تاریخ انتشار:
اقتصادها چگونه حبابی میشوند
حباب مالی در کشور آمریکا و ژاپن که به دنبال تزریق میلیاردها دلار به اقتصاد ایجاد شد به دلیل اجرای سیاست کاهش نرخ بهره بانکی در تمامی کشورهای دنیا تهدیدی برای اقتصاد جهان نیست.
حباب مالی در کشور آمریکا و ژاپن که به دنبال تزریق میلیاردها دلار به اقتصاد ایجاد شد به دلیل اجرای سیاست کاهش نرخ بهره بانکی در تمامی کشورهای دنیا تهدیدی برای اقتصاد جهان نیست. ولی حال که کشورهای BRIC هم در آستانه استفاده از این ابزار مالی قرار گرفتهاند وضعیت کاملاً متفاوت است. بدون شک اصلاحات اقتصادی در کشورهای دنیا زمانی اتفاق میافتد که این حبابها از بین برود و این روند زمانی آغاز میشود که رویه بانکهای مرکزی تغییرکند و افرادی روی کار بیایند که ایدئولوژیهای متفاوتی در زمینه سیاستهای پولی و مالی و روش مقابله با بحرانها داشته باشند. زمانی که نرخ بهره بانکی در کشورهای صنعتی دنیا روند افزایشی به خود بگیرد تاثیر منفی افزایش نقدینگی در اقتصاد نمایان میشود. به خصوص زمانی که کشورهای در حال توسعه دنیا و کشورهای BRIC که زیرساختهای مالی ضعیفتری نسبت به اروپا و آمریکا دارند در مسیر استفاده از ابزارهای مالی بیانشده، فشاری مضاعف را بر اقتصادشان حس میکنند و به سمت افول بیشتر در منجلاب بحران گام برمیدارند. از طرف دیگر این کشورها که هماکنون جایگاه اقتصادی مهمی در سطح جهان دارند و سهم اقتصادشان نسبت به
اقتصاد دنیا بسیار بالاست، نمیتوانند ریسک سقوط اقتصادی را بپذیرند زیرا این سقوط میتواند جهان را ویران کند. حال تصور کنید اقتصادی که حبابی است و با چندین اقتصاد حبابی دیگر در ارتباط است، تعاملات تجاریاش با اقتصادهای حبابی زیاد شده است و از ابزارهای مختلفی برای کاهش ارزش پول ملی و تقویت سطح تجارت با اقتصادهای مذکور بهره جسته است در اثر یک تلنگر کوچک بر بدنه اقتصاد خود یا اقتصادهای طرف معامله با فروپاشی حبابی روبهرو میشود که نتیجهاش رکودی عمیق و طولانی و بحرانی دامنگیر خواهد بود. بحرانی که در دهه 1930 میلادی در بخشهایی از دنیا دیده شد و یک دهه طول کشید میتواند تصویرگر وضعیت مردمی باشد که این بحران تازه را تجربه میکند. برای مقابله با وقوع چنین وضعیتی اولین گام ممانعت از بزرگتر شدن این حباب است. اولین ابزار برای این کار توقف یا کاهش سرعت تزریقهای اقتصادی است. این طرح میتواند به طور موقت از بزرگ شدن حباب جلوگیری کند و به دنبال آن فروپاشی اقتصادی را به تعویق بیندازد. دومین راهکار عدم ورود دولتها به بازار ارز و عدم تلاش برای کاهش ارزش پول ملی به منظور تقویت درآمد تجاری است که به مرور زمان ساختار اقتصاد
را بازسازی میکند. داشتن پولی قدرتمند، کاهش تزریق به اقتصاد، اصلاح نظام تجارت بینالمللی، اولویت دادن به کیفیت نه قیمت و در نهایت افزایش سطح فعالیتهای تولیدی و صنعتی و افزایش تدریجی نرخ بهره بانکی در کنار توقف تزریق به اقتصاد میتواند ظرف شش سال آینده این حباب اقتصادی را از بین ببرد.
دیدگاه تان را بنویسید