تاریخ انتشار:
لنگر طلا کشیده میشود
۲۰۱۳ سال اوج گرفتن طلا
از پایان سال ۲۰۰۰، قیمت طلا برای دوازدهمین سال متوالی افزایش یافته است؛ این بازار به عنوان یکی از بازارهایی به حساب میآید که در طول تاریخ برای مدت طولانی با افزایش در قیمتها روبهرو بوده است.
از پایان سال 2000، قیمت طلا برای دوازدهمین سال متوالی افزایش یافته است؛ این بازار به عنوان یکی از بازارهایی به حساب میآید که در طول تاریخ برای مدت طولانی با افزایش در قیمتها روبهرو بوده است. قیمت طلا در آغاز سال 2012 با 1531 دلار در هر اونس شروع شد، و در آخر ماه دسامبر به 1657 دلار رسید. بهرغم عملکرد بیزرق و برق طلا، افزایش قیمت این فلز طی سال گذشته هنوز هم افزایش مثبت هشت درصدی را نشان میدهد. در آغاز سال 2012، برخی از شرکتکنندگان در بازار از پیش هشدار میدادند عملکرد طلا احتمالاً نسبت به گذشته ملایمتر خواهد شد، و همین طور هم شد. برای بازار طلا که سابقه افزایش سالانه 17 درصدی داشته است قطعاً این افزایش تکرقمی باعث میشود تا احساس کنیم در یک بازار بیرونق قرار گرفتهایم. سال گذشته بزرگترین افزایش ماهانه طلا در ماه ژانویه رخ داد، در این ماه قیمت طلا 11 درصد افزایش یافت. عدم قطعیت فزاینده در اقتصاد جهانی، رویدادهای بزرگی همچون سیاست انبساطی دور سوم، انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده و مساله پرتگاه مالی، همه از جمله عواملی بودند که روی فلزات گرانبها تاثیرگذار شدند.
همان طور که ما صفحات تقویم خود را ورق میزنیم، پرسشی که اکنون به ذهن بسیاری از سرمایهگذاران میرسد، این است که عملکرد قیمت طلا در سال 2013 چگونه خواهد بود؟ هر یک از بازارهایی که به طور سالم با افزایش در قیمتها روبهرو بودهاند، دورهای از تثبیت و تقویت را تجربه کردهاند و طلا نیز از این امر مستثنی نیست. با توجه به افزایش قیمت طلا طی سالهای 2008 تا 2011، اکنون تثبیت قیمتهای واقعی طلا، جای هیچگونه تعجبی ندارد، و این یک چرخه طبیعی درون هر بازاری است که با افزایش در قیمتها رو بهرو بوده است. با نگاه به چشمانداز بلندمدت طلا امیدوار هستیم، افزایش قیمت طلا ادامه پیدا کند. میتوان دلایلی آورد مبنی بر اینکه، این بازار هنوز هم به روند سابق خود ادامه دهد. اولاً، طلا تمایل دارد در زمانهایی که اقتصاد جهانی نامطمئن است، عملکرد مثبتی داشته باشد. محرکهای اقتصاد جهانی که طلا را به جایگاهی که اکنون در آن هستیم کشانده است، هنوز هم به قوت خود باقیاند. عدم قطعیت که به اقتصاد ایالات متحده، اروپا و ریسکهای جغرافیای سیاسی در بخشهایی از خاورمیانه بر میگردد، هنوز هم حضور دارند و احتمالاً در سراسر سال 2013 هم باقی
خواهند ماند. مساله پرتگاه مالی ممکن است از میان رخت بر بسته باشد، با این حال اکنون ایالات متحده با مساله بزرگتر دیگر یعنی سقف بدهیها دست به گریبان شده است. به طور خلاصه، سقف بدهیها، حداکثر مقداری است که به ایالات متحده اجازه داده میشود وام بگیرد؛ این میزان توسط کنگره تعیین میشود. در حال حاضر این میزان 4/16 تریلیون دلار است، که در روز پایانی سال 2012 تعیین شد. درست در همین روز، طبق اعلام وبسایت زمانسنج بدهیهای ایالات متحده، بار