضلع بالایی، قاطعانه نیست و ممکن است که پیش از در پیش گرفتن روند صعودی یک بازگشت به ضلع شکسته مثلث داشته باشد و پس از آن روند صعودی را در پیش بگیرد.
تعیین هدف قیمتی: تحلیلگران محتاط معمولاً ترجیح میدهند تا در تعیین هدف قیمتی برای یک موج از بیش از یک ابزار تحلیل تکنیکی استفاده کنند. به گمان ایشان اگر اهداف قیمتی به دست آمده از روشهای گوناگون نزدیک به هم باشند، اعتبار هدف قیمتی به دست آمده بالاتر خواهد بود. در اینجا من از دو ابزار الگوی پرچم مثلثی و درصدهای فیبوناچی برای تعیین هدف قیمتی استفاده میکنم.
الف- هدف قیمتی الگوی پرچم: براساس روش جان مورفی نخست اولین سطح مقاومتی در مسیر میله پرچم را پیدا میکنیم، سپس فاصله این نقطه تا سقف میله پرچم را به دست میآوریم، آنگاه این عدد را به قیمت کالا در نقطه شکست پرچم اضافه میکنیم.
چنان که در نمودار ملاحظه میشود میله پرچم حاصل حرکت قیمت از 7/33 دلار در فوریه 2009 تا 7/114 دلار در آوریل 2011 است. در این مسیر نخستین سطح مقاومتی شکسته شده سطح 51 دلار است. (خط آبی) که کف آخرین موج اصلاحی در صعود سهمگین پیش از سقف 2008 بوده. از این سطح 51دلاری تا سقف 2/114دلاری قیمت نفت 7/63 دلار رشد کرده بنابراین برای یافتن هدف قیمتی WTI باید این عدد را به قیمت نفت در نقطه شکست مثلث یعنی 5/104 اضافه کنیم، حاصل عبارت خواهد بود از 2/168.
ب- روش فیبوناچی: در این روش اگر میله پرچم را زیر موج صعودی اول و کل مثلث را به عنوان زیر موج اصلاحی دوم آن درنظر بگیریم آنگاه صعود بعدی قیمت که به منزله زیرموج صعودی سوم خواهد بود میتواند اهداف فیبوناچی مختلفی داشته باشد که هدف کلاسیک 8/161 درصدی آن برابر خواهد بود با 5/164.
نزدیکی فاصله بین این دو هدف قیمتی بیانگر همپوشانی مطلوب آن دو است ضمن اینکه در فاصله میان این دو ما عدد 165 دلار را هم داریم که یک عدد رند است و چنان که میدانیم اعداد رند خود به منزله سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند. بنابراین من هدف قیمتی 165دلار را برای WTI برگزیدم. * تحلیلگر تکنیکال
دیدگاه تان را بنویسید