تاریخ انتشار:
اقتصاد آمریکا در انتظار شوکی دیگر
سیاستهای انبساطی در پایان راه
در روز سوم ماه ژوئن سال ۲۰۱۳ میلادی اخباری در مورد احتمال توقف یا تعلیق موقتی طرح بحثبرانگیز QE۳ به میان آمد که زمینه را برای تغییرات بزرگ در بازارهای مالی و صنعتی ایجاد کرد.
در روز سوم ماه ژوئن سال 2013 میلادی اخباری در مورد احتمال توقف یا تعلیق موقتی طرح بحثبرانگیز QE3 به میان آمد که زمینه را برای تغییرات بزرگ در بازارهای مالی و صنعتی ایجاد کرد. مطالعات نشان میدهد احتمال کاهش تزریق پول توسط بانک مرکزی آمریکا به اقتصاد به دنبال بهبود فرصتهای شغلی و رشد اقتصادی این کشور موجب شد بازار سهام آمریکا رشد کند. اما این رشد در بازارهای سهام با افت ارزش اوراق قرضه دولتی و کاهش داراییهای بانکی همراه بود که خود آسیبی بسیار بزرگ به اقتصاد کشورهای صنعتی وارد میکند. طبق گزارشهای موجود در این روز ارزش بازارهای مالی کشورهای اروپایی که برای رشد و رونق چشم به شریک دیرینه خود یعنی ایالات متحده آمریکا دوخته بودند به یکباره تنزل یافت و ارزش دلار هم در بازارهای مالی تقلیل پیدا کرد. در این هفته بازار فلزات ارزشمند از قبیل طلا و نقره دوباره پررونق شد و شاخصهای مهم صنعتی و تولیدی در ایالات متحده آمریکا کاهش پیدا کردند. دولت آمریکا از ابتدای بحران اقتصادی سه دور تزریق به اقتصاد را در دستور کار خود قرار داد تا مانع از تشدید بحران شود. سومین دور این طرح که بسیاری به آن انتقاد کردند، شامل خرید
اوراق قرضه دولتی برای مدتی نامحدود و تا زمان بازگشت ثبات به اقتصاد داخلی بود که یک طرح انبساطی بسیار بزرگ است و بسیاری از اقتصاددانان معتقدند میتواند باعث رشد تورم و حتی تورم فزاینده شود. مطرح شدن این طرح اقتصادی از نظر بسیاری از کارشناسان، تلاش دولت آمریکا برای کاهش ارزش دلار در برابر دیگر ارزهای جهانی و افزایش قدرت رقابت اقتصاد داخلی در بازارهای بینالمللی بود. طرحی که مقامات برزیل از آن به عنوان آغاز جنگ ارزی یاد کردند و بعد از موافقت کشورهای صنعتی با مداخله ژاپن در بازار ین بر صحت آن نظریه تاکید کردند. در واقع آمریکا چراغ سبز ورود دولتها به بازار ارز را نشان داد و همین مساله سبب شد تا هماکنون علاوه بر آمریکا و چین و ژاپن شمار زیادی از کشورهای در حال توسعه آمریکای لاتین هم از طرح استفاده ابزارهای دولتی برای پایین نگه داشتن ارزش پول ملی استقبال کنند. اما این جنگ ارزی تبعات بسیار مخربی روی تجارت بینالمللی دارد که در آیندهای نه چندان دور میتواند زیرساختهای تجاری را بر هم بزند. هوین مایل یکی از تحلیلگران بازارهای مالی و اقتصادی در مرکز مطالعات اقتصادی مارکیت در مورد افزایش ارزش سهام آمریکا و افت
بازارهای مالی اروپا که به دلیل تشدید بحران در کشورهای اسپانیا و یونان و رشد بدهیهای دولتی در آلمان اتفاق افتاده است، میگوید: «در ماه می سال 2013 میلادی ارزش فعالیتهای صنعتی و تولیدی در آمریکا کمتر از برآوردها نبود و آمارها هم از رشد اقتصادی در این ماه و افزایش فرصتهای شغلی حکایت داشت ولی این تنها یک روی سکه است. پیشبینیها نشان میدهد در ماههای آتی اقتصاد آمریکا دوباره با شوکی تازه روبهرو میشود. شوکی که ریشه در تزریق میلیاردها دلار به اقتصاد طی سالهای گذشته دارد و با طرح QE3 هم تقویت شد و باعث میشود تا اقتصاد این کشور آبستن تورمی زیاد و آسیبرسان باشد.» در روزهای آغازین اولین هفته ماه ژوئن نهتنها بازار مالی کشورهای اروپایی بلکه بازار سهام آمریکا هم تحت تاثیر این خبر بود. البته روند کاهش ارزش سهمها و افت شاخصها از هفته گذشته آغاز شده بود ولی در این هفته به اوج خود رسیده است. برخی از تحلیلگران بازارهای مالی به تحولات اخیر ترکیه هم به عنوان فاکتوری مخرب برای تشدید افت بازارهای مالی اروپا اشاره میکنند و میگویند: «پیش از این ترکیه دارای فضای سیاسی و اجتماعی باثباتی بود ولی بحرانها و آشوبهای
داخلی در این کشور سبب شده است تا ارزش پول ملی آن نیز تنزل یابد و حتی پیشبینیهایی در مورد تداوم ناآرامیها در این منطقه میشود. ناآرامیهای ترکیه در کنار تنشهای سوریه موجب شد تا بازارهای مالی اروپا در مسیر افول قرار گیرند و پیشبینی میشود در هفتههای پیشرو این افول به بازارهای آسیایی هم سرایت کند.» بازار اوراق قرضه هم در ماههای اخیر چندان باثبات نبود. در ماه می سال 2013 میلادی ارزش اوراق قرضه در جهان بیشترین کاهش طی 9 سال گذشته را تجربه کرد و ارزش داراییهای بانکهای مختلف را کاهش داد. افت ارزش بازار اوراق قرضه دولتی در این ماه 3/3 درصد و افت ارزش بازار اوراق خزانهداری برابر با 6/1 درصد گزارش شده است. کاهش ارزش بازار اوراق قرضه در این ماه نشان از ضعف دولتهای دنیا و کاهش تمایل برای مبادله اوراق قرضه دولتی در بازارهای جهانی دارد که در کوتاهمدت میتواند کاهش داراییهای بانکی و کاهش توان بانکها در اجرای سیاستهای پولی را به همراه داشته باشد و در درازمدت اقتصاد را دگرگون سازد.
دیدگاه تان را بنویسید