بدهیهای ایالات متحده، دقیقاً به میزان 452/16 تریلیون دلار رسید. اکنون تصمیمگیرندگان تا پایان ماه فوریه فرصت دارند به نتیجهای در مورد سقف بدهیها برسند. شکست در این مورد، میتواند به معنی قصور در پرداخت بدهیهای ایالات متحده باشد، وضعیت مشابهی که در سال 2011 منجر به کاهش رتبهبندی اعتباری ایالات متحده شد. این مساله باعث شد تا در نهایت چندی پس از آن قیمت طلا به 1921دلار در هر اونس افزایش یابد. دوماً، بانکهای مرکزی در سال 2013 نقش محوری در تعیین عملکرد طلا بازی خواهند کرد. سال گذشته، بانکهای مرکزی از فروشنده خالص طلا تبدیل به خریدار خالص طلا شدند. فعالترین خریداران در
بازارهای نوظهور حضور داشتند. در 9 ماه ابتدایی سال 2012، بانکهای مرکزی در بازارهای نوظهور بالغ بر 500 تن طلا خریداری کردند که بالاتر از رقم 465 تن سال 2011 است. در خاورمیانه میتوان به بانکهای مرکزی آذربایجان، قزاقستان، عراق و ترکیه اشاره کرد، که مقدار قابل توجهی افزایش در خرید طلا را تجربه کردند. احتمالاً این روند در سال 2013 نیز ادامه پیدا خواهد کرد و قطعاً تاثیر مثبتی نیز بر روی قیمتها خواهد داشت. سوماً، علاوه بر این تقاضای جهانی طلا یکی از فاکتورهای مهمی است که نیاز به بررسی بیشتر دارد. تقاضای طلا به طور گستردهای در سراسر جهان توزیع شده است. چین، هند و امارات متحده عربی تقریباً 65 درصد از تقاضای مصرفی را تامین میکنند. پیشبینی میشود این رقم امسال نیز افزایش پیدا کند. دادههای مربوط به تورم در اقتصاد چین که در میانه ماه ژانویه منتشر شد، حاکی از نشانههای مثبتی بود، مبنی بر اینکه اقتصاد شرق آسیا دوباره در حال بهبودی است. طبق نظر شورای جهانی طلا، تخمین زده میشود تقاضای طلای چین امسال 10درصد افزایش پیدا کند؛ سال گذشته تقاضای این کشور800 تن بود. واردات هند طی سه سال گذشته به بیش از دو برابر و
تقاضای سرمایهگذاری برای آن نیز تقریباً به پنج برابر رسیده است. همه اینها در حالی رخ میداد که قیمت طلا در حال افزایش بود؛ افزایش قیمت طلا به سختی میتواند باعث سقوط تقاضای هند شود. این روند ادامه پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است تقویت نیز بشود. به گفته دیامسیسی، در دوبی، قطب فلزات گرانبهای جهان، اکنون بعد از نفت، طلا دومین کالای صادراتی امارات محسوب میشود. این روند نیز احتمالاً تا زمانی که تقاضای هند و چین وجود دارد، به قوت خود باقی خواهد ماند. دوبی 29درصد از سهم بازارهای تجاری جهانی طلا را با نزدیک به 1200 تن داراست، با ارزشی بالغ بر 41میلیارد دلار، که بیش از شش میلیارد دلاری است که در امارات در سال 2003 معامله شد. به عنوان نتیجهگیری، میتوان گفت انبوهی از فاکتورهایی وجود دارد که قیمت طلا را در سال2013 و بعد از آن متاثر خواهد کرد. بهرغم انحرافی که اخیراً در قیمتها رخ داده، واقعاً هنوز هیچ چیزی تغییر نکرده است. مسائل اقتصادی جهان که قیمت طلا را به سطح فعلی آن کشانده است، هنوز ادامه دارد. با نگاه به جلو، طلا به بردباری بیشتری نسبت به قبل نیاز خواهد داشت، اما دلایل فراوانی را میتوان برشمرد که
میتوانند در بلندمدت قیمت طلا را به اوج برسانند.
دیدگاه تان را بنویسید